افراد معمولاً بیش از نیمی از زمان بیداری خود را صرف برقراری ارتباط، تبادل اطلاعات و افکار و عقاید با دیگران در قالب ارتباط کلامی و غیرکلامی میکنند. زبان، ابزار ارتباط کلامی است و ارتباط غیرکلامی شامل اشارهها، تماس چشمی، لحن صدا و حرکت بدن میشود. سکوت و حتی نوع پوشش هم میتواند در این دسته بندی جای گیرد. چنانچه بین کلمات ادا شده و حرکات بدن گوینده تضاد وجود داشته باشد، گیرنده پیام، بیشتر به حرکات بدن و اشارههای غیر کلامی اعتماد میکند. برخی از رفتارهای غیرکلامی، جهانی و دارای معانی یکسانی هستند اما برخی دیگر به طرز چشمگیری معانی متفاوتی در کشورها و نواحی مختلف دارند. چنانچه شما جهانگرد، بازرگان و یا حتی یک فرد عادی هستید که میخواهید سفر کنید و یا با افراد گوناگون در تعامل باشید، بهتر است بخشی از زمان و تلاش خود را به یادگیری «زبان بدن» در فرهنگهای دیگر اختصاص دهید چراکه این شناخت میتواند در ارتباطات و تعاملهای موفقیت آمیز شما و همچنین احترام قائل شدن برای رسوم دیگران به میزان بسیار زیادی تأثیرگذار باشد.
تفاوتهای جهانی در زبان بدن
تفاوتهای جهانی زیادی در زبان بدن و رفتارهای غیرکلامی وجود دارد و بیشترین تفاوت و تنوع در تماس چشمی، لمس، ایما و اشارهها و حریم شخصی است و نواحی که بیشترین تفاوتهای محلی را دارند شامل ژاپن، قسمتهایی از آسیا و کشورهای عربی میشوند. در خاورمیانه، حرکت سر به سمت پایین نشانهی نظر مثبت و به سمت بالا به نشانهی نظر منفی است. در ژاپن، تکان دادن سر به سمت بالا و پایین به نشانه این است که فرد در حال گوش دادن است. علامت ok که به صورت حلقه با دو انگشت شست و اشاره ایجاد میشود در برخی کشورها به معنای پول است در حالی که در برخی دیگر از کشورها به قسمت خصوصی بدن اشاره دارد.
اشاره کردن با انگشت اشتباه، یا هر چیزی به غیر از کل دست ممکن است توهین محسوب شود. در برخی از فرهنگها ارتباط چشمی یک ارزش و احترام به طرف مقابل در نظر گرفته میشود اما در برخی دیگر از کشورها، نگاه نکردن و دور کردن نگاه، احترام به طرف مقابل است. در بعضی کشورها دست دادن بیادبی محسوب میشود. در خاورمیانه، اگر با دست چپ به کسی چیزی بدهیم بیادبی است. با این همه، به نظر میرسد که دست دادن یک فرهنگ مناسب نباشد، چرا که دست ناقل آلودگیهای زیادی است. در حالی که آروغ زدن بعد از غذا در آمریکا نشانه بیاحترامی و بینظمی است، در هند به نشانه قدردانی و احترام به آشپز محسوب میشود. در برخی جاها، مردم در هنگام حرف زدن به طرف مقابلشان فضا میدهند و به او خیلی نزدیک نمیشوند در حالی که در خاورمیانه در هنگام مکالمهی دو نفر به چشمهای هم نگاه میکنند و نزدیک هم قرار میگیرند. در آمریکای لاتین، انتظار میرود که با غریبه و دوست باید رفتار احساسی داشته باشیم مثل یک بغل کردن احساسی، در حالی که در آمریکا، این ارتباط ممکن است رابطه جنسی به نظر آید. در آسیا نباید سر کودکی را نوازش کرد؛ چرا که مردم بر این باور هستند که این نوازش موجب آسیب به روح کودک میشود.
تماس چشمی
در ژاپن و بخشهایی از آسیا و خاورمیانه، از کارمندان انتظار میرود تا به خاطر احترام به مقام سرپرست مکرراً نگاهشان را برگردانند. تفاوتهای جنسیتی در نحوهی برقراری تماس چشمی در برخی از کشورهای عربی بسیار مشهود است. در برخی از این کشورها تعامل بین مردان و زنان دستخوش قوانین سخت و خشک فرهنگی است. در این کشورها، زنان مجاز نیستند تا با مردان (به جز فامیل و خویشاوندان) تماس چشمی داشته باشند و حتی نگاهشان به مردان خویشاوند هم در مکانهای عمومی نسبت به جاهای خصوصی محدودتر میشود.
