فیلمهای زندگینامهای (Biopics) با جلب توجه آکادمی و مخاطبان در سراسر جهان، بر ردهٔ بهترین فیلم جوایز اسکار تسلط دارند.آثاری مانند «ذهن زیبا»، «الویس»، «گاندى» و «دختر معدنچی زغالسنگ» نمونههایی درخشان از فیلمهای زندگینامهای هستند که نامزد بهترین فیلم شدهاند.
این فیلمها به دلیل روایت داستانی منحصربهفرد، اجراهای قدرتمند و تواناییشان در پرداختن به زندگیِ شخصیتهای واقعیِ کمتر شناختهشده به شکلی جذاب و تأثیرگذار بر احساسات، برجسته شدهاند.
اسکار، اعتبار و درخشش فیلمهای زندگینامهای
جوایز اسکار، که با نام جوایز آکادمی نیز شناخته میشود، شاید معتبرترین مراسم اهدای جایزه در عرصه سینما باشد. این مراسم با میلیونها بیننده در سراسر جهان و با هدف ارج نهادن به بهترین فیلمها، فیلمسازان، بازیگران زن و مرد برگزار میشود. برنده شدن حتی یک جایزه اسکار کار سادهای نیست، چه برسد به چندین جایزه. اما قرار گرفتن در فهرست نامزدها به خودی خود یک موفقیت محسوب میشود، چرا که نشان از قرار گرفتن فیلم در جمع برترین آثار سال دارد و باعث جلب توجه مخاطبان برای دیدن آن میشود.
اگر ژانری وجود داشته باشد که بیش از هر ژانر دیگری مورد علاقه آکادمی باشد، آن فیلمهای زندگینامهای یا «بایوپیک» است. دلایل زیادی برای این علاقه وجود دارد. یک فیلمساز در ساخت فیلم زندگینامهای باید نکات زیادی را در نظر بگیرد، از انتخاب بازیگر مناسب گرفته تا نحوه روایت داستان زندگی یک فرد. آیا باید روی یک مقطع کلیدی از زندگی فرد تمرکز کرد یا کل مسیر زندگی او را از تولد و کودکی تا زمان مرگ به تصویر کشید؟
آکادمی، فیلمهای زندگینامهای را به این دلیل برای بخش نامزدی بهترین بازیگر دوست دارد که اگر بازی «دقیق» باشد، به راحتی میتوان آن را یک اجرای خوب ارزیابی کرد. در حالیکه فیلمهای زندگینامهای همیشه در رقابت بهترین فیلم حضور پررنگی دارند، کدامیک از آنها حقیقتا از بقیه درخشندهتر هستند؟ در ادامه به بهترین فیلمهای زندگینامهای که نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم در اسکار شدهاند، خواهیم پرداخت.
۱۰-A Beautiful Mind (2001)
فیلم «ذهن زیبا» محصول سال ۲۰۰۱، داستان شخصیتی واقعی اما کمتر شناختهشده را روایت میکند. این فیلم به کارگردانی ران هاوارد و با بازی راسل کرو در نقش جان نش، برنده جایزه نوبل اقتصاد، ساخته شده است. نش گرفتار توهم توطئهای گسترده میشود که بر سلامت روان و درک او از واقعیت تأثیر میگذارد. این فیلم با الهام از زندگینامه ریاضیدان نوشته شده توسط سیلیویا ناسار در سال ۱۹۹۸ ساخته شده و در آن جنیفر کانلی، اد هریس، پل بتانی و کریستوفر پلامر نیز به ایفای نقش پرداختهاند. «ذهن زیبا» با بودجهای تنها ۵۸ میلیون دلار، به موفقیت مالی قابل توجهی دست یافت و توانست فروشی معادل ۳۱۶ میلیون دلار در سطح جهانی داشته باشد. این فیلم همچنین مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و نامزد دریافت هشت جایزه اسکار شد که در نهایت موفق به کسب چهار جایزه گردید.
