در جستجوی فرار، مخاطبان میخواهند تجربههای شخصیتهای مورد علاقهشان را زندگی کنند، و اغلب این شخصیتهای محبوب واقعی نیستند. آنها حتی ممکن هم نیستند.با این حال، فیلمهایی که بر اساس واقعیت و رویدادهای واقعی ساخته شدهاند نیز قدرت جذب شما و درگیر کردن شما در تجربهای قدرتمند اما زمینیتر را دارند.شکی نیست که برای دستیابی به این امر، یک فیلمساز خوب نیز لازم است. متأسفانه، همه آنها توانایی تبدیل حقایق واقعی به چیزی که بینندگان میخواهند تجربه کنند را ندارند.
فیلمهای داستانی به ما امکان پرواز دادن تخیلمان را میدهند و به ما این اجازه را میدهند که در دنیایی فراتر از واقعیت خود زندگی کنیم. آنها میتوانند ما را به مکانهای دورافتاده ببرند، با شخصیتهای عجیب و غریب آشنا کنند و ما را با داستانهای شگفت انگیز پر از عشق، هیجان و ماجراجویی مواجه کنند.
فیلمهای مستند نیز سهم مهمی در آموزش و آگاهیبخشی دارند. آنها میتوانند ما را در معرض واقعیتهای جهان قرار دهند، ما را با حقایق تلخ و شیرین آشنا کنند و به ما کمک کنند تا درک بهتری از دنیای اطراف خود داشته باشیم.در نهایت، بهترین فیلمها ترکیبی از داستانهای تخیلی و واقعیت هستند. آنها میتوانند ما را در دنیای داستانی فرو ببرند و در عین حال به ما یادآوری کنند که این دنیای داستانی بر اساس واقعیت بنا شده است.اگر در اعماق دنیای فیلمهای بر اساس رویدادهای واقعی فرو برویم، چیزی بسیار خاص خواهیم یافت.فیلمهایی که بر اساس داستانهای واقعی با پایان خوش ساخته شدهاند.خواه این یک خوش شانسی باشد یا یک داستان واقعی بسیار رضایت بخش، گاهی اوقات به سادگی اتفاق میافتد و ما احساس کردیم که باید آن را جشن بگیریم.
در اینجا لیستی از فیلمهایی که بر اساس داستانهای واقعی با پایان خوش ساخته شدهاند، آورده شده است.
Catch Me If You Can (2002)-10
«اگر میتوانی مرا بگیر» اثر استیون اسپیلبرگ، یک فیلم زندگینامهای مدرن است که داستان فرانک آبگنال جونیور را روایت میکند، پسری که توانایی پدرش برای متقاعد کردن همه را در مورد هر چیزی مشاهده میکند و به سادگی خطرات را بالا میبرد. در سال های نوجوانی، آبگناله به یک خلبان پان ام، یک وکیل، یک پزشک و غیره تبدیل شد. او در واقع همه چیز را انجام داد و همه را فریب داد، به جز پدرش. این فیلم همچنین داستان کارل هانرتی، مامور افبیآی را روایت میکند که سرانجام او را گرفت و پسر را به دستگاه قضایی تحویل داد.پس از گذراندن مدتی در زندان، فرانک گاهی اوقات توسط کارل ملاقات میشود، که یک روز یک چک جعلی به او نشان میدهد. در عرض چند ثانیه، فرانک پرونده را حل میکند، بنابراین بلافاصله کارل آزادی او را مشروط به شروع به کار در واحد جنایات مالی مذاکره میکند. البته فرانک قبول میکند، اما از آن خسته میشود. آخرین فرصت برای رد شدن به عنوان خلبان توسط کارل خراب میشود، که در نهایت فرانک را در فرودگاه میگیرد. آخرین مکالمه آنها به یک تیتر آخر جریان مییابد که فیلم نشان میدهد فرانک آبانجله جونیور با خوشبختی ازدواج کرده و بچه دارد، هنوز با فرانک دوست است و به یک متخصص کلاهبرداری بانکی تبدیل شده است. این یکی از بهترین درامهای جنایی ساخته شده است.
