وقتی نام سریالهای سیتکام ردیف میشوند، هواداران این ژانر جذاب نام عناوین متعددی را لیست میکنند. سریالهایی که به معنای واقعی کلمه محبوب، تاثیرگذار، دوستداشتنی و بهیادماندنی هستند. اما در میان لیستی از سریالهای سیتکام خاطرهانگیز معمولا به نام بینظیرترین سریال سیتکام تاریخ تلویزیون اشاره نمیشود. سریال The Office به شکل بیرحمانهای زیر حملات بیپایان هواداران سایر سریالهای سیتکام شکست خورده اما واقعیت آن است که دلیلی برای فراموشکردن این سریال وجود ندارد.
سریال The Office نهتنها بهترین سریال سیتکامی است که میتوانید تماشا کنید بلکه متفاوتترین و متمایزترین سریال کمدی تاریخ تلویزیون هم لقب میگیرد. عنوانی خیرهکننده و دوستداشتنی که تماشای چندباره آن خستهکننده به نظر نمیرسد. اما دلیل این حجم از تحسینها چیست؟
۱۰ ـ یک بازسازی موفق
معمولا بازسازی سریالهای تلویزیونی نتیجه جالبی به همراه ندارد. تفاوتی ندارد این بازسازی در چارچوب یک فصل جدید [با همان بازیگران قدیمی] باشد یا اقتباسی مدرن از یک داستان قدیمی لقب بگیرد؛ در هر صورت تکرارکردن موفقیت یک سریال تلویزیونی اندکی دشوار به نظر میرسد. اما سریال The Office به عنوان یک بازسازی بیش از حد موفق ظاهر میشود. این سریال آنقدر موفق شد که در نهایت توانست بالاتر از عنوان مورد اقتباس قرار بگیرد.
اگرچه این روزها سریال The Office به عنوان سریالی با هنرنمایی استیو کارل، جان کرازینسکی و اد هلمز شناخته شده که در چند اپیزودی میزبان ادریس البا، ویل فرل و جک بلک میشود اما ایده اصلی این سریال در سال ۲۰۰۱ مطرح شد. نخستین اپیزود سریالی به نام The Office در نهم جولای ۲۰۰۱ روی آنتن شبکه بیبیسی ۲ رفت و به عنوانی نسبتا موفق تبدیل شد. نویسندگی و کارگردانی این سریال برعهده ریکی جرویس، کمدین انگلیسی، بود.
سریال The Office شبکه بیبیسی ۲ مورد توجه تماشاگران قرار گرفت اما به یکی از آن سریالهای تلویزیونی کمدی طولانی تبدیل نشد. پخش این سریال تنها پس از ۱۲ اپیزود به پایان رسید و به جز دو اپیزود ویژه سال نوی میلادی و یک اپیزود ویژه که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، هرگز ادامه پیدا نکرد. با این حال ایده بکر ریکی جرویس سالها بعدتر و کیلومترها دورتر از شبکه بیبیسی ۲ مورد توجه قرار گرفت.
شبکه NBC آمریکا در بیست و چهارم مارس ۲۰۰۵ از نخستین اپیزود سریالی رونمایی کرد که شاید خوشبینترین عوامل تولید آن هم تصور نمیکردند که ساخته آنها برای ۹ فصل ادامه پیدا کند و به یکی از بهترین سریالهای سیتکام تاریخ تبدیل شود. سریال The Office ریکی جرویس با تلاشهای گرگ دنیلز و هنرنمایی استیو کارل به بهترین شکل ممکن بازسازی شد. این سریال پس از ۹ فصل در شرایطی به پایان رسید که ۴۲ نامزدی جوایز امی را کسب کرد و ۵ جایزه را برنده شده بود.
بنابراین میتوان با اطمینان پذیرفت که بازسازی آمریکایی سریال The Office به مراتب از نمونه انگلیسی آن جذابتر ساخته شده و به معنای واقعی کلمه موفقتر است. اتفاقی که معمولا در دنیای سینما و تلویزیون به سختی رخ میدهد در سریال The Office به یک اصل انکارناپذیر تبدیل شد. به هر حال نیازی به یادآوری نیست که هواداران سریال The Office آمریکایی از تماشای نمونه انگلیسی آن هم لذت بردهاند. بنابراین تماشای هر دو سریال هم جذاب به نظر میرسد.
