سال ۲۰۲۰ یک سال غیر متعارف برای داستانهای علمی تخیلی بود، زیرا پاندمی کرونا یک فضای منحصر به فرد ایجاد کرد که باعث شکوفایی پروژههایی مانند وسعت شب و سینکرانیک شد.
با توجه به انتشار فیلمهای علمی تخیلی مانند تل ماسه و ماتریکس ۴ در اواخر سال جاری، کار نتفلیکس برای ساخت پروژههایی با همان میزان هیجان و کیفیت بسیار دشوار خواهد بود و انتظارات بالاست.
سینما همیشه به عنوان دروازهای برای دور شدن از فشارها و بیرحمیهای زندگی واقعی ما بوده است و داستانهای علمی، بهترین ژانر برای این امر هستند. عناصری از رئالیسم جادویی، همراه با داستانی غیرقابل تصور، این ژانر را به جلو سوق میدهد و حسی غیرقابل بیان را برای بینندگان رقم میزند. این فیلمها، همراه با اضطراب طاقتفرسا در مورد فناوری و آینده هستند. مانند فیلم من مادر هستم که به شکلی غیر مشخص در عمق پارادوکس روانشناختی مادرانه قرار میگیرد.
با این وجود، علیرغم تعداد اندکی از آثار امیدوار کننده، ژانر علمی تخیلی نتفلیکس پروژههای مفیدی در مقایسه با ژانر اکشن و هیجانانگیز و فیلمهای مشهوری مانند گارد قدیمی و ارتش مردگان، نداشته است و امسال، فیلمهای علمی تخیلی نتفلیکس بسیار کسلکننده ظاهر شدهاند. آیا ژانر علمی تخیلی در چرخهای از مفاهیم گرفتار شده است و تمایل به وفادار ماندن به جنبههای علمی این مفاهیم، شرایط را بدتر کرده است؟ دلیل نتیجه نگرفتن این فیلمها چه بوده است؟
نتفلیکس فیلمهای علمی تخیلی زیادی ساخته است
ژانر علمی تخیلی و فانتزی در نتفلیکس با فیلمهای زیادی همراه بوده است که جنبههای مختلف این ژانر را به روشهای مختلفی در بر گرفتهاند. مهمترین آنها جعبه پرنده است که علیرغم یک طرح جذاب، نظرات مختلفی را از منتقدان و مخاطبان به دست آورد. با این حال، محبوبیت انفجاری فیلم، اهمیت فضای ترسناک آن را نشان میدهد که وابسته به تکنیکهای دیداری و شنیداری و تعلیق دیوانهوار است اما نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که این اثر روایت کمعمقی دارد و به دلیل عدم وجود احساسات عاطفی واقعی، قادر به مطابقت با پتانسیل طرح خودش نیست.
از سوی دیگر، فیلم ترسناک روانشناختی دیگر نتفلیکس در سال ۲۰۲۱، اکسیژن، با تنشهای شدید و استفاده استادانه از فضاهای کلاستروفوبیک مخاطبان را به هیجان آورد. یکی از دلایلی که میتوان به موفقیت اکسیژن نسبت داد، روش وهمانگیزی است که از طریق آن واقعیت آنی ما را منعکس میکند، جایی که بیرحمیهای پاندمی باعث میشود میلیونها آدم نفسنفس بزنند و با مفهوم زنده ماندن انسان در جهانی که توسط مرگ ویران شده است، رو به رو شوند. این مضامین به طور ماهرانه و غیرسطحی به روایت اصلی اکسیژن دوخته میشوند که این موضوع به نفع فیلم است. بین مرز فیلمهای پساآخرالزمانی خوشساختی مانند نابودی و آیبوی، ترکیبی از ژانرهای علمی تخیلی و ماجراجویی قرار دارد که منجر به تجربههای لذتبخشی میشود، درست مانند آنچه در فیلمهای عشق و هیولاها و بیصدا دیدیم.
