کارگردان: کورنل موندروتسو
نویسنده: کاتا وبر
بازیگران: ونسا کربی- شایا لباف – مالی پارکر – سارا اسنوک – ایلیزا شلزینگر
فیلم «تکههای یک زن»، ساخته کورنل موندروتسو، داستان زنی به نام مارتا (با بازی کم نظیر ونسا کربی) است که تصمیم گرفته فرزند خود را در خانه به دنیا بیاورد.
همسرش -شان- (شیا لابوف) که از نظر اجتماعی متعلق به طبقه پایینتری است، کاملا در این ماجرا همراه با اوست. الیزابت، مادر مارتا (با بازی دلپذیر الن برستین) نه از این تصمیم خشنود است و نه اصلا از اینکه مارتا با شان زندگی میکند.
در روز زایمان اتفاق دلخراشی رخ میدهد که زندگی این شخصیتها را کاملا دچار تغییر میکند.
بهترین سکانس فیلم، سکانس دلهرهآور زایمان مارتا است. ما لحظات آخری که مارتا دچار درد زایمان میشود تا تولد بچه و در آغوش کشیدن بچه و … را دنبال میکنیم. بیشترین فشار در این صحنه بر بازیگران است، مخصوصا ونسا کربی که با تمام وجودش نقش زنی در حال زایمان را بازی کرده است، دقت به رگ و عضلات گردن او در زمان درد کشیدن و شیوه حرف زدنش که ترکیبی است از هذیان و احساسات منطقی و نفسهای مقطعاش چیزی است که ما را به شاهد این رخداد عجیب خلقت نزدیک میکند.
توجه فیلمنامهنویس به جزئیات پزشکی در این فصل و همچنین دوربین که با فاصله اما هوشمند به شخصیتها (مارتا، شان و قابلهای به نام ایوا با بازی مالی پارکر) نزدیک و دور میشود، این حس را منتقل میکند که مخاطب در کنار این شخصیتها قرار گرفته.
این درام پرسوز پس از بخش افتتاحیه با یک برداشت بلند ۳۰ دقیقهای از فرایند به دنیا آوردن فرزند در خانه و حرکت از سوی امید به ترس، تمرکز خود را از دست میدهد.
فیلم تلاش میکند کارهای مختلفی بکند؛ «تکه»های مختلف مارتا را دوباره سر جایش بگذارد پیش از آنکه او دریابد هرگز دیگر آن کلیت سابق نخواهد بود.
موندرتسو در شمار یکی از کارگردانهای عجیب سینمای امروز است. این کارگردان مجارستانی همیشه سعی کرده در هر فیلمش خودش را به چالش بکشد. «خدای سفید» او که دربارهی شورش سگهای بوداپست علیه صاحبانشان است میتواند حاکی از تأثیر «آلفرد هیچکاک» و به خصوص «پرندگان» او بر «موندروتسو» باشد. «قمر ژوپیتر» با شروع و پایانی درخشان، موضوع پناهجویان را به چالش میکشید اما در آنجا هم ایدههای غیر منطقی نفس فیلم را گرفته بود. «دلتا» محبوبترین فیلمش داستان بازگشت پسری به خانه بعد از سالها بود، فیلمی که اجرای درست و فیلمنامه خوبش بسیاری را به موندروتسو امیدوار کرد. فیلم «جوانا» داستان زنی است که به شکلی معجزه آسا از مرگ به زندگی باز میگردد و قدرت شفا دادن دارد.
او با هر فیلمش هم میخواهد خودش را به چالش بکشد و هم مخاطبش را، گاهی مثل «دلتا»، «جوانا» و «خدای سفید» کاملا موفق است، گاهی مثل «قمر ژوپیتر» برای دقایقی موفق است وگاه مثل «تکههای یک زن» در لحظاتی.