مدتی است که سوالاتی در مورد اینکه آیا همکاری لبران جیمز با لونی تونز در فیلم هرج و مرج فضایی: میراثی جدید (Space Jam: A New Legacy) میتواند به سطح فیلم هرج و مرج فضایی ۱ برسد یا نه، وجود دارد.
حالا سرانجام با اکران فیلم، میتوان منصفانه به این سوال، جواب داد. نسخه اصلی با حضور مایکل جردن، در گیشه رکوردشکن نبود اما همچنان بعد از گذشت سالها، توسط طرفداران به عنوان یک اثر کلاسیک محبوب دهه ۹۰ میلادی، مورد احترام قرار میگیرد.
تصور قرار دادن مایکل جردن، اسطوره انبیای در زمین بسکتبال با شخصیتهای انیمیشنی از دنیای لونی تونز، یک داستان جدید و بدیع به نظر میرسد که مخصوصا برای مخاطبان، بسیار جذاب است. سالها بحث در مورد ساخت ادامه فیلم اول وجود داشت و حتی قرار شد دنبالهای با حضور مجدد جردن ساخته شود که سرنوشتش مشخص نشد اما سرانجام برادران وارنر دومین فیلم هرج و مرج فضایی را تولید کرد. به جای جردن، رقیب همیشگی او در تصاحب عنوان بزرگترین بازیکن تاریخ، لبران جیمز، در کنار باگز بانی بازی میکند.
برادران وارنر قول دادند که چیزی کاملا جدید و فراتر از تغییر ظاهر گرافیکی شخصیتهای تونز ارائه دهند. بر خلاف فیلم اول، میراثی جدید پا را فراتر از دنیای لونی تونز میگذارد و گریزی به سایر فیلمهای برادران وارنر میزند و شخصیتهای شاخصی مانند کینگ کونگ، فرد فلینستون، بتمن و رابین و غول آهنی را به عنوان تماشاچی در فیلم جای میدهد. حتی افراد گمنامی مانند اسپیس گوست، پیتر پاتموس و جابرجاو نیز در بین جمعیت حضور داشتند. علاوه بر این، فیلم به بخشهای دیگر برادران وارنر مانند آستین پاورز، بازی تاج و تخت و حتی کازابلانکا سرک کشید که از جهاتی منحصر به فرد بود اما آیا همه اینها به فیلم کمک کرد تا اثری بهتر از فیلم قبلی خود باشد؟
مایکل جردن در برابر لبران جیمز
هرج و مرج فضایی: میراثی جدید به عنوان یک فیلم، بدیهی است که نمیتواند بحث و رقابت بر سر برتر بودن مایکل جردن یا لبران جیمز را حل کند اما سوالی جدید مطرح میکند، این که کدام یک بازیگر بهتری است؟ جیمز برای بازی خود برنده جایزه اسکار نمیشود اما او به عنوان بازیگر، حداقل درجاتی از احساسات را در بازی خود نشان داد، به ویژه در صحنههایی که با پسرش، دان (سدریک جو) صحبت میکند. مایکل جردن، فرصتی مشابه با جیمز را نداشت و هدفش بیشتر تیمی بود تا شخصی و حضور او، باعث کمک به مجموعه تونز و سایر بازیکنان بسکتبال در فیلم شد اما ثابت کرد که توانایی بازی در فیلمی مانند هرج و مرج فضایی را دارد. بنابراین مشابه بحث گسترده درباره مهارتهای بسکتبالی آنها، در اینجا نیز پاسخ روشنی وجود ندارد که کدام یک بازیگر بهتری است.
مقایسه عملکرد لونی تونز در هر دو فیلم
یکی از بهترین ویژگیهای هر دو فیلم هرج و مرج فضایی، حضور خود شخصیتهای لونی تونز است. فیلم اول در سال ۱۹۹۶ نسخههای کلاسیک دافی داک و باگز بانی و سایر کاراکترها را به همراه داشت و هر شخصیت یادآور صدای جذاب مل بلانک بود که خاطرات گذشته را تداعی میکرد. از این لحاظ، هرج و مرج فضایی: میراثی جدید با کیفیت و سطح فیلم اول تا حدودی برابری میکند. این دنباله شامل صحنههای جدید و سرگرمکنندهای از شخصیتهای جدید خودش بود، اسپیدی گونزالس که با استفاده از سرعت خود مانند نئو در ماتریکس در برابر گلولهها جا خالی میدهد، گرنی که هنرهای رزمی اجرا میکند و رپ خواندن پوکی خوکه. در کنار همه این موارد، هرج و مرج فضایی ۲ به مضمون اصلی داستان و شخصیتهای اصلی خود وفادار ماند.
این فیلم به طرز چشمگیری در شخصیتپردازی و اجرای دقیق صدای تمام شخصیتها موفق بود. هیچ طراحی مجدد و بازنگری در شخصیتها نمیبینیم، به غیر این که از جذابیت ظاهری لولا بانی کاسته شده بود که به نظر لازم بود. همچنین شاهد اشارات کوچک اما معنیدار به خصوصیات شخصیتهای مختلف بودیم، مانند ویل کایوت که با استفاده از علائم، ارتباط برقرار میکند، قصد و تمایل ماروین مریخی برای تسخیر کره زمین، بیپروایی تاز و بدبینی دافی داک.
