۱۰-Citizen Kane (1941)
اورسون ولز، کارگردان eccentric با سبک کارگردانی متمایز و لقب “auteur نهایی”، در سن ۲۵ سالگی با فیلم خیرهکننده همشهری کین اولین قدم های درخشان خود را در سینما برداشت. او شبیه کاری که هیچکاک چند سال بعد با روانی کرد، رویکرد «ساختن» را به پیشپرده گرفت و با ایجاد یک سبک شبهمستند، مخاطبان را دور صحنه فیلم نگه داشت و خلاصه داستان را مخفی نگه داشت.این یکی از دلایل زیادی است که این درام حماسی و نوآورانه به عنوان یکی از تحسینشدهترین و بهترین فیلمهای ساخته شده شناخته میشود و حتی پس از ۸۰ سال از انتشارش همچنان در صدر فهرست بهترین فیلمها قرار دارد.
در آن زمان ولز بیشتر به خاطر کارهای رادیویی تماشایی و شخصیت مرموزش شناخته می شد، اما در پیشپرده فیلم دیده نمیشود و به جای آن به عنوان راوی عمل میکند و بازیگران پرستاره همشهری کین را به مخاطبان معرفی میکند.هر بازیگر یک خط رایج از شخصیت خود را خواند و به مردم هشدار داد که مرد اصلی فیلم ممکن است واکنشهای بسیار متفاوت و شدیدی در بینندگان ایجاد کند. پیشپرده همشهری کین انقلابی بود زیرا میتوان گفت اولین تریلری بود که شامل هیچ تصویری از خود فیلم نمیشد و همچنین سبک کارگردانی خاص ولز را که بعداً به امضای او تبدیل شد، به خوبی به تصویر کشید.
۹-Hereditary (2018)
نه تنها پیشپرده فیلم وراثتی به اندازه خود فیلم ترسناک و وهمآور است، بلکه با بهکارگیری مجموعهای منحصربهفرد از صحنههای شبیه به خانه عروسکی، یادآور کارهای آری آستر، کارگردان تازهوارد، میشود تا ماهیت شخصیت اصلی، یعنی آنی گراهام (با بازی تونی کولت)، که یک مینیاتوریست است، را بهتر به تصویر بکشد.این فیلم ترسناک برجسته، مجسمههای کوچک صحنههای مهم و فلاشبکهای تاثیرگذار از زندگی آنی را در حالی که او در مورد رابطه پیچیدهاش با مادرش که بهتازگی درگذشته است صحبت میکند، نمایش میدهد.پیشپردهی فیلم «وراثتی» کاملاً با حس کلی و ناآرامی موجود در فیلم مطابقت دارد، و به سرعت با نمایش تصاویر خانوادهی گراهام در کنار تصاویری از خانه عروسکی، تماشاگران را به وجد میآورد.کولین ستِستون موسیقی متن قدرتمندی برای «وراثتی» ساخته است که ترس و وحشتی را در دل مخاطبان ایجاد میکند و رهایشان نمیکند. جالب است بدانید که نمایش اشتباهی این پیشپرده برای تماشاگران خانوادگی در غرب استرالیا منجر به وحشت جمعی شد، زیرا حدود ۴۰ کودک به طور اتفاقی این پیشپردهی هولناک را دیدند.
۸-A Serious Man (2009)
در تریلر A Serious Man، برادران کوئن در به تصویر کشیدن ناامیدیهای فزاینده لری گوپنیک (با بازی مایکل اشتولبارگ) در ابتدای سفر پرمخاطره خودشناسی او هیچ اتلاف زمانی نداشتند. تریلر با صحنهای از این استاد بداقبال آغاز میشود که سرش را با ریتم موسیقی متن بارها به تخته سیاه میکوبد.لری که فردی افسرده و دلزده است، در سال ۱۹۶۷ مینهسوتا زندگی میکند و در تلاش برای مقابله با هرج و مرج فزاینده زندگیاش، ضربههای متعدد (هم به معنای واقعی کلمه و هم به صورت استعاری) را متحمل میشود.