چرا فیلمهای علمی تخیلی نتفلیکس نتیجه خوبی نداشتهاند
از جمله مهمترین دلایل این امر، رونق ناگهانی این جریان و فشار مداوم برای ایجاد چنین محتوایی است. قابل درک است که اولویتبندی کمیت نسبت به کیفیت و تولیدات با مضامین داستانی کلیشهای، نتایج خوبی به همراه ندارد. نمونه بارز این موضوع، فیلم آسمان نیمهشب با بازی جورج کلونی است که به خوبی عواطفی مانند امید و ناامیدی را نمایش میدهد اما از لحاظ موضوعی بیش از حد از پیشینیان خود وام میگیرد و نمیتواند معنایی برای زندگی شخصیتهای اصلی خود تعیین کند. همین مورد را میتوان در مورد فیلم آیو نیز بیان کرد که به مضامین بقا پس از آخرالزمان و استعمار فضا میپردازد، مضامینی که قبلا به آنها بسیار پرداخته شده و اگر با چشماندازهای تازه ساخته نشوند، قطعا مخاطب را خسته میکنند. آیو از نظر مقیاس بصری عالی است اما از نظر شخصیتهای اصلی و مضمون داستان، متزلزل عمل میکند.
به غیر از عدم اصالت این آثار، اکثر فیلمهای علمی تخیلی نتفلیکس از عدم دقت کامل علمی رنج میبرند که تقریبا همیشه به صورت اشتباهاتی پر سر و صدا در سفر زمان و نحوه عملکرد انسان در فضا آشکار میشود. جدا از این، مفهوم هیجانانگیز مسابقه با زمان مانند آنچه در فیلم بیدار دیدیم، هنگامی که با فاجعههای انسانی و جهانی همراه میشود، به خوبی کار نمیکند. در عین حال، همانطور که بالاتر گفته شد، دقت علمی روایتهای علمی تخیلی مهم است، زیرا در صورت عدم رعایت، پیشفرض ۹۹ درصد این فیلمها بیاعتبار میشود. بهتر است مقداری واقعیت باورپذیر همراه با تصاویر و داستانسرایی جذاب و بدون نیاز به استفاده از دستگاهها و ماشینآلات، پیرنگ اصلی فیلمها را همراهی کند. این کار را در فیلم مسافر قاچاق که یک میزان برابر از اکشن، تعلیق و احساسات را داشت، به خوبی مشاهده کردیم.
نتفلیکس چگونه میتواند مشکل فیلمهای علمی تخیلی خود را حل کند
تایید این نکته مهم است که نتفلیکس بدون شک، فیلمهای علمی تخیلی دیدنی از جمله شبحوار و آرک را در طول سالهای متمادی به نمایش درآورده است. با این وجود، جای زیادی برای پیشرفت وجود دارد، به ویژه در شیوه ساخت چنین روایتهایی که بیشتر در مناظر پس از آخرالزمانی و سفرهای فضایی و بدون هیجان یا اصالت اتفاق میافتند. شاید بتوان از برخی آثار علمی تخیلی مستقل امسال الهام زیادی گرفت که اصلیترین آنها، فیلم گرهخورده ساخته کریستوفر سورن است که تهدیدات فناوری و زیبایی شاعرانهای را به طرزی غیرمعمول و جالب توجه به تصویر میکشد. جدا از این، چیزهای زیادی در قلمرو فیلمهای کیهانی یا علمی کشفنشده باقی مانده است که میتوان با پرداختن به آنها مرزهای این ژانر را بدون نیاز به توسل به عناصر آشنا جابهجا کرد.
نتفلیکس طیف گستردهای از فیلمهای علمی تخیلی را در اواخر امسال در راه دارد و باید دید آیا این پروژهها میتوانند چشماندازهای تازهای به این ژانر سینمایی اضافه کنند. از جمله، عناوین امیدوار کنندهای مانند فضانورد بوهمیا که روایت شگفتانگیز آن درباره تنهایی و اشتیاق میتواند به خوبی در سینما به نمایش درآید. فیلم آنها تایرون را شبیهسازی کردند نیز از آثار کمدی و علمی تخیلی مورد انتظار نتفلیکس است. یکی دیگر از فیلمهای احتمالا مهیج، فیلم فرار از کلهعنکبوتی است که گفته میشود در مورد موادی خاص و تاثیرات آن بر آگاهی انسان است. باید بنشینیم و ببینیم که آیا نتفلیکس میتواند تغییری در روند ساختههای علمی تخیلی خود ایجاد کند یا خیر.
منبع: Screenrant