پیتر خرگوشه جزو کاراکترهای مهم دنیای ادبیات کودکان و نوجوانان آمریکا به شمار می‌رود. حالا که امروز با روز جهانی ادبیات کودکان و نوجوانان نیز گره خورده، بهتر است نگاهی به فیلم دوم اقتباس شده از پیتر خرگوشه داشته باشیم که دست کمی از فیلم نخست خود ندارد و داستان در آن حتی پخته‌تر هم شده است. با نقد ویجیاتو همراه باشید.

بئاتریکس پاتر از نویسندگان بزرگانی از جهان ادبیات کودکان به شمار می‌رود که کاراکترهای زیادی را در داستان‌های خود خلق کرد. داستان‌های او حول محور پیتر خرگوشه می‌گذرد و البته بیش از ۱۰۰ تن از دوستانش که همگی در یک مزرعه زندگی می‌کنند. کتابهای او به معنای واقعی برای کودکان هستند و پیام‌هایی در آنها نهفته که می‌تواند با تمامی بچه‌های دنیا ارتباط برقرار کند. البته آثار بئاتریکس پاتر در ایران چندان مورد استقبال قرار نگرفته ولی در ینگه دنیا طرفداران بی‌شماری دارد.

ساخته شده فیلم پیتر خرگوشه در سال ۲۰۱۸ یک اقتباس خوش ساخت از این نویسنده و مخلوقاتش بود. هرچند کاراکتر بئاتریکس پاتر اصلا مانند این شخصیت در دنیای واقعی به تصویر کشیده نشد (چه از نظر ظاهری و چه حتی اخلاقی!) ولی تفاوت بئاتریکس فیلم پیتر خرگوشه با کاراکتر واقعی او در زندگی ربط زیادی به هواداران نداشت! آنها کتاب‌های بئاتریکس را دوست داشتند و می‌خواستند پیتر و سایر دوستانش را ببینند، اتفاقی که خوشبختانه فیلمساز نیز به آن توجه داشت و سعی خود را کرد تا وزنه فیلم را بیشتر به سمت حیوانات داستان پیش ببرد تا شخصیت‌های انسانی.

این مهم در فیلم دوم هم مد نظر فیلمساز قرار گرفته و به جرات می‌توان گفت که حالا بهتر از پیش نیز به این نکته پرداخته شده است. خوشبختانه شخصیت‌های انسانی در فیلم دوم نقش بسیار بسیار کمرنگی دارند و تمرکز اصلی روی شخصیت‌های حیوانی پیش رفته است. کاراکترهای جدیدی روی کار آمدند و حالا پیتر بیشتر از آنکه یک کودک شر و شیطان مانند قسمت باشد، یک نوجوان در آستانه بلوغ است که مشکلات این سن و سال را دارد. او با بحران هویت روبرو شده و دقیقا نمی‌داند چه می‌خواهد و صرفا دنبال ساز مخالف زدن و تحول در زندگی خود است.

داستان فیلم تقریبا از همان پایان بندی قسمت اول آغاز می‌شود، جایی که بئا در نهایت با توماس ازدواج می‌کند و صلحی بین این مرد و حیوانات تپه سرسبز پیش می‌آید. آنها در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی می‌کنند. فیلم در نگاه اول ما را به سمتی می‌برد که انگار قرار است این زوج با آوردن یک فرزند، چالشی بزرگ برای حیوانات مخصوصا پیتر درست کنند. این سوژه تکراری و نخ نما شده اما صرفا علی الظاهر بوده و خوشبختانه فیلم در یک چرخش ناگهانی، از دست این سوژه فرار می‌کند. پیتر یکی از آشنایان پدر مرحومش را می‌بیند که با گروهی خلافکار در سطح شهر زندگی می‌کنند و می‌خواهد وارد «گنگ» آنها بشود تا زندگی‌اش دچار تغییر و تحول بشود.

فیلم حول محور کاراکتر پیتر می‌گردد و شخصیت‌های دیگر کاملا در نقش‌های فرعی حاضر شده‌اند و به هیچ یک نمی‌توان حتی شخصیت مکمل فیلمنامه لقب داد. پیتر و دورانی که در آن سپری می‌کند به اندازه کافی جذاب هستند و شخصیت خودبرتر بینی که دارد باعث شده تا برخی سکانس‌ها بسیار بامزه از آب در بیایند. دیگر شخصیت‌ها اما مانند پیام بازرگانی در طول داستان ظاهر شده و گاهی دیالوگ‌های بامزه‌ای به خود اختصاص می‌دهند اما همانطور که تاکید کردم تاج قصه روی سر پیتر سنگینی می‌کند.

با این حال نباید از برخی شخصیت‌ها که بسیار گذرا در داستان ظاهر می‌شوند نیز به سادگی رد شد. یکی از آنها کاراکتر روباه است که تفاوت بسیار فاحشی با نسخه کتاب خود دارد اما تغییراتی که در آن ایجاد شده کاری کرده که او به یکی از با نمک‌ترین شخصیت‌ها تبدیل شود به طوری که تماشاگر دلش می‌خواهد بیشتر او را در تصاویر ببیند. خروس این خانه هم دقیقا به همین عارضه مبتلا است و در صحنه‌های کوتاهی که حضور دارد فیلم را از آن خود می‌کند اما متاسفانه این سکانس‌ها بسیار کوتاه هستند. به نظر می‌رسد شخصیت‌های فرعی اینچنینی لایق عناوین کوتاهی را داشته باشند و آنطور که خود فیلم در پایان بندی خود دم می‌زند، هیچ بعید نیست که دنباله سازی‌ها از پیتر خرگوشه در راه باشد.

