۱۰ مورد از بهترین اقتباس‌های سینمایی از بازی‌های ویدیویی

با افزایش محبوبیت بازی های ویدیویی در سراسر جهان و پیشرفت تکنولوژی که امکان روایت داستان های جذاب تر و غوطه ور کننده تری را فراهم کرد، انتظار می رفت که شاهد اقتباس هایی از این بازی ها بر پرده سینما باشیم. با این حال، این مسیر با فیلم بسیار ضعیف Super Mario Bros. در سال ۱۹۹۳ به طور اشتباهی آغاز شد. این فیلم چنان ناامید کننده بود که شرکت نینتندو را برای سال ها از ساخت فیلم بر اساس بازی های خود منصرف کرد. برای مدت طولانی، این ژانر با اقتباس های وحشتناکی مانند Doom، Assassin’s Creed، Prince of Persia و Warcraft نفرین شده به نظر می رسید و همه آنها نه تنها طرفداران بازی ها را ناامید کردند، بلکه نتوانستند نظر منتقدان یا مخاطبان عام را جلب کنند.اما اخیراً شاهد تحول بزرگی بوده ایم. این تغییر با «پوکمون: کارآگاه پیکاچو» آغاز شد و پس از آن با «سونیک خارپشت» و «فیلم برادران سوپر ماریو» ادامه یافت. اگرچه فیلم های بازی های ویدیویی به رقیب جدی آثار ابرقهرمانی که غول های گیشه هستند تبدیل نشده اند، اما به کالای داغ جدیدی تبدیل شده اند. «پنج شب در کنار فردی» به یکی از بزرگترین فیلم های سال ۲۰۲۳ تبدیل شد و ساخت دنباله آن نیز در حال حاضر در حال توسعه است. علاوه بر این، «سونیک خارپشت ۳» و «سرزمین های مرزی» قرار است در سال ۲۰۲۴ اکران شوند و به تازگی اعلام شد که «افسانه زلدا» سرانجام قرار است اقتباسی برای پرده سینما داشته باشد. با وجود همه این ها، بهترین فیلم های بازی های ویدیویی کدام ها هستند؟ در ادامه به ده فیلم برتر این زیرژانر خواهیم پرداخت.

۱۰-Resident Evil (2002)

بر اساس صفحه ردیت جیمز کامرون، رزیدنت ایول فیلم “لذت گناه آلود” او محسوب می شود. اهمیت این اثر این است که توانست شش فیلم لایو اکشن با اقتباس از یک بازی ویدیویی تولید کند. این مجموعه تقریباً دو دهه را در بر گرفت، اولین فیلم در سال ۲۰۰۲ و آخرین فیلم در سال ۲۰۱۶ منتشر شد (به استثنای فیلم بازسازی با عنوان “خوش آمدید به راکون سیتی” که در سال ۲۰۲۱ اکران شد). رزیدنت ایول با الهام گرفتن از بازی های محبوب سبک ترسناک بقا، ایده هایی را از دو بازی اول آن سری قرض گرفته است. این داستان پس از شیوع گسترده ویروسی که انسان ها را به زامبی تبدیل می کند، ما را با آلیس، شخصیت اصلی فیلم، و گروهی از کماندوی های شرکت آمبرلا همراه می کند که برای مهار شیوع ویروس همکاری می کنند.فیلم Resident Evil توسط پل دبلیو. اس. اندرسون کارگردانی شده است که پیش از این روی «مورتال کمبت» (اقتباس دیگری از یک بازی ویدیویی) کار کرده بود و بعدها فیلم‌های بیشتری از این مجموعه را کارگردانی کرد. از آنجایی که ژانر زامبی بین تماشاگران محبوبیت زیادی دارد، Resident Evil با فضای خفقان‌آور و اکشن نفس‌گیرش توانست ارتباط خوبی با مخاطبان برقرار کند. هرچند شاید کاملاً به بازی‌ها وفادار نبود، اما یکی از نمونه‌های اولیه از چگونگی موفقیت یک فیلم اقتباسی از بازی‌های ویدیویی به شمار می‌رفت.

