یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در یادگیری و رعایت زبان بدن، در نظر گرفتن پیش فرضهایی قبل از برقراری ارتباط است. در مقاله قبل به بررسی تکنیکهایی برای موفقیت در ثانیههای ابتدایی شروع ارتباط پرداختیم، اما لازم است تا این موارد را هم قبل از شروع ارتباط در نظر داشته باشیم و به آنها توجه کنیم:
۱- فیزیک بدنی: برخی حرکات و اشارات در مناطق مختلف، معانی متفاوتی دارد و باید به تناسب هر فرهنگ مراقب باشید که علائم غیرکلامی که بروز میدهید، چه بازخوردی را ایجاد خواهد کرد؛ به همین دلیل سعی کنید درصورتیکه وارد محیطی با فرهنگ و آداب و رسوم جدید میشوید، ابتدا با دقت محیط را بررسی کنید تا در صورت وجود آدابی خاص، از آنها مطلع شوید و از نشان دادن علائم غیرکلامی که نمیدانید در شرایط موجود چه معنایی دارد، اجتناب کنید؛ بهطور مثال، لبخند در همه جای دنیا نشانه مثبتی است، اما علامت شست رو به بالا یا همان «لایک» فرنگیها، ممکن است در فرهنگی خاص به قیمت برخورد شدید و مصدومیت شما تمام شود!
۲- سن: همیشه سن فرد مقابل خود را پیش از شروع ارتباط بدانید یا حداقل حدس بزنید؛ البته درباره خانمها این حدس بسیار سخت خواهد بود! درصورتیکه سن فردی بیش از شماست، اجازه بدهید ابتدا او برای دست دادن پیشقدم شود؛ البته بهتر است که شما برای شروع ارتباط پیشقدم شوید، اما اجازه بدهید فرد بزرگتر تصمیم بگیرد که میخواهد با شما دست بدهد یا نه! افراد پیر یا مسن از جوانترها توقع احترام بیشتری دارند و در ابتدای ارتباط بهراحتی گرم نمیگیرند؛ پس مراقب باشید با یک مرد شصتساله مثل یک جوان بیستساله احوالپرسی نکنید. شاید به نظر شما این حرف خیلی بدیهی باشد، اما نگاهی به رفتار برخی فروشندهها شما را متعجب خواهد کرد.
۳- جنسیت: ضمن احترام به تساوی حقوق زن و مرد، نوع زبان بدن شما در قبال بانوان و آقایان باید متفاوت باشد. مردی که با مشتریان آقا در حال شوخی و خنده است، خیلی راحت صحبت میکند و روی صندلی لم داده، نباید همین رفتار را در برابر یک خانم داشته باشد. در نظر داشته باشید که یکی از عوامل مؤثر در ارتباط با جنس مخالف و رعایت احترام، ارتباط چشمی استاندارد است که در مقالات آینده به آن خواهیم پرداخت.
۴- شغل: برخی مشاغل بر زبان بدن افراد تأثیرگذار است و این موضوع نباید باعث سوءتفاهم شما شود. یکی از دوستانم، تعمیرکار زبردستی است، اما هر بار که با او ملاقات میکنم، منتظر هستم که با دست من هم مثل دسته چکش برخورد کند؛ او بهقدری محکم دست میدهد گه ا گر آمادگی قبلی نداشته باشم، انگشتانم حالت اصلی خودشان را از دست میدهند! در نقطه مقابل، یکی دیگر از دوستانم موسیقیدان است و دستهای حساسی دارد؛ به همین دلیل همیشه آرام و خیلی کوتاه، دست میدهد؛ به نحوی که ا گر شغل او را ندانید، با خود میگویید که چقدر آدم سرد و مغروری است! علاوه بر شغل، گاهی افراد دارای مقام اجتماعی بالاتری نسبت به ما هستند، مثلاً مدیر، کارفرما، پدر خانواده و …؛ در این شرایط هم اجازه بدهید ابتدا این افراد با شما دست بدهند و کنترل ارتباط را به دست بگیرند تا حس احترامی که توقع دارند، تأمین شود.
الفبایبیصدا!
