- کارگردان: آنری ژرژ کلوزو
- بازیگران: سیمون سینیوره، ورا کلوزو
- محصول: ۱۹۵۵، فرانسه
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۶٪
آنری ژرژ کلوزو مانند آلفرد هیچکاک استاد ترس و دلهره است. هر دوی آنها در استفاده از تعلیق به درجهای از استادی رسیده بودند که به راحتی میتوانستند نبض مخاطب را در دست بگیرند و خود را در جایگاه خدای فیلم بنشانند. کلوزو هم مانند هیچکاک خوب میدانست که هیچ ترسی در وقوع بلافاصلهی اتافاقات وحشتناک وجود ندارد بلکه ترس واقعی در انتظار برای وقوع آنها است.
حال با در نظر گرفتن همین اصل به جهان فیلم پا بگذارید. حادثه اتفاق خواهد افتاد اما کلوزو به خوبی میداند، برای ترساندن مخاطب چگونه باید با روح و روان او بازی کرد. اصلا فیلم «شیطانصفتان» به همین دلیل ذیل زیرژانر وحشت روانشناسانه قرار میگیرد که علاوه بر آن که از شخصیتی روانپریش و در آستانهی فروپاشی عصبی برخوردار است؛ همچنین به درستی با روان و آستانهی تحمل مخاطب هم بازی میکند. مخاطب در برخورد با فیلم مدام در عطش فهم پایان فیلم باقی میماند و اما آنری ژرژ کلوزو مانند تردستی چیرهدست مدام با این توقع بازی میکند و بعد در پایان با نشان دادن چیزی متفاوت، مخاطب را تا آستانهی ارضایی روحی پیش میبرد.
کمتر فیلمسازی در تاریخ سینما وجود دارد که چنین توانایی بدیعی داشته باشد و نبض ما را مانند موم در دستان خودش بگیرد. کلوزو البته چیزهای دیگری هم برای رو کردن دارد؛ قرار او با خود و فیلمش این نیست که فقط با توقعات ما بازی کند و آن را به چالش بکشد که اگر اینچنین بود با اثر یک بار مصرفی روبهرو بودیم که بعد از یک بار تماشا کارکرد و جذابیت خود را از دست میداد و دیگر چیزی برای ارائه نداشت.
کلوزو پا را فراتر میگذارد و فیلمش را به اثری در بررسی حالات روانی آدمهایش تبدیل میکند؛ اثری که به چگونگی پیدایش شر در وجود آدمی و عوامل شکلگیری آن میپردازد و سعی میکند به شکلی ریزبافت چنین موضوعی را بکاود. از این منظر با فیلمی پیشرو در تاریخ سینما روبهرو هستیم، چرا که شر را در ذات شخصیت اصلی خود نمیبیند بلکه قدم به قدم به دنبال کشف چرایی به وجود آمدن آن در وجود یک انسان پایبند به ارزشهای اخلاقی است. پس کلوزو به جای عادی سازی شر یا استفادهی سرگرم کننده از حضور آن به دنبال آن است تا بدون تخفیف آن را در مقابل مخاطب قرار دهد و نتیجهی بیتوجهی به چنین چیزی را به او گوشزد کند. از همه ترسناکتر اینکه شر جایی در همین نزدیکی کمین کرده است.
اما باز هم فیلم به همین خلاصه نمیشود؛ هر جا تصور کنید که پایان فیلم را حدس زدهاید یا از اتافاقات آیندهی آن باخبر هستید، کلوزو غافلگیری و نکتهی دیگری برای رو کردن در چنته دارد. به همین دلیل حدس زدن پایان فیلم با خواندن همین مطلب یا خواندن خلاصهی داستان کار سادهای نیست. با در نظر گرفتن همهی اینها و مطالبی که گفته شد حتما به تماشای فیلم بنشینید و سعی کنید به ریزهکاریهای بازی بازیگر بزرگی مانند سیمون سینیوره توجه کنید. ضمن آنکه سکانس وان حمام فیلم به یکی از سکانسهای نمادین سینمای وحشت و حتی تاریخ سینما تبدیل شده است.
کلوزو دو زن در مرکز درام خود قرار میدهد که بنا به دلایل مختلف در یک رویارویی آشکار قرار میگیرند. در این مسیر یکی از آنها باید قربانی شود؛ هر دو چیزهایی برای ارائه کردن دارند و هر دو از تواناییهای مختلفی برخوردار هستند اما در نهایت کسی پیروز میدان نبرد خواهد شد که بتواند شقاوت بیشتری از خود نشان دهد و میزان درندهخویی هر دو شخصیت هم دقیقا به هویت آنها و این که در واقع کیستند و تا کجا میتوانند پیش بروند، بستگی دارد.
در سال ۱۹۹۶ هالیوود طاقت نیاورد و این شاهکار مسلم تاریخ سینما را با شرکت شارون استون و ایزابل آجانی بازسازی کرد. بازسازی که فرسنگها با نسخهی اصلی به لحاظ کیفیت هنری فاصله دارد.
«در یک مدرسهی شبانهروزی پسرانه زنی معصوم به نام کریستینا که صاحب همه چیز آن مدرسه است با شوهر سختگیر و خشن خود زندگی میکند. همه شوهر را که میشل نام دارد آقای مدیر صدا میکنند. زن دیگری هم در آن مدرسه با نام نیکول حضور دارد که در گذشته با میشل رابطه داشته است. نیکول مدام از کریستینا میخواهد که آزارها و تحقیرهای میشل را تحمل نکند و او را بکشد اما کریستینا این کار را خلاف ارزشهای زندگی خود میداند تا اینکه …»