۹ ـ فضاسازی متمایز
سریالهای سیتکام معمولا سبک فضاسازی مشخصی را دنبال میکنند که آنها را از سایر سریالهای کمدی متمایز میکند. این سریالها در دکورهای استودیویی یا فضاهای سربسته فیلمبرداری میشوند و به همین دلیل بخش قابل توجهی از داستان آنها در محیطهایی مانند خانه، رستوران، کافه و محل کار [که دکور هستند] روایت میشود.
اما سریال The Office از این اصل بدیهی پیروی نمیکند. این سریال در یک ساختمان واقعی فیلمبرداری شده [که امروزه در شهر اسکرنتون در ایالت پنسیلوانیا به یک جاذبه توریستی تبدیل شده است] و در بسیاری از سکانسها در فضاهای باز به دنبالکردن داستان خود ادامه میدهد. پردازش متفاوت تصاویر این سریال با سایر سریالهای سیتکامها اما تنها در لوکیشنهای ضبط خلاصه نمیشود و یک تفاوت کلیدی دیگر هم وجود دارد.
۸ ـ فیلمبرداری متفاوت
فیلمبرداری این سریال نه تنها مهمترین ویژگی آن است بلکه به روایت داستان هم شکل میدهد و حتی در مسیر داستان هم دخالت میکند. به این نوع از فیلمبرداری در سینما Mockumentary گفته میشود. یعنی عوامل فیلم یا سریال آن را به گونهای فیلمبرداری میکنند که تماشاگر تصور میکند به تماشای یک مستند واقعی نشسته اما همه آنچه برای او روایت میشود در حقیقت براساس یک فیلمنامه از پیش نوشتهشده شکل گرفته است.
کمدی تصویری سریال The Office به موفقیت بیشتر آن کمک کند. بنابراین تماشاگر تغییرات احساسی شخصیتها را بهتر از قبل احساس میکند. برای مثال وقتی دوربین روی دست و با سرعت به دنبال شخصیتها حرکت میکند، هیجان بالای سکانسها ملموستر از قبل میشود. وقتی هم دوربین به صورت ناگهانی روی یک شخصیت زوم میکند، اهمیت ویژه واکنش آن شخصیت مهمتر به نظر میرسد. البته که عوامل سریال از این فیلمبرداری نامتعارف برای به تصویرکشیدن دقیقتر رابطه شخصیتهای سریال هم استفاده میکنند.
این نوع از فیلمبرداری بخش عظیمی از قواعد تدوین در سینما را میشکند تا تجربه جدید و نزدیکتری به تماشاگر منتقل کند. به همین دلیل هم صمیمیت میان شخصیتهای سریال The Office به فیلمبرداری نهچندان قانونمندش کمک میکند تا تماشاگر همیشه احساس زندگی در کنار کارمندان داندر میفلن را داشته باشد. اما این محدودیتهای واقعگرایانه بخشی از خلاقیت عوامل را هم تحت تاثیر قرار میدهد.
بنابراین خبری از خندههای همیشگی سریالهای سیتکام در سریال The Office نیست و حتی سکانسهای فانتزی هم جایی در سریال ندارند. در مجموع اما این فیلمبرداری واقعگرایانه به سریال کمک میکند تا دوربین به عنوان دانای کل داستان به تماشاگر معرفی شود. این دانای کل در بسیاری از موارد جزییاتی از سریال را نمایش میدهد که تماشاگر در حالت عادی از پیبردن به آنها عاجز به نظر میرسد.
این همان برگ برندهای است که خالقان سریال بعدها در سریال Parks and Recreation هم از آن استفاده کردند. سریالی که تماشای آن برای هواداران سریال The Office ضروری به نظر میرسد.
۷ ـ دیالوگهای خیرهکننده
سریال The Office به عنوان یک بازسازی موفق که از فضاسازی متفاوت و فیلمبرداری خاصی بهره میبرد با کمک دیالوگهای خیرهکنندهاش به بهترین سریال سیتکام تبدیل میشود. دیالوگهای این سریال به دلیل برخورد نزدیکتر شخصیتها با تماشاگر با همه سریالهای سیتکام متفاوت است. بنابراین شرایطی در فیلمنامه سریال The Office ایجاد میشود که به شخصیتها کمک میکند تا خاطرات شخصیتری از زندگیشان را برای تماشاگر تعریف کنند.