Argo (2012)-9
در فیلم «آرگو» به کارگردانی بن افلک، یک سفارتخانه آمریکا در ایران توسط افراطیون ربوده میشود. اما شش تن از کارکنان سفارتخانه فرار میکنند و به پناهگاه سفارت دیگری میروند. راه حلی که توسط CIA به ذهن میآید… سینمایی است. به معنای واقعی کلمه. آنها تصمیم میگیرند داستان پوششی را با محوریت تولید فیلم ایجاد کنند تا شش نفر فراریان خود را به عنوان فیلمسازان کانادایی معرفی کنند و به نوعی از آنجا خارج شوند. اگرچه این داستان به نظر احمقانه است، اما واقعی است و برای هالیوود خوب بود که در سال ۲۰۱۳ جایزه برتر اسکار را به تهیهکنندگان این فیلم داد.در فیلم “آرگو” به کارگردانی بن افلک، مامور CIA تونی مندس به عنوان یک تهیهکننده فیلم وارد ایران میشود. او با کارکنان دیدار میکند و هویتهای جدیدی به آنها ارائه میدهد. آنچه در ادامه میآید نمایش خیرهکننده فیلم از تنش است، زیرا کارکنان سفارت باید از امنیت فرودگاه عبور کنند، آزادی خود را به دست آورند و در نهایت نماینده آغاز پایان عملیات گروگانگیری در سفارتخانه باشند. با توجه به اینکه این عملیات چقدر حساس بود و تا چه مدت باید مخفی میماند تا از انتقامجویی علیه کسانی که هنوز در اسارت هستند جلوگیری شود، فیلم نشان میدهد که همهی افراد درگیر، به صورت فوق سری نگه داشته شده و از دید عموم پنهان بوده اند. اگر می خواهید یک فیلم خوب درباره سیاست ببینید، این فیلم همان چیزی است که شما دنبال آن هستید.
Hidden Figures (2016)-8
Hidden Figures یک فیلم عالی درباره حقوق مدنی است که داستان کاترین گوبل جانسون، دوروتی واون و مری جکسون، سه زن سیاهپوست “کامپیوتر” را روایت میکند که مهارتهایشان در ریاضیات برای موفقیت کشور در مسابقه فضایی دهه ۱۹۶۰ ضروری بود. این سه نفر در حالی که با تبعیض نژادی و تحقیر به دلیل زن بودن مواجه بودند، بر هر مانعی در سیستم غلبه کردند.
در سومین فصل فیلم، کاترین پیشگام در شناخته شدن به عنوان یک بازیکن کلیدی در ماموریت مریخی-آتلاس است که جان گلن را به فضا فرستاد و پس از آن او به سلامت فرود آمد. در نظر گرفتن پیشرفتهای تکنولوژیکی، استفاده از رایانههای انسانی اجتنابناپذیر بود، اما فیلم نشان میدهد که مری اولین مهندس زن آفریقایی-آمریکایی بود که در ناسا کار میکرد و به دوروتی به عنوان بخشی از تیم پیوست و کاترین برای موفقیت ماموریتهای آپولو ضروری بود.
The Impossible (2012)-7
فیلم اسپانیایی “The Impossible” به کارگردانی J. A. Bayona روایتگر داستان خانواده ای است که تعطیلات کریسمس خود را در تایلند می گذرانند. مادر خانواده ماریا، همسرش هنری و سه پسرشان لوئیس، سیمون و توماس از وقوع زلزله ای در اندونزی بی خبر هستند که باعث وقوع سونامی بزرگی به نام سونامی اقیانوس هند ۲۰۰۴ خواهد شد. پس از اینکه اولین موج سونامی به استراحتگاه برخورد کرد، آنها از هم جدا می شوند و تمام تلاش خود را برای زنده ماندن در این فاجعه انجام می دهند.فیلم “The Impossible” یک اقتباس عالی و واقعگرایانه از این فاجعه است، روایت شده از دیدگاه یک خانواده بسیار متحد. با این حال، سومین فصل فیلم، سیمون و توماس را در تنهایی نشان میدهد، هنری در جستجوی یأسآمیز برای یافتن آنهاست و ماریا بهشدت در بیمارستان مجروح شده است، جایی که لوئیس (تام هالند در یک بازی بسیار خوب) تمام تلاش خود را میکند تا به دیگر بازماندگان کمک کند. در یک صحنه بسیار احساسی، تمام خانواده در بیمارستان دوباره با هم متحد میشوند و فیلم به جنبه معجزهآسای زنده ماندن آنها میپردازد.
