کارگردان: بیلی وایلدر

سال ساخت: ۱۹۶۰

بازیگران: جک لمون، شرلی مک‌لین، فرد مک‌موری

 آینه شکسته -آره، می‏‌دونم. اینجوری دوسش دارم. همونجوری منو نشون میده که احساس می‏‌کنم…

باکستر در شرکت بیمهٔ بسیار بزرگی کارمند جزء است. او مجرد است و در آپارتمانی به ‌تنهایی زندگی می‌کند. بعضی از مدیران میانی شرکت برای اینکه ساعتی با معشوقهٔ خود خلوت کنند از آپارتمان باکستر استفاده می‌کنند. باکستر مردی شریف و خجالتی است و هیچ دوست یا معشوقه‌ای ندارد اما عاشق دختر جوانی به نام فرن است. آپارتمان، قصه‌ی شهری است پرجمعیت با آدم‌هایی که عشق،وفاداری،صداقت و… را فراموش کرده‌اند و همه در خیانت کردن، درحال سبقت گرفتن از یکدیگر هستند.

تنهایی در فیلم «آپارتمان»، یکی از موتیف‌هایی است که در فیلم و خصوصا در پایان هر سکانس، تکرار می‌شود

دراین‌میان،کارمند ساده‌ی اداره‌ی بیمه،که غریبه‌ای است در میان جمع آدم‌های این شهر شلوغ،همچنان دنبال عشق و وفاداری و به‌دنبال شخصی است که او نیز هنوز شبیه اکثریت نشده باشد و هویت انسانی خود را از دست نداده باشد. فیلم از همان ابتدا با تناقض آغاز می‌شود. تناقض میان جمعیت و فردیت،اکثریت و اقلیت و در جمع بودن و تنهایی. تیتراژ فیلم نمایی است از پنجره‌های چند آپارتمان در شب که چراغ‌های یکیشان روشن است. از همین نما، این آپارتمان خاص می‌شود و موتیف تک و تنهایی نیز شروعش از همین نما است. تنهایی، یکی از موتیف‌هایی است که در فیلم و خصوصا در پایان هر سکانس، تکرار می‌شود. آپارتمان بدون شک یکی از بهترین فیلم های عاشقانه تاریخ است.

زومجی