نمیتوان گفت که بازیگران مهمترین عناصر یک فیلم هستند، اما بیشک با شنیدن نام یک فیلم اولین چیزی که به ذهنتان خطور میکند، تصویر چهرهی بازیگرانی است که در آن ایفای نقش کردهاند. بازیگران خوب میتوانند فیلمها را ارتقا ببخشند و بازیگران بد میتوانند بهترین فیلمها را تبدیل به تجربهای ناخوشایند کنند. بازیگری یک هنر است و مانند سایر هنرها نظر همه دربارهی برترینهای آن یکسان نخواهد بود، با این حال در ادامه نگاهی میاندازیم به ۱۰۰ بازیگر زن برتر تاریخ سینما به انتخاب مجلهی اینترنتی آرشیوهای سینما.
۱۰۰. تالیا شایر
شایر در فیلمهای مهمی حضور یافته است؛ پدرخواندهها و راکیها. اگرچه بهجز این فیلمها کار بهیادماندنی دیگری در لیست فیلمهای شایر دیده نمیشود، بااینحال او در این دو فیلم گسترهی وسیعی از احساسات و هیجانات را از خود به نمایش میگذارد. برای اثبات این نکته میتوان به شخصیت خجالتی او در راکی و مسیر پرپیچوخم شخصیتی او در سهگانهی پدرخوانده اشاره کرد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه کوپولا، یکمرتیه دیوید او. راسل.
- بهترین فیلم:پدرخوانده.
- بهترین نقشآفرینی: پدرخوانده: قسمت دوم.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- پدرخوانده: قسمت دوم (The Godfather: Part II)
- راکی (Rocky)
- پدرخوانده: قسمت سوم (The Godfather: Part III)
- پدرخوانده (The Godfather)
- قلب من هاکبی (I Heart Huckabees)
۹۹. کتی موریارتی
کارنامهی این بازیگر از بازیگر قبلی هم کوتاهتر است. تنها یک فیلم در کارنامهی او باعث راهیابیاش به این لیست شده است، بااینحال او در این یک فیلم درخششی خیرهکننده از خود به نمایش گذاشته است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه اسکورسیزی.
- بهترین فیلم: گاو خشمگین.
- بهترین نقشآفرینی: گاو خشمگین. موریارتی پابهپای دنیرو و پشی در فیلم پیش میرود و درحالی که هنگام ضبط فیلم تنها بیست سال دارد، یکی از بهترین بازیهای تاریخ سینما در بین بازیگران زن را از خود به نمایش میگذارد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- گاو خشمگین (Raging bull)
۹۸. گلوریا سوانسون
سوانسون یک ستارهی سینمای صامت بود. وایلدر از همین ویژگی او استفاده کرد و شاهکار خود را خلق میکند. شاهکاری که به یکی از کاملترین فیلمهای تاریخ سینما بدل شد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه وایلدر، دومیل، والش، چاپلین
- بهترین فیلم: سانست بلوار؛ شاهکار وایلدر.
- بهترین نقشآفرینی: سانست بلوار.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- سانست بلوار (Sunset Boulevard)
- مرد و زن (Male and Female)
- متجاوز (The Trespasser)
- فرودگاه ۱۹۷۵ (Airport 1975)
- دختر پرخطر ( The Danger Girl)
۹۷. اما تامپسون
اما تامپسون شاید در هیچ شاهکاری حضور نداشته باشد، اما او در بیش از ده فیلم قابلقبول نقشآفرینی کرده است و نکتهی مهمتر اینکه در نیمی از آنها میدرخشد. او بیش از هرچیز بهدنبال همکاریهای خود با جیمز آیووری در اوایل دههی نود و کسب اسکار بهترین فیلمنامهی اقتباسی برای فیلم عقل و احساس شناخته میشود.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه کنت برانا، دومرتبه جیمز آیووری، یکمرتبه مایک نیکولز، آلفونسو کوارون، انگ لی، نوآ بامباک.
- بهترین فیلم: هواردز اند.
- بهترین نقشآفرینی: هواردز اند.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- هواردز اند (Howards End)
- بازماندهی روز (The Remains of the Day)
- عقل و احساس (Sense and Sensibility)
- فرشتگان در آمریکا (Angels in America)
- رنگهای اصلی (Primary Colors)
۹۶. گرتا گرویگ
گرویگ بازیگری بااستعداد و کمدینی است که طی دههی دوم قرن بیستویکم میلادی با سه فیلم بامباک به دنیا معرفی شد. تا به امروز بهترین فیلم کارنامهی او فرانسیس ها است، اما او بازیگری جوان است که هنوز به میانهی کارنامهی هنری خود هم نرسیده است و راه زیادی برای رفتن دارد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه بامباک.
- بهترین فیلم: فرانسیس ها.
- بهترین نقشآفرینی: فرانسیس ها.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- فرانسیس ها (Frances Ha)
- دلبر آمریکا (Mistress America)
- گرینبرگ (Greenberg)
- زنان قرن بیستم (۲۰th Century Women)
- طرح مگی (Maggie’s Plan)
۹۵. پنهلوپه کروز
اگر کارنامهی او را بدون آلمودوار در نظر بگیریم، هرگز به این لیست راه پیدا نمیکرد، اما بسیاری از بازیگران بزرگ هستند که بدون کارگردانهای بزرگ به این لیستها راه پیدا نمیکردند؛ توشیرو میفونه، مارچلو ماسترویانی و … . کروز در هالیوود هم نقشآفرینیهای خوب خود را تکرار کرد و در فیلمهای چشمانت را باز کن و آسمان وانیلی به درخشش خود ادامه داد. کروز هم میتواند شخصیتهای باهوش و محتاط را ایفا کند و هم شخصیتهای دیوانه و بیدقت را.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: پنجمرتبه المودوار، دومرتبه راب مارشال.