همانطور که اشاره کردید، صحنه ابتدایی تریلر «یک مرد جدی» اگرچه به لحاظ تکنیکی پیشگامانه نیست، اما به خوبی ناامیدی عمیق و رنج لری را در طول این کمدی سیاه که در آن زندگیای که برای خود ساخته فرو میریزد، پیشبینی میکند.تریلر تصویری از هرج و مرج در زندگی شخصی و حرفهای لری ارائه میدهد و رویدادهای ناگواری که برای او رخ داده را به نمایش میگذارد. صدای برخورد سرش به تخته سیاه به طور مداوم تکرار میشود، در حالی که سایر صداهای تریلر نیز به آن اضافه شده و فضایی پر از تنش و وحشت ایجاد میکنند. این صداها در نهایت به سکوت ناگهانی منتهی میشوند که به واسطه صداهای اضطرابآور پیشین، حتی آزاردهندهتر به نظر میرسد.
بنابراین، اگرچه سکانس افتتاحیه از نظر تکنیکی انقلابی نیست، اما به طور مؤثر لحن کلی فیلم و وضعیت آشفتهای که لری در آن گرفتار است را منتقل میکند. تکرار صداها بر احساس ناامیدی و درماندگی او تأکید میکند و سکوت نهایی، فضایی آزاردهنده و مملو از تنش را ایجاد میکند که مخاطب را برای اتفاقات آینده آماده میسازد.
۷-The Girl with the Dragon Tattoo (2011)
دوستداران دیوید فینچر مشهور و رمان محبوب سوئدی با اکران فیلم «دختری با خالکوبی اژدها» در سینماها بسیار خوشحال شدند و تریلر جذاب آن به تبدیل شدن این فیلم به یک پدیده جهانی کمک کرد. این فیلم نامزد اسکار بر روی رابطه پیچیده بین روزنامه نگار میکائیل بلومکویست و هکر فوق العاده رایانه ای سالاندر تمرکز دارد که آنها برای تحقیق درباره یک قتل گیج کننده ۴۰ ساله که حل نشده باقی مانده است، با هم همکاری می کنند.در یکی از تریلرهای هیجانانگیز فیلم، با موسیقی متن کاور آهنگ راک کلاسیک «آهنگ مهاجر» از لد زپلین، هیچ دیالوگ و به جای آن، تصاویر هیجانانگیز و صحنههایی با بازی رونی مارا و دانیل کریگ نمایش داده شد تا به مخاطبان نگاهی اجمالی به آشوب پیش رو بدهد.همزمان با اوج گرفتن آهنگ، کلیپهای جذاب و متعدد نیز شدت میگرفتند و فیلمبرداری خیرهکنندهی فیلم (توسط جف کروننراث، همکار همیشگی فینچر) به تماشاگران نگاهی هیجانانگیز به اکشن هیجانانگیز و رازآلودگی که در فیلم اقتباسی تحسینشده رخ میداد، ارائه میکرد.
۶-Black Panther: Wakanda Forever (2022)
با درگذشت ناگهانی چادویک بوزمن با استعداد در سال ۲۰۲۰، جهان در بهت و اندوه فرو رفت. بوسیلهی به تصویر کشیدن قدرتمندانه ی تچالا، پادشاه واکاندا و ابرقهرمان شجاع، پلنگ سیاه، او به چهرهای محبوب در دنیای سینمایی مارول تبدیل شده بود. پس از موفقیت چشمگیر و محبوبیت فیلم پلنگ سیاه در سال ۲۰۱۸، رایان کوگلر کارگردان تصمیم گرفت با ساخت دنباله آن در سال ۲۰۲۲ به نام «پلنگ سیاه: واکاندا برای همیشه»، هم به زندگی و هم به میراث بوسیمن و تچالا ادای احترام کند.
با غیبت بوزمن، طرفداران مارول در این فکر بودند که چطور ممکن است فیلم دیگری از پلنگ سیاه ساخته شود. اما تریلر فیلم دقیقا با به رسمیت شناختن این فقدان کارش را آغاز کرد و ضربهی احساسی شدیدی با نواختن ملایم کاوری از آهنگ «هیچ زنی، هیچ گریه ای» باب مارلی زد، سپس به طور پیوسته به آهنگ «خوبه» از کندریک لامار تغییر مسیر داد. تریلر به طرز تاثیرگذاری از نقش آفرینی به یاد ماندنی بوزمن قدردانی کرد و تنها در ۲۴ ساعت اول انتشار به تعداد حیرت انگیز ۱۷۲ میلیون بازدید دست یافت. CNN نیز تمجید خود را از این تیزر جذاب اینگونه ابراز کرد: «در میان اندوهی که در پیش نمایش موج می زند، امید، تولد یک زندگی جدید (به معنای واقعی کلمه) و نگاهی به آینده با حضور کوتاه ابرقهرمانی جدید با چنگالهایش وجود دارد.»