۹-Tomb Raider (2018)

اگرچه فیلم‌های اصلی «لارا کرافت» با بازی آنجلینا جولی فیلم‌های تعیین‌کننده‌ای برای کارنامه او و نمونه‌ای از فیلم‌سازی اکشن اوایل دهه ۲۰۰۰ محسوب می‌شدند، بازسازی سال ۲۰۱۸ این فرنچایز را به عصر مدرن وارد کرد. «Tomb Raider» با کارگردانی «روار اوتهوگ» و بازی «آلیسیا ویکاندر» در نقش نمادین «لارا کرافت» ساخته شده است. او به عنوان یک ماجراجوی جوان، همیشه آرزو داشته بیش از سایه‌ای از ناپدید شدن پدرش باشد. هنگامی که کرافت در اولین ماجراجویی مرگبار خود به دنبال کشف اسرار پنهان مرتبط با گذشته پدرش برمی‌آید، تا حد فیزیکی و عاطفی تحت فشار قرار می‌گیرد. به زودی، او به یک مبارز سرسخت و بی‌باک تبدیل می‌شود و سرنوشت خود را به عنوان «Tomb Raider» می‌پذیرد.بر اساس بازی های اکشن-ماجراجویی محبوب ساخته شده توسط اسکوئر انیکس، این فیلم اقتباسی از ریبوت سال ۲۰۱۳ این سری است که به شرح داستان مبدأ لارا کرافت می پردازد. آلیسیا ویکاندر بازی فوق العاده ای را در نقش لارا کرافت ارائه می دهد که به طرز قابل توجهی از نسخه ارائه شده توسط جولی متمایز است. فیلم Tomb Raider تا حد زیادی به فرنچایز، مشابه با فیلم بتمن آغازین، هم از نظر روایت داستان مبدأ و هم در واقع گرایانه جلوه دادن عناصر خیال انگیزتر بازی ها، رسیدگی می کند. دنباله ای برای این فیلم در حال ساخت بود، اما با منقضی شدن حق امتیاز، اکنون فیلم جدیدی توسط Prime Video با داستانی مجزا و بدون حضور ویکاندر در حال توسعه است.

۸-Uncharted (2022)

Uncharted، مجموعه بازی‌های ویدیویی محبوبی است که سال‌ها است طرفداران برای اقتباس سینمایی آن سر و دست می‌شکستند. اولین باری که صحبت از ساخت فیلم شد به سال ۲۰۰۸ بازمی‌گردد و سرانجام پس از چهارده سال فیلم روی پرده‌های سینما رفت. اقتباس سینمایی با روایت یک داستان پیش‌درآمدی از بازی‌ها شروع می‌شود که ناتان دریک (با بازی تام هالند) را در نقش یک پیشخدمت در نیویورک سیتی نشان می‌دهد که توسط ویکتور سالیوان (با بازی مارک والبرگ)، یک شکارچی گنج، استخدام می‌شود. او معتقد است سرانجام سرنخی برای کشف گنجینه گمشده فردیناند ماژلان پیدا کرده است. با این حال، آنچه در ابتدا به عنوان سرقت یک گنج بزرگ آغاز می‌شود، به یک ماجراجویی جهانی تبدیل می‌شود، زیرا ویکتور و نیت باید با دو رقیب – یک میلیاردر فاسد به نام سانتیاگو مونکادا (با بازی آنتونیو باندراس) و جو برداک (با بازی تاتی گابریل)، یک رهبر مزدور قدرتمند – مسابقه دهند.فیلم Uncharted با موفقیت در گیشه توانست پس از دوران سخت همه‌گیری کووید-۱۹ نفس تازه‌ای به صنعت فیلم بدهد. اکران شدن این فیلم بلافاصله بعد از «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» باعث تثبیت جایگاه تام هالند به عنوان یکی از بزرگترین ستارگان حال حاضر سینما شد. این فیلم تمام عناصر محبوب فیلم‌های سرگرم‌کننده‌ی پاپ‌کورنی را در خود جای داده بود: معمّا، گنج‌یابی، اکشن و طنز. شاید برخی از طرفداران معتقد باشند که فیلم فاقد آن‌همه جذابیت بصری و احساسات عمیقی بود که بازی‌های Uncharted را منحصر به فرد می‌کرد. با این حال، ساخت دنباله‌ی فیلم هم‌اکنون در حال توسعه است.

