همه مادران به دنبال راهی هستند تا از بدو تولد بچههایشان را سرگرم کنند، اما به جز بازی و سرگرمی آنها میخواهند استعدادهای کودک را هم پرورش دهند و ساعاتی خوش و شاد با نوزادشان داشته باشند. رابطه مادر و نوزاد بهترین رابطهای است که میتواند بین دو انسان برقرار شود و این بازیها کمک میکند مادر رابطه بهتری با نوزاد داشته باشد و او را بهتر بشناسد. در مقابل، نوزاد هم بهتر مادر را میشناسد و در کنار او احساس بهتری خواهد داشت.
صفرتا ۳ ماه: عروسکهای انگشتی و تقویت قدرت بینایی
در این مرحله نوزاد بیشتر وقت خود را در خواب میگذارند، اما ساعتهایی هم بیدار است و شما میتوانید از این ساعات بهترین استفاده را کنید. در این سن متوجه خواهید شد نوزاد شما میدان دید محدودی دارد و اجسام و اشیایی که از دایره دید او خارج باشند، نمیبیند. در عوض اگر وسیلهای را در فاصله ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتری او قرار دهید دیگر سراپا چشم میشود و آن را دنبال میکند. برای تقویت حس بینایی کودک میتوانید از عروسکهای انگشتی استفاده کنید. این عروسکها را یا از فروشگاه تهیه کنید یا خودتان درست کنید، حتی میتوانید با کمی خلاقیت و کشیدن چشم و ابرو روی سر انگشتانتان عروسکهای انگشتی زیبایی داشته باشید. نوزاد را در تختش به پشت بخوابانید و هر یک از عروسکها را روی انگشتان اشاره دستهای خود قرار دهید و بعد عروسکها را از لبه تخت بالا بیاورید و در میدان دید نوزاد قرار دهید و با شعر و آواز و صداهای کودکانه توجه او را جلب کنید. وقتی او عروسکها را دید آرامآرام حرف بزنید و هر یک از عروسکها خودشان را معرفی کنند.میتوانید با جملات ساده و تک کلمهای یک مکالمه بین عروسکها برقرار کنید. هر وقت احساس کردید نوزادتان دیگر توجه نمیکند نمایش جدیدی را آغاز کنید، یک رژه ساده یا دالی بازی با عروسکها دوباره نوزاد را به وجد میآورد. با این کار میتوانید حس بینایی نوزادتان را تقویت و او را به دنبال کردن اشیا و اجسام با چشم تشویق کنید.
۳ تا ۶ ماه: بازی نور و تقویت کنجکاوی نوزاد
از این زمان به بعد شما پاسخهای جالبی حین بازی از نوزادتان میبینید. او دیگر قادر است به خوبی با شما ارتباط برقرار کند و دربازیها نقشی داشته باشد. نوزادان ۳ تا ۶ ماهه با کنجکاوی تمام محیط اطراف خود را نگاه میکنند و به دنبال کشف چیزهای جدید هستند. برای تقویت این حس میتوانید با نور بازیهای جالبی ابداع کنید. اتاق را کمی تاریک کنید و مدام با کودک خود صحبت کنید تا از حضور شما مطمئن شود و بعد چراغ قوهای را روشن کنید و نور را روی دیوار یا اجسام بیندازید. با هیجان تمام به او بگویید: «نور رو ببین» و وقتی توجهش جلب شد آرامآرام نور را جابهجا کنید تا او نور چراغ را دنبال کند.
نور چراغ را روی اشیا مختلف تکان دهید و باز هم با هیجان هر یک از اشیا را معرفی کنید، مثلاً: «ببین اونجا یه صندلیه،»! «این رو ببین یه توپ اینجاست»! این کار هم قدرت تکلم و یادگیری کودک را افزایش میدهد و هم مفهوم روشنایی و تاریکی را به او میفهماند و کنجکاوی او برای دیدن اشیا بیشتر تحریک میشود. نوزادان این بازی را خیلی دوست دارند و اگر چراغ قوه را خاموش کنید اعتراض او برای ادامه بازی به خوبی بیانگر این موضوع است. بازی نور برای بچههای بزرگتر هم جذاب است، حتی وقتی نوزادتان به حرف افتاد میتوانید با قرار دادن نور روی اشیا مختلف، از او بخواهید تا اسم آنشی را بگوید. اگر احساس میکنید کودکتان از تاریکی میترسد در اتاق را باز بگذارید تا کمی نور اتاق را روشن کند.