The Zookeeper’s Wife (2017)-6
در فیلم “The Zookeeper’s Wife”، یان زابینسکی، مدیر باغ وحش ورشو، و همسرش آنتونینا در تلاش هستند تا از حیوانات مراقبت کنند که لهستان در سال ۱۹۳۹ توسط نازیها مورد تهاجم قرار میگیرد. او و پسرش در این حمله به شدت مجروح شدهاند و رئیس پرندهشناسی هیتلر تصمیم میگیرد باغ وحش را تصرف کند. اما یان و آنتونینا پیشنهاد متقابلی میدهند و باغ وحش را به مزرعهای تبدیل میکنند که برای مهاجمان غذا تهیه خواهد کرد. اما آنچه آنها نمیدانند این است که یان و آنتونینا همچنین از باغ وحش به عنوان پوششی برای نگهداری از پناهندگان یهودی در حال فرار از هولوکاست استفاده میکنند.در حالی که یان برای پیوستن به نیروهای شورشی فرار کرد، آنتونینا ماند، زیرا او تازه مادر شده بود. لوتس هک، پرندهشناس هیتلر، عاشق این زن شده بود و تمام تلاش خود را کرد تا او را عاشق خود کند. ریشارد، پسر یان و آنتونینا، با مادرش میماند، اما آنتونینا به دلیل ناپدید شدن یان دچار ناامیدی میشود. سرانجام، هک قصد واقعی خود را نشان داد و به آنتونینا حمله کرد. او که قصد کشتن پسر را داشت، آنتونینا را در قفس حبس کرد و به طور غیرمنتظره ای ریشارد را نکشت. پس از تسلیم نازی ها، یان پس از یک اردوگاه کار اجباری به خانه آمد و با خانواده اش متحد، تصمیم گرفتند باغ وحش را بازسازی کنند.
Remember the Titans (2000)-5
فیلم “Remember the Titans” داستان واقعی هرمان بونه، مربی فوتبال آفریقایی-آمریکایی است که در سال ۱۹۷۱ برای مربیگری یک تیم فوتبال دبیرستانی در ویرجینیا استخدام میشود، جایی که هنوز تبعیض نژادی وجود دارد. در ابتدا تنشهای نژادی مشکل بزرگی است، اما سپس بونه با جذابیت و ذکاوت خود، بیل یوست، مربی دیگر، و بازیکنان را متقاعد میکند که فوتبال تنها چیزی است که اهمیت دارد. این فیلم با بازی دنزل واشنگتن در یکی از بهترین نقشهایش ساخته شده است.در فیلم “Remember the Titans”، تبعیض نژادی به تدریج از بین میرود زیرا تیم “تیتان” به یک تیم فوتبال قوی تبدیل شده است که بین بازیکنان هیچ تفاوتی وجود ندارد. با این حال، شورای مدرسه اینطور نمیبیند و بیل یوست را متقاعد میکند که تیم “تیتان” باید باخت دهد تا او بتواند دوباره شغل خود را به دست آورد. نیمه نهایی ایالتی شاهد این است که تیم “تیتان” توسط یک بازی دستکاری شده مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. یوست هیچ گزینه دیگری جز تهدید داور برای افشای همه چیز اگر عادلانه بازی نکند ندارد. این باعث پیروزی تیم “تیتان” میشود. اما آن شب، در طول جشن، مدافع خط Gerry Bertier دچار حادثه ای میشود که او را فلج میکند. بازیکنان، اکنون با از دست دادن ستاره خود روبرو هستند، میترسند که در مسابقات قهرمانی ایالت برنده نشوند. خوشبختانه، آنها پیروز میشوند و به Gerry ادای احترام میکنند، که طبق آنچه فیلم نشان میدهد، در نهایت به یک ستاره بازیهای پارالمپیک تبدیل میشود.
