هر زمان که فیلمی جایزه معتبر بهترین فیلم را در اسکار دریافت کند، این فیلم را در تاریخ سینما تضمین می کند، اما نه همه برندگان در طول سال ها خوب پیر شده اند. مراسم جوایز اسکار هر ساله از سال ۱۹۲۹ برگزار می شود و از آن زمان به بعد تغییرات زیادی رخ داده است. دسته های جدیدی اضافه شدند، همچنین مکان های اضافی و قوانین مبارزاتی، اما مهمتر از همه، آکادمی به طور فزاینده ای فراگیر و حساس به اعضای بین المللی و امور آنها شده است.
در این زمینه، بسیاری از عناوین دهه های گذشته به اندازه گذشته مرتبط نیستند. با فاصله گرفتن آکادمی از محدودیت های محافظه کارانه خود، تعداد زیادی از برندگان بهترین فیلم دیگر با استانداردهای امروزی مطابقت ندارند. از سوی دیگر، چند برنده اخیر تقریباً بلافاصله به دلیل آنچه که نمایندگی می کنند، رد شدند. امیدواریم چشم انداز تازه یافته آکادمی، دری را برای برندگان هیجان انگیزی مانند Parasite در سال ۲۰۲۰ باز کند که با تبدیل شدن به اولین فیلم غیر انگلیسی زبان برای کسب این جایزه در اسکار، تاریخ را رقم زد.
در اینجا ۱۰ برنده اسکار بهترین فیلم که به خوبی پیر نشده اند، آورده شده است:
۱۰-The Broadway Melody (1929)
فیلم «The Broadway Melody» قطعاً به دلیل دستاوردهای فنی که در آن زمان داشت، شایسته جایگاه خود در صنعت فیلم است، اما فراتر از آن، فیلم به اندازه هر تولید هالیوود مبتذل و کلیشه ای است. برای مثال، این یک موزیکال در شکل سنتی ترین آن است و در زمانی که صدا هنوز به طور گسترده در سینما استفاده نمی شد، بسیاری از تولیدات آینده را پیشگام می کرد.
با نگاهی به گذشته از امروز، قراردادهای سینمایی که با آن آزمایش شد، کافی نیست تا جبران داستان بی روحی را که روی پرده به نمایش در می آید، بدهد: سفر بی علاقه یک زوج خواهر که سعی می کنند از مدار وودویل به زرق و برق برادوی برسند. حتی طراحی صدا امروز خود احساس ابتدایی و دست و پا گیر است، که به The Broadway Melodyاعتبار بیشتری به جایگاه آن در تاریخ نسبت به ارزش آن به عنوان یک فیلم می دهد.
۹-Crash (2004)
برخی از برندگان بهترین فیلم با نظرات منفی یکسانی به عنوان Crash تلقی میشوند، به دلیل سوءتعبیر ناخوشایند آن از نحوه عملکرد دنیای واقعی. تلاشهای آن برای مقابله با تبعیض نژادی به طور آشکار از تأثیر سیستمیک یک کشور مبتنی بر پیشداوری غافل میشود و نژادپرستی را صرفاً یک نیروی آشفته میداند که به طور ناگهانی در کنترل قرار گرفته است. برای تأیید این استدلال که استقبال Crash یک سکته مغزی موقتی بود، The Hollywood Reporter صدها عضو آکادمی را گردآوری کرد تا یک بار دیگر از بینندگان خود در سال ۲۰۰۶ انتخاب کنند، و نتیجه جدید، به طور غیرقابل پیش بینی، فیلم زیبا Ang Lee بود.
۸-Cavalcade (1933)
فیلم “Cavalcade” به شدت سعی می کند مخاطب را از عظمت خود متقاعد کند، زیرا هر پیوند تاریخی ممکن را در روایت شکسته خود، که طی سه دهه جنگ ها، تراژدی ها و مانور های سیاسی را در بر می گیرد، متراکم می کند. همه این رویدادها خارق العاده که قرن بیستم را شکل دادند از دیدگاه یک خانواده بریتانیایی، Marryots، آشکار می شوند، به گونه ای که درگیری های داخلی آنها قرار بود آینه ای کامل برای هرج و مرج باشد که بر جهان فرود آمد.
در حالی که Cavalcade دارای لحظات زیبا و چشمگیر است، اما به طور کلی فیلمی سطحی و غیر واقعی است که به جای کمک به درک بهتر تاریخ، باعث ایجاد سوء تفاهم و تعمیق شکاف های اجتماعی در جامعه می شود.با این حال، این ایده حتی نزدیک به تحقق نیست. Cavalcade در نهایت به چیزی جز یک حساب سطحی از پوچی غربی تبدیل نمی شود، و پیروزی قابل تاسف بهترین فیلم آن در جوایز اسکار، تمایل آکادمی برای تسلیم شدن در مسیر امن را برملا می کند.
