پس از تمام فیلمهایی که در قالب دنیای سینمایی مارول ساخته و اکران شده، تقریباً غیرقابل باور به نظر میرسد که به این فکر کنیم قبل از این که تونی استارک به موشک شلیک شده به سمتش خیره شود، فیلمهای مارولی و چه بسا کمیک بوکی و ابرقهرمانی دیگری نیز وجود داشته است.
ابرقهرمانها از هر کجایی میتوان پیدا شوند؛ از یک بازیکن فوتبال آمریکایی که خودش را در وسط یک درگیری بین کهکشان میبیند تا یک پسر جوان که توسط یک عنکبوت رادیواکتیوی نیش زده میشود. طرفداران و مخاطبان این سری فیلمها نیز همیشه دوست دارند شخصیتهای مورد علاقهشان از کمیکها بیرون آمده و در فیلمها، سریالها یا مدیومهای دیگر مورد استفاده قرار بگیرند.
با اکران Iron Man، مارول تبدیل به خط مشی فیلمهای کمیک بوکی شده است. بازیگران زیادی علاقه دارند در این آثار حضور داشته باشند. اما شاید خیلی بد نباشد که یادآوری کنیم قبل از دنیای سینمایی مارول نیز آثار ابرقهرمانی و کمیک بوکی وجود داشتند.
در ادامه به سراغ ۱۰ مورد از بهترین فیلمهای ابرقهرمانی قبل از دنیای سینمایی مارول میرویم.
هم داستان The Crow و هم روند ساخت این فیلم تبدیل به یک روایت تراژیک برای عموم مردم شده است. جیمز اوبار به عنوان کارگردان این اثر که پس از از دست دادن معشوقهاش دچار افسردگی شده بود، تمام عصبانیت و غم خود را در این روایتِ انتقام خالی کرد. به طور غمانگیزی، برندون لی، پسر بروس لی و بازیگر نقش اصلی The Crow، طی یک حادثه حین فیلمبرداری کشته شد و این داستان را بیش از هر چیزی تراژیک کرد. از یک منظر، The Crow یکی از آن فیلمهای غمانگیز دهه ۹۰ میلادی محسوب میشود و از طرف دیگر، یک نمایش ۱ ساعت و نیمه از فرانچایزی است که میتوانست به برندون لی تعلق داشته باشد.
قبل از این که به دورهای برسیم که هر سال دو، سه فیلم ابرقهرمانی منتشر میشد، طرفداران این سبک فیلمها انتخابهای زیادی نداشتند اما در بین انتخابهایشان اسم سوپرمن میدرخشید. برای این که اهمیت این فیلم را برای کسی توضیح دهیم که از وقتی چشم باز کرده دور و برش پر از فیلمهای ابرقهرمانی شده، کار سختی خواهیم داشت. در کنار تمام پرواز کردنها و جنگیدنها، کریستوفر ریو کسی بود، و همیشه کسی خواهد بود، که باعث شد یک نسل باور کنند یک انسان میتواند پرواز کند. هیچ سوپرمنی نتوانسته تا به امروز چنین کاری را انجام دهد.
کمپانی برادران وارنر برای دادن جوی جدی به بتمن، به دنبال تیم برتون رفتند. Batman در تابستان سال ۱۹۸۹ حکمفرمایی میکرد. مردم بلیط فیلمهای دیگر را میگرفتند تا فقط تریلر این فیلم را در سینما ببینند؛ دورهای که نمیتوانستید به اینترنت وصل شوید و تریلری که چند دقیقه پیش منتشر شده را ببینید. پوستر Batman از مکانهای تعبیه شده در سراسر آمریکا دزدیده میشود. این فیلم بتمن هنوز هم جایگاه خاصی در بین تمام آثاری که بتمن را به تصویر کشیدهاند، دارد.
شاید آلن مور از این اثر مثل تمام آثار اقتباس شده از کمیکهایش شدیداً متنفر باشد اما چنین چیزی نیز باعث نشد تا مردم در جلوی سینماها برای تماشای V for Vendetta صف نبندند. در دنیایی که فاشیست به قدرت رسیده است، یک تروریست نقابدار تنها جنگی آشوبطلبانه را برای رسیدن به آزادی شروع میکند. این فیلم اولین تجربه کمیک بوکی ناتالی پورتمن بود و از طرف دیگر ماسک گای فاکس را به عنوان سمبل آزادی و شورش معرفی کرد.