همین ارتباط نزدیکتر شخصیتها با تماشاگر است که باعث میشود مجموعه بیپایانی از بهترین دیالوگهای خیرهکننده در سریال The Office مطرح شوند. دیالوگهایی که نهتنها خندهدار و متفاوت هستند بلکه سرشار از ایدههای بکر و جذاب هم به نظر میرسند. به عبارت دیگر، متفاوتترین دیالوگهایی که تماشاگر میتواند در یک سریال سیتکام تماشا کند در سریال The Office مطرح میشوند.
۶ ـ خردهداستانهای دوستداشتنی
خردهداستانها نقش مهمی در پیشبردن شاکله اصلی سریالهای سیتکام دارند. روایتهای کوچکی که مانند تکههای پازل در کنار یکدیگر قرار میگیرند و نهتنها حاشیههای جدیدی برای داستان اصلی سریال ایجاد میکنند بلکه به توسعه همهجانبه شخصیتها هم منتهی میشوند. از آنجایی که شخصیتپردازی جایگاه ارزشمندی در سریال The Office دارد، طبیعی است که خردهداستانها هم بخش مهمی از روایتهای این سریال باشند.
در ابتدای بیشتر اپیزودهای سریال The Office میتوانید خردهداستانهای جذابی را بررسی کنید که به تنهایی از یک اپیزود سایر سریالهای سیتکام هم خندهدارتر به نظر میرسند. این روایتهای کوچک که حول محور زندگی شخصیتهای اصلی سریال هم قرار میگیرند بخش مهمی از جذابیتهای سریال را پوشش میدهند.
۵ ـ هنرنماییهای بهیادماندنی
وقتی پخش سریال The Office آغاز شد شاید شناختهشدهترین بازیگر این سریال استیو کارل بود؛ کمدینی که به نظر میرسید در تلاش است تا بیشتر از قبل مطرح شود. اگرچه این سریال به محبوبیت بیمثال او کمک شایانی کرد اما استیو کارل تنها بازیگر توانمند سریال نبود. نامهای دیگری هم در کنار او حضور داشتند که امروزه تعدادی از آنها در فیلمهای متعدد هالیوودی حضور پیدا کردهاند و هنوز هم در مسیر پیشرفت قرار دارند.
جان کرازینسکی که امروزه برای هنرنمایی در سریال Jack Ryan و فرانچایز A Quiet Place مورد تحسین قرار میگیرد در کنار اد هلمز که سابقه هنرنمایی در تعدادی از بهترین فیلمهای کمدی دهه ۲۰۱۰ میلادی را دارد و میندی کالینگ که این روزها در مسیر تبدیلشدن به یکی از بازیگران زن اصلی فیلمهای کمدی آمریکایی است از جمله بازیگرانی هستند که به دلیل هنرنمایی در سریال The Office موفق شدند تا سهم بیشتری از عناوین سینمایی و تلویزیونی داشته باشند.
اگرچه این بازیگران سریال The Office بیشتر از سایرین مورد توجه استودیوهای هالیوودی قرار گرفتهاند اما واقعیت آن است که همه بازیگران سریال عملکرد بینظیری ارائه میکنند. تفاوتی نمیکند به هنرنمایی فراموشنشدنی جنا فیشر اشاره شود یا نقشآفرینی خاطرهانگیز برایان باومگارتنر زیر ذرهبین قرار بگیرد؛ سریال The Office از مجموعهای از بهترین هنرنماییها یاری میگیرد.
۴ ـ تاثیرگذار در فرهنگ عامه
چه دستاوردی باعث میشود یک سریال تلویزیونی در ذهنیت تماشاگران باقی بماند؟ پاسخ این پرسش تقریبا مشخص است؛ تاثیرگذاری در فرهنگ عامه. تماشاگرانی که با یک سریال تلویزیونی ارتباط برقرار کنند در ادامه تلاش میکنند تا نمودهای داستانی آن را در جهان واقعی پیرامونشان هم پیدا کنند. این تلاش معمولا با استفاده از دیالوگهای محبوب سریال، یادآوری سکانسهای خندهدار در موقعیتهای مشابه آن در دنیای واقعی و بحث پیرامون اپیزودهای مختلف سریال به اوج میرسد.