۷–Final Fantasy VII: Advent Children (2005)

در سال ۲۰۰۵، یکی از محبوب‌ترین بازی‌های ویدیویی تمام دوران، فاینال فانتزی ۷، فیلمی ویدیویی دریافت کرد. کارگردانی فیلم را طراح شخصیت بازی، تتسویا نومورا، برعهده داشت که بیشتر به خاطر کارهایش در کینگدام هارتس و بازی‌های فاینال فانتزی شناخته می‌شود. داستان فیلم دو سال پس از رویدادهای بازی ویدیویی اتفاق می‌افتد و در واقع به عنوان دنباله‌ای مناسب برای بازی عمل می‌کند و ماجرای باورنکردنی سه تجلی‌ای را روایت می‌کند که سعی در احیای شخصیت شرور «سفیروث» دارند. زمانی که «کلود استرایف» به حقیقت پی می‌برد، برای محافظت از سیاره و مردمش در برابر «سفیروث» که اکنون قدرتمندتر شده است، وارد نبردی جدید می‌شود.فیلم «فاینال فانتزی ۷: بچه‌های ظهور» به عنوان یک دستاورد در زمینه‌ی انیمیشن رایانه‌ای مورد تحسین قرار گرفت و توانست به خوبی به دلایلی که بازی فاینال فانتزی ۷ را در میان هواداران محبوب ساخته بود، ادای احترام کند. از به تصویر کشیدن شهر میدگار و ساکنانش گرفته تا بزرگی و وضوح جنگ‌ها، تمام اعتبار جذابیت این فیلم به عهده‌ی استودیو ویژوال‌ورکس و اسکوئر انیکس می‌باشد. با وجود تمام ستایش‌ها، انتقاداتی نیز مبنی بر بیگانه‌سازی افرادی که بازی را تجربه نکرده بودند به فیلم وارد شد. «بچه‌های ظهور» جایزه‌ی ماریا را در جشنواره‌ی فیلم سیتخس دریافت کرد و عنوان «بهترین انیمه‌ی بلند» را در جوایز انیمه‌‌ی آمریکایی ۲۰۰۷ از آن خود کرد.

۶-Mortal Kombat (2021)

فیلم «مورتال کمبت» که هم به عنوان اقتباسی از بازی‌های ویدیویی و هم به عنوان یک بازآفرینی برای فیلم‌های قبلی عمل می‌کند، تا به امروز موفق‌ترین راه‌اندازی فیلم در شبکه HBO بوده است. این فیلم با الهام از بازی‌های مبارزه‌ای به همین نام، داستان مبارزی به نام کول یانگ را روایت می‌کند که از اصل و نسب خود بی‌خبر است. کول به شرکت در مبارزات زیرزمینی MMA و تحمل ضرب و شتم برای کسب درآمد عادت کرده است. با این حال، او از میراث واقعی خود و دلیل فرستادن سوب-زیرو، بهترین مبارز شانگ تسونگ، امپراتور دنیای بیرونی برای شکار او اطلاعی ندارد. کول پس از پنهان شدن در کنار سونیا، به زودی از قدرت خود پی می‌برد و برای ایستادن در کنار قهرمانان دیگر آموزش می‌بیند.فیلم «مورتال کمبت» اولین کارگردانی بلند سیمون مک‌کوئید است و نقدهای متفاوتی از منتقدان دریافت کرد. مک‌کوئید برای یادآوری جذابیت اصلی مجموعه بازی‌های ویدیویی، در فیلم صحنه‌های هیجان‌انگیز هنرهای رزمی و خونریزی‌های واقعی را گنجانده است. لوئیس تان، در نقش کول یانگ، با بازی فوق‌العاده‌اش پلی می‌سازد بین هواداران قدیمی و تماشاگران جدید. فیلم در ارائه صحنه‌های مبارزه فوق‌العاده موفق عمل کرد و زمینه‌ساز ساخت دنباله شد. فیلمبرداری «مورتال کمبت ۲» اخیراً به پایان رسیده است.

۵-Rampage (2018)

فیلم Rampage بر اساس بازی ویدیویی به همین نام ساخته شده است که برای اولین بار در سال ۱۹۸۶ منتشر شد. فرض اصلی بازی ساده است: در نقش یک گوریل، مارمولک یا گرگ غول پیکر ساختمان ها را خراب کنید. از نظر داستانی چیز زیادی در بازی وجود ندارد زیرا صرفاً تقلیدی از فیلم های هیولایی ژاپنی (کایجو) بوده است. بنابراین، فیلم به درستی تصمیم گرفته است که Rampage را به یک فیلم کایجو تبدیل کند.خلاصه داستان فیلم ساده است: دیویس اوکویه (دواین جانسون)، یک متخصص نخستی شناسی، دارای یک گوریل غربی آلبینو به نام جورج است که در نتیجه یک آزمایش ناقص برای توقف دو جانور جهش یافته دیگر از نابودی شیکاگو، به یک موجود خشمگین با اندازه عظیم تبدیل می شود و همچنان جثه اش بزرگتر و بزرگتر می شود.فیلم Rampage مانند یک فیلم علمی‌تخیلی پربودجه‌ی B است که با تکیه بر مراکز آزمایش‌های دولتی بهانه‌ای برای مبارزه‌ی حیوانات غول‌پیکر ارائه می‌کند. حضور ستاره‌ای مثل دواین جانسون، حال و هوای فیلم را به بلاک‌باسترهای علمی‌تخیلی اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰ نزدیک می‌کند. شاید فیلمنامه‌ی Rampage نقدهای درخشانی دریافت نکرده باشد، اما مطمئناً برای سکانس‌های اکشن پرقدرتش مورد تحسین قرار گرفت؛ که هدف اصلی فیلم هم همین بوده است. این فیلم با فروش جهانی ۴۲۸ میلیون دلاری، موفقیت خوبی در گیشه نیز کسب کرد. Rampage بهترین نمونه‌ی اقتباس یک بازی ویدیویی به فیلم است که با به تصویر کشیدن احساسات ناشی از بازی و یافتن ژانر سینمایی مناسب برای مفهوم بازی، توانسته به بهترین شکل ممکن خود را نشان دهد.

۴-Sonic the Hedgehog (2020)

سونیک خارپشت، فیلمی که در سال ۲۰۲۰ با بازی جیمز مارسدن و جیم کری اکران شد، داستان سونیک، خارپشت آبی با سرعت فراصوت را روایت می‌کند که بیش از یک دهه پیش به زمین فرستاده شده است. سونیک که حالا یک نوجوان است، در شهری کوچک در ایالت مونتانا تلاش می‌کند تا خود را با پیچیدگی‌های زمین وفق دهد. کلانتر شهر، تام واچوفسکی، کسی که سونیک او را الگوی خودش می‌داند، تا حدودی به او کمک می‌کند تا احساس تنهایی کمتری کند. اما زمانی که دانشمندی دیوانه به نام دکتر رباتنیک رد سونیک را پیدا می‌کند تا از او به عنوان سلاح استفاده کند، تام و مردم شهر برای نجات سونیک متحد می‌شوند.این فیلم، بعد از انتشار اولین تریلر آن که در آن ظاهر سونیک بسیار واقع‌گرایانه و دور از طراحی اصلی‌اش بود، شروع خوبی نداشت. مخالفت شدید طرفداران، انیماتورها را مجبور کرد تا طراحی سونیک را به ظاهر او در بازی‌های ویدیویی نزدیک‌تر کنند که در نهایت منجر به تأخیر در اکران فیلم شد.در سال ۲۰۲۰، فیلم «سونیک خارپشت» به یکی از پرفروش‌ترین اقتباس‌های سینمایی بازی‌های ویدیویی در آمریکای شمالی تبدیل شد (با توجه به اینکه این فیلم از آخرین آثاری بود که پیش از تعطیلی سینماها به دلیل همه‌گیری کووید-۱۹ به نمایش درآمد). این فیلم ماجراجویی پر از شادی و هیجان یک خارپشت فوق‌العاده پرسرعت، با نقدهای مثبت منتقدان و مخاطبان مواجه شد. موفقیت غیرمنتظره‌ی این فیلم باعث شد دنباله‌ای برای آن در سال ۲۰۲۲ ساخته شود. این دنباله به خاطر حفظ همان طنز احمقانه و اکشن فیلم اول در عین گسترش دادن داستان با حضور شخصیت‌های بیشتر از بازی‌های ویدیویی، مورد تحسین قرار گرفت. فیلم سوم این مجموعه برای اکران در دسامبر ۲۰۲۴ برنامه‌ریزی شده است که در آن شاهد حضور شخصیت «شدو خارپشت» خواهیم بود.

۳-Detective Pikachu (2019)

بر اساس مجموعه جهانی «پوکمون»، فیلم «کارآگاه پیکاچو» در سال ۲۰۱۹ منتشر شد. با الهام آزادانه از داستان بازی ویدیویی با همین عنوان (کارآگاه پیکاچو)، فیلم بر محوریت تیم گودمن با بازی جاستیس اسمیت، پسر جوانی است که برای جستجوی پدر گمشده‌اش به شهر رایم سفر می‌کند. در آنجا، او با پیکاچویی بامزه با صدای رایان رینولدز برخورد می‌کند. برخلاف پیکاچویی که پیش از این دیده‌اید، این یکی کارآگاهی است شوخ‌طبع و باهوش که حتی برای خودش هم معمایی است! تیم و پیکاچو با دنبال کردن سرنخ‌ها، یک توطئه بزرگ‌تر را کشف می‌کنند که می‌تواند کل دنیای پوکمون را نابود کند.با خلق دنیای فوق‌العاده‌ای سرشار از جزییات دقیق و با به کارگیری استادانه‌ی انیمیشن، راب لترمن کارگردان، دوره‌ی جدیدی در اقتباس‌های سینمایی از بازی‌های ویدیویی را آغاز کرد. فضای پر زرق و برق و رنگارنگ فیلم، یک فرنچایز محبوب را به شکلی به یاد ماندنی به جان بخشید. از دیگر نکات قابل تحسین فیلم، هماهنگی عالی بین اسمیت و رینولدز است که منجر به خلق فضایی سرگرم‌کننده و مفرح شده است. با وجود ساخت چندین فیلم بلند پوکیمون در طول سال‌های گذشته، این اولین اقتباس لایو اکشن و اولین فیلم توسعه‌یافته در خارج از ژاپن بود. «کارآگاه پیکاچو» که به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های اقتباسی از بازی‌های ویدیویی شناخته می‌شود، عملکرد خوبی در گیشه داشت و با وجود اظهار نظر اخیر ناامید کننده‌ی اسمیت، بسیاری امیدوار به ساخت دنباله‌ی آن هستند.

۲-The Super Mario Bros. Movie (2023)

با اینکه حقیقتاً فیلم «برادران سوپر ماریو» داستانی فراتر از مبارزه‌ی لوله‌کش‌های انیمیشن با Bowser ندارد، اما نحوه‌ی پرداخت این داستان قابل ستایش است. در فیلم، دو برادر لوله‌کش، ماریو و لوییجی، در حال تعمیر یک لوله اصلی آب هستند که ناگهان به دنیایی دیگر منتقل می‌شوند و از هم جدا می‌شوند. ماریو در سرزمین قارچ و لوییجی در سرزمین تاریک زندانی می‌شود. ماریو باید با عبور از خطرات، حل معماها، دویدن، پریدن و مبارزه کردن، نقشه‌های شیطانی Bowser را خنثی کند و لوییجی و پرنسس پیچ را نجات دهد.
با اعلام اینکه کریس پرت صداپیشگی ماریو را بر عهده خواهد گرفت، خبرها با واکنش های منفی گسترده ای همراه شد. اما این اقتباس انیمیشن پر جنب و جوش به طرز شگفت انگیزی به تفریحی سرگرم کننده تبدیل شد. کارگردانان آرون هوروات و مایکل جِلِنیک به وضوح وظیفه خود را درک کردند – ساخت یک فیلم کودکانه که بزرگسالان را نیز خوشحال کند. ماریو به دلیل داستان های ماجراجویانه، قابل دسترس، سرگرم کننده و کمدی جذابش، یک فرنچایز محبوب است و حضور ستارگانی مانند پرات، آنا تیلور-جوی و جک بلک در آن، احترام بیشتری به بازی ویدیویی قائل شد. این فیلم با فروش ۱.۳ میلیارد دلار در سراسر جهان، پس از «باربی»، به دومین فیلم پرفروش سال ۲۰۲۳ تبدیل شد.

۱-Werewolves Within (2021)

بهترین فیلم بازی ویدیویی بر اساس عناوین نمادینی مثل «برادرای سوپر ماریو» یا «سونیک خارپشت» ساخته نشده و به سری بازی‌های بزرگ با بودجه هنگفت یا حتی محصولات استودیوهای مشهور هم تعلق ندارد. خیر، بهترین فیلم بازی ویدیویی «گرگ‌نمای درون» است، یک بازی شناخته نشده از یوبیسافت و فیلمی توزیع‌شده توسط IFC Films، استودیویی که انتظار ساخت فیلم بازی ویدیویی از آن نمی‌رفت. «گرگ‌نمای درون» داستان گروهی از مردم در یک شهر کوچک در ایالت ورمونت را روایت می‌کند که طی یک طوفان برفی گرفتار شده و به هویت گرگ‌نمای مخفی در میان خودشان مشکوک می‌شوند.
گرگ‌نمای درون (Werewolves Within) یک کمدی ترسناک است که گروه بازیگری فوق‌العاده‌ای دارد، از جمله سم ریچاردسون، میلانا وینتراب، جرج بیسیل، سارا برنز، مایکل چرنوس، کاترین کورتین، هاروی گیین، شاین جکسون و میکائلا واتکینز. این افراد جزو بهترین استعدادهای کمدی حال حاضر هستند، اما به علاوه، فیلم واقعاً ترسناک است و فضاسازی شگفت‌انگیزی دارد. این فیلم هم یک اقتباس عالی از بازی ویدیویی و هم یک فیلم ترسناک محکم است که گزینه ای عالی برای تماشای هالووین یا حتی یک فیلم تابستانی به شمار می‌رود، زیرا برف با گرمای خورشید (احتمالاً به همین دلیل در تابستان برای اکران در سینماها منتشر شد) تضاد جالبی ایجاد می‌کند. گرگ‌نمای درون به دلیل انتشار توسط یک استودیوی کوچک و هم‌زمان شدن با روزهای اول بازگشایی سینماها پس از همه‌گیری کووید ۱۹، از رادار بسیاری از مردم دور ماند. با این حال، فیلمی نیست که بتوان به راحتی از آن چشم‌پوشی کرد و تماشای آن به‌عنوان بهترین فیلم بازی ویدیویی، کاملاً ارزش دارد.