امروزه تماشای فیلمهای ترسناک میتواند بسیار سرگرم کننده باشد، ژانری که روز به روز در حال گسترش و بالابردن جایگاه خود در دل سینما و علاقهمندانش است. در حالی که این دسته از فیلم در طول دهههای اخیر پیشرفت چشمگیری داشته است اما هنوز خصوصیات و کلیشههای آزاردهندهای را به همراه خود یدک میکشد که شاید دیگر وجود آنها الزامی نباشد.
از عروسکهای شیطانی گرفته تا اتاق زیر شیروانی، حتما نباید فیلمهای ترسناک زیادی تماشا کرده باشید تا بتوانید شباهت اکثر ایدههای آنها را تشخیص دهید. بدون شک وقتی بدانید در یک فیلم ترسناک چه اتفاقی قرار است رخ دهد، لذت کمتری از آن میبرید. تمامی این ایدهها زمانی نوآوری های تازه و جذابی بودند که رفته رفته فیلمهای دیگر از آنها الگو برداری کردند.
۱. ماشینی که روشن نمیشود
ماشین به این راحتیها خراب نمیشود، کافیست آن را در یک فیلم ترسناک قرار دهید تا دیگر روشن نشود. احتمالا زمانی که این ایده برای اولین بار در فیلم ترسناکی استفاده شده است، ناخنی برای تماشاگران باقی نمانده است اما ما دفعات زیادی به تماشا این صحنه در فیلمهای مختلف نشسته ایم. تمامی فیلمهای Phantoms(1998), ، Leprechaun (1993) ، Poltergeist (1982)، The Texas Chainsaw Massacre (2003) از این ایده الگوبرداری کردهاند که ماشین کاراکترهای آنها دقیقا زمانی که باید، استارت نمیخورد. همچنین صحنه “خودرویی که به محض نزدیک شدن قاتل باک بنزینش به طرز عجیبی خالی میشود” نیز در این دسته قرار میگیرد!
۲. جامپ اسکرهای وحشتناک
جامپ اسکرها عضو جدانشدنی ژانر ترسناک هستند، آنها تضمین میکنند که تماشاگران را در طول فیلم بر لبه صندلیهای خود نگه دارند. از نظر علمی ثابت شده است که یک جامپ اسکر مناسب هورمونهای تحریکی را در بدن انسان آزاد میکند، اما امروزه انقدر از جامپ اسکرهای مختلف در سراسر فیلم استفاده میکنند که کل مفهوم خسته کننده شده است. بهتر است بدانید اکثر فیلمهای ترسناکی که مورد تحسین منتقدان قرار گرفته اند، یا اصلا جامپ اسکر ندارند یا تعداد بسیار کمی دارند. The Shining ، Psycho ، The Silence of the Lambs و Carrie نمونههای خوبی از فیلمهای ترسناکی هستند که برای از پا در آوردن تماشاگران تنها به جامپ اسکر، تکیه نمیکنند.
۳. خط ندادن تلفن همراه
هرچه تکنولوژی تلفن همراه بهتر میشود تماشا این دسته از صحنهها دشوارتر میشود. اما زمانی بود که خبری از شبکه ۵g نبود. در حقیقت، زندگی به کام فیلمهای ترسناک تا قبل از اختراع شدن گوشیهای همراه، شیرینتر بود. به تصویر کشیدن یک تلفن ثابت معیوب بسیار سادهتر از یک ابزار با تکنولوژی پیشرفتهتر بود، اما به محض اینکه تلفن همراه به امری رایج بدل شد، سازندگان فیلمهای ترسناک مجبور شدند راهی برای به تصویر کشیدن عیب آنها پیدا کند. دقیقا هنگامی که شما تا رسیدن کمک ،تنها چند ضربه انگشت بر گوشی خود فاصله دارید چه اختلالی ممکن است پیش بیاید؟
از آن زمان است که “خط ندادن گوشی همراه” به نمک هر آشی تبدیل شده است تا قربانیان مارا در معرض خطر قرار بدهد. از نمونههای آن میتوان به فیلمهای You’re Next (2011) و ۱۰ Cloverfield Lane (2016) اشاره کرد.
۴. زیرزمین تاریک
اکثر لحظات دلهره آور فیلمهای ترسناک در زیرزمینهای تاریک اتفاق میافتد.شما از زمانی که کاراکتری پا بر روی پلههای چوبی و پوسیده زیرزمین میگذارد میفهمید که اتفاقی در شرف رخ دادن است، به راحتی میتوانید انتظار زیرزمینی با کف سیمانی و منبع نوری غیرقابل پیشبینی و جیغهای گوش خراش را داشته باشید. بعضی از کاراکترها مانند فیلمهای Misery (1990) یا Get Out (2017) چاره ای جز رفتن به زیرزمین ندارند اما وقتی آنها طبق میل خودشان چنین تصمیمی میگیرند، سخت است هنگام رو به رو شدن با سرنوشت ترسناکشان تعجب کنیم. همین مورد در اتاق زیرشیروانی عمارتهای بزرگ و قدیمی نیز صدق میکند!
