فیلم سینمایی «کوپه شماره ۶» (Compartment No. 6) دومین فیلم بلند داستانی یوهو کاسمانن فیلمساز فنلاندی است که در جشنواره بینالمللی فیلم کن ۲۰۲۱ حضور دارد.
کاسمانن ساخت آثار بلند داستانی را سال ۲۰۱۶ با کارگردانی فیلم «شادترین روز زندگی اولی ماکی» (The Happiest Day in the Life of Olli Mäki) آغاز کرد؛ فیلمی که در بخش نوعی نگاه جشنواره بینالمللی فیلم کن ۲۰۱۶ هم به نمایش درآمد و جایزه بهترین فیلم این بخش جشنواره را تصاحب کرد. فنلاند این فیلم کاسمانن را به مراسم اسکار معرفی کرد تا برای جایزه اسکار بهترین فیلم بینالمللی رقابت کند اما این اثر سینمایی به جمع نامزدهای نهایی راه نیافت.
فیلم جدید این هنرمند فنلاندی کوپه شماره ۶ اقتباسی است از رمانی به همین نام نوشته روسا لیکسوم که سال ۲۰۱۱ منتشر شد. فیلم روایتگر داستان یک سفر طولانی قطار است؛ سفری که طی آن دو غریبه با هم آشنا شده و در پایان آن دیدگاهشان نسبت به زندگی تغییر میکند.
با نگاهی به نمرات منتقدان بینالمللی به این اثر سینمایی میتوان دریافت ارزیابی آنها از فیلم تقریبا متوسط بوده است. میانگین نمرات آنها به این اثر سینمایی ۲.۴ بوده که تقریبا فیلم را میان طیف متوسط تا خوب قرار میدهد.
در ادامه به بررسی بخشهایی از نقدهایی میپردازیم که توسط منتقدان انگلیسیزبان درباره این اثر سینمایی نوشته شده است.
اسکریندیلی – جاناتان رامنی
زنی فنلاندی و مردی روس در سفری با قطار از مسکو به مورمانسک همسفر میشوند. در یک توصیف کلی میتوان این اثر سینمایی را یک فیلم جادهای (یا شاید بهتر است بگوییم ریلی) کم حادثه و آرام در نظر گرفت.
نویسنده و کارگردان این فیلم سال ۲۰۱۶ با فیلم اول سیاه و سفیدش شادترین روز زندگی اولی ماکی که درامی تاریخی بود مورد توجه قرار گرفت. حال فیلم دوم او همانطور که اشاره شد ریتم آرامتری دارد و البته دارای جنبههای واقعگرایانه قویتر است؛ نوعی پرسهزنی اتفاقی میان مجموعهای از حوادث کوچک و بررسی ظریف تغییرات حال و هوای افراد.
فیلم تا حدی کوچکتر از آن است که برای حضور در بخش مسابقه جشنواره کن متقاعدکننده به نظر برسد اما از طرف دیگر هم اثری است دوستداشتنی با بازیهای زیرپوستی نقشهای اصلی که به شکل فروتنانهای مخاطبش را درگیر خود میکند.
گاردین – پیتر بردشاو
برخلاف سرمای استخوانسوز محل ساخت فیلم در مورمانسک روسیه در نقاط دوردست شمال غربی این کشور، یک گرمای انسانی شگفتانگیز و نوعی شوخطبعی درون این قصه عجیب رمانتیک درباره دو غریبه در قطار وجود دارد.
فیلم جدید کاسمانن روایتگر داستان یک دانشجوی جوان فنلاندی رشته باستانشناسی است به نام لورا (با بازی سیدی هارلا) که طی سالهای آغازین دهه ۱۹۹۰ گاهی به مسکو سفر میکند. لورا تصمیم دارد برای دیدن سنگنگارههایی با قدمت هزاران سال یک سفر سخت جادهای را پشت سر بگذارد و به مورمانسک سفر کند.
لورای خوش قلب و خوش ذات در سرمای سخت زمستان روانه این سفر ریلی طاقتفرسا میشود اما در طول سفر متوجه میشود مجبور است کوپه شماره ۶ را با وادیم (با بازی یوری بوریسوف) شریک شود. وادیم یک مرد جوان بینزاکت و الکلی است که قصد دارد برای کارکردن در معدن به مورمانسک برود. او به وضوح بدزبان و زنستیز است و نسبت به برنامههای لورا نگاهی تحقیرآمیز دارد.
