سریال زخم کاری، به جرات یکی از متفاوتترین اثر سریالی ایرانی است که داستان آن، روایتی است که هر روز با آن سر و کار داریم اما تا به حال به این ملموسی آن را در قالب یک سریال ایرانی ندیده بودیم.
خلاصه داستان سریال زخم کاری
موضوع سریال زخم کاری، درمورد شخصیتی به نام مالک مالکی از مدیران یک هلدینگ است؛ این هلدینگ یا شرکت توسط نعمت ریزآبادی اداره میشود. ریزآبادی یا حاج عمو، به مالک وظیفه میدهد تا برای بستن یک قرارداد مهم با نروژیها اقدام و مذاکره کند. نروژیها بعد از عقد قرارداد، میخواهند مبلغ قرارداد که چندین میلیون دلار است را به حساب شرکت واریز کنند. اما در اینجا شخصیت مالک راه فریب را پیش میگیرد و در این راه وارد چالشهای مهمی میشود.
نقد قسمت هفت و هشت سریال زخم کاری
قسمت هفت سریال زخم کاری بعد از چند روز تاخیر روز سه شنبه هفته گذشته پخش شد. همانطور که انتظار میرفت ظاهرا سانسورهایی روی این قسمت صورت گرفته بود که تا حدودی به پیرنگهای فرعی داستان آسیب میزد. اما این سانسورها مانع روایت دقیق داستان نشد.
از ابتدای سریال، یک تهدید بزرگ مانند سایه سریال را دنبال میکرد؛ آن هم تند بودن ریتم روایت و عدم پرداخت دقیق و تحولات داستانی و شخصیتی بود. به گونهای که مخاطب فرصت هضم رویدادهای جدید را نداشت و رویداد مهم بعدی رخ میداد.
در خصوص تحولات شخصیتی هم همین موضوع صادق است. در بسیاری از دقایق سریال، روایت کلیدی، شخصیت را تغییر میداد و این تغییر با اینکه دقیق و زیبا بود، اما خیلی زود از آن میگذشت و لذت انس گرفتن بیشتر مخاطب با شخصیت را از تماشاگران محروم میکرد. این ریتم تند، انرژی و پتانسیل داستانی را تا حد زیادی هدر میداد.
اما قسمت هفت تا حدودی ساختار روایت را سامان داد و به تماشاگر برای جذب و هضم اطلاعات فرصت میداد. این ریتم تا دقایق پایانی سریال که یک نقطه عطف مهم داستانی بود خیلی متعادل جلو رفت. در همان دقایق پایانی ناگهان ریتم سرعت گرفت و تمام انرژی که در طول قسمت توسط داستان ذخیره شده بود، به یک باره آزاد کرد. این دقیقا همان چیزی بود که سریال در بطن روایت کم داشت اما در قسمت هفتم به کارآمدی هرچه تمامتر ظاهر شد.
ترکیب غالفگیری با نقطه اوج داستان، یکی از نقاط قوت مهم قسمت هفتم بود که با رخ دادنش باری دیگر رضایت را در دل مخاطب خود نشاند.
مخاطبان با هوش، میدانند که در یک سریال دقیقا دنبال چی میگردند. از طرفی یک نویسنده باهوش نیز این عناصری که مخاطب دنبال است را باید بداند. نبوغ نویسنده و کارگردان سریال زخم کاری در دقایق پایانی سریال جلوهگر میشود. جایی که مخاطب را تا دقایق پایانی با خود همراه کرده و ناگهان با پیروی از اصل غافلگیری، نیاز روایتی مخاطب را بر آورده میکند.
طی قسمتهای قبل، شخصیتهای داستان در قالب روایت، جان میگرفتند و رفته رفته به غنای آنها اضافه میشد. در قسمت هفت آن چیزی را که در شش قسمت قبلی در حال ساختن آن بودند، به کمال خودش میرسد و این گونه در نقطه اوج داستان، شخصیتهای کاملی را میبینیم که در راهی که آغاز کرده بودند به پایان خط میرسند و از ادامه داستان باید منتظر دیدن تحولی جدید، راهی جدید و گره جدید باشیم.