یک تفاوت اساسی درباره حضور مجموعه تونز در هر دو فیلم، تعداد شخصیتهای مورد استفاده است. فیلم اول از شخصیتهای بسیار بزرگتری برخوردار بود که خیلی از آنها نتوانستند در دنباله حضور پیدا کنند. اگرچه شاید خوب بود که چهرههای آشنایی مانند بیکی بازارد و برنیارد داگ را در قسمت دوم نیز ببینیم اما منطقی بود که میراثی جدید روی تیمی متشکل از ۱۴ بازیکن بسکتبال متمرکز شود. در فیلم دوم مشخص بود که کدام شخصیتها قبل از شروع بازی، در کدام تیم حضور دارند اما در فیلم اول چنین چیزی برقرار نبود. انجام این روش به معنای کنار گذاشتن شخصیتهای خاص بود اما همچنین به افراد در تیم باگز این فرصت را میداد تا بیشتر دیده شوند.
تیم مانستار در برابر تیم گون
مانستارها در فیلم اول و گونها در فیلم دوم، همه با شخصیتهای اصلی خود همراه بودند اما مانستارها کمی پیشرفتهتر به نظر میرسیدند. آنها داستان مخصوص به خود را در فیلم داشتند، زیرا این بیگانگان کوچک پیش از تغییر شکل دادن به ۵ پنج ستاره انبیای، توسط ساوکهمر شیطانصفت، به بردگی گرفته شده بودند. در پایان داستان، آنها سرانجام توانستند آزادی خود را بدست آورند اما مجبور شدند قدرت جدید خود را نیز کنار بگذارند. از طرف دیگر، حضور تیم گون برای داستان خیلی حیاتی نبود و به اندازه تیم مانستار اهمیت نداشتند، چرا که مانستارها با حضور خود، رعب و وحشت در دل تیم تونز ایجاد کرده بودند. هر چند که گونها یک نکته مثبت داشتند و آن، مهارت بالایشان بود. برخلاف وضعیت مانستارها، هر بازیکن تیم گون، توانایی خاص خودش را داشت که به واسطه آن شناخته میشد. این موضوع عنصری بود که فقدان آن در تیم مانستار، محسوس بود.
مقایسه داستان فیلم اول و دوم
فیلمهای هرج و مرج فضایی برای ادغام زندگی واقعی و دنیای لونی تونز از روایات متفاوتی استفاده کردند. در فیلم اول در سال ۱۹۹۶ مایکل جردن خود را ناگهان در دنیایی زیرزمینی یافت که در آن فهمید باگز بانی و دوستانش واقعی هستند و خانه آنها توسط بیگانگان تهدید میشود. میراثی جدید جهت دیگری گرفت و لونی تونز و دیگر فیلمهای برادران وارنر را به صورت واقعیت مجازی نشان داد. این شیوه به عنوان روشی برای همکاری جیمز با شخصیتهای کارتونی مطرح شد اما شاید بهتر بود به این سبک اجرا نشود. هیچ موضوع اساسی و بنیادینی در فیلم اول وجود ندارد و این مشکلی نیست. داستان آن که حول درگیر شدن مایکل جردن در یک دنیای فانتزی میگردد، شاید منطقی نباشد اما مانع جذابیت سرگرمکننده این فیلم بسکتبالی نمیشود.
چرا هرج و مرج فضایی ۱ از دنباله آن بهتر است
شاید فیلم دوم نقدهای منفی زیادی گرفته باشد اما در نهایت، لحظات خوبی از همراهی لونی تونز و لبران جیمز ارائه میدهد. به علاوه، این فیلم، ماهیت و طبیعت لونی تونز را شبیه به آنچه که در نسخه اول دیدیم، در بر میگیرد و دقیقا همان اثری است که طرفداران از فیلمی با وجود شخصیتهایی مانند باگز، دافی و سیلوستر انتظار دارند. با این حال، ایده استفاده این تعداد از شخصیت، متهم به این شد که فقط برای بازاریابی و فروش فیلم مورد استفاده قرار گرفته است. انتقادات در مورد هرج و مرج فضایی ۲ دارای یک نکته است، این که بسیاری از شخصیتهای فیلم، دلتنگی زیادی را برای کودکان ایجاد نمیکنند و خیلی از کودکان اصلا آنها را تا به حال ندیدهاند. متاسفانه شخصیتهای بازی تاج و تخت، ریک و مورتی و آستین پاور نباید در یک فیلم مناسب کودکان مانند لونی تونز حضور داشته باشند. به طور خلاصه، هرج و مرج فضایی: میراثی جدید، فیلم بدی نیست اما به احتمال زیاد به خوبی و کیفیت نسخه اصلی و کلاسیک خودش نمیرسد.
منبع: Screenrant