البته چندان طول نمیکشد که رابطه این دو گرم میشود؛ داستان عاشقانه که میان این زوج جوان شکل میگیرد در موازات با داستان عاشقانه این سفر طولانی جادهای است و این یعنی یک نسخه بسیار غیرآمریکایی از فیلم پیش از طلوع ریچارد لینکلیتر.
صورت اخموی وادیم و سر تراشیدهاش باعث شده ابتدا مرد سرسختی به نظر بیاید اما خیلی طول نمیکشد که او را در قامت یک پسر کوچک آسیبپذیر ببینیم.
هالیوود ریپورتر – دیوید رونی
یوهو کاسمانن کارگردان بااستعداد فنلاندی پس از تصاحب جایزه اصلی بخش نوعی نگاه جشنواره کن سال ۲۰۱۶ برای درام شورانگیز و بدیعش شادترین روز زندگی اولی ماکی حال با فیلم جادهای کوپه شماره ۶ که در سطح ظاهری با فیلم قبلیاش کاملا متفاوت است به بخش مسابقه جشنواره راه یافته.
البته گرچه دو فیلم به شکل ظاهری متفاوتاند اما از زاویهای دیگر دو سوی یک موضوع واحد به حساب میآیند. قهرمان فیلم اول کاسمانن یک نانوای روستایی بود که با آرامش از جایگاه خود در جهان رضایت داشت و به همین دلیل هم گزینه عجیبی برای حضور در ورزشهای رقابتی به نظر میرسید. فیلم جدید این کارگردان درباره زنی است که به دنبال نوعی زندگی فرهنگی است که طعم آن را چشیده و تحسینش میکند اما نهایتا در مییابد آرامش از طریق نوعی خودشناسی سادهتر و پذیرش، قابل دستیابی است.
کوپه شماره ۶ را باید درامی مالیخولیایی به حساب آورد که در عین حال با بینش خود نسبت به تنهایی انسان و ارتباطات انسانی به شکل غیرمنتظرهای نشاطآور است. در کنار فضای پردود و الکل گرفته و عبوس فیلم، برای مخاطبی که صبور باشد نشاط هم درون اثر یافت میشود و البته برای دستیابی به آن باید از تسلیبخشیهای نتایج متعارفتر چشم پوشید.
دوران زمانی فیلم نامشخص است اما با توجه به دوربین آنالوگ و واکمن وقایع طی دهه ۱۹۹۰ و دوران پساشوروی جریان دارند. این اثر سینمایی نسبت به قواعد استاندارد این دست فیلمهای جادهای بیتفاوت است؛ در این فیلمها معمولا دو غریبه متفاوت به تدریج یکدیگر را شناخته و نسبت به هم احساس احترام میکنند؛ البته میشود گفت در این فیلم هم چنین اتفاقی رخ میدهد اما نه از طریق شیوهها و فرمولهای آشنا. در واقع ارتباط میان این دو بیشتر از مسیر نوعی درک زیرپوستی است که نشان میدهد این زوج آنقدرها هم که به نظر میرسد با هم تفاوت ندارند.
ورایتی – جسیکا کیانگ
برای هر کسی که وقایعی مشابه داستان فیلم را تجربه کرده باشد کوپه شماره ۶ بیش از آنکه یک فیلم باشد خاطرهای است غنی و به شکل شگفتانگیزی پرجزییات. در واقع حتی اگر چنین وقایعی را در زندگی عادی هم تجربه نکرده باشید، دیدن این فیلم کاری میکند تا آن را از نزدیک تجربه کنید.
در حالی که آثار زیرژانر غریبههایی که به تدریج یکدیگر را میشناسند (مثل فیلم عاشقانه محبوب ریچارد لینکلیتر یعنی پیش از غروب) حال و هوای خاص خود را دارند اما در کوپه شماره ۶ ریتمی متقاوت و بیشتر نزدیک به زندگی واقعی را مشاهده میکنیم.