۵-The Shining (1980)
همانند سایر نمونههای این لیست، تصاویر ساده اما فوقالعاده تاثیرگذار حرفهای زیادی برای گفتن دارند. تریلر فیلم ترسناک کلاسیک «درخشش» ساخته استنلی کوبریک نیز بدون به زبان آوردن حتی یک کلمه، حرفهای زیادی میزند.این تریلر با موسیقی متن شوم و وهمآلود ساخته شده توسط وندی کارلوس و راشل الکیند آغاز میشود و تنها تصویری که نشان میدهد، بسته شدن درهای آسانسور هتل اورلوک است، در حالی که اسامی بازیگران این اقتباس از شاهکار استیون کینگ روی صفحه ظاهر میشود.با وجود سادگی، این تریلر با فضاسازی بینظیرش، حس تعلیق و ترس را به خوبی القا میکند. موسیقی وهمآلود، نمای بسته درهای آسانسور، و عدم وجود دیالوگ، همگی ما را به درون دنیای تاریک و مرموز فیلم میکشاند و ذهنمان را به تصور اتفاقات هولناکی که قرار است رخ دهد وا میدارد.
با پایان یافتن نام عوامل فیلم، درهای آسانسور باز می شوند و موجی عظیم از خون غلیظ جاری می شود و راهروی هتل را غرق می کند، مبلمان را تکان می دهد و لنز دوربین را به رنگ قرمز تیره در می آورد. این صحنه هولناک و شوم که تماشاگران را فورا مجذوب خود کرد، بر رازآلودگی این فیلم تهدیدآمیز افزود و کافی بود تا باعث جنون رسانه ای شود، چرا که طرفداران مشتاقانه اقامت خود را در هتل دورافتاده ای در کلرادو پیش بینی می کردند و با اضطراب منتظر تماشای این فیلم ترسناک بودند.بنابراین، همانطور که اشاره کردید، سادگی تریلر «درخشش» به هیچ وجه به معنای ضعف آن نیست. بلکه برعکس، استفاده ماهرانه از موسیقی، تصاویر و جلوه های ویژه توانسته است ترس و دلهره عمیقی را در تماشاگران ایجاد کند و انتظارات برای فیلم را به میزان قابل توجهی افزایش دهد.
۴-The Handmaiden (2016)
برای تریلر فیلم هنری و جذاب کره جنوبی، «خدمتکار»، کارگردان پارک چان-ووک تصمیم گرفت فضایی مرموز و شگفتانگیز ایجاد کند و ترجیح داد تماشاگران را نسبت به ماهیت این فیلم تریلر روانشناختی در حدس و گمان نگه دارد.چان-ووک برای تبلیغ فیلم از فیلمبرداری و تصاویر خیره کنندهای استفاده کرد. صحنههای خشن و متناقضی روی پرده نمایش داده میشدند و هر سکانس عجیبتر از دیگری به نظر میرسید. با این حال، به جای اینکه داستان را لو بدهد، این سکانسها بیشتر حس کنجکاوی را در مخاطب برمیانگیختند و باعث میشدند آنها برای کشف رازهای فیلم مشتاقتر شوند.با پیشروی تریلر و نمایش تصاویر متناقضی که به طرز فزایندهای تاریکتر و غریبتر میشدند، مخاطبان کاملاً مبهوت شده بودند. همانطور که اشاره کردید، تریلر هیچ نکتهای از داستان فیلم «خدمتکار» لو نمیداد. همین بازاریابی هوشمندانه و رازآلود بودن کلی فیلم بود که باعث شد علاقهمندان به سینما به سمت سینماها سرازیر شوند و هم از نظر مالی به موفقیت بزرگی دست پیدا کند و هم به یکی از مورد تحسینترین پروژههای چان-ووک تبدیل شود.
در واقع، عدم استفاده از دیالوگ و تصاویر عمداً گمراهکننده، ذهن مخاطب را به چالش میکشید و او را تشویق به تفسیر و حدس زدن در مورد اتفاقات فیلم میکرد. این رویکرد باعث شد تا حس کنجکاوی و هیجان تماشاگران برانگیخته شود و آنها مشتاقانه منتظر دیدن کل فیلم و رازگشایی از داستان مرموز آن باشند.بنابراین، سادگی تریلر «خدمتکار» را میتوان با موفقیت بازاریابی آن برابر دانست. با وجود اینکه تریلر اطلاعات زیادی در اختیار مخاطب قرار نمیداد، اما به خوبی توانست توجه آنها را جلب کند و زمینهای برای استقبال چشمگیر از فیلم فراهم سازد.
