دفعه بعد که به صورت ناخودآگاه زمان انجام یک کار خاص را به یاد آوردید به ساعت درونی ذهنی خود بیشتر فکر کنید. دانشمندان علوم اعصاب هنوز آگاهی کاملی از روابط پیچیده نورون‌ها یا اصطلاحا رقص عصبی ندارند. اما محققین خوب می‌دانند که وظیفه حفظ زمان را نمی‌توان به تنها یک ناحیه درون جمجمه مربوط دانست. بخش‌های مختلف قشر خاکستری واکنش‌های متفاوتی به جنبه‌های زمانی مختلف نشان می‌دهد. شیوه‌های نوین تصویربرداری از مغز، به ما کمک می‌کند به تجزیه و تحلیل مناطق مختلف آن بپردازیم تا ببینیم هریک چه‌کاری انجام می‌دهند.

زمان‌سنج

هنگامی که مغز شما سیگنالی را از فضای پیرامونی دریافت می‌کند مانند بوی سیب زمینی سرخ کرده، موتور مکمل آن محرک در مغز که اصطلاحاً به آن SMA میگویند، نقش یک زمان‌سنج را ایفا می‌کند، هرچه زمان تحریک بیشتر باشد، فعالیت بخش SMA نیز تشدید می‌گردد. تا زمانی که محرکه‌ای بیرونی وجود دارند و ادامه پیدا می‌کنند، نورون‌های داخل SMA فعال باقی مانده و اطلاعات برای سایر بخش‌های مغز ارسال می‌کنند.

مرکز حافظه

امکان تخمین زمان برای بشر بدون حافظه کوتاه مدت وجود ندارد. محل حافظه کوتاه مدت در قسمت قشر جلو سمت راست مغز درست پشت پیشانی است. به‌طور مثال برای اندازه‌گیری طول زمان گریه یک نوزاد این منطقه از مغز از زمانی که صدای گریه آغاز شده و تا زمانی که پایان می‌یابد، آن را ردگیری می‌کند. بدون حافظه کوتاه مدت، شاخصی برای مقایسه رویدادها با هم نداشتیم.

پی بردن به ترتیب اتفاقات

انسان‌ها برای مولد بودن، باید قادر به تشخیص ترتیب وقوع رویدادها باشد. اجزاء کلمات و سیلاب‌های یک کلمه، قدم‌های یک رقص و فرایند لباس پوشیدن در صبحگاه هرکدام شامل چندین وظیفه کوچک هستند که تنها در صورتی که با ترتیب درست اجرایی شوند، معنا خواهند گرفت آزمایش‌های MRI مشخص کرده که هیپوکامپوس [مجموعه اعصابی به شکل خمیده که در کف شاخ میانی بطن طرفی مغز قرار دارد] وقتی فرد مشغول مرتب نمودن ترتیبی امور است، فعال می‌شود.

نگه‌داشتن آهنگ

مخچه هماهنگ کننده حرکات ماهیچه‌ای در بدن است، لذا در تمام کارهایی که نیاز به زمان در انجام آنهاست دخالت دارد،. این بخش از مغز مسئول حفظ ضرب‌آهنگ درست در ذهن شما خواهد بود.

دریافت جایزه

اگر شما شکلات دوست داشته و بدانید تا چند دقیقه دیگر از راه خواهد رسید، احتمالاً برای دریافت آن صبر می‌کنید. برای این منظور دسته‌ای از نورون‌ها که شکل عجیب و غریبی دارند و با نام گره‌های قاعدهای [basal ganglia] شناخته می‌شوند، به کار گرفته می‌شوند. این اعصاب تصمیم می‌گیرند که آیا جایزهای که منتظر آن هستید ارزش صرف زمان را دارد یا خیر.

میلیاردها ساعت تیک تیک کننده

دانشمندان علوم اعصاب هنوز در حال پژوهش بر روی این موضوع هستند که چطور یک توده از سلول‌ها قادرند زمان را مدیریت کنند. آخرین فرضیه که نام آن را تئوری ساعت جمعیت گذاشته‌اند، حاکی از آن است که نورون‌های مغز به استثناء بخش کلفت و مرکزی ماده خاکستری، به‌طور پیوسته و دائمی با آهنگی مشخص برای نگه‌داشتن زمان در حال تپش هستند. یک محرک مانند آغاز حرکت برای رفتن به سر کار اصطلاحا ماشه نورون‌ها را برای فعال شدن می‌کشد و بدین ترتیب طرح و الگویی از سلول‌های فعال شده به وجود می‌آید که معرف میزان زمان سپری شده خواهد بود. هر مدار، نقش یک ساعت انحصاری را ایفا می‌کند و بدین ترتیب تعداد بی‌شماری ساعت و زمان‌سنج در مغز انسان وجود دارند. دانشمندان باور دارند که نواحی مختلف مغز این مدارها را خوانده و به همین دلیل است که انسان می‌تواند از عرض خیابان عبور کند، به موزیک گوش فرا دهد و همزمان نسبت به ارسال پیامک اقدام کند و این همزمانی در انجام کارهای مختلف نشانگر توانایی‌های مغز و وجود ساعت‌ها و زمان سنج های مختلفی است که هر یک در مسیری مجزا بدون دخالت در کار یکدیگر وارد عمل می‌شوند.

این نوشته اولین بار در ماهنامه نوآور منتشر شده است.