یک بار دیگر فیلمی از اصغر فرهادی در جشنواره‌ی کن حضور پیدا کرده تا شور ملی و عرق وطن‌ به اوج برسد، گروه کثیری هنوز جشنواره به نیمه نرسیده پیش‌بینی کنند فیلم قهرمان قطعاً برنده‌ی نخل طلا خواهد شد، بدون این‌که بقیه‌ی فیلم‌ها را دیده باشند. استدلال‌ اصلی هم این است که بعد از نمایش فیلم برایش هشت دقیقه،‌ به روایتی نه دقیقه، به روایتی دیگر ده دقیقه و سی ثانیه کف زده‌اند! این متن‌ها را هم کسانی تولید و منتشر می‌کنند که در وطن نشسته‌اند از فاصله‌ای چند هزار کیلومتری وقایع جشنواره را تحلیل می‌کنند. مسابقات یورو تمام شده و گویا حالا نوبت به محاسبه‌ی امتیازها و جمع و تفریق اعداد برای پیش‌بینی برنده‌ی نخل طلا رسیده.

امیدواریم نخل طلا و هر جایزه و افتخار ممکن دیگر نصیب فیلم جدید آقای فرهادی عزیز شود، ولی فارغ از این، ضروری به نظر می‌رسد به یکی دو نکته توجه کنیم:

فیلم‌های بخش مسابقه در جشنواره‌ی کن، در سئانس‌های متفاوتی نمایش داده می‌شود. سئانس اول صبح در سالن بزرگ لومی‌یر ویژه‌ی منتقدان و روزنامه‌نگاران است. به‌طور معمول، اولین نوبت نمایش فیلم همان‌جا اتفاق می‌افتد. در همان روز، نزدیک غروب یا آخر شب در سالن دبوسی، همان فیلم برای دیگر منتقدان و نویسندگانی که به نمایش صبح نرسیده‌اند تکرار می‌شود. وسط این دو نوبت نمایش، یا گاهی در روز بعد، مراسم فرش قرمز همان فیلم برگزار می‌شود که ویژه‌ی عوامل فیلم است و مهمانان رسمی جشنواره‌ی کن. در این سئانس که با عبور عوامل فیلم از روی فرش قرمز همراه است، مدیران فستیوال میزبان فیلمی‌اند که انتخابش کرده‌اند و عواملش را دعوت کرده‌اند. بنابراین لباس رسمی می‌پوشند و تمامی آداب ممکن را به جا می‌آورند. عوامل فیلم وقتی وارد سالن می‌شوند تشویق می‌شوند، در انتها هم تشویق می‌شوند.
اوضاع و احوال این سئانس کاملاً متفاوت است. تعدادی از حاضران در این نوبت نمایش، برگزارکنندگان جشنواره‌اند، بقیه هم سینماگرانی که به جشنواره دعوت شده‌اند تا فیلم‌های همکاران‌شان را تماشا ‌کنند یا شرکت‌کنندگان در بازار فیلم. در این نمایش رسمی اساساً آدم‌ها می‌دانند که باید دست بزنند و سازندگان یک فیلم را تشویق کنند. آمده‌اند برای همین کار. برای ضعیف‌ترین فیلم‌ها هم مدت مشخصی دست می‌زنند چون این یک افتتاحیه‌ی رسمی است و بناست آداب رعایت شود نه این‌که فیلم نقد شود. در این نوبت نمایش، به‌ندرت عضوی از جامعه‌ی منتقدان و اهل رسانه در سالن حضور پیدا می‌کند، اگر هم بتواند بلیت دریافت کند به گوشه‌ها یا بالکن هدایت می‌شود.
در آن نمایش‌های دیگر که ویژه‌ی منتقدان است، کسانی شاید وسط فیلم غر بزنند، هو کنند، به دیالوگی یا صحنه‌ای بلند بلند بخندند یا سالن را ترک کنند. در پایان هم لزوماً کسی دست نمی‌زند، یا اگر تشویقی اتفاق بیفتد در حد سی ثانیه یا حداکثر یک دقیقه است.

بنابراین مدت زمان تشویق فیلم در آن سئانس نمایش رسمی، ملاک هیچ چیز نیست. فیلم جدید اصغر فرهادی بر مبنای نقدهایی که تا الان منتشر شده متوسط به بالا ارزیابی شده. جایزه بردن یا نبردنش هیچ ارتباطی با دقایق تشویق شدن در سالن ندارد، ‌بلکه به تصمیم هیئت داوران وابسته است و باید در نظر داشت با حضور اسپایک لی در صدر این هیئت و پوستر رسمی این دوره که تصویر ایشان را با نخل‌های کن قاب گرفته، نباید تردید کرد فیلم‌هایی جایزه خواهند برد که حواس‌شان به نمایش مظلومیت اقلیت‌ها بوده و «حرف» روز را می‌زنند. اگر در فیلم فرهادی نشانه‌ای از «حرف» روز دیده شود، قاعدتاً جایزه‌ای خواهد برد و در مراسم‌های سینمایی بعدی هم به موفقیت خواهد رسید.

نکته‌ی آخر هم این‌که اینها همه قیل و قال جشنواره‌هاست، دو روز دیگر فراموش می‌شود. ماندگاری فیلم‌ها را این جایزه‌ها تعیین نخواهد کرد. جدایی نادر از سیمین امروز هم فیلم درخشانی است حتی اگر اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی‌‌زبان را نبرده بود، و فروشنده فیلم خوبی نیست حتی اگر اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی‌زبان را برده باشد.

منبع