جیمز باند (James Bond) به عنوان یک کاراکتر در ۶ دهه اخیر یکی از شخصیت های مهم سینما بوده و بر همتای خود در کتاب های اورجینال سایه افکنده است. در سال ۲۰۲۲، یک سال بعد از انتشار تازه ترین قسمت این فرانچایز با عنوان No Time to Die، فرانچایز چیمز باند ۶۰ ساله خواهد شد و آن را به یکی از پرقدمت ترین فرانچایزها در تاریخ سینما تبدیل خواهد کرد. سری رمان های جیمز باند حتی پس از فلمینگ نیز هنوز جذاب و فعال بوده و تازه ترین کتاب در این مجموعه کتابی بی نام است که دنباله ای بر The Man With The Golden Gun بوده و قرار است در می ۲۰۲۲ منتشر شود. سری کتاب های جیمز باند قدمتی بیشتر از فیلم های این فرانچایز داشته و با ۷۰ سال قدمت رکوردی در زمینه کتاب های دنباله دار بجای گذشته است. بدین ترتیب کتاب های جیمز باند نیز به اندازه فیلم های آن اهمیت داشته و به این بهانه در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ مورد از بهترین فیلم های جیمز باند که بر اساس کتاب های اورجینال یا داستان های مستقل ساخته شده اند آشنا کنیم.

۱۰- Dr. No

ماجراجویی سینمایی جیمز باند با اقتباس سینمایی سال ۱۹۶۲ از رمان Dr. No یان فلمینگ آغاز شد. اگر چه این فیلم با توجه به آزادی هایی که در اقتباس از نسخه کتابی داشت را نمی توان وفادارترین اقتباس از رمان باند دانست اما این باعث نشد که مخاطبان شیفته شخصیت سینمایی جیمز باند نشوند و ساخت چندین دنباله نیز نشان از موفقیت این رویکرد دارد. بخش زیادی از این موفقیت مرهون بازی مسحور کننده و جذاب ان کانری در اولین فیلم خود در مجموعه جیمز باند است.

۹- Licence To Kill

پیش از Licence To Kill، تمام فیلم های جیمز باند یا از روی یک رمان یا داستان کوتاه جیمز باندی از قبل نوشته شده ساخته شده بود یا دستکم با یک داستان قبلی جیمز باند در عنوان خود اشتراک داشت. این فیلم اولین باری بود که فیلم جیمز باندی عنوان و داستانی کاملاً اورجینال و وفادار به کتاب اصلی داشت، اگر چه برخی از بخش های داستان از عناصری از فیلم های Live and Let Die, The Hildebrand Rarity و در کمال ناباوری فیلم Yojimbo ساخته آکیرا کوروساوا گرفته شده بودند. فیلم Licence To Kill دومین و آخرین باری بود که تیموتی دالتون در نقش جیمز باند ظاهر می شد که مایه تاسف است زیرا او خیلی زود در نقش باند فرو رفته و پتانسیل بالایی برای ماندن در این نقش در دستکم چند فیلم دیگر داشت.

۸- From Russia With Love

موفقیت فیلم Dr. No مورد انتظار بود اما فروش نزدیک به ۶۰ میلیون دلاری در مقابله ۱.۱ میلیون دلاری چیزی فراتر از یک موفقیت بود. حتی با افزایش این بودجه به ۲ میلیون دلار، From Russia with Love با انتظارات بالایی روبرو بود اگر چه در نهایت به فروش ۷۹ میلیون دلاری رسید و ماندن جیمز باند برای مدت های طولانی در سینما را تضمین ساخت. همانند Dr. No، فیلم From Russia with Love نهایت سعی خود را داشت تا به داستان کتاب وفادار باشد، علیرغم اینکه بارها بازنویسی شده و این بازنویسی ها آن را از منبع اورجینال دور ساخت.

۷- Skyfall

فیلم Skyfall که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد، ۲۳ اُمین فیلم در این فرانچایز در ۵۰اُمین سالگرد شروع آن بود. این فیلم جذابیت و حواشی داشت که آن را یک سر و گردن بالاتر از دیگر فیلم های فرانچایز قرار گرفت. این فیلم از بهترین فیلم های فرانچایز جیمز باند بوده و جایزه اسکار برای ادل به خاطر موسیقی متن این سریال تفاوت آن را با دیگر فیلم های جیمز باندی نشان داد. یکی دیگر از دلایل موفقیت فیلم Skyfall ، دنبال کردن نقاط قوت دو فیلم قبلی، Casino Royale و Quantum of Solace، بود که نمایشی احساسی تر و انسانی تر از شخصیت جیمز باند را ارائه می دادند. بازی خیره کننده خاویر باردم که بهترین دشمن و شخصیت منفی در برابر جیمز باند بود نیز از دیگر دلایل کیفیت بالای این فیلم و موفقیت آن بود.

۶- Live and Let Die

در هنگام انتشار، فیلم Live and Let Die یکی از مرتبط ترین فیلم های این فرانچایز با رخدادهای اجتماعی در زمان انتشار بود. تام منکیویژ نویسنده سناریو این فیلم انتخاب خوبی برای اقتباس از رمانی با یک شخصیت منفی سیاهپوست بود زیرا فیلم هایی که در آن ها سیاهپوستان منفی به تصویر کشیده می شوند در آن دوران بسیار محبوب بوده و جریانات اجتماعی مانند حزب پلنگ سیاه در حال قدرت گرفتن بودند. علاوه بر ارائه یکی از منحصربفردترین فیلم های فرانچایز باند، این فیلم به خاطر معرف راجر مور به عنوان جیمز باند تازه در اولین فیلم خود، نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.