“ذهن زیبا” بخشی از جذابیت خود را مدیون تمرکز بر شخصیتی واقعی اما کمتر شناختهشده میداند. این فیلم از کلیشههای قابل پیشبینیِ دیگر آثار زندگینامهای رهاست و در عوض، تجربهای جذابتر، آموزندهتر و غیرقابل پیشبینی ارائه میکند. همانطور که از عنوان فیلم پیداست، این اثر، فیلمی زیبا است که موفق میشود به موضوع سلامت روان و اسکیزوفرنی با ظرافت و پیچیدگی شگفتانگیزی بپردازد. در نتیجه، تماشای آن تجربهای احساسی و دلخراش است.علاوه بر این، راسل کرو در نقش نش درخشیده است و ماهیت آشفتهی او را با چاشنیهایی از کاریزما و غیرعادی بودن به طرز ماهرانهای به تصویر میکشد. بازیگران مکمل قدرتمند، موسیقی متن دلنشین از جیمز هورنر و تعدادی انتخابهای کارگردانی هوشمندانه توسط ران هاوارد، همگی دستبهدست هم دادهاند تا «ذهن زیبا» را به یک درام زندگینامهای قدرتمند تبدیل کنند که به طور قطع احساسات شما را برانگیخته خواهد کرد.
۹-Elvis (2022)
فیلم حماسی موزیکال و زندگینامهای «الویس» ساخته Baz Luhrmann در سال ۲۰۲۲، با اکران در سینماها به موفقیت چشمگیری در میان منتقدان و مخاطبان دست یافت و در نهایت در هشت بخش جوایز اسکار ۲۰۲۳ نامزد دریافت جایزه شد.این فیلم که روایتگر دورهای ۴۰ ساله است، داستان سلطان راک اند رول، الویس پریسلی (با بازی آستین باتلر) را از دوران کودکی و سالهای اولیه فعالیتش در صنعت موسیقی تا رسیدن به شهرت و در نهایت مرگ او، به تصویر میکشد. فیلم علاوه بر تمرکز بر حرفه و رابطهاش با مدیر برنامهاش، سرهنگ تام پارکر (با بازی تام هنکس)، نگاهی اجمالی به زندگی شخصی ستاره و ازدواجش با پریسیلا پریسلی (با بازی اولیویا دیجانگ) نیز میاندازد. باتلر برای ایفای نقش در این فیلم، تلاش زیادی کرد تا صدای معروف و حرکات الویس را به درستی اجرا کند و در نتیجه، به مدت سه سال از خانوادهاش دور ماند.
«الویس» فیلمی تماشایی، جسورانه و پر زرق و برق است که حسی دلنشین برای مخاطبان به همراه میآورد. مشابه سایر آثار لورمن، این فیلم یک اثر سینمایی خیرهکننده است، با فیلمبرداری فوقالعاده، طراحی صحنه مجلل و تدوین با ریتم تند که آن را به یکی از زیباترین و هیجانانگیزترین فیلمهای زندگینامهای ساختهشده تبدیل میکند.با وجود تمام حقهها و ترفندهایش، این فیلم در نهایت روایتی خوشساخت از موفقیت و تمایز یافتن از دیگران است. علاوه بر این، بازی متعهد و دقیق باتلر در نقش اصلی، اطمینان میدهد که فیلم مملو از احساس، جذابیت و عاطفه است. هرچند همه چیز در این فیلم بینقص نیست – از جمله رویکرد گیجکنندهی هنکس به سرهنگ تام پارکر – اما «الویس» همچنان یک فیلم زندگینامهای موزیکال پرانرژی و سرگرمکننده است که از سایر آثار این ژانر متمایز میشود.
۸-Gandhi (1982)
فیلم «گاندى» ساخته ریچارد اتنبرا در سال ۱۹۸۲ و با بازی درخشان سر بن کینگزلی در نقش اصلی، نگاهی صادقانه به زندگی یکی از مشهورترین شخصیتهای هند، مهاتما گاندى، میاندازد. این فیلم عمدتا بر سالهای پایانی زندگی گاندى تمرکز دارد، دورهای که او در تلاش بود تا در زمان تقسیم هند، صلح را بین مسلمانان و هندوها برقرار کند. گرچه فیلم بر خود گاندى متمرکز است، اهمیت آن در برجسته کردن رویدادی سرنوشتساز در تاریخ آسیای جنوبی نهفته است که به ندرت در رسانههای غربی به تصویر کشیده میشود. «گاندى» در پنجاه و پنجمین دوره جوایز اسکار، یازده نامزدی دریافت کرد و در نهایت موفق به کسب هشت جایزه از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر مرد شد.
موفقیت اکثر فیلمهای زندگینامهای به قدرت بازی بازیگر نقش اول بستگی دارد و «گاندى» نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این فیلم، کینگزلی با عملکردی درخشان و بینظیر که کل فیلم را روی دوش خود حمل میکند، بهترین بازی دوران حرفهایاش را ارائه میدهد. این هنرنمایی خیرهکننده از سوی بازیگر بریتانیایی، به شکلی ماهرانه گاندى را انسانی با خطا و اشتباهات نشان میدهد، شخصیتی که طی سالها بیش از حد تقدیس شده است. او به گونهای با این شخصیت درآمیخته میشود که تصور بازی بهتر از او توسط شخص دیگری غیرممکن است.علاوه بر این، فیلمنامهای خوشساخت از جان بریلی و کارگردانی هوشمندانهی اتنبرا، «گاندى» را به فیلمی حماسی و بهطرز زیبایی روایتشده تبدیل کرده است که سالها بهعنوان الگوی برتر فیلمهای زندگینامهای شناخته میشد.
۷-Coal Miner’s Daughter (1980)
فیلم «دختر معدنچی زغالسنگ» که در سال ۱۹۸۰ اکران شد، بر زندگی لورتا لین، خواننده موسیقی کانتری، تمرکز دارد. لین در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ با آهنگهای موفق متعددی مانند «دختر بار هونکی تانک»، «قرص»، «یکی در راهه» و قطعهی اصلی فیلم، «دختر معدنچی زغالسنگ» به شهرت زیادی دست یافت. در این فیلم، سیسی اسپیسک، بازیگر تحسینشده، نقش لورتا را برعهده دارد. فیلم، از دوران کودکیِ محقر و پر از فقر لورتا تا رسیدن او به ستارگی و لقب «بانوی اول موسیقی کانتری» را به تصویر میکشد. علاوه بر اسپیسک، بازیگران دیگری همچون تامی لی جونز در نقش دویت لین، همسر لورتا، و بِورلی دآنجلو در نقش پَتسی کلاین، خوانندهی همدورهی لورتا، در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند. «دختر معدنچی زغالسنگ» در مجموع موفق به دریافت شش نامزدی اسکار شد، از جمله بهترین فیلم و بهترین بازیگر زن برای اسپیسک که در نهایت این جایزه را از آن خود کرد.
«دختر معدنچی زغالسنگ» هرچند اولین فیلم زندگینامهای با محوریت یک ستاره موسیقی نبود، اما به نظر میرسد الگوی درستی را برای این ژانر ارائه میدهد، الگویی که در نهایت بر بسیاری از فیلمهای زندگینامهای بعدی تأثیر گذاشت. گذشته از این، این فیلم با وجود گذشت بیش از ۴۰ سال، همچنان اثری فوقالعاده خوشساخت و متمرکز است. دلیل اصلی این ماندگاری، نحوهی به تصویر کشیدنِ مبارزات لورتا در نقش همسری، مادری و زنی است که باید از پسِ نقشهای متعدد بربیاید. این رویکرد جالب و ماندگار، در مقایسه با روایت کلیشهای «قیمت شهرت» در دیگر فیلمهای زندگینامهای موسیقی، کاملاً متمایز است. علاوه بر این، بازی قدرتمند اسپیسک، فیلمنامهای محکم و کارگردانی الهامبخش، «دختر معدنچی زغالسنگ» را به یک درام زندگینامهای تبدیل کرده که اغلب نادیده گرفته میشود اما سزاوار توجه بیشتری است.
