نمی‌توان انکار کرد در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که ابرقهرمان‌ها آن‌را تسخیر کرده‌اند. آن جمله‌ی معروف سوپرمن که می‌گفت: “به آسمان بالای سرت نگاه کن!” هنوز هم موضوعیت دارد و در مورد زندگی امروزمان صدق می‌کند، مخصوصا حالا که امکان ندارد در یک جاده‌ی بزرگ در حرکت باشید و آثاری از سیبیل‌های تونی استارک، و یا بازوهای کریپتونی کلارک کنت که مانند خدایان به روی شما گشوده شده است، نبینید. آن‌ها بر باکس آفیس فرمان‌روایی می‌کنند، آن‌ها بر مکالماتی که در فرهنگ عامه جریان دارد، فرمان‌روایی می‌کنند، آن‌ها بر تمام تیشرت‌هایی که در کافی‌شاپ‌ها می‌بینید فرمان‌روایی می‌کنند. ما به اندازه‌ی یک صحنه‌ی موثر و قوی پس از تیتراژ با به زانو درآمدن هواداران و ستایش ابرقهرمان‌ها فاصله داریم. این بدین معنی است که حالا بهترین زمان برای نمایش «پسران» The Boysاست.

این سریال هشت قسمتی آمازون که توسط ست روگن، ایوان گلدبرگ، و اریک کریپک بر اساس سری کتاب‌های کمیک دینامیت نوشته‌ی گارث انیس و داریک رابرتسن، نگاه تیزبینانه‌ای به وضعیت جامعه‌ی مدرنی از ابرقهرمان‌ها دارد. شهروندانی که مامور خودخوانده هستند و لباس خاصی به تن می‌کنند ارتشی از مدیربرنامه‌ها دارند که به دنبال مشهور کردن‌شان هستند. شرکت‌های بزرگ رسانه‌ای تیم‌سازی‌های گسترده‌ای برای مبارزه با جرم و جنایت ترتیب می‌دهد که میزان درگیر شدن مردم با آن‌ رسانه‌ها در شبکه‌های اجتماعی را به اوج خود می‌رساند.

و بعید نیست خود این ابرقهرمان‌ها که در مقابل دوربین با ابهت و پر زرق و برق ظاهر می‌شوند، در زندگی‌های خصوصی خود هیولاهای بی‌رحمی باشند که در موقعیتی بحرانی و خشونت‌آمیز جمجمه‌ی انسان دیگری را زیر پا خرد کنند. این اتفاقی است که در «پسران» می‌افتد. اتفاقات عجیب و غریب زیادی در «پسران» می‌افتد. اما زیر پوست تمام بزن بزن ابرقهرمانی که در آن می‌بینیم، سریالی نهفته است که بهترین زمان‌بندی را در میان سریال‌هایی که در مدت‌های اخیر شاهد بوده‌ایم، دارد.

«پسران» در سطوح مختلفی روایت می‌شود، و تیم خلاق پشت آن بهترین کار خود را در هر سطح به انجام رسانده است. داستان این سریال، همان داستان آشنای جمع کردن دوباره‌ی تیم در کنار یکدیگر است، که در آن توطئه‌ی ترکیب وی بوچر را متقاعد می‌کند که به دنبال بقیه‌ی اعضای بازنشسته‌ی “پسران” برود، مادرز میلک (با بازی لاز آلونسو) و فرنچی (با بازی تامر کاپون) که در نهایت در کنار ماشین قتل عام خشن و بی‌رحمی که به فیمیل (با بازی کارن فوکوهارا) مشهور است قرار می‌گیرند. این یک داستان اسرارآمیز جذاب و هیجان‌انگیز است که زیر لباس‌های چسبان و شنل‌ها مخفی شده است، همچنین یک کمدی تاریک و پر از صحنه‌های پاشیده شدن دل و روده در هوا، دلفین‌هایی که منفجر می‌شوند، و بمب‌های سی-۴ که به بدن افراد بسته می‌شوند، است. این سریال سنگ‌دل‌ترین و خشن‌ترین مخاطبان را هم به وجد می‌آورد.

اگر گلایه‌ای از «پسران» داشته‌ باشیم، این است که فصل اول هشت قسمتی آن به طرز غریب و ناجوری تمام می‌شود. درست وسط داستان که نتیجه‌ی چند اتفاق مهم پا در هوا مانده و تعدادی از شخصیت‌های اصلی به دست فراموشی سپرده شده‌اند. احساس می‌کنیم که سازندگان آن از خود مطمئن بودند، چرا که معرفی گروه بازیگران حتی پیش از تایید تولید فصل دوم این سریال شروع شد. اما سفر هیجان‌انگیز و پر فراز و نشیبی که منجر به آن پایان نابهنگام می‌شود را باید تجربه کنید. «پسران» مانند «نگهبانان» الن مور در اواخر دهه‌ی ۸۰ میلادی، می‌تواند پیچ و مهره‌ی ابرقهرمان‌های دوره‌ی ما را از هم باز کند. این سریال نگاهی به آن‌چه که پشت لایک‌های شبکه‌های اجتماعی و اعداد و ارقام باکس آفیس می‌گذرد، می‌اندازد، داستانی که به شکل دردناکی با آن ارتباط برقرار می‌کنیم و در عین حال می‌تواند ترتیبی دهد تا کارل اربن یک اتاق پر از آدم‌بدها را با بچه‌ای که قدرت‌های ابرقهرمانی دارد بکشد.

نظر سایر منتقدین

دن فینبرگ Dan Fienberg | هالیوود ریپورتر The Hollywood Reporter

سریال «پسران» از آمازون برداشتی تلخ و کنایه‌آمیز از ژانر تیم‌سازی ابرقهرمانی است، و یک تم کلی ضد انسانی را برجسته کرده و به نمایش می‌گذارد که سریال‌های مشابه به سراغش نرفته‌اند. نتیجه این است که «پسران» — که در جشنواره‌ی فیلم ترایبکا و پیش از تاریخ رسمی اکران خود در ۲۶ جولای، پخش شد — جذاب، هوشمندانه و طنز از آب دربیاید. گروه بازیگران آن بسیار قوی هستند.

کاترین وان‌آرندانک Kathryn VanArendonk | نیویورک مگزین (والچر) New York Magazine (Vulture)

بهترین قسمت «پسران» آن‌جا نیست که کشف می‌کنیم هوملندر، نسخه‌ی منفی و پیچیده‌ای از کاپیتان آمریکا است. بهترین قسمت آن‌جاست که می‌فهمیم مدلین استیلول، با حرص و طمعش در کسب و کار، با درماندگی‌اش در تحت کنترل نگه داشتن این شرکت، و با تمرکز دقیقش بر روی تصویری که از خود به دیگران نشان می‌دهد، در دنیای واقعی هم وجود دارد.

بن ترورس Ben Travers | ایندی‌وایر IndieWire

کمی آزاردهنده است که ببینیم سریالی چنین متعهد به نقد کردن ماهیت توهم‌انگیز فرهنگ ابرقهرمانی، یکی از کوتاهی‌های خود را فراموش کرده است: اهمیت ندادن به جایگاه زنان (گذشته از آن‌که از تجاوز به عنوان انگیزه‌ی یکی از افراد استفاده شده است.) با توجه به جلوه‌های ویژه‌ی فوق‌العاده و نویسندگی قوی در بطن «پسران»، پتانسیل بسیاری در این دنیای نزدیک به واقعیت وجود دارد. بیایید امیدوارم باشیم در پایان آن قهرمانان واقعی پیروز باشند.

منتشر شده در بلاگ نماوا.