فیلم The Dark Knight چندین ماه پس از اکران Iron Man اکران شد که یعنی نمیتوان آن را به عنوان یکی از فیلمهای ابرقهرمانی قبل از دنیای سینمایی مارول به حساب آورد. اما در همین حال نیز میتواند باعث شود توجهها به Batman Begins جلب شود. این فیلم یک ماجراجویی لذت بخش را به تصویر میکشد و در عین حال یک روایت خاص را در خود جای داده است: وقتی بروس گاتهام را ترک میکند دقیقا چه اتفاقی میافتد؟ از سر و کله زدنش با لیگ آو شدوز تا اولین ملاقاتش با گوردون، صحنه تعقیب و گریزش با ماشین زرهی خود و نبرد درون قطار. کریستوفر نولان و کریستین بیل یک پیام واضح دارند: بتمن برگشته است!
یک شخصیت حفن با لباسی بارانی و عینک دودی، شبها به گشت زنی مشغول میشود و آدم بدها را نابود میکند. شاید کمی شبیه به ماتریکس به نظر بیاید اما داریم در مورد Blade با ایفای نقش وسلی اسنایپس صحبت میکنیم. این اولین فیلم اقتباس شده از کمیکهای مارول نبود اما اولین فیلم پس از یک دوره طولانی محسوب میشود و به جز این که شخصیت اصلی یک لباس مسخره سبز رنگ به تن نداشت، یک اقتباس وفادارانه از کمیکها بود. Blade اولین فیلم مارول بود که به طور جدی با محتوای خود رفتار میکند تا مثل The Punisher دولف لاندگرن نشود.
اولین فیلم از فرانچایز ایکس من خوب بود اما به نظر از تمام وجود برایش کار نشده بود. اما از وقتی که میبینیم نایتکلاور (Nightcrawler) به کاخ سفید حمله میکند، X2 مسابقهای را استارت میزند و بیخیالش نمیشود. پس از این که ندیدم از پتانسیل ولورین به طور کامل در فیلم اول استفاده شود، در صحنه حمله به مدرسه اگزویر نه تنها یک نقطه قوت از X2 را خلق میکند بلکه یک لحظه مهم در تمام فیلمهای ایکس من خلق میکند. در کنار سابپلات فینیکس فورس همیشه در حال رشد، X2: X-Men United به یکی از اولین فیلمهای ابرقهرمانی تعیین کننده در این ژانر تبدیل شد.
تام هالند در حال حاضر تبدیل به اسپایدرمن محبوب خیلیها شده است. اما بیاید دنیایی را یادآوری کنیم که در آن تصویر توبی مگوایر هنوز با Spider-Man 3 خراب نشده بود. در Spider-Man 2 بود که اسپایدرمن مگوایر در اوج قرار گرفت؛ البته در کنار بقیه عوامل، مخصوصاً آلفرد مولینا در نقش دک آک. خیلی از فیلمهای ابرقهرمانی هستند که یکی، دو سکانس اکشن غیرقابل فراموش شدن دارند. این قضیه در مورد نبرد اسپایدی و دک آک در سکانس قطار نیز صدق میکند.
کمیکهای Heavy Metal جزو تأثیرگذارترین آنتالوژیهای مخصوص بزرگسالان هستند. فیلم اقتباس شده از این کمیکها یک تجربه است که هیچوقت فراموشش نمیکنید. از ابرقهرمانان با لباسهای عجیب و غریب، فضاییهای معتاد به مواد مخدر تا یک راننده تاکسی که انگار از دنیای «عنصر پنجم» بیرون آمده است.
از اولین Toy Story، پیکسار روی یک نوار ساخت شاهکار قرار گرفت. وقتی The Incredibles حدود یک دهه پیش به دنیا معرفی شد، این نوار باز هم ادامه داشت. تا به آن روز، مارول فیلم قابل قبولی از فنتستیک فور ساخته بود و پیکسار نیز تصمیم گرفت تا خانواده ابرقهرمانی خودش را خلق کند. از همان ابتدا تا انتها، The Incredibles تمام جادوی پیکسار را با قدرت ابرقهرمانی ترکیب کرده است… شاید دیزنی به این خاطر تصمیم گرفته تا مارول را بخرد!