هم اکنون از سالن بزرگ لومیر کاخ جشنواره بیرون می آییم، که در اولین حضور جهانی فیلم فیلمساز بزرگ آپیچاتپونگ ویراستاکول با عنوان «خاطرات» (Memoria) در حضور خودش و هنرپیشگان به نمایش در آمد، برای ورودش به سالن بزرگ مدت ها تماشاگران ایستاده دست میزنند. بی اغراق، فیلمی سحر کننده و سوال برانگیز پیش چشم دوهزار وچهارصدنفر، به نمایش گذاشته شد. به نظر من لازم نیست به آن نخل طلا بدهند، زیرا فراتراز نخل طلاست!
«خاطرات» تصویرگر آنچه است که به تصویر در نمی آید، شخصیت اصلی فیلم، زنی است که به دیدار خواهر خود به بیمارستان میرود، بعد از آن، هربار صدایی غریب که فقط او میشنود، در سرش میپیچد که شبیه گلوله ای عظیم است که به جایی اصابت میکند و هربار وی به دنبال منشا صدا و توضیح و توجیه آن میگردد. سرانجام پیش یک میکسور صدا در یک استودیو مجهز صدا گذاری میرود تا برای استاد صدا گذاری ها آنجا توضیح دهد تا وی بتواند، معادل آن را یا پیدا کند و یا آنرا برایش بازسازی کند، شاید از این طریق، شخصیت اصلی فیلم به کشف منبع صدا نایل آید، صدایی که فقط او میشنود. سپس هر دو آنها به یک شرکت که تحقیقاتی درباره صدا میکند میروند، که در بخشی از آن قادر هستند( رنگ صدا) را مشخص کنند، اما زن به آنچه میخواهد نمی تواند برسد و کسی هم از توضیحات او سر در نمی آورد، گویا در بخشی از جنگل هایی آمازون چنین صدایی شنیده شده، وی راهی آنجا میشود. در منطقه سخت دورافتاده با مردی منزوی آشنا میشود که او نیز اسرار آمیز است. رازهای طبیعت را هنوز بشر کامل کشف نکرده، چگونه بر مغز این زن چنین صدایی طنین شگفت آور و غیرقابل درک به وجود آمده؟ این، از راز های فیلم این کارگردان است. این فیلم، بسیار حوصله طلب، و آرام اثری است فراتر از کارهای شگفت انگیز ویراستاکول.حال باید دید منتقدین که تازه ازسالن بیرون آمده اند، چه برخوردی با آن خواهند کرد، اما هیچ تماشاگری با این فیلم یکسان برخورد نخواهد کرد، دریک کلام میتوان آنرا اثر هنری حیرت آوری به حساب آورد.
جدول ستاره های منتقدین فرانسه به فیلمهای کن را ببینید: