• کارگردان: کریستوفر نولان
  • بازیگران: تام هاردی، مارک رایلنس و سیلیان مورفی
  • محصول: ۲۰۱۷، آمریکا، انگلستان، فرانسه و هلند
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۲٪

بلافاصله پس از اکران فیلم «دانکرک»، جو همیشگی حول فیلم‌های کریستوفر نولان شروع شد. عده‌ای فیلم را شاهکاری بی مانند می‌دانستند و عده‌ای دیگر به تمامی فیلم را رد می‌کردند. اما اگر جانب انصاف را رعایت کنیم و از این فضای مسموم دور شویم، «دانکرک» را می‌توان بهترین فیلم کریستوفر نولان در دهه‌ی گذشته یا حتی بهترین اثرش به حساب آورد. حتی بالاتر از «تلقین» (inception) و «میان ستاره‌ای» (interstellar) یا «ممنتو» (memento).

روایت تو در توی فیلم و بازی با عنصر زمان شاید در نگاه اول برای مخاطب گیج کننده به نظر برسد اما نولان با وسواسی بی‌نظیر همه چیز را جوری کنار هم قرار داده که مو لای درزش نمی‌رود. ضمن آن که در این فیلم جنبه‌های احساسی و انسان ‌دوستانه‌ی فیلم به اندازه است و مانند فیلم «میان‌ ستاره‌ای» باعث افت داستان نمی‌شود.

تبحر کریستوفر نولان در داستانگویی، باعث می‌شود که با اثری فراتر از توقع روبه رو شویم؛ امروزه بسیاری از آثار سینمایی تکرار مکرر فیلم‌ها و داستان‌های قبلی هستند. انگار فیلم‌های سینمایی مدام تکثیر می‌شوند و ما هم بدون هیچ حق انتخابی باید همان داستان‌های همیشگی را به همان شیوه‌های روایتگری همیشگی تماشا کنیم؛ خبری از خلاقیت نیست و فیلم‌های خیلی کمی طرحی نو با خود به ارمغان می‌آورند. در چنین دنیایی حضور شخصی مانند کریستوفر نولان غنیمت بزرگی برای علاقه مندان به سینما است؛ چرا که هر فیلمش اثری تازه در سینما است که نو و تازه به نظر می‌رسد و همین هم دستاورد کمی نیست.

این موضوع زمانی جذاب می‌شود که به داستان فیلم «دانکرک» توجه می‌کنیم؛ داستان فیلم همان داستان آشنای جانفشانی در میدان نبرد برای شکست دادن دشمن است. فیلم‌ساز هم قرار نیست این جانفشانی را تقدیس کند و اثری ضدجنگ ساخته است. اما هیچ چیز این داستان شباهتی با آثار جنگی ماقبل خود ندارد. نه شیوه‌ی روایتگری و نه البته شیوه‌ی شخصیت‌ پردازی؛ نگاه کنید به شخصیت پردازی خلبان داستان با بازی تام هاردی؛ آیا برای وی مابه‌ازایی در تاریخ سینمای جنگی سراغ دارید؟

نبرد دانکرک نبردی سرنوشت‌ساز در جریان جنگ دوم جهانی بود. نقطه عطفی که ارتش شکست‌خورده‌ی بریتانیا را به ارتش فاتح تبدیل کرد. چنین داستانی طبعا با امید همراه است. پس نولان با اتخاذ سه روایت در سه بازه‌ی زمانی مختلف، روند شکل‌گیری این امید را به تصویر می‌کشد. امیدی که از فداکاری سربازان و مردم بریتانیا به طور همزمان تغذیه می‌کند.

بازی تام هاردی در نقش خلبانی که به تنهایی فضای هوایی اطراف بندر دانکرک را ایمن می‌کند بی‌نظیر است؛ به ویژه اگر توجه کنیم که او در تمام مدت در کابین خلبان است و ماسکی بر چهره دارد و فقط می‌تواند با چشمانش بازی کند. کارگردانی نولان در اوج است و مارک رایلنس در نقش پیرمردی سرد و گرم چشیده، خوش می‌نشیند.

کوئنتین تارانتینو فیلم «دانکرک» را بهترین اثر دهه‌ی دوم قرن بیست و یکم در جهان سینما می‌داند. او دلایل خودش را قبلا توضیح داده که نشان از نگاه منحصر به فرد وی دارد. وقتی شخصی مانند او چنین نظری دارد، نگارنده خود را محق نمی‌داند که چندان به مخالفت با آن برخیزد.

در سال ۲۰۱۷ اعضای آکادمی بار دیگر اسکار بهترین فیلم خود را به اثری فراموش شدنی دادند؛ فیلم «شکل آب» (the shape of water) اثر گیرمو دل‌تورو که در عرض همین چند سال هم فراموش شده اما با گذر زمان به ارج و منزلت فیلم «دانکرک» افزوده شده است؛ ضمن این که باور دارم با خوابیدن گرد و خاک حول فیلم‌های کریستوفر نولان این یکی جایگاه رفیع خود را در تاریخ سینما پیدا خواهد کرد.

«سربازان انگلستان، فرانسه، بلژیک و کانادا در بندر دانکرک توسط نیروهای ملل متحد محاصره شده‌اند. آن‌ها هیچ راه فراری ندارند چرا که یک سمت آن‌ها دریا است و سمت دیگر نیروهای دشمن. در این میان قایق‌های مردم عادی از بنادر بریتانیا برای نجات سربازان اعزام می‌شوند …»