صداپیشگان نیز در جان دادن به این کاراکترها به بهترین نحو عمل کردند و در بین آنها نیز افراد مشهوری همچون مارگو رابی و خواننده «سیا» دیده می‌شوند که صدایشان کمتر در فیلم شنیده می‌شود.

یکی از مهمترین نکاتی که فیلم روی آن مانور می‌دهد و با آن به طور بی‌رحمانه شوخی می‌کند و سعی دارد که درباره‌اش به تماشاگران بزرگسال تلنگر بزند، کاری است که این روزها برخی استودیوهای فیلمسازی و بازیسازی با کاراکترهای مشهور تاریخ انجام می‌دهند و عصاره آنها را آنقدر می‌کشند که از خود واقعی‌شان کاملا دور می‌شوند. کمپانی‌های بزرگی مانند دیزنی هم به این مشکل آلوده شده‌اند و این روزها بسیاری از کاراکترهای مشهور با قدمتی چند ده ساله در آثار و کالبدهایی ظاهر می‌شوند که هیچ سنخیتی با گذشته‌شان ندارد. این خوردن کفگیر به ته دیگ و تمام شدن استعداد در برخی هنرمندان و روی آوردن به آثار گذشته و کوبیدن آنها! از مواردی است که فیلم Peter Rabbit 2 به درستی به آن اشاره کرده و در یک حرکت طنز، خودش هم به آن آلوده می‌شود. در واقع فیلم، ایراد بجایی که به صنعت سینما (و حتی می‌توان گفت بازی) را می‌گیرد به خودش هم می‌گیرد و بدون رو در بایستی نشان می‌دهد که برای محبوب شدن و ترند شدن در دنیای عجیب و امروزی ما، سازندگان مجبور هستند این بلاها را سر کاراکترها در بیاورند.

بگذارید کمی بهتر توضیح بدهم، در دل داستان فیلم ناشری که تصمیم می‌گیرد آثار پیتر خرگوشه را منتشر کند دائما از نویسنده می‌خواهد که اصالت پیتر و دوستانش را رها کند و آنها را وارد ماجراهای تازه و به روزتری کند. او می‌گوید پیتر و دوستانش باید به فضا بروند و یا درگیر یک قصه آدم ربایی با صحنه‌های اکشن تعقیب و گریز بشوند. اتفاقی که این روزها برای بسیاری از برندها رخ داده و ما کاراکترهایی قدیمی را می‌بینیم که برای احیا شدن در دنیای کودکان و نوجوانان امروزی مجبور هستند از اصالت خودشان دور شوند. بسیاری از قهرمانان کودکان و نوجوانان دنیای امروز شبیه به هم رفتار می‌کنند و یک داستان را دنبال می‌کنند؛ اگر داستان‌ها شامل اکشن کافی نباشند به درد نمی‌خورند و باید موضوعات علمی تخیلی نیز در آنها بگنجد. این سلیقه کودک امروزی است که توسط مارکت به آن خورانده شده و در آن آثار کلاسیکی مانند پیتر خرگوشه جایگاه خاصی ندارند.

در آخرین فیلم تام و جری دقیقا شاهد همین صحنه‌ها بودیم و در بسیاری از آثار دیگر نیز همین اتفاق افتاده است. فارغ از اینکه این مساله خوب است یا بد (این موضوع یک مطلب جداگانه می‌طلبد که واکاوی و موشکافی آن از حوصله این مقاله خارج است) اما همانطور که گفته شد خود فیلم Peter Rabbit 2 نیز خودش را دست می‌اندازد و مجبور می‌شود روی همین ترندهای روز سلایق امروزی حرکت کند تا دیده شود.

تبدیل شدن فیلمنامه به یک فیلمنامه مشابه با سریال‌های سرقتی امروزی مانند مانی هیست و یا دوازده یار اوشن اما طوری صورت گرفته که تا حد زیادی اصالت کاراکترها باقی بماند. در واقع فیلم سعی کرده وارد این فضای مدرن و جدید بشود اما از آنسو سعی کرده کمدی درونی آثار بئاتریکس پاتر را حفظ کند و پیام‌های اخلاقی که همواره در این داستان‌ها حضور دارند را نیز نگه دارد. می‌توانم بگویم با یک سری چشم پوشی‌ها، فیلم تقریبا در این ماموریت خود موفق شده و از آن سربلند بیرون می‌آید.

از منظر جلوه‌های ویژه فیلم یک سر و گردن از نسخه قبلی خود بهتر ظاهر شده و حالا شاهد سکانس‌هایی هستیم که سالها پیش ساخته شدن آنها با کمک فناوری‌های مرتبط با CGI غیرقابل باور به نظر می‌رسید. حرکت خرگوش‌ها و سایر حیوانات واقعا زیبا از آب در آمده و کار نبوغ آمیزی توسط تیم سازنده انجام شده است.

فیلم پیتر خرگوشه ۲ دنبال آبرومندی بر فیلم نخست است و هرچند کمی از اصالت خود دور شده اما همچنان برای مخاطبین دیروز (که خوانندگان این آثار بودند و حالا با فرزندانشان به دیدن اقتباس لایواکشن آن می‌روند) و امروز جذاب به نظر می‌رسد. پیتر خرگوشه ۲ یک کمدی سالم خانوادگی است که به یاد ماندنی و شاهکار نیست، اما قابل قبول به نظر می‌رسد. باید گفت پیتر اصلا در حد و اندازه استوارت لیتل و یا گارفیلد نیست اما شخصیت دوست داشتنی در کنار آنهاست و در غیابشان می‌تواند سرگرم کننده ظاهر شود.

منبع