«یک مکان ساکت» در سال ۲۰۱۸ یک موفقیت عظیم برای سازندگانش بود. اثری که جان کرازیسنسکی شخصاً تمایل زیادی به کارگردانی آن داشت و در نهایت هم توانست سرمایه ساخت آن را به دست بیاورد و بهعنوان بازیگر و کارگردان در فیلم حضور داشته و همسرش، امیلی بلانت را هم به جمع بازیگران اضافه کند. پس از موفقیتهای قسمت اول، ساخت دنباله برای فیلم خیلی سریع در دستور کار قرار گرفت و بودجه زیادی هم برای تبلیغات قسمت دوم در نظر گرفته شد. اما در نهایت اکران «A Quiet Place Part II» همزمان شد با همهگیری ویروس کرونا و بسته شدن سالنهای سینما. سازندگان فیلم در مقطعی تحتفشار قرار گرفتند تا «یک مکان ساکت ۲» را از طریق سرویسهای پخش آنلاین منتشر نمایند اما تأکید آنها بر این موضوع بود که فیلم برای سالنهای سینما ساخته شده نه سرویسهای آنلاین پخش فیلم! بااینحال، در نهایت صبر سازندگان نتیجه داد و آنها پس از واکسیناسیون عمومی در ایالات متحده، فیلم را به اکران درآوردند و با موفقیت قابلتوجهی نیز مواجه شدند و پس از آن، نسخه دیجیتالی را منتشر کردند.
داستان فیلم دقیقاً در نقطهای آغاز میشود که قسمت دوم به پایان رسیده بود. اویلین (امیلی بلانت) حالا به همراه فرزندان خود راهی سفر شده تا خودشان را به نقطه امن برسانند. آنها در طول مسیر با یک دوست قدیمی به نام اِمت (کیلیان مورفی) مواجه میشوند. فردی که خانوادهاش را ازدستداده و حالا در یک کارخانه متروکه مخفی شده و….
«A Quiet Place Part II» با یک مقدمه هیجانانگیز آغاز میشود. مقدمهای که حتی میتواند تماشاگری که قسمت اول را ندیده را در جریان آنچه که گذشته قرار دهد تا مشکلی برای درک اتفاقاتی که در ادامه مشاهده خواهد کرد نداشته باشد. بااینحال، فیلم پس از مقدمه جذابش، سراغ همان فاکتورهای آشنایی میرود که قسمت نخست را به موفقیت رسانده بود. جان کرازینسکی بهخوبی در قسمت اول موفق شده بود تعلیق داستان را حفظ کرده و با محوریت قراردادن سکوت، تماشاگر را در یک شرایط اضطراب آوری قرار دهد. این فرمول همانطور که انتظار میرفت در قسمت دوم هم تکرار شده اما فیلم چیزی بر داشتههای قبلیاش اضافه نکرده است.
در انتهای قسمت قبل، تماشاگر دچار یک آگاهی درباره هیولاها میشد و متوجه میشد که میتوان به نحوی با آنها مقابله کرد. در قسمت دوم اما ایده جدیدی برای مواجهه به این هیولاها مطرح نمیشود. ماجرا همان فرار همیشگی است که در تمام طول فیلم رخ میدهد و دائم در حال تکرار است. چیزی شبیه به تمام آثار آخرالزمانی که در آن افراد برای بقا سفری را آغاز میکنند و در طول مسیر با چالشهای متعدد مواجه میشوند. متأسفانه «A Quiet Place Part II» در مقایسه با یک دوجین آثار مشابه، دستاورد جدیدی کسب نکرده و کماکان متکی بر اندوختههایش در قسمت قبل است که در همان بخشها هم اوضاع چندان مناسبی ندارد و متأسفانه تعلیق فیلم در مقایسه با قسمت قبل دچار افت شده است.
منطق روایی و حفرههای فیلمنامه نیز چیزی شبیه به سریالهای آخرالزمانی است. کماکان مشخص نیست که دلیل وجود چنین بحرانی در طول قصه چه چیز بوده است. ایرادی که در قسمت اول نیز میشد به آن اشاره کرد و حالا در قسمت دوم نیز کرازینسکی بازهم این ابهام را برطرف نکرده تا منشأ مشکلات قابل درک نباشد. در طول قصه نیز تصمیمات ناگهانی شخصیتها باعث تعجب است. دختربچه ناشنوایی که ناگهان تصمیم میگیرد به سراغ جزیره برود، مادری که برای یافتن کپسول به بیرون میرود و البته، پسربچه که تصمیم میگیرد به جستجو در محل اختفایش بپردازد، باعث شده دقایق فیلم بیجهت افزایش پیدا کند. به همه اینها جمعیت نزدیک قایق را هم اضافه کنید که نه حرف حسابشان مشخص است و نه میدانیم که هستند و اصلاً چرا اینقدر عصبانی هستند!
بااینحال، «A Quiet Place Part II» کماکان در کارگردانی یک موفقیت برای کرازیسنکی به شمار میرود. بسیاری معتقد بودند که موفقیتهای «یک مکان ساکت» اتفاقی بوده اما باید گفت که کرازینسکی در قسمت دوم نیز موفق شده تا فضای کلی داستان را حفظ نماید. او اگرچه در ساخت قسمت دوم از ریسک پرهیز کرده و تصمیم گرفته به همان المانهای موفقیتآمیز قسمت نخست پایبند بماند، اما در نهایت موفق شده تا تعلیق را هرچند با چنگودندان، زنده نگه دارد. در بخش جلوههای ویژه، هیولاهای قصه کماکان ترسناک هستند و گرفتن بازیهای خوب از بازیگران نیز تماشاگران را دچار دلهره بیشتر کرده است.
ستاره «A Quiet Place Part II» دختر نوجوان ناشنوا یعنی میلیسنت ساموندز است. بازیگری که حس را بهخوبی به مخاطب منتقل میکند و بهترین تجربه ممکن را در مقابل دوربین به دست آورده است. کیلیان مورفی که در قسمت دوم حضور یافته و بهنوعی جایگزین جان کرازینسکی در قسمت اول شده، دیگر بازی خوب فیلم را رقمزده است. البته شخصیتپردازی اِمت نکته مهمی برای اشاره ندارد و صرفاً تواناییهای فردی این بازیگر بوده که توانسته نقش را زنده نگه دارد. او پدر داغداری است که دیگر اعصاب زندگی ندارد اما ناگهان تصمیم میگیرد قهرمان باشد؛ همان روند همیشگی در ژانر آخرالزمانی و زامبیها. امیلی بلانت در قسمت دوم نیز قابلقبول است اما درخشش قسمت نخست را ندارد. دوپاره شدن داستان منجر به محدود شدن او در مقابل دوربین شده و کرازینسکی ترجیح داده تا این بار تمرکز خود را بر روی دختر نوجوان و ماجراجوییهایش قرار دهد.
«A Quiet Place Part II» نمیتواند در حد و اندازههای قسمت اول باشد اما اثر ناامیدکنندهای هم محسوب نمیشود. فیلم کماکان توانسته تعلیق را با سازوکاری ضعیفتر زنده نگه دارد و با فضاسازی خوب، رضایت تماشاگر را کسب نماید. اما عدم تمایل کرازینسکی برای ریسکپذیری منجر به این شده که فیلم در روایت به همان مؤلفههای قسمت نخست پایبند بماند. مؤلفههایی که حتی در پایانبندی نیز تماموکمال تکرار شده و تنها نفرات آن تغییر کرده است.