قرار است فیلم Waterworld که در سال ۱۹۹۵ به نمایش درآمد در قالب یک سریال به قابهای تلویزیون بیاید تا فضای پساآخرالزمانی این فیلم این بار در این مدیوم شکوفا شود. در حقیقت شاید بهترین راه برای ادامهی داستان فیلم، ادامهی آن از جایی باشد که فیلم در آن جا به اتمام میرسد. اعلام تصمیم استودیوی سازنده مبنی بر ساخت سریال تلویزیونی Waterworld مصادف شد با سالگرد ۲۶ اُمین سال ساخت فیلم. جزئیاتی که از این سریال درز کرد حاکی از آن بود که داستان سریال، ۲۰ سال بعد از وقایع فیلم صورت میگیرد. جان دیویس تهیه کننده فیلم اورجینال در نقش تهیه کننده به این سریال باز خواهد گشت و دن تراشتنبرگ (کارگردان ۱۰ Cloverfield Lane) نیز نقش کارگردانی را بر عهده خواهد داشت.
شاید برخی این نکته را فراموش کرده باشند، اما فیلم سینمایی Waterworld در زمان ساخت خود فرایند زجرآوری برای سازندگانش داشت. مذاکرات با نویسندگان بالقوه همچنان ادامه داشته و گفته می شود سرویس Peacock به عنوان سازنده این سریال مشارکت خواهد داشت. هنوز اطلاعاتی در مورد بازیگران و دیگر عوامل این سریال در دست نیست اما دیویس در مورد داستان سریال گفته است: «۲۰ سال بعد، تمام آن افراد، ۲۰ سال بعد».
این فیلم سینمایی ماجراجویی، علمی تخیلی و آخرالزمانی که کوین کاستنر غیر از بازیگر یکی از تهیهکنندگانش هم بود، در زمان ساخت ۱۷۵ میلیون دلار خرج برداشت که در آن زمان پرهزینهترین فیلمی بود که ساخته میشد. فیلم تولید بسیار دشواری را از سر گذراند، و عوامل تولید به ناچار با اتفاقاتی نظیر تندبادهای دریایی، غرق شدن صحنهی فیلمبرداری و اختلاف نظرهای هنری دست و پنجه نرم کردند و همین قضایا منجر به فراتر رفتن از بودجهی پیشبینیشده گردید و عناوینی همچون «فیشتار» (ترکیب “فیش” به معنی ماهی و «ایشتار» فیلمی با بازی داستین هافمن که در گیشه بهشدت ناموفق بود) و «دروازهی کوین» (ترکیب نام کوین کاستنر، بازیگر و تهیهکننده فیلم و اشاره به فیلم «دروازهی بهشت» یکی از بدنامترین شکستهای تاریخ در گیشه) را نصیب فیلم کرد.
به همین خاطر فیلم نام «دنیای آب» مترادف شد با قانون مورفی که بلای جان گروه تولید باانگیزه و جاهطلبش شد. به همین خاطر شاید خلاف عقل سلیم به نظر برسد اگر کمپانی یونیورسال بخواهد یک فیلم شکست خورده در گیشه را تبدیل به سریال بکند، بهویژه چند دهه پس از ساخت آن. اما در عین حال، Waterworld به مثابه یک دارایی است که مدتی خاک خورده و حالا میشود گرد و خاکش را تکاند تا دوباره در مقابل دیدهی تماشاگران قرار بگیرد. به علاوه، ادامه پیدا کردن «دنیای آب» در قالب سریال نقاط قوتی دارد که در دهه ۹۰ نمیتوانست داشته باشد.
در سال ۱۹۹۵ Waterworld در گیشه شکست خورد ولی حالا مورد تجدید نظر قرار گرفته است
در سال ۲۰۲۱ مبلغ ۱۷۵ میلیون دلار شاید قابل ملاحظه باشد اما در صورت اختصاص به پروژهای با پتانسیل موفقیت و ایجاد فرنچایز معقول به نظر میرسد. در سال ۱۹۹۵ فیلم Waterworld مظهر بیپروایی مالی به حساب میآمد و هنگامی که فیلم روی پرده رفت، بودجهی هنگفت، خبرهای ناگوار دربارهی تولید مشقتبار و هالهای از احساسات منفی را با خود داشت. وقتی Waterworld در گیشه ۲۶۳ میلیون فروخت به نظر میرسید تقدیرش این باشد که به عنوان یکی از بزرگترین شکستهای گیشه در تاریخ سینما ثبت شود، هرچند که زمان با این بلاک باستری که حتی نتوانست حق مطلب «بلاک باستری» را ادا کند، مهربان بوده است.