اگرچه در جمع هواداران سریالهای تلویزیونی در ایران سریال The Office چندان شناختهشده نیست اما هواداران این سریال در سایر کشورهای جهان بیشمار به نظر میرسند. حتی بازسازیهای مختلفی از سریال The Office در کشورهایی مانند هند و روسیه هم ساخته شد. اما نکته جالب آن است که در بیشتر مواقع، سریال The Office بالاتر از سریال Friends محبوبترین سریال کمدی نتفلیکس بود. میزان تماشای این سریال روی سرویس استریم نتفلیکس به حدی زیاد به نظر میرسید که در نهایت شبکه NBC تصمیم گرفت با ایجاد یک سرویس استریم انحصاری، فرصت درآمدزایی از استریم سریال The Office را به دست آورد.
به همین دلیل استریم سریال The Office از ابتدای سال ۲۰۲۱ روی سرویس استریم نتفلیکس متوقف شد و به سرویس استریم پیکاک انتقال پیدا کرد. از آنجایی که کاربران برای تماشای این سریال روی سرویس استریم پیکاک به بروزرسانی حساب کاربریشان نیاز دارند، استودیوی یونیورسال و شبکه NBC روی حجم کاربران جدیدی که وارد سرویس استریم پیکاک میشوند هم حساب ویژهای باز کردند.
با بهترین فیلمهای کمدی از نگاه ویجیاتو آشنا شوید:
محبوبیت سریال The Office غیرقابل انکار به نظر میرسد. براساس نظرسنجیای که مدتی پیش برگزار شد، مردم بیشتر ایالتهای آمریکا تماشای این سریال را به سریال Friends ترجیح میدهند. محبوبیت سریال دوستداشتنی شبکه NBC آنقدر زیاد به نظر میرسد که حتی بیلی آیلیش هم آهنگی درباره این سریال ساخته است.
۳ ـ منشاء داستانی متفاوت
بیشتر سریالهای سیتکام منشاء داستانی مشابهی با یکدیگر دارند؛ گروهی از دوستان که در شرایط مختلف در کنار یکدیگر قرار میگیرند و اتفاقات بسیاری را رقم میزنند. اگرچه سریال The Office هم از این فرمول پیروی میکند اما اعداد آن متفاوت به نظر میرسند. در نهایت همین منشاء داستانی متفاوت است که این سریال را به بهترین سیتکام تاریخ تبدیل میکند.
داستان سریال The Office در شهر اسکرنتون ایالات پنسیلوانیا در جریان است؛ جایی که شعبه کوچکی از یک مجموعه بزرگ تولید و فروش کاغذ با نام داندر میفلن در آن واقع شده و تعدادی کارمند خسته و کلاسیک زیر سایه رییس تقریبا دیوانهشان کار میکنند. در نگاه نخست، به نظر میرسد سریال تنها میخواهد اتفاقهای درون شرکت و تعامل کارمندان گوناگون آن را به تصویر بکشد اما تماشاگر وقتی شناخت خوبی از شخصیتها به دست میآورد، فیلمنامه سریال هم تصمیم میگیرد او را به درون دنیای شخصی و زندگی دیدهنشده کارمندان شعبه اسکرنتون مجموعه داندر میفلن فرا خوانده و سطح جدیدی از داستان را به او ارائه کند.
بنابراین سریال عجلهای برای رسیدن به اوج داستان ندارد. به همین دلیل بسیاری از تماشاگرانی که سریال را در همان فصل نخست رها کردهاند، از تماشای هزاران صحنه تکرارنشدنی و بینهایت خندهدار آن محروم شدهاند. از آنجایی که فصل نخست سریال با بودجهای محدودتر و در اپیزودهای کمتر ساخته شده، تنها نگاهی گذرا به شخصیتهای اصلی دارد و آن طور که باید درگیر کارمندان فراموشنشدنیاش نمیشود. بنابراین هر تماشاگری برای رسیدن به نقطه اوج جذابیت سریال The Office باید زمان بیشتری به آن بدهد. هرچند بسیاری از تماشاگران حتی از فصل نخست سریال هم لذت بردهاند.