۷-Green Book (2018)
در حالی که برخی استدلال می کنند که هنوز خیلی زود است تا پیروزی Green Book در Best Picture را محکوم کنیم زیرا فیلم فرصت کافی برای پیر شدن نداشته است، این نتیجه ناراحت کننده در واقع ثابت می کند که آکادمی از اشتباهات گذشته خود درس نمی گیرد. این تقریباً همان کاری است که در سال ۱۹۹۰ انجام شد، زمانی که فیلم غیرممکن Driving Miss Daisy جایزه را به جای فیلم ستودنی و کاملاً مرتبط Do the Right Thing ساخته اسپایک لی به دست آورد. نزدیک به ۳۰ سال بعد، آکادمی Green Book را به جای داستان واقعی درخشان Lee BlacKkKlansman انتخاب کرد.
اما مشکل Green Book واقعا چیست؟ این فیلم توسط یک تیم کارآمد ساخته شده و بازی های بی عیب و نقصی را ارائه می دهد. با این حال، به وضوح نشان می دهد که صنعت فیلم هنوز از کلیشه احمقانه و بی ارزش “ناجی سفیدپوست” در فیلم ها فاصله نگرفته است. و بار دیگر، در تاریخ اسکار، فیلمی از این دست عملکرد بهتری نسبت به یک داستان واقعی درباره تبعیض نژادی ساخته شده توسط یکی از معتبرترین هنرمندان سیاه پوست نسل خود دارد.همچنین بسیاری از منتقدان فیلم را به دلیل استفاده از کلیشه های نژادی و نمایش تبعیض نژادی به عنوان یک اتفاق کاملا تصادفی و اجتناب ناپذیر محکوم کرده اند.فیلم Green Book به جای ارائه یک تصویر واقعی از تبعیض نژادی در آمریکا، به کلیشه های نژادی متوسل می شود و به جای نشان دادن ریشه های اجتماعی و اقتصادی این مشکل، آن را به عنوان یک مشکل فردی و شخصی به تصویر می کشد.
۶-The Greatest Show on Earth (1952)
روی کاغذ، “The Greatest Show on Earth” قرار بود یک فیلم چشمگیر باشد؛ داستانی در مورد یک سیرک غولپیکر که رئیس نمایش، شرکت بااستعداد او و مخاطبان مجذوب را در بر میگرفت. با این حال، همانطور که در بیشتر فیلم های هالیوود در آن زمان معمول بود، این فیلم امیدوار کننده در نهایت به همان داستان قدیمی شکار زنان توسط مردان منجر می شود، جایی که زن مرکزی چیزی جز یک ابزار روایی نیست.
همچنین بسیاری از منتقدان فیلم را به دلیل استفاده از کلیشه های جنسیتی و نمایش زنان به عنوان موجوداتی اغوا کننده و سطحی محکوم کرده اند.
کل تنظیمات سیرک در ابتدا بسیار جالب است، اما برای فیلمی که ۲.۵ ساعت طول می کشد، جادو به تدریج از بین می رود، به طوری که بیننده می تواند تقریباً تشویق ناامیدکننده از یک جمعیت خیالی را در پایان چنین نمایشی خسته کننده بشنود.
این فیلم به دلیل طولانی بودن و عدم جذابیت روایت مورد انتقاد قرار گرفته است. همچنین بسیاری از منتقدان فیلم را به دلیل استفاده بیش از حد از کلیشه ها و عدم ارائه تصویری واقع گرایانه از سیرک محکوم کرده اند.
۵-Dances with Wolves (1990)
برنده شدن جایزه بهترین فیلم اسکار فیلم “Dances with Wolves” یکی دیگر از مواردی است که وقتی به دیگر رقیب برتری که آکادمی انتخاب کرده بود، توجه می کنیم، احمقانه به نظر می رسد: Goodfellas افسانه ای مارتین اسکورسیزی. از یک سو داستان جنگ داخلی بی فایده ای دارید که بیش از حد تلاش می کند تا عصر طلایی وسترن را بازسازی کند. از سوی دیگر، شاهکار اسکورسیزی وجود دارد – یک نگاه جامع به دینامیسم مافیا از طریق یک داستان واقعی که کشور را شوکه کرد.با فرض اینکه ارزش یک فیلم ارزش دیگری را تعریف نمی کند، “Dances with Wolves” هنوز فاقد اصالت و شجاعت است که کوین کاستنر با اولین فیلم خود به نظر می رسد که ارائه می دهد. دهه ها بعد، هر نامزد بهترین فیلم در رقابت اسکار ۱۹۹۱ به یاد ماندنی تر و بهتر از گذشته است، از “Ghost” تا “The Godfather، Part III” که به شدت کم ارزش است.در حالی که فیلم “The Godfather، Part III” یک فیلم بحث برانگیز است، اما در نهایت فیلمی قدرتمند و ماندگار است که به درک بهتر فساد و جنایت سازمان یافته کمک می کند.