Rudy (1993)-4
“Rudy” یکی از بهترین فیلمهای فوتبالی ساخته شده است که داستان Daniel “Rudy” Ruettiger، پسر یک کارگر کارخانه فولاد است که همیشه آرزو داشت در دانشگاه Notre Dame تحصیل کند و برای تیم فوتبال آنها بازی کند. مشکل این است که او پول یا استعداد جسمانی لازم برای این کار را ندارد. با این حال، یک تراژدی او را در دیدگاه قرار می دهد و Rudy شروع به دنبال کردن رویای خود برای ثبت نام در دانشگاه و بازی در تیم آنها می کند. اما این کار آسانی نخواهد بود.داستان Rudy نمونهای عالی از پشتکار و تعهد است. او با وجود مشکلات مالی و جسمانی، به دنبال رویای خود میرود و در نهایت موفق میشود در تیم فوتبال دانشگاه Notre Dame بازی کند. این فیلم پیامی قدرتمند در مورد ارزش تلاش و شکست خوردن و بلند شدن دوباره دارد.Rudy یکی از آن فیلمهایی است که برای هر کسی که به دنبال انگیزه و الهام است، ارزش تماشا دارد. اگر به دنبال یک داستان پرماجرا، احساسی و الهامبخش هستید، “Rudy” را از دست ندهید.
پس از انتقال از کالج صلیب مقدس، Rudy در نهایت در دانشگاه Notre Dame پذیرفته شد. تستهای فوتبال او نتایج خوبی داشت و Rudy به عنوان بازیکن مهمان پذیرفته شد. با این حال، مربی بازنشسته شد و جایگزین او، دان Devine، Rudy را به عنوان یک بازیکن بالقوه نمیدید. Rudy از روی عصبانیت از تیم خارج میشود، اما سپس یک مکالمه با Fortune، یک مسئول زمین در استادیوم Notre Dame، او را متقاعد میکند که باید به تلاش خود ادامه دهد.Rudy با سختکوشی و پشتکار خود، توجه اعضای تیم و مربی را به خود جلب میکند و سرانجام در آخرین بازی فصل فرصتی برای بازی در مییابد. او در این بازی نقش مهمی ایفا میکند و در نهایت رویای خود را محقق میکند.”Rudy” یک فیلم الهامبخش و پرشور است که به ما یادآوری میکند که اگر به دنبال چیزی هستیم باید برای آن تلاش کنیم و هرگز تسلیم نشویم.
اگر به دنبال انگیزه و الهام هستید، “Rudy” را از دست ندهید.هم تیمیهای او از تصمیم رودی برای بازگشت الهام گرفتهاند و کمی به دیوین فشار میآورند تا او را در فهرست روز بازی قرار دهد. اما باز هم مربی او را وارد بازی نمی کند. تماشاگران شروع به خواندن نام رودی در استادیوم می کنند و در زمین، بازیکنان علیه بازی دیواین شورش می کنند. در نهایت، آنها نمایشی را تکمیل میکنند که به رودی اجازه میدهد بدون ریسک زیادی وارد بازی شود و دیواین در نهایت تصمیم میگیرد نام رودی را صدا بزند، که پس از یک بازی، در حالی که استادیوم مدام نام او را میخواند، توسط بازیکنان از زمین خارج میشود.
The Help (2011)-3
در فیلم “The Help” به کارگردانی tate Taylor، Eugenia “Skeeter” Phelan، یک زن سفیدپوست و روزنامهنگاری که میخواهد خبرنگار شود، در دهه ۱۹۶۰ با خدمه سیاه پوست خود رابطه خوبی دارد، در حالی که آمریکا به دلیل جنبش حقوق مدنی در حال تغییر است. Skeeter تصمیم میگیرد به آنها صدایی دهد و شروع به نوشتن کتابی درباره Aibileen، Minny و سایر مستخدمین خانهای که در خانوادههای ممتاز در Jackson, Mississippi کار میکنند. حتی اگر بازیگران از زمان اکران فیلم علیه آن صحبت کردهاند، باز هم یک اقتباس خوب از داستان واقعی است.اسکیتر سرانجام کتاب را می نویسد و پس از اینکه به دلیل تعصبات نژادی با مادرش روبرو می شود، تصمیم می گیرد که آزاد شود و درآمد کتاب را بین خدمتکارانی که در کتاب همکاری کرده اند تقسیم کند. این باعث می شود که هیلی اسکیتر را تهدید کند. اما پس از آن او عقب نشینی می کند زیرا همه متوجه می شوند که او چیزهای غیرقابل تصوری را خورده است. این شروع یک سوم دلگرم کننده است، زیرا برخی از خدمتکاران نیز از شغل خود رهایی می یابند و آیبیلین در نهایت تصمیم می گیرد نویسنده شود.