با فروش ویدیوهای فیلم برای تماشای خانگی و فروش حق پخش تلویزونی فیلم، Waterworld سود هم کرد و در طول سالها اعتبارش بهبود یافت. بخشی از این اتفاق مدیون نسخهی «Ulysses» فیلم است چرا که در این نسخه، شخصیت دریانورد و رابطهاش با هلن و انولا بهبود پیدا کرده و به وضعیت انسان در هنگام مواجهه با سیل عالمگیر بیشتر و بهتر پرداخت شده است. Waterworld از زمان اکران پر تب و تابش به این سو، آرام و پیوسته اقبال روزافزونی میان مخاطبان پیدا کرده و به همین خاطر عجیب نیست که هالیوود تصمیم گرفته نگاه دوبارهای به این فیلم کالت بیاندازد.
پیشفرض Waterworld مناسب تبدیل به فرمت سریال است
در دههی ۹۰ فیلمی نظیر Waterworld تنها در قالب یک فیلم بیگ پروداکشن قابلیت ساخت داشت اما صنعت نمایش از سال ۱۹۹۵ تا حالا دستخوش تغییرات فراوانی شده و نتفلیکس و دنیای استریمینگ و تلویزیون تحولات چشمگیری را از سر گذراندهاند. حتی پیش از این که ویروس کرونا اثر خودش را بگذارد، حضور در سینماها کمرنگتر از پیش شده بود. از این سو، کیفیت ساخت و فرمت داستانگویی سریالهای تلویزیونی به طور قابل ملاحظهای بهبود پیدا کرده است.
اگرچه Waterworld صحنههای اکشن عظیمی داشت اما دنیای فیلم میتواند از یک پرداخت اپیزودیک و گروه شخصیتها (به جای صرفا یک شخصیت) بهره ببرد و این گونه تماشاگران میتوانند داستانهای شخصی هر کدام از کاراکترها را دنبال کنند. داستان نسبتا سرراست است و برای مرتبط کردن وقایع سریال به نسخه سینمایی توضیح مختصری کفایت میکند.
برای ساخت جهان Waterworld پتانسیل زیادی وجود دارد
Waterworld ظرفیت خوبی برای ساخت دنیا در اختیار سازندگان نسخهی تلویزیونی قرار میدهد: کلاهکهای یخی آب شده و زمین را با آب پوشاندهاند. انسانها ناگزیر در گروههای غوطهور بر روی آب زندگی میکنند. گروهی دیگر با نام «اسموکر» به سرکردگی «دیکان» همچون لاشخورانی هستند که به ارعاب و تهدید انسانهای باقیمانده میپردازند و در پایان فیلم، نقشهای که گمان میشد افسانه است، به کشف «سرزمین خشکی» میانجامد.
از آن جایی که قرار است وقایع فیلم ۲۰ سال پس از پایان وقایع فیلم پیگیری شود، گنجینهای از اتفاقات و داستانکها در اختیار سازندگان است. یکی از این وقایع استعمار «سرزمین خشکی» پس از کشفش توسط انسانها است. و یا ماجراجوییهای دریانورد بر روی اقیانوس پس از ترک «سرزمین خشکی». این که چقدر سرزمین خشکی تغییر کرده خود میتواند دستاویزی برای خلق شخصیتهای جدید باشد که هر کدام قوس شخصیت (تغییر دراماتیک) منحصر به فرد خود را دارند.
این سریال تلویزونی همچنین میتواند از مولفههای مینی کامیک بوک «دنیای آب: بچههای لویاتان» که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد بهره ببرد. وقایع این کامیک بوک درست بعد از پایان فیلم اتفاق میافتد و در آن اشارهای به آبششهای شخصیت دریانورد میشود و این که آبششها نتیجهی آزمایشات ژنتیکی هستند و نه آن طور که در فیلم اشاره میشود هیبرید جهشیافتهی آدم و ماهی. کامیک بوک، بدمن جدیدی را هم به نام «لویاتان» به مخاطب معرفی میکند که شریک اسموکرها و دیکان است.
با تمام این توصیفات به نظر میرسد که خالقان سریال Waterworld میتوانند با بهره گرفتن از متریالهای در دسترس خود، دنیایی شایان توجه و جذاب خلق کنند؛ دنیایی که خاطرهی شکست مفتضحانه فیلم سینمایی در سال ۱۹۹۵ را به خاطرهای دور مبدل سازد.