رایحه درمانی به حفظ و بازیابی سلامت قسمت‌های مختلف بدن کمک می‌کند و باعث ارتقاء شرایط روحی و تغییر وضعیت هشیاری فرد می‌شود. از این علم به‌صورت تجویزهای تکمیلی برای بهبود بیماری‌ها نیز استفاده می‌شود. هر یک از حواس پنج‌گانه تحت تأثیر ارتعاشات متفاوتی هستند و از آنها اثر می‌پذیرند. ارتعاشات نوری که روی شبکیۀ چشم میافتند باعث بروز واکنشی می‌شوند که از ارتعاشات حس لامسه متمایز است. بدین گونه است که «مجموعۀ انرژی‌های کیهانی» به صورت مناظر مختلف، اصوات گوناگون، بوهای متفاوت، و غیره در می‌آیند و به دریافت و حس ما می‌رسند. سه دوشای بدن ما نیز دقیقاً با طبیعت هم‌نوا هستند و هر کدام ترجیح می‌دهند به یک یا دو حس از حواس پنج‌گانه، بیشتر واکنش نشان دهند: دوشای واتا به سمت شنوایی و لامسه، دوشای پیتا به سمت بینایی، و دوشای کافا به سمت چشایی و بویایی متمایل‌تر هستند. جلوۀ این تمایلات و حساسیت‌ها را می‌توان در افرادی که تکدوشایی هستند به خوبی مشاهده کرد.

مثلاً تیپ‌های واتا در مقابل صداهای بلند به شدت حساس هستند و پوستشان کوچک‌ترین تماسی را حس می‌کند. تیپ‌های پیتا، به ویژه اگر مو و پوست روشنی داشته باشند، نمی‌توانند نور درخشان آفتاب را برای مدت طولانی تحمل کنند و همچنین به زیبایی‌های بصری شدیداً واکنش نشان می‌دهند و بالاخره کافاییها که خاکی‌ترین تیپ به شمار می‌روند عاشق کانون گرم خانواده‌اند و بوها و مزه‌های آشپزخانه آنها را سرمست می‌کند. در متون قدیمی آیورودایی فهرست بلندبالایی از محرک‌های حسی ارائه شده است. مثلاً در آنها گفته شده است که نگریستن به قرص ماه و پیاده‌روی در کنار آب، متعادل کنندۀ پیتا است و گوش سپردن به زمزمۀ باد در میان برگ درختان واتا را متعادل می‌کند. علاوه بر این چیزها، در این متون از شیوۀ «رایحه‌درمانی» نیز یاد شده است که به مذاق بیمارانی که آن را امتحان کرده‌اند بسیار خوش آمده است. طبق این روش درمانی هر دوشا را با رایحه‌ای که با آن سازگار است متعادل می‌سازند. این سازگاری از طریق مزه‌هایی که در خوراکی‌ها یافت می‌شود حاصل می‌گردد.

به‌طورکلی مزه‌ها و بوهای شیرین مثل عطر گل سرخ، واتا و پیتا را متعادل می‌کند. مزه‌ها و بوهای ترش، پیتا را افزایش می‌دهند. بوی نم خاک، کافا را افزایش می‌دهد. بوهای تلخ، واتا را از تعادل خارج می‌کنند. مزه‌ها در زبان تنها به شش طعم شیرین، ترش، شور، تلخ، تند و گس محدود می‌شوند. ولی بینی انسان می‌تواند تا حدود ده هزار بوی مختلف را تشخیص دهد. بوهایی را که بینی می‌تواند ردیابی کند ابتدا در بافت مرطوب مخاط بینی حل می‌شوند و سپس توسط سلول‌های ویژۀ حس بویایی مستقیماً به هیپوتالاموس مغر انتقال می‌یابند. این حقیقت که بوها مستقیماً هیپوتالاموس می‌روند بسیار پر معناست برای اینکه این غدۀ کوچک، مسئول تنظیم تعداد زیادی از عملکردهای بدن از جمله درجۀ حرارت، گرسنگی، تشنگی، میزان قند خون، خواب، بیداری، و احساساتی نظیر خشم و شادی است. پیام یک رایحه، به سیستم لیمبیک مغز (مرکز پردازش) و بخشی که مسئول حافظه است می‌رود. به همین خاطر است که بوها خاطرات گذشته را به خوبی برایمان زنده می‌کنند. در آیورودا رایحه‌ها، برای ارسال پیام‌های خاصی که متعادل کنندۀ سه دوشا هستند، به کار گرفته می‌شوند.

سه دوشا به‌طورکلی توسط این بوها متعادل می‌گردند: واتا به کمک ترکیبی از رایحه‌های گرم و شیرین و ترش نظیر اسانس پرتقال، ریحان، گل شمعدانی و میخک متعادل می‌گردد. پیتا به کمک ترکیبی از رایحه‌های شیرین و خنک مثل اسانس چوب صندل، گل سرخ، نعناع، دارچین، یاسمن به حالت تعادل درمی‌آید. کافا نیز مثل واتا به کمک ترکیبی از رایحه‌های گرم اما با طعمی تندتر مثل سرو کوهی، اوکالیپتوس، کافور، میخک متعادل می‌شود. برای انجام دادن رایحه‌درمانی می‌توانید حدود ۱۰ قطره از روغن معطر موردنظر را در آب داغ بریزید و اتاق را به مدت یک یا چند ساعت از رایحۀ آن سرشار سازید. بهترین زمان برای استشمام رایحه، هنگام خواب است. زیرا محیط و سروصداهای مختلفی که در طی روز در اطرافمان هستند باعث می‌شوند خوب نتوانیم روی بوها تمرکز داشته باشیم. بوی خوش برای بسیاری از افراد نقش کمک کننده‌ای در خواب رفتن دارد و از همین رو، فرد در تمام شب می‌تواند آن بو را استشمام نماید.

رایحه‌درمانی جنبۀ پزشکی نیز دارد. برای بیمارانی که دچار عدم تعادل خاصی هستند روغن‌های معطری تجویز می‌شود تا دوشاهای فرعی نامتعادل را به حالت توازن درآورند. به کمک رایحه‌درمانی به خوبی می‌توان تعادل اولیۀ بدن را به دست آورد و تمام دوشاها را متعادل کرد. اگر تشخیص دقیقی برای کاربرد این روغن‌های معطر وجود نداشته باشد، رایحه‌درمانی فقط یک تأثیر کلی خواهد داشت. یعنی ممکن است علائم یک بیماری را تسکین دهد یا فقط آرام‌بخش باشد. بسیار اتفاق افتاده است که سردردهای میگرنی، کمردرد، کهیرهای پوستی، بیخوابیهای مزمن، و غیره در مقابل روش‌های درمانی مختلف مقاومت کرده‌اند، ولی در برابر رایحه‌درمانی سر تسلیم فرود آورده‌اند و به خوبی درمان شده‌اند. این مهر تأییدی است بر آن حقیقت آیورودایی که می‌گوید اگر بیمار را خوب بشناسیم، آنگاه از هر چیز می‌توان به عنوان دارو برای معالجه‌اش بهره جست. فراگیری روش رایحه‌درمانی مستلزم آموزش خاصی نیست. فقط باید بدانیم چه روغن معطری را مورد استفاده قرار دهیم. یعنی تنها باید تیپ بدنی خود را بشناسیم و برای تعدیل دوشایی که از تعادل خارج شده است از اسانس‌ها و رایحه‌های متعادل کننده و تسکین دهندۀ آن بهره بگیریم.

این مطلب اولین بار در مجله دانش یوگا به قلم شهلا قاسمیان دستجردی منتشر شده است.