- کارگردان: پل توماس اندرسون
- بازیگران: دنیل دی لوییس، پل دنو
- محصول: ۲۰۰۷، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۱٪
شخصیت دنیل پلینویو با بازی معرکه دنیل دی لوییس در فیلم «خون به پا خواهد شد» به کارگردانی پل توماس اندرسون، نماد پدران بنیانگذار جامعهی امروز آمریکا و پایههای متکی به سرمایهی آن است. میشد همین آدم را گرفت و از دیدی خوش بینانه، به خدمات پیشگامان در استخراج نفت پرداخت و تاثیر مثبت آنها بر مدرنیته و آستایش امروز بشری را به تصویر کشید، میشد این دوران را دوران رونق و زیبایی تصویر کرد، میشد از دلفریبی دوشادوش کار کردن کارگر و کارفرما گفت و از همزیستی مسالمتآمیز این جهان جدید و سنت و مذهب فیلم ساخت. اما پل توماس اندرسون سودای دیگری در سر دارد و اتفاقا تمام اینها را در تضاد با هم میبیند.
در این جا مردی سخت کوش به دنبال راه انداختن راهی است تا به سمت جهان تازهای رهنمون شود. در این جهان تازه مناسبات، تفاوتی آشکار با گذشته دارند و تعریف همه چیز عوض خواهد شد؛ مفهوم کار و سرمایه یکی از اینها است و رابطهی مذهب و ثروت سویهی دیگر آن. در این شرایط هر کس سعی میکند از این خان نعمت جدید بهرهای ببرد. به همین دلیل شخصیتهای فیلم را میتوان به شکلی نمادین تفسیر کرد و مسیری که طی میکنند را با تاریخ آدمی پس از کشف نفت تطبیق داد. به همین دلیل است که منازعاتی خونین در سرتاسر اثر وجود دارد که نشان میدهد پس از تسویه حساب هر کس با دیگری، نظمی تازه بر پا میشود.
پل توماس اندرسون این تصویر تلخ و خشن را با دوربینی آرام همراه کرده که کنتراستی آشکار با جریان اتفاقات و حوادث درون قاب دارد. همین موضوع باعث میشود که من و شمای مخاطب بیش از احساس هیجان، از این درندهخویی جاری در قاب شگفت زده شویم. دیگر عامل این شگفتی، بازی بی نقص دنیل دی لوییس است. دنیل دی لوییس همیشه بازیهای معرکهای از خود به جا گذاشته اما حضور او در فیلم «خون به پا خواهد شد» آن قدر بی نظیر است که بسیاری آن را بهترین نقشآفرینی قرن حاضر میدانند. نقش دنیل پلینویو دربرگیرنده رویا و کابوس آمریکایی به شکل توأمان هم هست، پس قلمموی این استاد بازیگری باید چنان بوم تصویر را نقاشی کند که تماشاگر نتواند از تمام زشتیها چشم بردارد و خیره به بازی این اعجوبه نگاه کند؛ کاری که دی لوییس از پس آن برآمده است.
مراسم اسکار سال ۲۰۰۷ مراسم جذابی بود. دو فیلم «جایی برای پیرمردها نیست» (no country for old men) و «خون به پا خواد شد» نامزد دریافت جایزهی بهترین فیلم بودند و کسی نمیتوانست در صورت بردن یکی بر اعضای هیات انتخاب خرده بگیرد که چرا دیگری را انتخاب نکردهاند. هر دو هنوز هم زیبایی و طراوت خود را حفظ کردهاند و هر دو هنوز هم از بهترین فیلمهای قرن حاضر هستند. تا آن جا که اگر همین فیلم «خون به پا خواهد شد» اسکار بهترین فیلم را دریافت میکرد، قطعا «جایی برای پیرمردها نیست» به این لیست راه پیدا میکرد. بسیار مایلم که بدانم رقابت بین «خون به پا خواهد شد» و «جایی برای پیرمردها نیست»، چه برای کسب جایزهی بهترین فیلم و چه برای اسکار بهترین کارگردانی تا چه اندازه نزدیک بوده است. چرا که در قرن حاضر هیچ دو فیلمی این چنین شایستگی کسب این جوایز را نداشتند. خلاصه که گاهی آکادمی همزمان هم میتواند خونسرد باشد و هم بخشنده.
«داستان فیلم با دنیل پلینویو در سال ۱۸۹۸ آغاز میشود که به دنبال پیدا کردن معدن نقره است اما در حال انفجار یک گودال، زخمی میشود. او در سال ۱۹۰۲ و در زمانی که دیگر شرکت حفاری خود را تاسیس کرده به نفت میرسد. در حین حفاری از یکی از چاههای نفتی، چاه منفجر میشود و شخصی میمیرد و دنیل فرزند کوچک آن مرد را به سرپرستی میگیرد. از سمت دیگر یک واعظ مذهبی در همان حوالی از دنیل خواستهای دارد …»