چند وقتی است که لینک دانلود فیلم زنی پشت پنجره آمده و اگر اشتباه نکنم این فیلم به صورت دوبله شده وارد پلتفرمهای پخش جاری داخلی هم شده است.
فیلم را در دو قسمت، در دو شب متوالی دیدم. طبعا بایستی آنقدر برایم جذابیت میداشت که شب دوم، ادمه فیلم را ببینیم!
این فیلم را جو رایت کارگردانی کرده. جو رایت الان دیگر کارنامه کارگردانی بسیار درخشانی دارد و من از ۱۵ سال پیش با فیلمهای غروب و تعصب و نیز تاوان Atonement، که این دومی برای خودش شاهکاری بود، شیفته کارهایش شدم. فیلمهای دیگر او هم همه مشهور هستند، فیلمهایی مثل هانا، آنار کارنینا، پن و تاریکترین ساعت.
تازهترین کار پخش شده جو رایت، فیلم زنی پشت پنجره یا The Woman in the Window است.
این فیلم اقتباسی است از کتاب موفق زنی پشت پنجره نوشته نویسندهای با نام مستعار ای.جی. فین.
این کتاب در ایران دستکم سهبار، توسط سه انتشاراتی تندیس، البرز و ایران بان، ترجمه شده است که نشان میدهد ما با چه کتاب موفقی روبرو بودهایم.
شرح خلاصه این کتابها را اگر ببینید، مشاهده میفرمایید که نوشته شده داستان رمان، فضایی مهآلود و مرموز و هیچکاکی دارد.
اما اگر بخواهیم تعارف نکنیم و داستان را بیجهت مطول نکنیم، باید بگویم که داستان فیلم در واقع یک نوع بازنویسی Rear Window هیچکاک است!
پنجره پشتی هیچکام با هنرنمایی جیمز استیوارت و گریس کلی برای خودش شاهکاری بیبدیل و یک کلاس درس فیلمسازی بود. این فیلم در سال ۱۹۵۴ ساخته شده بود و حالا ما با اثر و فیلمی اقتباسی روبرو هستیم که میخواهد از داستان کلی این آثار قدیمی سترگ تقلید کنند.
شباهتهای کلی داستانها کم نیستند. در پنجره پشتی هیچکاک ما یک عکاس خبری حرفهای داشتیم که در یک تابستان داغ پایش میشکند و باید تا بهبود پایش در یک آپارتمان سر کند و از سر بیکاری و شاید گاهی هم بازی غریزه!، مرتب خانهها را دید میزند و یک جورهای گاهی چشمچرانیهایی میکند …
در فیلم زنی پشت پنجره، با بازیگری ایمی آدامز ما یک پزشک روانپزشک اطفال داریم که به دنبال حادثهای هولناک که برایش پیش آمده، دچار برزنهراسی یا آگورافوبیا میشود و بی قصد و مرض، چشمش به خانههای جلویی است …
نمره فیلم جدید در کمال تعجب در imdb نمره ۵.۷ شده که به نظر من یک مقداری بیانصافی است و هشداری است برای من! چون من مدتی است عادت کردهام به فیلمهایی که در imdb نمره زیر ۶ دارند، توجه نکنم. اما با دیدن این فیلم که من دستکم میتوانم به آن نمره ۶.۵ بدهم، متوجه شدم که باید بعد از این مواظب باشم، مبادا فیلمهای خوبی را از دست بدهم.
مخاطب این سالها کرونازده که دیگر سینما هم نمیرود، بسیار شتابزدهتر از پیش شده و نمرههای Imdb را کماعتبارتر از پیش هم کرده.
خوبی فیلم زنی پشت پنجره این است که ما با علم به اینکه احتمالا فیلم از نظر داستان کلی شباهت قابل توجهی با پنجره پشتی هیچکاک دارد باز هم مردد هستیم که با قضاوت قهرمان فیلم همراه شویم یا خیر.
ایمی آدامز بازی بسیار خوبی در فیلمی دارد و نقش زنی آشفته، دچار اضطراب و فقدان و افسردگی را به خوبی بازی میکند. او که از اول تا آخر فیلمها در لباسهای گل و گشاد ظاهر میشود با میمیک صورت و زبان بدن و صدای خود، یک بازیگری قابل قبول را به نمایش میگذارد.
فیلمبرداری و حرکات دوربین و نورپردازش اثر هم قابل ستایش است.
جولیان مور و گری اولدمن و دیگر بازیگران، آنقدر بازیشان محدود است که نمیشود نمره خاصی به بازیشان داد.
بیشتر از ۹۰ درصد حوادث فیلم در محدوده تنگ یک آپارتمان میگذرد، پس انتظار یک فیلم با لوکیشنهای متنوع و زیبا را نداشته باشید. فیلم به جز در دقایقی، ریتمی سبتا آرام دارد، اما حس تعلیق و انتظار را توانسته به خوبی ایجاد کند.
اما در عین اینکه شخصیت آنا فاکس (ایمی آدامز) را خیلی خوب درآورده، شخصیتپردازی بقیه ناقص و گنگ میماند. البته شاید اقتصای داستان این بوده باشد.
کلا با این توضیحات، حتی اگر قانع نشده باشید که وقت برای فیلم زنی پشت پنجره کنار بگذارید، دست کم کلاسیک پنجره پشتی هیچکاک را ببینید. چون اگر این دومی را ندیده باشید، قطعهای گم شده از تاریخ سینما خواهید داشت!