استارتآپها نیاز دارند با مردم ارتباط برقرار کنند و آنها را به خریدن محصول عرضهشده که قرار است بهعنوان چارۀ مشکل مصرف کنندهها به اثبات برسد، تشویق کنند. در اینجا ۵ مرحله آمده است که استارتآپها باید انجام دهند تا با برندسازی، خودشان را به طور تأثیرگذاری متمایز کنند:
بازار هدفتان را بشناسید
اولین گام برای برندسازی استارتآپتان این است که درک کاملی از بازار هدفتان به دست آورید. سعی دارید به چه کسانی دست یابید؟ دربارۀ اینکه میخواهید چه کسی برندتان را تجربه کند، فکر کنید. به محض اینکه مخاطب هدفتان را معین کردید، هر چیزی در برندسازیتان باید به آن پیوند بخورد. خلاصه، مشتریان ایده آلتان باید به بخشی از هویت استارتآپتان تبدیل شوند. روی هم رفته، نمیتوانید بدون آنها موفق شوید. شکست در برقراری ارتباط با بازار هدفتان، به شکست بلندمدت منجر خواهد شد؛ بنابراین مهم است بهطور دائم بازخورد بگیرید تا معلوم شود مشتریانتان دربارۀ برند و محصول شما چه فکری میکنند. از مشتریانتان با پرسشهایی از این قبیل تحقیق کنید:
محصول ما را برای یک دوست چگونه شرح میدهید؟ بگویید چه احساسی داشتید اگر دیگر نمیتوانستید از محصول ما استفاده کنید. چطور میتوانیم محصولمان را بهبود دهیم تا نیازهای شما را بهتر برآورده کند؟ هدفتان باید ایجاد مشتریان مشتاقی باشد که تجربهشان را با دیگران به اشتراک بگذارند و این کار با شناخت صحیح بازار هدفتان حاصل میشود.
داستانتان را بفروشید
اگر به برندسازی موفق برای استارتآپتان علاقهمندید، باید داستانتان را بفروشید. چالش بزرگی که به عنوان بخشی از فاز استارتآپ با آن مواجهید، این است که مردم ممکن است فوراً متوجه نشوند که هستید یا چه میکنید. ساختن داستانتان نهتنها به تمرکز شما روی هویت و فرهنگ شرکتتان کمک میکند، بلکه راهی بهیادماندنی برای ارباب رجوعها و مشتریانتان است تا در سطح شخصیتری با برندتان همذات پنداری کنند. قبل از اینکه محصول بفروشید، تجربه بفروشید. نمونهای عالی در این زمینه، Harry’s است؛ شرکت استارتآپی که شکوفا شد و حالا بازیکنی رقابتی در بازار اصلاح است. First Round Review این شرکت را بهطور مفصل تحلیل کرد و فهمید موفقیتشان براساس داستانشان بهدست آمده است. Harry’s نهتنها با فروش محصول، بلکه با فروش تجربه، از داستانش استفاده کرده است تا مشتریان را به هواداران تبدیل کند. داستان آنها تعریف کنندۀ هدف شرکت است و چیزی خلق میکند که مشتریانش بتوانند با آن هم ذات پنداری کنند: دلیلی مثبت و الهامبخش برای اصلاح کردن. برندسازی موفق پیوند نزدیکی به داستان موفق خورده است و با استفاده از آن داستان بهعنوان نقطۀ پرش، میتوانید به اعتبارتان بیفزایید.
زبان و تصویرتان را بهسازی کنید
حالا که بازار هدفتان را شناسایی و داستانتان را جمع آوری کردهاید، نیاز دارید زبان بصری و نوشتاری ترتیب دهید که طنین انداز شود. وقتی از بعضی کارآفرینان سؤال میکنید چه کار انجام میدهند، توضیحات مفصلی از هر دقیقۀ استارتآپشان ارائه میدهند. زبانتان را بهسازی کنید تا بهآسانی بتوانید شرح دهید چه کسی هستید و چه میکنید. خلاصه بگویید، شفاف حرف بزنید و منسجم باشید. اسم شرکتتان باید به روشنی تصویر شما را نشان دهد. استارتآپ آنلاین مسافرتی iExplore از شرکت Conquest Travel که خیلی خودبرتر پندارانه به نظر میرسید، به Adventure Experts تبدیل شد که خیلی مبهم بود؛ ماجراجویی معانی بسیاری برای خیلی از مردم دارد. بالاخره آنها iExpolre را انتخاب کردند؛ چون دربردارندۀ حال و هوایی بود که دنبالش بودند و ماهیت اینترنت محور شرکت را منتقل میکرد. کلمات ساختگی میتوانند به طور بالقوه به زبان صنعت تبدیل شوند، مثل Google و میتوانند به یادماندنیتر از اسم معمولی باشند. ظاهر مهم است. ظاهر هم برای برندسازی استارتآپتان مهم است. وقتی پای برندسازی بصری به میان میآید، فونتها، رنگها، لوگوها و… همگی در تصویر و هدفتان مشارکت میکنند. وقتی این عناصر به درستی به کار روند، میتوانند به سرعت حال و هوا و ارزشهایی که میخواهید به مخاطب هدفتان بدهید، تعریف کنند و انتقال دهند. تصاویر به آسانی در سکوهای شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشوند و میتوانند برداشت اولیه از شرکتتان را به وجود آورند. اطمینان حاصل کنید خروجی بصریتان انعکاسی از بازار هدف و داستانتان باشد.