لمس
مناطقی که بیشترین عمل لمس در آن جا اتفاق می افتد شامل آمریکای مرکزی، آمریکای جنوبی، خاورمیانه و مناطق جنوبی اروپا میشود. در این مناطق افراد هنگام تعامل، مرتب یکدیگر را لمس میکنند که شامل لمس بازو، دست، پشت یا حتی گذاشتن دست روی زانوی شخص مقابل میشود. به عنوان مثال در آمریکای مرکزی زمانی که دو نفر هنگام گفتگو کنار یا روبروی هم مینشینند برای اینکه نشان دهند چقدر به سخنان یکدیگر توجه دارند، دستانشان را روی زانوی هم قرار میدهند. این عمل به دفعات زیاد انجام میشود و نشانهی دوستی یا ابراز احساسات است. ایتالیاییها معمولاً برای آن که رشتهی صحبت را به دست بگیرند و بتوانند گفتگو را تحت کنترل خود درآورند دستانشان را هنگام گفتگو بالا نگه میدارند. اگر شخصی بخواهد زمانی که شخصی دیگر در حال صحبت است رشتهی کلام را از او بگیرد بازوهای آن شخص را گرفته و آنها را پایین میکشد. این کار باعث میشود تا بتواند کنترل گفتگو را در دست بگیرد و به عنوان سخنگو بیشترین توجه را به خود جلب کند.
ایما و اشارهها
وقتی سخن از ایما و اشارههایی میشود که توهین آمیزند و معانی زشتی دارند، تفاوتهای فاحشی میان فرهنگها پدیدار میشود مانند نگه داشتن شست دست به سمت بالا، علامت وی (V) شکل انگشتان، قراردادن انگشتان بر روی هم، تشکیل حلقه و چانه را بالا دادن.
نمایش شست
دست به سمت بالا در حالی که بقیه انگشتان بسته هستند: در کشورهای آمریکا، استرالیا، بریتانیا، نیوزلند و هر مکان دیگری که انگلیسیها بر روی مردمان آن مناطق تأثیر گذاشته اند به معنی «بسیار خوب» یا «خیلی خوب» است. همچنین این علامت، هنگام نشان دادن به اتومبیل در حال عبور برای درخواست سوارشدن مجانی است. در کشورهای دیگر که کشور انگلیس بر روی آنها نفوذی نداشته است، این علامت به معانی «زکی»، «برو گم شو» و البته معانی زشت دیگری است. انگشت شست در ایران، حرف رکیک محسوب میشود.
علامت V
Vنشانهی پیروزی یا تحسین و تشویق است (درحالیکه کف دست رو به بیرون باشد)، اما در بریتانیا همین علامت V، زمانی که کف دست رو به طرف خود شخص نشاندهندهی علامت باشد معنی کاملاً متفاوتی دارد که به معنای «برو گمشو» یا حرف زشتی شبیه به همین است. اگر کسی هنگام تعامل این علامت را نشان دهد توهین بزرگی کرده و باعث واکنش شدیدی از سوی شخص مقابل میشود.
علامت حلقه
علامت حلقه، در آمریکا و اکثر کشورهای انگلیسی زبان به معنای «بسیار خوب» است. در فرانسه به معنای «صفر» یا «بی ارزش» و در ژاپن به مفهوم «پول» و خیلی اوقات درخواست رشوه است. در منطقهی مدیترانه، ترکیه، یونان و کشورهای عربی و ایران علامت حلقه یک توهین شدید است و دلالت بر شخصی میکند که نفرت انگیز است و یا ممکن است حتی به عنوان تهدید تلقی شود. این علامت در کشورهای آمریکای لاتین نیز همین مصداق را دارد.
قلمرو و حریم شخصی
اگر به ایتالیا یا آمریکای لاتین مسافرت کنید متوجه میشوید که مردم آن کشورها خیلی نزدیک به یکدیگر میایستند و عملاً خیلی اوقات یکدیگر را لمس میکنند. این عمل برای مردم کشورهایی همچون آمریکا، بریتانیا و بسیاری از کشورهای آسیایی دشوار و ناراحت کننده است. مخصوصاً در ژاپن، این قلمرو خیلی شخصی است و نباید به آن تجاوز شود.
در ژاپن شما هیچگاه افرادی را نمیبینید که با یکدیگر دست بدهند، همدیگر را بغل کنند یا بسیار نزدیک به یکدیگر بایستند. البته استثناهایی هم در این مورد وجود دارد، مثلابرای ژاپنیها اگر دو زن یا دو مرد هنگام قدم زدن، دستان یکدیگر را بگیرند نشانهی دوستی است. قلمرو شخصی همچنین در تعاملهای مربوط به احوالپرسی و خداحافظی نیز دخالت میکند. برای مثال، در اسکاندیناوی، فرانسه، هلند، بلژیک و بیشتر کشورهای عربی، سلام و احوالپرسی و خداحافظی معمولاً با یک، دو یا حتی سه بار بوسیدن گونههای یکدیگر انجام میشود. در ایالات متحده آمریکا و بریتانیا این گونه احوالپرسی آزاردهنده است و سعی میشود تا جایی که امکان دارد از آن پرهیز شود. به جای آن، هنگام احوالپرسی و خداحافظی ترجیح میدهند با هم دست بدهند.
چانه را بالا دادن
این حالت بین مردم بریتانیا بسیار متداول است که برای نشان ندادن احساساتشان از آن استفاده میکنند. این حالت را «شاه هنری هشتم» برای نشان دادن برتری و کنترل شرایط در قرن شانزدهم باب کرد و هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرد. چانه را بالا دادن از نظر مردم فرهنگهای دیگر مخصوصاً فرهنگهایی که در آنها نشان دادن احساسات بسیار مطلوب است و مردم توجه زیادی به آن دارند، این است که شما انسانی سرد، غیر منطقی، بی احساس و دیر جوش هستید.
این مطلب اولین بار در دو ماهنامه تشریفات به قلم ملیحه سروری منتشر شده است.