خلاصه داستان:
غزل (میترا حجار) مادری است که همواره فوبیا همسر قبلیاش را در کنارش دارد. او که دوباره ازدواج کرده، هنوز از کابوس اتفاقات گذشته رهایی پیدا نکرده تا اینکه اتفاقاتی رخ میدهد و…
کارگردان:
کامران قدکچیان: فرزند مرحوم احمد قدکچیان، بازیگر سابق سینما و تئاتر ایران است. قدکچیان کارگردانی را از دهه ۵۰ آغاز کرد و تا به امروز نیز حضور مستمری در سینما داشته است. از جمله ساختهای کامران قدکچیان «مهمان»، «جانان» و «سوغات فرنگ» هستند.
نقد فیلم «جنون»:
«جنون» در سال ۱۳۹۶ ساخته شده اما به دلایل نامعلومی تا به امروز اکران نشده بود و سرنوشت این بود که از طریق سرویسهای پخش آنلاین فیلم در ایران منتشر شود که به نظر میرسد بستر مناسبی هم برای فیلم باشد. «جنون» از هر لحاظ فاقد عناصر سینمایی است و هرآنچه که در فیلم رخ میدهد چیزی شبیه به اتود زنی هنرجویان در آموزشگاههای سینمایی است که پر از ایراد و اشکال است!
به طور مشخص، فیلمنامهای در «جنون» وجود ندارد. طرح کلی داستان در مورد جنزده شدن غزل است که در خانهای قدیمی همواره ترس مواجه شدن با همسر گذشتهاش را دارد. فیلمنامهای که پر از ایرادات و اشکالات پایهای است که کامران قدکچیان با بیش از نیمقرن سابقه فیلمسازی بهراحتی از کنار آنها گذشته است. علیرغم اینکه فیلم در ژانر وحشت ساخته شده، اما تمام مؤلفههای این ژانر را زیر سؤال برده و به شکل عجیبی تبدیل به کمدی موقعیت شده است.
به طور مثال، مشخص نیست که فیلمساز از قصه خود چه میخواهد. آیا ما با اثری مواجه هستیم که قرار است جن محور باشد یا قرار است جنون غزل عامل اصلی تنشهای فیلم باشد؟ تا نیمی از فیلم، در و قفل خانه بی خود وبی جهت باز میشود به طوریکه تماشاگر مطمئن میشود با عناصر ماورایی سر و کار دارد. اما در ادامه فیلمساز تغییر روش داده به سراغ فردی میرود که در بیمارستان به سر میبرد و بیماری روانی ست! از این لحظه، فیلم دچار تناقض میشود و حتی آن وجه کمیک خود را هم از دست میدهد! اینکه چرا باید سیمین به یکباره وارد معرکه شود و اصولاً جنونِ غزل چه ربطی به او دارد مشخص نیست. روانشناس معتمد قصه نیز یکی از شخصیتهای عجیب داستان است که از اواسط داستان به دلایلی که نمیدانیم زندگی خود را رها کرده و به سراغ حل مشکلات غزل و همسرش میرود. روانشناسی که حتی در نیمههای شب و زیر باران سخت به سراغ همسر غزل میرود تا موضوعی را با او مطرح کند و سپس به منزل برود!
متأسفانه منطق روایی در «جنون» وجود خارجی ندارد و شخصیتی هم ساخته نمیشود. اشاره به یک مراسم مذهبی در بوشهر نمیتواند برای روایت یک قصه کافی باشد. در طول فیلم مشخص نمیشود که رابطه غزل و برسات چرا جنبه جنون پیدا کرده و آن دختربچه چرا باید تسخیر شده باشد یا اصولاً توسط چه چیزی تسخیر شده؟! متأسفانه «جنون» در مقاطعی سعی میکند تا مخاطبش را با ترسهای لحظهای دچار شوک کند اما در اجرا به حدی این ضعیف و عجیب است که واکنش مخاطب چیزی جز لبخند نخواهد بود. به همه این موارد شخصیت همسر غزل یعنی امیر را هم اضافه کنید که شخصیت زائد داستان به شمار میرود و دلیل حضورش در قصه تنها این بوده که توجیهی منطقی برای حضور اسلحه در منزل وجود داشته باشد!
«جنون» بهعنوان یک اثر آموزشگاهی میتواند قابل دفاع باشد اما در قامت یک اثر سینمایی بههیچعنوان کیفیت لازم را ندارد. قدکچیان سال هاست که آثار کمدی نظیر «سوغات فرنگ» و «دختر شاه پریون» را ساخته و روانه سینما کرده و مشخص نیست چه چیزی باعث شده که از ساخت کمدیهای شونه تخممرغی به ژانر وحشت تغییر مسیر دهد! نتیجه چنین رویکردی مشخص است، «جنون» در ژانر وحشت ساخته شده و میخواسته یک فیلم ترسناک باشد اما هر لحظه و هر دقیقه آن از مخاطب خنده میگیرد؛ حتی بیشتر از آثار کمدی قدکچیان در سینما!