کاوش در فضا – “مرز بینهایت” – از بدو تولد سینما یک ژانر دوست داشتنی در سراسر صفحه نقره ای بوده است. آغاز ژانر علمی تخیلی را می توان به فیلم کوتاه انقلابی A Trip to the Moon در سال ۱۹۰۲ دنبال کرد. این قطعه فرانسوی به کارگردانی ژرژ ملیس اثری فوق العاده تاثیرگذار بود. این فیلم داستانی ماورایی یک سفر بین ستارهای را روایت میکرد که مخاطبان اولیه را شگفتزده کرد و از داستانسرایی مستند سنتی فاصله گرفت. از آن زمان، داستانهای علمی تخیلی که در فضا اتفاق میافتند، بر دنیای سینما مسلط شدند.
با گذشت دههها، فیلمهای مربوط به مأموریت ما برای رسیدن به ستارهها هم واقعیتر و هم خیالانگیزتر شدهاند. این بلاکباسترها به طور فزایندهای خلاقانه و گستردهتر شدهاند و جسارت ماجراجوییهای بشریت، اراده ما برای بقا و کنجکاوی سیری ناپذیر ما را به تصویر میکشند. در هر سطحی از تصور، نژاد بشر همیشه نیازی سیری ناپذیر به دیدن آنچه در خارج از جو سیاره ما وجود دارد داشته است. با این اوصاف، در اینجا بهترین فیلم های کاوش فضایی، رتبه بندی شده اند.
The Martian (2015)
مریخی به کارگردانی ریدلی اسکات، داستانی نشاطآورتر است که در خلاء وسیع فضای بیرونی جریان دارد. فضانورد مارک واتنی (مت دیمون) که گمان میرود مرده است، پس از مختل شدن ماموریت خدمهاش توسط طوفان گرد و غبار، در مریخ رها میشود. اما واتنی زنده است – به تنهایی در سیاره قرمز عجیب و غریب، او باید با استفاده از منابع باقیمانده خود زنده بماند تا ناسا و خدمه اش راهی برای نجات او پیدا کنند. استعداد بی پایان واتنی برای ادامه دادن با وجود شانس های غیرقابل حل، واقعاً الهام بخش است و این داستان را پر از هیجان می کند.
Gravity (2013)
به زبان ساده، «جاذبه» یک کابوس مطلق است. دکتر رایان استون (ساندرا بولاک) در اولین ماموریت خود به فضا، یک مهندس پزشکی است و مت کوالسکی (جرج کلونی)، یک فضانورد کارکشته در هنگام وقوع فاجعه به او ملحق می شود. زبالهها به شاتل فضایی آنها، برخورد میکنند که استون را در یک سکانس چرخشی وحشتناک از سفینه جدا میکند. انزوای خردکننده و ناامیدی که در Gravity به تصویر کشیده شده است، حسی منحصر به فرد در ژانر وحشت به دنیای فیلم های علمی تخیلی می دهد. این سومین فیلمی بود که بیش از ۱۰۰ میلیون دلار در سینماهای آی مکس کسب کرد.
Apollo 13 (1995)
این فیلم که اساس آن در ماموریت واقعی آپولو ۱۳ است، مجموعه ای از بازیگران ستاره دارد. آپولو ۱۳ سه فضانورد – فرد هیز (بیل پکستون)، جیم لاول (تام هنکس) و جک سویگرت (کوین بیکن) – را در راه رسیدن به ماه دنبال میکند، تا زمانی که انفجار تجهیزات باعث میشود آنها ماموریت خود را لغو کنند. در حالی که ناسا در تلاش برای بازگرداندن آنها به زمین است، شانسها در برابر آنها قرار میگیرد و در نتیجه یکی از فیلمهای کلاستروفوبیک اکتشاف فضایی موجود است. این فیلم ۹ بار نامزد دریافت جایزه اسکار و برنده دو جایزه بهترین صداگذاری و بهترین تدوین فیلم شد.
The Right Stuff (1983)
The Right Stuff یک حماسه تاریخی است که سفر داستانی اولین کاوشگران فضایی از ایالات متحده را به تصویر می کشد. کتاب تام وولف در سال ۱۹۷۹ با همین عنوان نقطه شروع عالی برای نمایش این داستان بر روی صفحه نمایش بزرگ بود.
Star Wars (1977)
فیلم اصلی جنگ ستارگان – که بعداً با عنوان فرعی اپیزود چهارم – یک امید جدید – نام گرفت، دیدگاه تماشاگران سینما را به فضا متحول کرد. تخیل پر جنب و جوش جورج لوکاس این فانتزی های دور از دسترس را زنده کرد و قهرمانان لباس مورد علاقه ما را در کنار گروهی عجیب از موجودات و نژادهای بیگانه قرار داد. نقدی از راجر ایبرت میگوید: «جنگ ستارگان» نسل جدیدی از جلوههای ویژه را با تصویر اکشن پرانرژی ترکیب کرد؛ اپرای فضایی و اپراهای آبکی، افسانهها را به هم پیوند زد و آنها را به عنوان یک سفر بصری وحشی در هم آمیخت. چه طرفدار قدیمی باشید و چه بیننده گاه به گاه، میراثی که این فیلم به جا می گذارد سخت است انکار کرد.
Interstellar (2014)
Interstellar یک ترن هوایی شدید از لحاظ احساسی از یک فیلم است که مخاطب خود را به دورترین نقاط جهان و روان انسان می برد. پس از تخریب محیط زیست زمین، پروفسور برند (مایکل کین) نظریه ای را برای نجات ساکنان آن با استفاده از کرم چاله در فضا ایجاد می کند. کوپر (متیو مککانهی)، خلبان قبلی ناسا، باید دوباره به خلأ وارد شود تا آینده جمعیت و زندگی سیارهاش را آنطور که میداند تضمین کند. این فیلم با موسیقی هانس زیمر و کارگردانی کریستوفر نولان به همان اندازه دلخراش و الهامبخش است.
۲۰۰۱: A Space Odyssey (1968)
۲۰۰۱: ادیسه فضایی یکی از تأثیرگذارترین آثار علمی تخیلی تمام دوران است. بر اساس داستان کوتاه آرتور سی کلارک، دکتر دیو بومن (Keir Dullea) و خدمهاش در مقابل سیستم هوش مصنوعی HAL قرار میگیرند. این فیلم با فضایی تجربی، جلوه های بصری روانگردان و تئوری رنگ های استادانه، به همان اندازه که یک سفر به ذهن انسان است، یک کاوش در فضا است. ۲۰۰۱: A Space Odyssey یکی از بهترین کارهای کارگردان استنلی کوبریک است که تعلیق شوم علامت تجاری او را در کهکشان های بی پایان به تصویر می کشد.