Years a Slave (2013)12
فیلم «۱۲ سال بردگی» بر اساس خاطرات سال ۱۸۵۳ بردهداری به همین نام نوشتهی Solomon Northup ساخته شده است. داستان فیلم در اواسط قرن نوزدهم روایت میشود و بر دورهی زندگی Northup، یک مرد آفریقایی-آمریکاییِ آزاد، پس از ربوده شدن توسط دو مرد سفیدپوست و تبدیل شدن به برده، تمرکز میکند. این فیلم به کارگردانی فیلمساز تحسینشده، Steve McQueen، و با بازی Chiwetel Ejiofor در نقش اصلی، تصویری بیپرده و صادقانه از بردهداری ارائه میدهد. در کنار Ejiofor، بازیگران دیگری همچون Michael Fassbender، Benedict Cumberbatch، Lupita Nyong’o، Paul Dano و Paul Giamatti نیز به ایفای نقش پرداختهاند. «۱۲ سال بردگی» پس از اکران در سینماها در سال ۲۰۱۳ با تحسین گستردهی منتقدان روبرو شد و در نهایت از مجموع ۹ نامزدی خود در جوایز اسکار، موفق به کسب سه جایزه از جمله بهترین فیلم شد.فیلم «۱۲ سال بردگی» در این لیست از سایر آثار متمایز است، چرا که شخصیت اصلی آن، کسی است که نامش برای اکثر مردم ناشناخته است. نورتاپ یک موسیقیدان یا شخصیت سیاسی مشهور نبود، بلکه او تنها یک فرد عادی بود که بیش از یک دهه بردگی را تجربه کرد، دورانی که متاسفانه در آن زمان چندان غیرمعمول به حساب نمیآمد. با این حال، به همین دلیل است که داستان او بسیار جالب توجه میشود، زیرا روایت نورتاپ، نمایندهی سرگذشت بسیاری از آمریکاییهای آفریقاییتبار است که چنین مصیبتهایی را متحمل شدند. همین موضوع، به همراه نگاهی صمیمی و صادقانهی فیلم به تاریخ بردهداری در آمریکا، باعث میشود «۱۲ سال بردگی» به فیلمی آموزشی و روشنگر تبدیل شود که دیدن آن برای همه ضروری است. این فیلم با اجراهای فوقالعاده، روایتگری زیبا و کارگردانی عالی، ممکن است تماشایی سخت باشد، اما قطعا ارزش دیدن دارد.
۵-Lincoln (2012)
استیون اسپیلبرگ در ساخت فیلمهای زندگینامهای غریبه نیست و همانطور که فیلم «لینکلن» محصول ۲۰۱۲ ثابت میکند، این کارگردان تحسینشده یکی از بهترینها در روایت داستانهای افراد واقعی و رویدادهای تاریخی به شمار میرود. فیلم «لینکلن» با بازی درخشان دانیل دی-لوییس در نقش اصلی، دوران ریاستجمهوری آبراهام لینکلن را روایت میکند. تمرکز اصلی فیلم بر تلاشهای او برای آزادی بردگان با تصویب سیزدهمین اصلاحیه قانون اساسی در بحبوحهی جنگ داخلی آمریکا است. این فیلم بر اساس کتاب زندگینامهای «تیم رقیبها: نبوغ سیاسی آبراهام لینکلن» اثر دوریس کیرنز گودوین که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد، ساخته شده است. در این فیلم بازیگران سرشناس دیگری همچون سالی فیلد، جوزف گوردون-لویت، دیوید استراترن، جیمز اسپادر و تامی لی جونز به ایفای نقش پرداختهاند. «لینکلن» که مورد علاقهی منتقدان قرار گرفت، در مجموع ۱۲ نامزدی اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر مرد برای دی-لوییس را به خود اختصاص داد که در نهایت موفق به کسب جایزهی بهترین بازیگر مرد شد.