۵. زمین خوردن کاراکترهای زن
در طول دهههای مختلف ژانر ترسناک گسترش یافته است و امروزه کاراکترهای زنی همچون میا (جین لوی) در Evil Dead (2013) و اولین (امیلی بلانت) درA Quiet Place (2018) هستند که حجم زیادی از جذابیت فیلم را به دوش میکشند. اما سوالی که پیش میآید این است که چرا هنگامی که یک کاراکتر زن در حال فرار است، زمین میخورد؟ انها با کفش بر روی زمینی کاملا مسطح میدوند اما با این حال نیروهای غیبی باعث زمین خوردنشان میشوند. در واقع بسیار خندهآور است که چقدر این اتفاق در فیلمهای ترسناک رخ میدهد، اما چرا این اتفاق میافتد؟ در بیشتر اوقات این زمین خوردن تنها توجیهی آسان برای جا نماندن قاتل یا روح سرگردان از کاراکتر در حال فرار است.
۶. فرار کردن به طبقه بالا
این مورد یکی از منطقهای جالب فیلمهای ترسناک را بر ملا میکند. هنگامی که یک قاتل شما را تعقیب میکند، بدترین جایی که میتوانید فرار کنید طبقه بالا است. حتی فیلم Scream این مورد را به سخره میگیرد: زمانی که صدای مرموز از سیدنی میپرسد که از فیلمهای ترسناک خوشش میآید یا خیر، سیدنی در جواب میگوید: احمقانه هستند زیرا زمانی که قاتلهای مرموز طعمه خود را دنبال میکنند، آنها در حالی که میتواند از در جلوی خانه خارج شوند از پلهها بالا میروند!” و زمانی که سیدنی در وضعیتی دقیقا مشابه قرار میگیرد، او نیز به طبقه بالا فرار میکند! در حالی که مکانهای بهتری برای فرار کردن وجود دارد.
۷. بیایید از یکدیگر جدا شویم!
بنظر میآید هیچ کدام از کاراکترهای فیلمهای ترسناک چیزی درباره متهد شدن نمیدانند، زیرا آنها آماده هستند تا در اولین فرصتی که گیرشان بیاید از یکدیگر جدا شوند. جمله معروف فرد در اسکوبی دو را به یاد داشته باشید” بیایید از یکدیگر جدا شویم!. جدا شدن گروه از یکدیگر شاید برای جست و جو کردن راه مناسبتری باشد اما نه زمانی که توسط قاتلی مرموز تعقیب میشوید. این روش تقریبا همیشه به خونریزی ختم میشود. برای مثال میتوانید به Friday the 13th: The New Blood and The Thing (2011) و The Cabin in the Woods (2012) مراجعه کنید.
۸. قاتل شکست ناپذیر
گاهی اوقات ، اشرار وحشت، موجودات ماورایی ، موجودات غیبی یا موجودات فرازمینی هستند. در این موارد منطقی است که آنها تا حدی احساس شکست ناپذیری داشته باشند و درماندگی را به تماشاگران تلقین کنند. اما وقتی قاتل انسانی است که از گوشت و استخوان ساخته شده است ، باید در معرض همان آسیب هایی قرار بگیرد که ما را تهدید میکند. اهمیتی ندارد چندبار کاراکتر اصلی به آنها آسیب برساند، تاثیری ندارد. میتوانید نگاهی به جیسون در Friday the 13th (1980) یا فردی کروگر در A Nightmare on Elm Street (1984) بیندازید. این کاراکترها به این خاطر بسیار نمادین هستند زیرا هیچکس نمیتواند راهی برای خلاص شدن از دست آنها پیدا کند.
۹. عروسکهای عجیب غریب
برجستهترین نمونه عروسکهای وحشتناک فیلم Child’s Play است که چاکی را به سوخت خالص کابوسهای شبانه طرفداران ژانر وحشت تبدیل کرد. اما این کلیشه مدام تکرار میشود از Finders Keepers (2014) تا The Boy (2016) و Annabelle (2017). اگرچه فیلمهای ترسناک معمولاً به بچه ها تعلق نمیگیرد، اما در اینکه یک نماد بیگناهی به عنوان سلاحی قاتل به کار گرفته می شود نکته خاصی وجود دارد که شدیدا دلهره آور است.
۱۰. برگرفته از رویدادهای واقعی
بزرگترین مشکل این کلیشه تکراری فیلمهای ترسناک این است که هرگز به طور کامل حقیقت ندارند. برای نمونه The Conjuring را در نظر بگیرید. اد و لورین وارن در واقع محققان ماورالطبیعی بودند که تجربه دست و پا نرم کردن با چندین مورد مرموز را داشتند، اما فیلم با جلوههای دراماتیک زیادی آراسته شده است، متاسفانه بازخوانی وقایع تاریخی موهای شما را سیخ نمیکند، به همین خاطر ایده “براساس وقایع واقعی” را میتوان با عنوان “۱۰۰ درصد گوشت گاو” بر روی همبرگر، مقایسه کرد! شما هرگز به طور قطع نمیتوانید بفهمید. مهم این است که از شدت اغراقی که این دسته از فیلمها قلمداد میکنند، باخبر باشید.