همانگونه که زبان فارسی دارای الفبا است، در زبان بدن نیز یکسری حروف و علائم اولیه داریم که با شناخت و استفاده از آنها میتوانیم پیام مؤثرتری ایجاد کنیم. در ادامه به بررسی دو زیر مجموعه اصلی در الفبای بیصدا و ارائه تمرینهایی برای بهبود آنها میپردازیم:
الف) نشانگرها: آیا تا کنون با ناشنوایان ارتباط داشتهاید یا یک اجرای پانتومیم را دیدهاید؟ این دو گروه استاد استفاده از نشانگرها هستند؛ درواقع نشانگرها شامل حرکاتی هستند که جایگزین کلام میشوند و مفهوم موردنظر ما را به مخاطب میرسانند. نشانگرها کاربردهای بسیار زیادی دارند و در مواردی که نمیتوانید بهصورت کلامی پیام خود را برسانید، میتوانند ابزار شما باشند؛ مواردی مثل توصیف ابعاد (چاقی، لاغری، بلندی، کوتاهی، کوچکی، بزرگی و،)… جهتدهی و نمایش مسیر (جلو، عقب، راست، چپ و،)… درخواست انجام کاری (یک لیوان آب، پرسیدن ساعت و،)… تهدید کردن فرد (حرکات سریع انگشت اشاره) و سایر مواردی که بدون گفتن کلام، حرف خود را میزنید. تمرین: یک روز کاری خود را در نظر بگیرید و بررسی کنید که پنج نشانگر اصلی که استفاده میکنید، کدامند؛ همچنین سعی کنید سه نشانگر جدید را که میتوانستید در ارتباطات خود از آنها استفاده کنید تا به تاثیرگذاری پیام شما کمک کند، شناسایی کنید.
ب) روشنگرها: لطفاً جمله «من هرگز و در هیچ شرایطی، این کار را انجام نمیدهم» را در دو حالتی که توصیف میشود، برای خود بخوانید: حالت اول: دستان خود را در کنار بدن قرار دهید و با لبخند و آرامش این جمله را بخوانید. حالت دوم: دست راست خود را مشت کنید و با صدای بلند و چهرهای خشمگین، درحالیکه روی کلمات تا کید دارید، جمله را بخوانید.
به نظرتان در کدام حالت، حرف شما توسط مخاطب پذیرفته میشود؟ به احتمال زیاد در حالت دوم! در واقع روشنگرها، مکمل و تقویتکننده کلام هستند؛ اشارات همراه با کلام (تقریباً عمده نشانگرها، اگر همراه با کلام و در جای درست استفاده شوند، میتوانند روشنگرهایی قوی باشند)، تا کیدها و مکثهای کلام، بالا و پایین شدن سرعت کلام و میزان صدای شما و تصویرگری برخی مفاهیم در فضا (مثلاً وقتی میخواهید مفهوم تعادل را در صحبتهای خود نشان دهید، میتوانید حالت کفههای ترازو را با دستان خود تصویرسازی کنید) بهعنوان اصلیترین روشنگرها شناخته میشوند. تمرین: تسلط و یادگیری روشنگرها فقط و فقط با تمرین فن بیان اتفاق میافتد؛ به همین دلیل پیشنهاد میکنم یکی از مقالههای کوتاه و انگیزشی (ترجیحاً از صحبتهای دکتر حلت) را انتخاب کرده و جلوی آینه و در قالب یک سخنرانی برای خود تمرین کنید و سعی کنید تا حد امکان از روشنگرهایی که به ذهنتان میرسد، استفاده کنید؛ سپس یکی از سخنرانیهای تصویری سخنرانی مطرح و موفق را ببینید و مقایسه کنید که میتوانستید در بخشهای مختلف، از چه حرکات و زبان بدنی برای قویترشان کلام استفاده کنید.
دو گام کوچک، اما قوی برای تقویت زبان بدن
الف) لطفاً پیش از ورود به هر ارتباطی، مدتی درنگ کنید و درباره این چهار پیشفرض ارتباطی فکر کنید تا بتوانید حرکات و حالات مناسبتری را انتخاب کنید؛ همچنین با تصویرسازی موقعیت و بررسی تجربیات قبلی خود، به نشانگرها و روشنگرهایی که میتوانند به قدرت شما در ارتباطات بیفزایند، فکر کنید تا بتوانید آنها را در ارتباط به کار بگیرید.
ب) یکی از بهترین روشهای بهبود زبان بدن، مشاهده دقیق و بررسی حرکات و حالات سیاستمداران و سخنوران برتر ایرانی است؛ ازاینرو سعی کنید تا هنگام حضور در سمینارها یا مشاهده تصاویر و فیلمها، به نحوه بروز زبان بدن این افراد هنگام صحبت دقت کرده و برای خود مرور کنید که ا گر شما بودید، چه واکنشهایی داشتید تا بتوانید در ارتباط واقعی خود، تغییرات لازم را ایجاد کنید.
این مطلب اولین بار در دو هفته نامه موفقیت به قلم مجید مجیدی منتشر شده است.