ایده ساخت فیلمی با تمرکز بر زندگی یکی از چهرههای کلیدی تاریخ آمریکا در حساسترین دوران حیاتش، قطعا برای اسپیلبرگ در ابتدای کار دلهرهآور بوده است. خوشبختانه، کارگردان مشهور به همراه دی-لوییس و سایر عوامل فیلم «لینکلن» موفق شدند اثری خلق کنند که هم باشکوه و بلندپروازانه است و هم شخصی و صمیمی. این فیلمی عمیق و سرشار از جزئیات و ظرایف است که درخشش آن حاصل تفکر و تعهد فراوانی است که صرف ساختش شده است. دنیل دی-لوییس، بازیگر متد، بار دیگر ثابت میکند که چرا او را به طور کلی به عنوان بهترین بازیگر نسل خود میشناسند، اما بازی او در «لینکلن» در سطحی فراتر قرار دارد. او به طور کامل در نقش لینکلن فرو میرود و هیچ ردی از شخصیت خودش باقی نمیگذارد. تماشای این اجرا فوقالعاده است و در نهایت، چیزی است که فیلم را به شاهکاری تمامعیار تبدیل میکند. علاوه بر این، بازیهای درخشان بازیگران مکمل مانند فیلد و لی جونز، فیلمبرداری خیرهکننده و فیلمنامهای غنی، «لینکلن» را به یکی از بهترین فیلمهای زندگینامهای تاریخی قرن بیست و یکم تبدیل کرده است.
۴-Oppenheimer (2023)
«اوپنهایمر»، یکی از جدیدترین فیلمهای زندگینامهای که نامزد دریافت جایزهی اسکار شد، در زمان اکران تابستان ۲۰۲۳ به موفقیت عظیمی در بین تماشاگران و منتقدان دست یافت. این فیلم به نویسندگی و کارگردانی کریستوفر نولان و بر اساس کتاب زندگینامهی «پرومته آمریکایی» اثر کای برد (منتشر شده در ۲۰۰۵) ساخته شده است. داستان فیلم حول محور زندگی و حرفهی جی. رابرت اوپنهایمر (با بازی کیلین مورفی)، پدر بمب اتم، و نقش او در پروژهی منهتن و ساخت سلاحهای هستهای میچرخد. روایت فیلم غیرخطی است و بین دورههای مختلف زندگی اوپنهایمر از جمله دوران دانشجویی، رابطهاش با همسرش کاترین و معشوقهاش ژان تاتللاک و جلسهی استماع امنیتیای که در آن وفاداری فیزیکدان به کشورش زیر سؤال رفته است، در رفت و آمد است. در این فیلم بازیگران سرشناسی همچون رابرت داونی جونیور، مت دیمون، امیلی بلانت، فلورنس پیو و کنت براناgh به ایفای نقش پرداختهاند. «اوپنهایمر» که تا حدودی به لطف شهرت و علاقهی عموم به این شخصیت با لقب «باربنهایمر» شناخته میشد، در گیشهی جهانی بیش از ۹۵۰ میلیون دلار فروخت و در مجموع ۱۳ نامزدی اسکار را به خود اختصاص داد.