۶ تا ۹ ماه: غلت بزن، غلت بزن
در این سن کودک شما برای غلتیدن و ۴ دست و پا راه رفتن تلاش میکند و اگر پاهایش قدرت کافی داشته باشند، بیشتر سعی میکند تا خودش را بالا بکشد و روی پاهایش بایستد، اما پیش از این کار باید غلتیدن را یاد بگیرد. این بازی به او مفهوم غلتیدن را میآموزد و میتواند با تقلید از این بازی به مرور بغلتد. برای این بازی به یک شیشه نوشابه، کمی نخود و لوبیا یا اسباب بازیهای رنگی نیاز دارید. با یک چاقو یک طرف شیشهها را ببرید و اسباب بازی های بزرگتر را درون شیشه قرار دهید. اگر اسباب بازیها کوچک هستند میتوانید از سر بطری آنها را به داخل هل بدهید و در بطری را محکم ببندید. محل برش را هم با چسب نواری دور تا دور محکم بپوشانید تا اسباب بازیها بیرون نریزند. حالا شما یک اسباببازی جدید چرخشی دارید. کودک را یک طرف بنشانید و خودتان طرف دیگر و بطریها را از یک سو به سوی دیگر غلت بدهید و کودک را هم تشویق کنید تا از شما تقلید کند. بعد از چند بار او این بازی را یاد میگیرد. حتی میتوانید دو تا از این اسباب بازیها درست کنید و کنار کودکتان قرار بگیرید و با هم مسابقه دهید. با دیدن غلت خوردن بطری و اسباب بازیهای درون آن و سر و صدای ایجاد شده از این بازی او هم به زودی تشویق میشود تا بغلتد، به همین سادگی.
۹ تا ۱۲ ماه: توی جعبه یا بیرونش؟
نوزاد ۹ تا ۱۲ ماهه شما حالا آنقدر بزرگ شده که خیلی چیزها را بفهمد، حالا دیگر به مکان های مختلف سرک میکشد و زمان مناسبی است که یک سری مفاهیم را با بازی به او بیاموزید. یک کارتن مقوایی بزرگ برای آموختن مفهوم «داخل» و «خارج» به شما بسیار کمک میکند. در ضمن یک مخفیگاه کوچک برای کوچولویتان هم هست که میتواند در آن مدت زیادی سرگرم شود. یک کارتن بزرگ پیدا کنید کفش را با پتو گرم و نرم کنید و بعد کودکتان را با مقداری اسباب بازی درون کارتن بگذارید. مدتی به او فرصت دهید تا در این محیط بازی کند و لذت ببرد. حتی میتوانید روی بدنه کارتن پنجرههای بزرگ ببرید و از آنجا با هم دالی بازی کنید. بعدازاینکه کودک به محیط اختصاصی خود عادت کرد، اسباب بازیها را یکی یکی بیرون بیاورید و مثلا بگویید: «توپ بیرون،» «کتاب بیرون…،» و بعد به ترتیب دوباره آنها را داخل کارتن بگذارید. به این ترتیب کودک شما هم مفهوم درون و بیرون را میآموزد و هم اینکه محلی اختصاصی برای بازی دارد.
یک روز خوب و آفتابی را انتخاب کنید و با کوچولوی ۱۷ -۱۸ ماهه خود برای قدم زدن بیرون بروید. پارک مکان مناسبی برای این کار است. یک سطل کوچک بهدست او بدهید و با او به جستجوی برگها،سنگها یا حتی میوههای درخت کاج بروید.