۲ ـ روایت جذاب
منشاء داستانی متفاوت سریال The Office تنها بخشی از موفقیت سریال را رقم میزند. بخش مهمتری از موفقیت سریال را باید در روایت جذابی که به کار میگیرد هم جستجو کرد. بنابراین ترکیب منشاء داستانی متفاوت، روایت جذاب و شخصیتپردازی خیرهکننده به سریال محبوب شبکه NBC کمک کرده تا به بهترین سریال سیتکام تاریخ شود. برای درک بهتر روایت جذاب سریال The Office باید به جزییات داستان آن توجه کرد.
مایکل اسکات [با درخشش استیو کارل] رییس شعبه اسکرنتون مجموعه کارخانههای کاغذسازی داندر میفلن است. او بهعنوان مردی احساسی و عجیب از هر دری برای تعامل حرفهای با کارمندانی که زیر دستش کار میکنند، وارد میشود اما نتیجه تلاشهایش بیشتر خندهدار و گاهی ناراحتکننده به نظر میرسد.
پم بیزلی [با هنرنمایی جنا فیشر] منشی آقای اسکات است که ارتباط خوبی با جیم هالپرت [با نقشآفرینی جان کرازینسکی] پیدا کرده اما جیم هالپرت برای تحت تاثیر قراردادن خانم بیزلی شوخیهای وحشتناکی با دوایت شروت [با هنرنمایی رین ویلسون] انجام میدهد که مورد توجه سایر همکاران هم قرار میگیرد؛ از اندری برنارد [اد هلمز] به عنوان هیجانزدهترین کارمند اداره تا استنلی هادسون [لسلی دیوید برنارد] به عنوان یک کارمند خسته و ناراحت و حتی کوین مالون [برایان باومگارتنر] که با اختلاف شیرینترین حسابدار احمق دنیا لقب میگیرد.
۱ ـ شخصیتپردازی فراموشنشدنی
در نهایت نوبت به بزرگترین برتری سریال The Office در برابر همه رقبای دور و نزدیک رسیده است. برگ برندهای که سریال را برای همیشه متمایز میکند و به قرارگرفتن آن در لیست بهترین سریالهای تاریخ تلویزیون هم کمک میکند. شخصیتپردازی فراموشنشدنی سریال به حدی دقیق پیش میرود که تماشاگر پس از تماشای چند فصل به معنای واقعی کلمه احساس میکند که در کنار کارمندان شرکت داندر میفلن حضور دارد و در کنار آنها زندگیاش را دنبال میکند.
شخصیتپردازی ریشهای سریال به بازیگران اصلیاش کمک میکند تا تغییرات شخصیتی نقش خود را به زیبایی هر چه تمامتر به تصویر بکشند و تعاملی را برقرار کنند که شاید در کمتر سریالی در این سطح و اندازه دیده شده است. بنابراین تماشاگر با کمدی بینظیری مواجه میشود که ثانیه به ثانیه خندههای انفجاریاش را از شخصیتهای بینهایت دوستداشتنیاش قرض میگیرد. طبیعی به نظر میرسد که با جلورفتن داستان، این صمیمیت و دوستی میان شخصیتهای اصلی شیرینتر از قبل باشد.
کارمندان شعبه اسکرنتون مجموعه داندر میفلن مجموعهای واقعی از انسانهای پیرامون ما هستند؛ آنها با خلقیات، باورها، رفتارها و نژادهای گوناگون در کنار یکدیگر کار میکنند و آنچنان به دنیای حقیقی زندگی انسانی نزدیک میشوند که بخش عظیمی از کمدی واقعگرای سریال را به تنهایی به دوش میکشند. بنابراین برخلاف عمده سریالهای سیتکام که کمدی خود را از دیالوگهای ملموس شخصیتها میگیرند، سریال The Office به تنهایی شخصیتهایی خلق کرده که مونولوگهای شخصیشان هم به شکل دیوانهکنندهای خندهدار به نظر میرسد.
شخصیتها اگر مهمترین ویژگی سریال The Office نباشند بدون شک پررنگترین وزنه سریال هستند. تعامل آنها بایکدیگر در کنار زندگی شخصی درهمآمیختهشان به دغدغهها و باورهایشان پیوند میخورد تا مجموعهای از کمدیترین دیالوگهای انسانی را نمایش دهد. این کمدی واقعگرایانه شبکه NBC همه آنچه از یک سریال کمدی انتظار میرود را در ۹ فصل و ۲۰۱ اپیزود خلاصه کرده و برای همیشه در ذهنها باقی میماند.