«اوپنهایمر» از نظر داستان، ابعاد، مدت زمان و تیم بازیگری، فیلمی حماسی به شمار میرود. کریستوفر نولان با خلاصه کردن روایت در بخشهای کلیدی، موفق میشود تقریبا کل حرفهی یک مرد را در این فیلم روایت کند و با وجود سه ساعت بودن، هرگز احساس خستگی و کسالت به مخاطب القا نمیکند. این فیلم با فیلمبرداری خیرهکنندهی هویت فان هویتما، موسیقی متن دلنشین لودویگ گورانسون و کارگردانی تاثیرگذار خود نولان، شاهکاری تمامعیار در عرصهی سینماست. بازی کیلیان مورفی در نقش اوپنهایمر که بهترین نقشآفرینی دوران حرفهای او به شمار میرود و به خوبی احساس گناه و سردرگمی شخصیت را منتقل میکند، به همراه بازیهای درخشان مکمل از بازیگرانی مانند رابرت داونی جونیور و امیلی بلانت، «اوپنهایمر» را به یک درام زندگینامهای تاثیرگذار و انقلابی تبدیل کرده است که تمام افتخارات کسب شده تاکنون را به حق به خود اختصاص داده است.
۳-Lawrence of Arabia (1962)
دیگر به ندرت فیلمهایی شبیه به «لورنس عربستان» ساخته میشود. این حماسهی محصول سال ۱۹۶۲، داستان واقعی T.E. لورنس (با بازی پیتر اوتول)، افسر یاغی ارتش بریتانیا را روایت میکند که به خاطر روحیهی سرکشش به استانهای عثمانی در زمان جنگ جهانی اول فرستاده میشود. لورنس به مرور زمان، اعتماد و حمایت بسیاری از قبایل عرب درگیر در جنگ را جلب میکند و با موفقیت آنها را در درگیری با ترکها رهبری میکند. این فیلم که بر اساس اتوبیوگرافی لورنس با عنوان «هفت ستون حکمت» ساخته شده، به کارگردانی دیوید لین و با بازی بازیگران مشهور دیگری همچون الک گینس، آنتونی کویین و عمر شریف در نقشهای مکمل است. «لورنس عربستان» در نهایت برای ۱۰ جایزهی اسکار نامزد شد که موفق به کسب هفت جایزه از آنها گردید.
با نزدیک به چهار ساعت زمان و فیلمبرداری در لوکیشنهای بیابانی با فرمت ۷۰ میلیمتری سوپر پانوراما، «لورنس عربستان» در هر جنبهای حماسی به شمار میرود. با وجود زمان طولانی و صحنههای عظیم و پرخرج، داستان فیلم به طرز شگفتآوری متمرکز و ساده است و اساسا به سفر درونی و تأملبرانگیز یک مرد خلاصه میشود. این بدان معنا نیست که فیلم هیجانانگیز نیست، بلکه قطعا جذاب است؛ اما در عین حال فیلم موفق میشود صحنههای اکشن و فضای دراماتیک خود را با تأملات پیچیده در مورد جنگ و وفاداری ترکیب کند. همچنین فیلم از بازیگران فوقالعادهای بهره میبرد که همگی اجرایی متعهدانه و درخشان ارائه میدهند، به خصوص اوتول و گینس که تأثیری ماندگار بر جای میگذارند. تمام این موارد را با چشماندازهای خیرهکننده، موسیقی متن مهیج و داستانی پر از ماجراجویی ترکیب کنید، به یک فیلم زندگینامهای تاریخی پیشگامانه میرسید که حتی پس از گذشت سالهای طولانی، همچنان تماشایی و ارزشمند باقی مانده است.
۲-Amadeus (1984)
اقتباسی از نمایشنامهی «آmadeus» نوشتهی پیتر شفر با همین نام، رویکردی منحصر به فرد در فرمول سنتی فیلمهای زندگینامهای ارائه میدهد. داستان فیلم که در اواخر قرن هجدهم میگذرد، حول محور زندگی و آثار آهنگساز مشهور اتریشی، ولفگانگ آمادئوس موتسارت (با بازی تام הולس) جریان دارد. نکتهی جالب فیلم این است که کل داستان روایتِ آنتونیو سالیِری (با بازی اف. موری آبراهام)، آهنگساز دیگری است که از بتانگاری موتسارت به حسادت عمیق نسبت به او میرسد. بنابراین، فیلم بیشتر تصویری داستانیشده از زندگی موتسارت است که با سوگیری راوی غیرقابل اعتمادش شکل میگیرد. «آmadeus» در فصل جوایز سینمایی با اقبال گستردهای روبرو شد و در نهایت موفق به کسب هشت جایزهی اسکار گردید.