۳-Judas and the Black Messiah (2021)
همانطور که اشاره کردید، گاهی اوقات یک تریلر خوب و تاثیرگذار تنها به سوژه فریبنده فیلم و جملات قدرتمند و توجه جلبکننده نیاز دارد. فیلم برنده جایزه اسکار، «Judas and the Black Messiah»، به شکلی درخشان از این رویکرد روایتگری معنادار استفاده کرده است.صدای جذاب دنیل کالویا در نقش فرد همپتون با اعلام موجز اما تاثیرگذار «من یک انقلابی هستم» حتی پرندگان را تحت تاثیر قرار داد، جملهای که به طور مکرر در طول تریلر هیجانانگیز این جنایت درام تکرار میشود.این جمله الهامبخش نه تنها قدرت و تعهد همپتون به جنبش حقوق مدنی را برجسته میکند، بلکه لحن کل فیلم را نیز به تصویر میکشد. تکرار مکرر آن حس تعلیق و انتظار ایجاد میکند و مخاطب را مشتاق میکند تا داستان مبارزه و در نهایت تراژدی همپتون را دنبال کند.علاوه بر این، سادگی تریلر به برجسته کردن عملکرد قدرتمند کالویا در نقش همپتون کمک میکند. تمرکز روی شخصیت او و سخنان تاثیرگذارش، توانایی بازیگری کالویا را به نمایش میگذارد و مخاطب را برای دیدن فیلم ترغیب میکند.بنابراین، به جای اینکه بر صحنههای اکشن یا جلوههای ویژه تکیه کند، تریلر «Judas and the Black Messiah» بر قدرت پیام فیلم و بازیگری تاثیرگذار کالویا تمرکز میکند و با این رویکرد موفق شده است مخاطبان را درگیر تماشای فیلم کند.همانطور که اشاره کردید، سخنرانی قدرتمند فرد همپتون در تریلر فیلم با فریاد «میتوانی یک مبارز آزادی را به شهادت برسانی، اما نمیتوانی آزادی را به شهادت برسانی!» به خوبی سرنوشت تلخ این فعال حقوق بشر آفریقایی-آمریکایی را در فیلم پیشبینی میکرد. صحنهها و تصاویر با شدت گرفتن این سخنرانی نیز تشدید میشدند و ناآرامیهای مدنی دهه ۱۹۶۰ را به تصویر میکشیدند.
تماشاگران با دیدن این تریلر قدرتمند که مملو از اظهارات پرشور کالویا بود، کاملاً شگفتزده شدند و بسیاری آن را یکی از بهترین و تاثیرگذارترین تریلرهایی میدانستند که تا به حال دیدهاند و حتی لایق دریافت جایزه میدانستند. با یک کلمه میتوان این تریلر را «انفجاری» توصیف کرد.اما چیزی که فراتر از کلمات این تریلر قابل درک است، احساسات عمیقی است که برمیانگیزد. تریلر نه تنها مبارزه همپتون برای برابری و عدالت را برجسته میکند، بلکه در عین حال تراژدی و بیعدالتی را که او با آن روبرو بود، به شیوهای قدرتمند منتقل میکند.بنابراین، سادگی و در عین حال تاثیرگذاری تریلر «Judas and the Black Messiah» نشان میدهد که گاهی اوقات، یک پیام قوی و بازیگری درخشان میتواند به تنهایی توجه مخاطبان را جلب کند و بدون نیاز به صحنههای اکشن یا جلوههای ویژه چشمگیر، آنها را برای تماشای فیلم مشتاق کند.
۲-Us (2019)
کسی فکرش را نمی کرد که جردن پیل خلاق، بتواند با دستکاری یک آهنگ رپ محبوب از اواسط دهه ۹۰، یک تریلر سینمایی ترسناک و کاملاً نگران کننده بسازد.این فیلمساز برنده اسکار، نگاهی کاملاً اصیل به فیلم ترسناک خود «ما» ارائه کرد. تریلر بر خانواده ویلسون تمرکز دارد که برای تعطیلات بسیار ضروری به ساحل می روند، اما به طرز وحشتناکی متوجه می شوند که همزادهای قاتلشان آنها را ردیابی کرده اند.استفاده پیل از آهنگ شاد “I Got 5 on It” از گروه لونیز فوق العاده بود. این آهنگ در ابتدای تریلر با تصاویری از لحظات شاد و آرام خانواده ویلسون در حال رانندگی به سمت خانه تعطیلاتشان پخش می شود.اما با تاریک و شوم شدن تصاویر، ملودی آهنگ نیز کند و شومتر میشود و ماهیت واقعی خطری که خانواده بیخبر را تهدید میکند، نشان میدهد. این آهنگ با انتشار تریلر در بین مخاطبان به شدت محبوب شد و پس از آن برای خوشحالی همه طرفداران، در نسخه نهایی فیلم نیز گنجانده شد.
