فیلم بیوهی سیاه مارول سرانجام آنچه را که واقعا در بوداپست برای بیوهی سیاه و هاوکآی رخ داده، فاش میکند و تقریبا ۱۰ سال پس از اولین اشاره، استودیوی مارول پرده از این راز برمیدارد. این راز از زمانی که این دو نفر در انتقامجویان با لشکر چیتاوری در نیویورک جنگیدند سربسته مانده بود.
هشدار: در این مطلب احتمال لو رفتن داستان فیلم وجود دارد
اسکارلت جوهانسون در اولین فیلم مستقل شخصیت بیوهی سیاه به کارگردانی کیت شورتلند بازی خواهد کرد. اتفاقات این فیلم، پیش از مرگ جنجالی او در انتقامجویان: بازی پایانی و پس از مشاجره مرد آهنی و کاپیتان آمریکا در فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی رخ میدهد.
روایت بیوهی سیاه عمدتا از جهان اصلی مارول فاصله گرفته و بیشتر متمرکز بر اتحاد ناتاشا با خانواده روسیاش است که متشکل از نگهبان سرخ (دیوید هاربر)، ملینا وستوکوف (ریچل وایز) و یلنا بلووا (فلورانس پیوگ) هستند. آنها با هم میخواهند بخشی از یک کار ناتمام را حل و فصل کنند و رسما به پروژه اتاق سرخ پایان دهند و ژنرال درایکوف (ری وینستون) را نابود کنند. با این حال، اوضاع کمی پیچیدهتر از تصور است، چرا که با تعدادی از بیوههای سیاه مواجه هستند که ذهنهای آنان کنترل میشود و البته لازم به ذکر است که یک حریف قدر دیگر به نام تسک مستر دارند که میتواند تمام حرکات حریف خود را تقلید کند.
داستان رخ داده در بوداپست دوباره توسط کلینت بارتون و ناتاشا رومانوف در راه رفتن به ورمیر در فیلم بازی پایانی مورد اشاره قرار گرفت که باز هم مخاطبان را برای شنیدن سرنوشت آن موضوع، مشتاق کرد. جدا از اینکه چه اتفاقاتی در طول آن عملیات افتاده است، دانستن جزئیات مربوط به این حادثه، اطلاعات و بینش بیشتری دربارهی رابطه دوستانه بیوهی سیاه و هاوکآی به وجود میآورد.
مأموریت بوداپست بیوهی سیاه
حادثه بوداپست از طرح کلی فیلم بیوهی سیاه، جدایی ناپذیر است. پس از آنکه ناتاشا با موفقیت از برنامه روسیه و اتاق سرخ خارج شد، به یک مأمور سازمان شیلد تبدیل گشت. البته به لطف کلینت که در طی مأموریت قبلی، جان او را نجات داد. ناتاشا برای اثبات وفاداری خود، چندین عملیات انجام داد تا ثابت کند جاسوس روسیه نیست. آخرین هدف از این مأموریتها، پایان دادن به پروژه اتاق سرخ با ترور مردی بود که در پشت پرده آن قرار داشت، ژنرال درایکوف. بیوهی سیاه آنچه را که در جریان مأموریت بوداپست اتفاق افتاده بود، به طور کامل نشان نداد. در عوض، اطلاعات این عملیات از طریق گفتوگوهای ناتاشا با یلنا و چند صحنه فلشبک فاش شد. ناتاشا از دختر درایکوف، آنتونیا که در آن زمان فقط یک دختر جوان بود، برای ردیابی محل درایکوف استفاده کرد و ساختمانی را که در آن بود منفجر کرد و به نظر میرسد که او را کشت اما ناتاشا همچنین آنتونیا را هم در جریان ترور، سهوا به قتل رساند و به خاطر این اقدامش، سالهای سال احساس گناه میکرد.
با این حال، درایکوف بدون این که ناتاشا بداند، از حمله جان سالم به در برد و همچنان برنامه اتاق قرمز را اداره کرد و یلنا هنگام پیوستن دوباره آنها به هم در خانه امن در بوداپست، ناتاشا را از این قضیه مطلع کرد. ناتاشا بهسختی این موضوع را باور کرد، بهخصوص به خاطر این که تا مدتها به خاطر قتل آنتونیا عذاب وجدان داشت و حتی لوکی هم به خاطر این اشتباه، او را در فیلم انتقامجویان دست میانداخت. یلنا همچنین اشاره کرد که این اشتباه ناتاشا، باعث بدتر شدن شرایط بیوههای سیاه شد و آنها تحت تدابیر امنیتی شدیدتری قرار گرفتند تا اطمینان حاصل شود که کسی از آنها دوباره فرار نکند.
چگونه مأموریت بوداپست، کلینت و ناتاشا را به هم نزدیکتر کرد
فلاش بکهای فیلم بیوهی سیاه دربارهی بوداپست، بدون حضور هاوکآی بود. پس از مرگ ساختگی درایکوف، ناتاشا و کلینت مجبور شدند قبل از اینکه بتوانند از شهر خارج گردند، ۱۰ روز در بوداپست پنهان شوند. در آن زمان، آنها در یک خانه امن قرار داشتند اما باز هم درگیر تیراندازی شدند و دیوارهای آپارتمانی که در آن اقامت داشتند، آسیب دید که یلنا فکر میکرد جای گلوله است اما ناتاشا توضیح داد که جای تیر کمان است. همچنین در طول ۱۰ روز اقامت در پایتخت، آنها مجبور شدند چند روزی را هم در یک کانال هوای ایستگاه مترو پنهان شوند. ناتاشا برای یلنا بیان کرد که هنگام فرار از تسک مستر، در همان مکان مخفی شده بودند.
کلینت قبلا زندگی ناتاشا را با خودداری از کشتن وی و پس از آن، کمک به جذب او در سازمان شیلد، نجات داده بود که همین برای ایجاد دوستی بین آنها کافی بود و اوقات آنها در بوداپست، پیوندشان را بسیار مستحکمتر کرد. آنها که به هیچ کس دیگری متکی نبودند، به خود اعتماد کردند و یاد گرفتند که به یکدیگر هم اعتماد داشته باشند.
داستان متفاوت بوداپست در بیوهی سیاه
هر بار که ناتاشا و کلینت به بوداپست اشاره میکردند، به نظر میرسید که آن دوران، خطرناک اما مهیج برای هر دو نفر، به ویژه ناتاشا بوده است. هنگام جنگ با ارتش چیتاوری در فیلم انتقامجویان، ناتاشا گفت: این نبرد دقیقا مثل بوداپست است.
و کلینت پاسخ داد: «من و تو بوداپست را متفاوتتر از دیگران به یاد میآوریم.»
طبیعی است که بیوهی سیاه بهعنوان یک جاسوس حرفهای که مأموریتهای اعصاب خردکن زیادی را تجربه کرده، از نبردهای قبلی خود به خوبی یاد کند.
با این حال، با آشکار شدن اتفاقات بوداپست در فیلم بیوهی سیاه، به نظر میرسد این واقعه فاجعهبارتر از آنچه تصور میشد، باشد. آنچه باعث میشد ناتاشا بیشتر اذیت شود، این بود که فهمید آنتونیا از ترور بوداپست جان سالم به در برد و درایکف هم او را تبدیل به شخصیت منفی و شرور تسک مستر کرد.
منبع: Screenrant