The Rookie (2002)-2
The Rookie با بازی دنیس کواید همیشه موثر، داستان واقعی بازیکن حرفه ای بیسبال جیم موریس را روایت می کند. فقط این نتیجه یک معجزه بود. موریس ۳۵ ساله بود که در دبیرستانی که در آن علم تدریس می کند، مربی تیم بیسبال بود. بازیکنان او میدانند که او هنوز هم استعداد دارد، زیرا موریس توسط میلواکی برورز دعوت شد، اما قبل از شروع بازی شانهاش آسیب دید. آنها در واقع او را باج می زنند: اگر آنها به پلی آف راه یابند، او باید دوباره تلاش کند.بدون اطلاع همسرش، جیم در تستها حضور پیدا میکند. فردی ۳۵ ساله که سعی میکند به عنوان بازیکن تازه کار برای Tampa Bay Devil Rays بازی کند. ناظران متوجه میشوند که او ممکن است چیزی داشته باشد و او را انتخاب میکنند. او به تیمهای لیگهای کوچک اختصاص داده میشود، اما خبر سریع منتشر میشود و تگزاس رنجرز از سریعترین سرعت بالای ۹۸ مایل در ساعت او خبردار میشوند. همه برای اولین بازی Major League Baseball Jim حضور دارند، جایی که او به خوبی یک بازیکن را برای پایان دادن به این inning از بازی حذف میکند. در میان حاضران پدر Jim نیز حضور دارد که همیشه از اشتیاق Jim به بازی گلایه داشت. آنها آشتی میکنند، و تیتراژ نشان میدهد که Jim برای دو فصل متوالی بازی خواهد کرد قبل از بازنشستگی.
Dolphin Tale (2011)-1
فیلم “Dolphin Tale” داستان واقعی زیبا و الهامبخش دلفین winter است که در سواحل فلوریدا نجات یافت. این دلفین پس از آسیب جدی دم خود را از دست داد. فیلم داستان Sawyer Nelson، یک پسر ۱۱ ساله است که با دلفین ارتباط خوبی دارد و در نهایت با متقاعد کردن Cameron McCarthy (Morgan Freeman در یکی از بهترین بازی های حمایتی خود) برای ساخت دم مصنوعی برای Winter، به او کمک کرد تا بتواند شنا کند. به طور طبیعی.
این فیلم درباره امید، فداکاری و قدرت عشق است. Sawyer و Cameron با هم تلاش می کنند تا Winter را به زندگی طبیعی خود بازگردانند. این فیلم پیامی قدرتمند در مورد اهمیت مراقبت از حیوانات و تعهد به کمک به کسانی که نیاز دارند دارد.”Dolphin Tale” یک فیلم زیبا و دلگرم کننده است که برای همه سنین مناسب است. این فیلم به شما یادآوری می کند که هرگز امید خود را از دست ندهید و همیشه برای رسیدن به اهداف خود بجنگید.همانطور که مشکلات مالی بر آکواریوم Clearwater Marine سایه می اندازند، جایی که Winter خانه اش بود، نگرانی از بسته شدن آن وجود دارد. حیوانات در اطراف پخش می شوند، در حالی که Winter تنها می ماند. Sawyer فکری به ذهنش می رسد: یک رویدادی برای جمع آوری پول و نجات آکواریوم، “روز نجات زمستان”. دم مصنوعی طراحی شده است و پس از چند تغییر، کاملاً مناسب است. این رویدادی برای جمع آوری پول برگزار می شود و بسیاری از مردم Sawyer را به عنوان قهرمان می دانند و در نهایت آکواریوم از تعطیل شدن نجات می یابد. این فیلم آنقدر موفق بود که دنباله ای به دست آورد.
همچنین، این فیلم یک پیام قوی در مورد اهمیت مراقبت از حیوانات و تعهد به کمک به کسانی که نیاز دارند دارد. “دلفین Tale” یک فیلم زیبا و دلگرم کننده است که برای همه سنین مناسب است. این فیلم به شما یادآوری می کند که هرگز امید خود را از دست ندهید و همیشه برای رسیدن به اهداف خود بجنگید.