استفاده هوشمندانه پیل از موسیقی تنها بخشی از چیزی است که تریلر «ما» را به موفقیتی به یاد ماندنی تبدیل کرد. سادگی ظاهری تریلر با انتخاب آهنگی آشنا و تغییر لحن آن، تضاد عمیقی با وحشت واقعی موجود در داستان فیلم ایجاد میکند و کنجکاوی و ترس را در مخاطبان برمیانگیزد.علاوه بر این، به کار بردن چنین آهنگی که یادآور خاطرات خوش دهه ۹۰ است، نوعی احساس امنیت کاذب در ابتدای تریلر ایجاد میکند و وحشت ناشی از حضور همزادهای قاتل را زمانی که این حس امنیت از بین میرود، عمیقتر میکند.بنابراین، سادگی تریلر «ما» نه تنها به دلیل انتخاب یک آهنگ شناخته شده، بلکه به دلیل استفاده ماهرانه و هدفمند از آن برای تاثیرگذاری بر احساسات مخاطب قابل توجه است. این مثال نشان میدهد که داستانسرایی خوب حتی در قالبهای کوتاه مانند تریلر نیز امکان پذیر است و میتوان با انتخابهای هوشمندانه، داستانی گیرا و تاثیرگذار ارائه کرد.
۱-Suicide Squad (2016)
با اعلام کارگردانی دیوید آیر بر روی اقتباسی از گروه ضدقهرمان محبوب کمیکهای DC، هیجان طرفداران دنیای سینمایی دیسی (DCEU) به اوج رسید. تریلر فیلم «جوخه انتحاری» با به نمایش گذاشتن صحنههای اکشن مهیج و طنزپردازی جذاب، انتظارات را بالا برد و باعث شد تا طرفداران مشتاقانه منتظر اکران این فیلم پر زرق و برق بر روی پرده سینما باشند.تریلر به شکلی خیرهکننده، شخصیتهای نمادین مانند هارلی کویین (با بازی مارگو رابی)، ددشات (با بازی ویل اسمیت) و کاپیتان بومرنگ (با بازی جاو کورتنی) را معرفی کرد و دنیای پر از جنایت و درگیری آنها را به تصویر کشید. صحنههای انفجارهای مهیب، تعقیبهای نفسگیر و شوخیهای هوشمندانه، به سرعت توجه مخاطبان را جلب کرد و کنجکاوی آنها را برای کشف جزئیات بیشتر داستان برانگیخت.علاوه بر صحنههای هیجانانگیز، تریلر حسی از طنز تاریک را نیز منتقل میکرد که با شخصیت دیوانهوار هارلی کویین به خوبی همخوانی داشت. حضور ستارههای شناختهشدهای مانند رابی و اسمیت نیز بر جذابیت تریلر میافزود و تماشاگران را مطمئن میکرد که شاهد فیلمی سرگرمکننده و باکیفیت خواهند بود.تریلر فیلم «جوخه انتحاری» با همراهی آهنگ با شکوه و محبوب «Bohemian Rhapsody» از گروه کوئین، سرشار از نماهای با دقت انتخاب شدهی اکشن، آشوب و خشونت است. این ترکیب عالی جوهرهی شخصیتهای رنگارنگ این گروه ابرجنایتکار را به خوبی به تصویر میکشد.
استفاده از این آهنگ با صحنههای نمایش داده شده کاملاً هماهنگ است و حتی حضور کوتاه اما پر سر و صدای جوکر با بازی جرد لتو در انتهای تریلر هیجان را دوچندان میکند.متأسفانه، تریلر «جوخه انتحاری» به مراتب بهتر از خود فیلم بود و بسیاری با تمام وجودشان موافق بودند که فیلم نتوانست به قولی که تریلر فراموشنشدنیاش داده بود عمل کند.