فیلمهای زندگینامهای معمولا فرمولی، قابل پیشبینی و در کل کمی یکنواخت هستند. اما «آmadeus» اینطور نیست. شاهکار میلوش فورمن در سال ۱۹۸۴ هر چیزی هست به جز قابل پیشبینی، و رویکردی جسورانه و خلاقانه به ژانر فیلمهای زندگینامهای تاریخی ارائه میدهد. فیلمی باهوش و دلنشین که هم طنز و شوخطبعی دارد و هم از احساسات عاری نیست. تماشای آن بسیار لذتبخش است، همهچیز از بازیگران تا موسیقی، طراحی صحنه و فیلمنامه در کنار هم قرار گرفتهاند تا اثری سینمایی هوشمندانه و کاملاً مسحورکننده خلق کنند. آبراهام و هولس هر دو در نقشهای خود عالی هستند و به زیبایی یکدیگر را تکمیل میکنند. در همین حال، سایمون کالو، الیزابت بریج و روی دوترایس گروه بازیگران مکمل قوی را تشکیل میدهند. تعداد کمی از فیلمهای زندگینامهای به خوبی «آmadeus» هستند، و تعداد حتی کمتری به اندازهی آن تحریکآمیز و سرشار از ایدههای جالب هستند.
۱-Schindler’s List (1993)
فهرست شیندلر (Schindler’s List) نه تنها به طور گسترده به عنوان یکی از بهترین فیلم های تاریخ شناخته می شود، بلکه تمام عناصر لازم برای یک فیلم زندگینامه ای کامل را نیز داراست. این فیلم که بر اساس رمان «کشتی نوحِ شیندلر» (۱۹۸۲) ساخته شده، داستان نجات یهودیان پناهنده توسط اسکار شیندلر از هولوکاست در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم را روایت می کند. لیام نیسن در نقش شیندلر بازی می کند، نقشی که نامزدی اسکار بهترین بازیگر مرد را برای او به ارمغان آورد. در همین حال، رالف فینس، بن کینگزلی، کارولین گودال و ام بث دیویدتز بازیگران مکمل فیلم هستند. «فهرست شیندلر» در مجموع هفت جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی برای استیون اسپیلبرگ را از آن خود کرد.
فهرست شیندلر فیلمی فوق العاده قدرتمند است که مدت ها پس از تماشا در ذهن شما باقی می ماند. این فیلم، همانند «۱۲ سال بردگی»، موضوع خود را شیرین و لطیف جلوه نمی دهد و در عوض، تصویری صادقانه و بی نقص از وحشت های هولوکاست ارائه می دهد. نیسون در نقش اصلی به معنای واقعی کلمه نفس گیر است، اما او همچنین از بازی های درخشان کینگزلی و فینس پشتیبانی می شود، به خصوص بازی فینس که عملکردی واقعا تکان دهنده ارائه می دهد. علاوه بر این، اسپیلبرگ با این فیلم به مخاطبان یادآوری می کند که چرا او یکی از بهترین و تحسینشدهترین داستانسرایان کره زمین است و شاهکاری را ارائه میدهد که به همان اندازه جذاب، تلخ و سوزناک است. با وجود گذشت بیش از ۳۰ سال، این فیلم هنوز بازبینی می شود و همچنان مورد احترام فراوان قرار دارد. «فهرست شیندلر»، تاریک، وحشتناک، سنگین، زیبا و لطیف، بی شک بهترین فیلم زندگینامه ای نامزد اسکار در تمام دوران است.