به یادماندنی باشید
تجربههایی بیافرینید که فراموش کردنشان سخت باشد. از برندتان برای خلاق شدن استفاده کنید و چیزی بیافرینید که به یاد مشتریانتان بماند. هرکس میتواند خدمات مشتری عالی و تیمی مشتاق ارائه دهد؛ اما چه چیزی باعث میشود شما در بین جمع، برجسته شوید؟
بعضی شرکتها به سوی تبدیل شدن به تجارتهای آرمان محور حرکت کردهاند. با یافتن آرمانی که پیوند نزدیکی به برندتان خورده است، میتوانید شهرتتان را در قالب شرکتی بسازید که اهمیت میدهد و مصرف کنندگان آرمان محور را جذب میکند. به یادماندنی بودن همچنین میتواند راهی برای مقابله در برابر انتظارات باشد. Cards Against Humanity (کارتها علیه بشریت)، بازی چندنفرۀ جسورانه و گاه زننده، از فروشهای جمعۀ سیاه (Black Friday) بهره بُرد. آنچه بازی کارتها علیه بشریت میفروخت، مدفوع گاو بود؛ از یک مزرعۀ دامداری در تگزاس. همۀ اقلام بهسرعت فروش رفت؛ اما مردم متوجه نبودند تا اینکه با دریافت بستههایشان، ماجرای جالب شروع شد: مشتریان به هجای بازی، یک تکه مدفوع سفت گرفتند. این کمپین هتاکانۀ خندهدار موفقیتی شگفتانگیز در بین مشتریانش بود و بهطور تمامعیار، به برند پیوند خورد و آخر هفتهای بهیادماندنی در روز شکرگزاری خلق کرد.
دیده شدنتان را به حداکثر برسانید
حالا که داستان دیداری و کلامی منحصر به فردتان را به وجود آوردید، وقت آن است که صفات خوبتان را در امتداد کانالهای دیجیتال ارتقا دهید و کمپینهای بازاریابیتان را یکی کنید. هدف این است که از طریق پیامی هماهنگ در کانالهای متعدد، به بازار هدفتان دست یابید. هدف بازاریابی را جمعیت کاربرانتان قرار دهید که واضح به نظر میرسد، اما ضروری است. به طور مثال برندهای لوکس در فروشگاههای تخفیفی فروخته نمیشوند. همزمان به خروجیهای رسانههای اجتماعیتان هجوم ببرید و از آنها به عنوان راهی برای تقویت برندتان استفاده کنید. دربارۀ «قابلیت به اشتراک گذاری» فکر کنید. دربارۀ استفاده از موارد بصری برای تقویت برندتان حرف زدیم؛ لحظههای شکارشده در عکسها، بعضی از آسانترین لحظات به اشتراک گذاری برای مشتریان هستند.
نتیجه گیری
اگر همه چیز را به هم ربط دهید: بازار هدف، داستان برند، زبان دیداری و نوشتاری، کمپینهای بهیادماندنی و…، ایجاد امتیازهای بازاریابی برای همۀ سکوهایی که در آنها فعالید، ساده است و برندتان هماهنگ خواهد شد. پس شما چنین چیزی دارید. خوشبختانه روشن است چطور برندسازیتان را به بهترین شکل انجام دهید تا تجربۀ مشتریتان را به حداکثر برسانید و مشتریان مشتاقی به وجود آورید که بتوانند از طرف شما هواداری کنند و ازاینرو، جاذبه و رشد بیشتری برای استارتآپتان ایجاد کنند
این مطلب اولین بار در نشریه دنیای برند منتشر شده است.