۵- The Spy Who Loved Me

این فیلم رابطه ای پیچیده با کتاب های جیمز باندی دارد. درست است که عنوان فیلم از رمان نوشته یان فلمینگ به همین نام در سال ۱۹۶۲ وام گرفته شده است اما به جای اینکه اقتباسی از این کتاب باشد، فیلم The Spy Who Loved Me تقریباً هیچ ارتباطی با کتاب یا داستان آن ندارد و به جای آن داستانی کاملاً اورجینال را روایت می کند. در حالی که طرفداران کتاب فلمینگ بدون شک احساس ناامیدی خواهند کرد اما The Spy Who Loved Me به همان اندازه بینندگان خود را از لحاظ کیفیت محتوایی ناامید نخواهد کرد. نه تنها در مورد بیرحمی شخصیت های شرور داستان، بلکه شخصیت زنِ باند نیز به خوبی نوشته شده و با شخصیت جیمز باند مساوی است و علاوه بر همه این ها، مور نیز در بهترین و کامل ترین شکل خود قرار دارد، همان چیزی که همه از جاسوس محبوب خود انتظار داشتند.

۴- On Her Majesty’s Secret Service

فیلم On Her Majesty’s Secret Service مانند یک گاو پیشانی سفید در میان فیلم های فرانچایز جیمز باند متفاوت است زیرا تنها بازی جیمز لازنبی در نقش کاراکتر باند است اما نگذارید این موضوع بر کیفیت کلی فیلم سایه بیفکند. این فیلم سال ها پیش از Casino Royale (که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد) احساس آسیب پذیری و به شدت عاشق شدن جیمز باند را به یک شخصیت همواره بامزه، آرام و متین ترجیح داد. از آن گذشته، تیم تولید تصمیم گرفت سناریو فیلم تا سرحد ممکن وفادار به کتابی به همین نام باشد که توسط فلمینگ نوشته شده بود که کتابی بسیار بی نقص نیز بود. حتی اگر مخاطبان علاقه چندانی به لازنبی نداشته باشند نیز نمی توانند وفاداری مطلق به منبع اصلی را نادیده بگیرند.

۳- Tomorrow Never Dies

تقریباً تمامی فیلم هایی که پیرس برازنان در این فرانچایز بازی کرده همگی به سراغ داستان های کاملاً اورجینال و بدون ارتباط با کتاب ها رفته اند. دلیل عمده این وفاداری این بود که پس از انتخاب برازنان به عنوان جیمز باند جدید، فرانچایز مطلوب جاسوس دوستان، دیگر کتابی نوشته فلمینگ برای اقتباس نداشت. در نتیجه، فیلم های جیمز باندی که برازنان در آن ها نقش اصلی را داشت شکل گرفتند، فیلم هایی مانند Tomorrow Never Dies. حتی بدون تاثیر یان فلمینگ نیز برازنان بار فرانچایز را با جذابیت تمام بر دوش کشید در حالی که سناریوهای هنوز جذاب در این مهم به او یاری می رساندند. بازی میشل یئون در نقش همراه او در این فیلم ها در نقش زن باند نیز نقش مهمی در موفقیت فیلم های او داشت به طوری که بسیاری او را بهترین شخصیت زن باند در فیلم های این فرانچایز دانسته اند.

۲- Casino Royale

اگر چه فیلمی در نقد و تمسخر فیلم های جیمز باندی در سال ۱۹۶۷ با این نام منتشر شد، رمان یان فلمینگ با این نام، هیچگاه به شکل درست و به طور کامل تا سال ۲۰۰۶ اقتباس نشد. این اولین رمان یان فلمینگ بود که قرار بود اولین ماموریت مامور ۰۰۷ باشد و به همین دلیل انتظارات از دانیل کریگ بسیار بالا بود، کسی که در اولین حضورش در نقش باند به خاطر عدم شباهت ظاهری به شخصیت محبوب باند مورد انتقاد قرار گرفته بود. اما دانیل کریگ فراتر از انتظارات ظاهر شده و یکی از بهترین نقش آفرینی های فرانچایز را به گواه منتقدان و صاحبنظران از خود به نمایش گذاشت. به همین خاطر بود که کریگ به مدت نزدیک به ۱۵ سال در نقش جیمز باند باقی ماند.

۱- GoldenEye

فیلم GoldenEye نام یکی از رمان های فلمینگ نیست بلکه اسمی است که از یکی از عمارت های فلمینگ در جاماییکا گرفته شده است، عمارتی که در خلیج اوراکابسا که در دهه ۴۰ میلادی در تملک او قرار داشت. نه تنها داستان این فیلم هیچ شباهتی به رمان های فلمینگ و رمان های پس از او ندارد بلکه این فیلم نقطه ای است که فرانچایز باند از نو راه اندازی شده و برازنان برای اولین بار نقش جیمز باند را بازی کرده و جودی دنچ نیز برای اولین بار زنی است که نقش رییس او، ام، را بازی می کند. این فیلم معمولاً در زمره یکی از بهترین فیلم های جیمز باندی قرار می گیرد، تا جایی که الهام بخش یک بازی ویدیویی به همین نام شده که میراث ماندگار خاص خود را در میان بهترین بازی های معرفی شده توسط نینتندو ۶۴ دارد.

منبع