۱۲ تا ۱۶ ماه: کی اینجا قایم شده؟
کوچولوی شما که تا دیروز عاشق دالی بازی بود حالا هم مطمئناً از قایم باشک لذت خواهد برد. از صبح کله سحر تا خود شب میتوانید این بازی را ادامه دهید، بدون اینکه کودک احساس خستگی کند. اول صبح نوبت شماست، پیش از اینکه از تخت بیرون بیایید زیر ملحفه قایم شوید و منتظر بمانید تا کودکتان با خنده های پی در پی دنبال شما بگردد. زمان حمام میتوانید درون یک حوله بزرگ قایم شوید و اجازه دهید تا کودک به دنبالتان بگردد و بعد وقتی پیدایتان کرد با قلقلک های پی در پی او را شاد کنید. خب حالا دیگر نوبت کودک است که قایم شود. از او بخواهید خودش را پنهان کند، مطمئناً از دیدن یک دست یا پایش که بیرون مانده خندهتان خواهد گرفت، اما این فرصت خوبی است تا اعضای بدن را به او یاد بدهید، مثلاً بگویید: «ببینم این پای کیه؟ یه دست میبینم»! و…
این طوری کودک شما هم از بازی لذت برده و هم چندتایی کلمه آموخته است. حتی میتوانید وقتی زیر ملحفه قایم میشود تا شما او را پیدا کنید، بلندش کنید و به اتاق دیگری ببرید و اون زمانی که یکهو بیرون میآید و میبیند در اتاق دیگری است، از خنده غش کند.
۱۶ تا ۲۰ ماه: جستجوگر کوچک
یک روز خوب و آفتابی را انتخاب کنید و با کوچولوی ۱۷ -۱۸ ماهه خود برای قدم زدن بیرون بروید. پارک مکان مناسبی برای این کار است. یک سطل کوچک به دست او بدهید و با او به جستجوی برگها، سنگها یا حتی میوههای درخت کاج بروید. از او بخواهید سطل را در دست بگیرد و مثلاً اول برگها را جمعآوری کند. میتوانید برای او به زبان ساده توضیح دهید برگ چیست و چگونه به زمین میافتد. بعد نوبت سنگها میرسد. برگهای شبیه هم را کنار هم بگذارید. سنگهای بزرگ را از سنگهای کوچک جدا کنید و این کار را تا آنجا که کودکتان از آن لذت میبرد، ادامه دهید.
با این کار کودک شما هم مهارتهای زبانیاش افزایش مییابد و هم با طبیعت آشنا میشود. بعد او را راحت بگذارید تا هر کار دوست دارد بکند. ممکن است او بارها سطل را خالی و دوباره پر کند. در این سن کودکان از این کار به شدت لذت میبرند. با این کار مهارتهای دستی و ادراکی آنها هم تقویت میشود. اگر به ساحل دریا دسترسی دارید، جمعآوری گوش ماهیها و صدفهای رنگارنگ نیز در این سن برای کودکان بسیار جذاب است و در آخر میتوانید تمام گوش ماهیها را با هم به دریا بیندازید یا به خانه بیاورید و به عنوان دکور استفاده کنید.
۲۰ تا ۲۴ ماه
کودک شما حالا نزدیک ۲ سال دارد و احتمالاً قادر است کلماتی را بیان کند. با او به پارک بروید و از او بخواهید تا چشمهایش را ببندد و به خوبی به صداها گوش کند و بعد از دقایقی چشمهایش را باز کند. سپس از او بپرسید چه صداهایی شنید، صدای باد در میان شاخ و برگ درختان، صدای آب، صدای پرندگان، صدای بوق ماشینها و… این بازی علاوه بر آنکه سرگرمکننده است به کودک شما خوب گوش کردن را میآموزد. همچنین تلاش او برای بازگو کردن آنچه شنیده باعث میشود هم قدرت تخیلش پرورش یابد و هم مهارتهای زبانیاش.
این مطلب اولین بار در ماهنامه شهرزاد منتشر شده است.