۴-The King’s Speech (2010)
همدردی با تاج و تخت ایده ای بسیار قدیمی است که واقعاً جای تعجب است که فیلم “The King’s Speech” با چنین استقبال گرمی روبرو شد. دست کم در سناریوی فعلی، هر ذره ترحم به همراه مرگ ملکه الیزابت دوم به نظر می رسد، اما از آنجایی که هنوز در مورد سلطنت انگلیس مناقشات زیادی وجود دارد، بهتر است فیلم برنده بهترین فیلم توم هوپر را فقط برای میراث غیرموجود آن قضاوت کنیم.فیلم “The King’s Speech” احساس می کند که یک فیلم ساخته شده است که تنها هدف آن برنده شدن اسکار است و بلافاصله پس از آن به دست فراموشی سپرده خواهد شد. این فیلم لحظه مهمی را روایت می کند که در آن پادشاه جورج ششم باید با مسئولیتی که بر دوش او افتاده بود روبرو شود و تاج و تخت را پس از تلاش برای غلبه بر یک لکنت زبان بپذیرد.ا امید به یک روایت متحرک و شخصیت محوری از یک چهره تاریخی مهم، آنچه بینندگان در واقع دریافت می کنند یکی از کسل کننده ترین فیلم های دهه گذشته است – یک اثر بی روح فیلمسازی که کسانی را که مایل به فکر کردن خارج از چارچوب هستند، دفع می کند، و برای انتخاب داستانگویی راهی را انتخاب می کند که به مقاله ویکی پدیا نزدیک باشد.
۳-Cimarron (1931)
فیلم “Cimarron” محصول زمانی است که پر کردن داستان با کلیشه های توهین آمیز امری عادی بود، و این فیلم به طور کامل از این “امتیاز” استقبال می کند. با به تصویر کشیدن سفیدپوستان پروتستان به عنوان نژاد برتر و نادیده گرفتن بقیه مردم به عنوان افراد پایین تر، از یهودیان گرفته تا مردم بومی، این فیلم همچنین به طور آشکارا محدودیت های جامعه مردسالار را می پرستد و زنان را در پس زمینه به عنوان طعمه های آسیب پذیری که منتظر نجات دهنده هستند، رها می کند.هیچ راز در مورد اینکه چرا فیلم یکی از فراموش نشدنی ترین برنده های بهترین فیلم در نظر گرفته می شود وجود ندارد، در حالی که یکی از فیلم های پیشگام دوران وسترن است، در حالی که بسیاری از کلیشه های مضر را که علیه مردم بومی در این ژانر تحریک شده اند، اجرا می کند.
۲-Shakespeare in Love (1998)
فیلم “Shakespeare in Love” یک فیلم بسیار مطمئن و کسل کننده است که برنده شدن جوایز اسکار زیادی در واقع به فیلم آسیب رسانده است. در دنیایی که فیلم با هیجان مهار شده ای که شایسته آن بود، مورد استقبال قرار گرفت، احتمالاً به عنوان یک حماسه عاشقانه منسجم پیر شده است. این فیلم داستان خیالی عاشقانه بین شکسپیر و ویولا دلاسپس را روایت می کند و بسیاری از شخصیت های تاریخی را با کمترین علاقه به صداقت با تاریخ به زندگی می آورد.گویی که این کافی نبود، تهیه کننده “Shakespeare in Love” هارви واینستاین به عنوان یک متجاوز جنسی بی رحم (همانطور که اخیراً در “She Said” به تصویر کشیده شده است) برملا شد، که منجر به یک رسوایی بزرگ در هالیوود شد و تصویر فیلم را حتی بیشتر متلاشی کرد. واینستاین به دلیل لابی گری مانند هیچ کس دیگری در هنگام کمپین برای فیلم های خود شناخته شده بود، آکادمی را در دست خود قرار داد و هر سال با بی شرمی حضور خود را در رده های برتر جوایز اسکار تضمین کرد.
۱-Gone with the Wind (1939)
فیلم کلاسیک “Gone with the Wind” تقریباً همه چیزهایی را که در مورد اکثر برندگان بهترین فیلم که در طول سال ها به خوبی پیر نشده اند، اشتباه می کند، در بر می گیرد: آنها صرفاً محصول زمان خود هستند – یعنی زمانه ای که پیش داوری حاکم بود و گنجاندن ممنوع بود. فیلم به همان اندازه که پیشگام است، بحث برانگیز است، تصاویری نفس گیر را ارائه می دهد و رکوردهای فروش گیشه آن زمان را می شکند، در حالی که یک دیدگاه یک بعدی از جنگ داخلی ارائه می دهد که تراژدی را که ایالات متحده را تقسیم کرد، رمانتیک می کند.فیلم “Gone with the Wind” نزدیک به کهنه کاری است، درک نادرستی از وضعیت وحشیانه ای که کشور در آن قرار داشت را ارائه می دهد. شکایات مربوط به تبلیغات پرو-کنفدراسیون فیلم که به وضوح از نظریه بازنگری است، به طور مداوم هدف بحث بحث انگیز است، اما این واقعیت که فیلم به طور مداوم توسط افراد اشتباه مطرح می شود، ثابت می کند که متعلق به زمان حال ما نیست.