در قسمت هفتم به طور کلی با یک مجموعه کاملی از روایت دقیق، پرداخت به شخصیتها و بازیگری تکامل یافته طرف هستیم.
قسمت هشتم اما تمام الگوهایی که قسمت هفت نگه داشته بود را میشکند و بعد از هفت قسمت نسبتا تند، با یک قسمت کند که ریتم بسیار نامنظم و سراسر آرامی دارد، مواجه میشویم.
این که بعد از نقطه اوج کمی از ریتم روایت کم شود چیز طبیعی است؛ اما این بدان معنی نیست که روایت پر از صحنههای بی دلیل و اضافی شود. قسمت هشت عملا سعی میکند کمی به مخاطب زمان بدهد ولی متاسفانه با پی ریزی پیرنگهای بی ربط و صحنههای بی دلیل، تمرکز از رویداد اصلی برداشته میشود.
شاید بهتر بود اکنون که موتور روایت کمی آرامتر از قبل شده، به عناصری پرداخته شود که در قسمتهای قبل به دلیل تند بودن ریتم فرصتی برای جلوهگری نداشتند.
قسمت هشت اساسا مشکل خلق پیچش و چالش را دارد. پیرنگهای فرعی با اینکه در اصل ربط زیادی به روایت اصلی ندارند، اما از کل روایت جدا شدنی نیست. این پیرنگها در قسمت هشتم میتوانستند شخصیت را تعریف کنند نه اینکه صرفا وقت قسمت را هدر دهند.
در واقع یکی از وظایف پیرنگهای فرعی، در عین استراحت دادن به روایت اصلی، پرداختن به شخصیتها به خصوص شخصیت اصلی و قرار دادن آن در یک چالش فرعی است.
البته قسمت هشتم خالی از پیچش داستانی نبود؛ ولی مهم واکنش شخصیتها به پیچشها هست که هنوز چیزی رو نکردند.
دقایق پایانی قسمت هشت با اینکه هنوز از واکنش شخصیتهای اصلی خبری نیست اما گره داستانی گذاشته میشود و باید در قسمتهای بعدی منتظر دیدن واکنش شخصیت به این گره باشیم.
قسمت هشتم سریال زخم کاری با اینکه اصولا باید با ریتم آرامتری جلو برود، اما در این بخش زیاده روی کرده و هسته اصلی داستان و گره داستانی را پشت صحنههای بی جا و بی دلیل گم میکند و در یافتن آن ناکام میماند.
نگاه کلی به عملکرد قسمت هفتم سریال زخم کاری
- ریتم در حد تعادل و مناسب یک قسمت مهم
- نقطه اوج جذاب با پتانسیل روایتی بالا
- توجه به اصل غافلگیری و نیاز تماشاگر به غافلگیری
- عمق بخشیدن به شخصیتها و تکامل برخی جنبههای آن
- عملکرد مثبت شخصیت پردازی در نقطه اوج و واکنش شخصیتها
- روایت دقیق و مفید از شخصیتها در قالب محیط داستان
نگاه کلی به عملکرد قسمت هشتم سریال زخم کاری
- عدم موفقیت در پی ریزی گره داستانی و پرداختن به آن
- سکون روایت اصلی در طول قسمت و عدم تحرک عناصر اصلی داستان
- چینش نامنظم صحنهها و ریتم غیر متعادل و کند
- استفاده بی دلیل و بیش از اندازه از صحنهها و سکانسهای اضافه و کم کاربرد
- جدا شدن پیرنگهای فرعی از روایت اصلی و عدم هماهنگی بین این دو
اما یک نکته را باید خاطر نشان کنم، بهتر است قسمت هشتم را از روایت کلی داستان جدا کنیم و نگذاریم عملکرد ضعیف قسمت هشتم به روایت اصلی سرایت کند. درواقع روایت داستان مشکلی ندارد و هنوز پا برجا مانده. اما متاسفانه در قسمت هشتم روایت عملا در حالت سکون مانده و تحرکی ندارد.
زمان پخش سریال زخم کاری
سریال زخم کاری با کارگردانی محمد حسین مهدویان و بازی جواد عزتی و رعنا آزادی ور، هر جمعه صبح ساعت ۸ از پلتفرم فیلیمو پخش و منتشر میشود.