- بهترین فیلم: همهچیز دربارهی مادرم.
- بهترین نقشآفرینی: آغوشهای گسسته. همهچیز دربارهی مادرم بهترین فیلم کروز است، اما او در فیلم نقش مرکزی و حیاتی برعهده ندارد و نقشهای او در فیلمهای ولور و آغوشهای گسسته برای فیلمها حیاتیتر هستند. ولور فیلم معروفتری است، اما آغوشهای گسسته یکی از فیلمهای قدرنادیدهی آلمودوار است که کروز در آن درخشش بیشتری دارد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- آغوشهای گسسته (Los abrazos rotos)
- ولور (Volver)
- ویکی کریستینا بارسلونا (Vicky Cristina Barcelona)
- چشمانت را باز کن (Open Your Eyes)
- آسمان وانیلی (Vanilla Sky)
۹۴. جنیفر لارنس
لارنس بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ بهعنوان بازیگری جوان به شهرت رسید و خیلی زود در جشنوارهها دیده شد و در گیشهها باعث فروش فیلمها. او در اجرای نقشهایی که تحت فشارهای بیرونی و محیطی یا فشارهای درونی و روانی هستند، خیرهکننده است. اگر لارنس به مسیر هوشمندانهی خود ادامه دهد، به جایگاه بالاتری در این لیست خواهد رسید.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه دیوید او. راسل، یکمرتبه دارن آرونوفسکی.
- بهترین فیلم: حقهبازی آمریکایی.
- بهترین نقشآفرینی: دفترچهی امیدبخش. این انتخاب آسان نیست. بهراحتی میتوان زمستان استخوانسوز را هم بهعنوان بهترین نقشآفرینی لارنس انتخاب کرد و اگر کیفیت را به نسبت زمان حضور در فیلم درنظر بگیریم، میتوانیم حقهبازی آمریکایی را هم انتخاب کنیم.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- دفترچهی امیدبخش (Silver Linings Playbook)
- زمستان استخوانسوز (Winter’s Bone)
- حقهبازی آمریکایی (American Hustle)
- مادر (Mother)
- جوی (Joy)
۹۳. کاترین کینر
بازیگر خوب بودن صرفا به حضور داشتن در فیلمهای ماندگار و خوب بستگی ندارد. اگر چنین بود حالا کینر باید در بین پنجاه بازیگر زن برتر قرار میگرفت، چرا که در بسیاری از فیلمهای خوب عصر خود حضور یافته است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: چهارمرتبه هلوفسنر، سهمرتبه جونز، یکمرتبه لوینسون، جردن پیل و پل گرینگرس.
- بهترین فیلم: جان مالکوویچ بودن. شاید بتوان خارج از دید (Out of Sight) را هم انتخاب کرد، اما نقشآفرینی او در جان مالکوویچ بودن بر بزرگی و عظمت فیلم تاثیرگذار است و او نقش یک زن فتانه را به بهترین شکل در آن ایفا میکند.
- بهترین نقشآفرینی: جان مالکوویچ بودن.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- جان مالکوویچ بودن (Being John Malkovich)
- کاپوتی (Capote)
- دوستداشتنی و شگفتانگیز (Lovely and Amazing)
- نیویورک، جز به کل (Synecdoche, New York)
- جایی که موجودات وحشی هستند (Where the Wild Things Are)
۹۲. روزالیند راسل
فرماندهنده تا آنجا که دیگر غیرقابلتحمل میشود. قطعا در منشی همهکارهی او ، این فرماندهنده بودن، بسیار خوب جواب داده است. او زنی است با خواستههای محکم، سرعت بالا در حرف زدن و بهترین بازیگر ممکن برای در مقابل نیروی کنترلناپذیر کری گرانت قرار گرفتن.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه هاوارد هاکس، جرج کیوکر، کینگ ویدور
- بهترین فیلم: منشی همهکارهی او.
- بهترین نقشآفرینی: منشی همهکارهی او.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- منشی همهکارهی او (His Girl Friday)
- عزا برازندهی الکتراست (Mourning Becomes Electra)
- زنان (The Women)
- عمع میم (Auntie Mame)
- دژ (The Citadel)
۹۱. بیورک
این بازیگر در کارنامهی هنری، فراوانی و کیفیت فراوانی از خود نشان نمیدهد. بیورک تابهامروز تنها در یک شاهکار سینمایی نقشآفرینی کرده است و در آن هیچ حرفی برای گفتن باقی نگذاشته است. او زنی خوشقلب است که توسط فیلمساز دانمارکی شکنجه میشود.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه لارنس فون تریر.
- بهترین فیلم: رقصنده در تاریکی. شاهکار فون تریر بیشک یکی از بهترین فیلمهای دههی اول قرن بیستویکم است و یکی از بهترین نقشآفرینیهای دهه را هم در خود جای داده است.
- بهترین نقشآفرینی: رقصنده در تاریکی. چیزی به نام استعداد بازیگری بر صفحهی نقرهای وجود دارد و قطعا استعداد بازیگری موزیکال بیورک را نمیتوان زیرسوال برد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- رقصنده در تاریکی (Dancer in the Dark)
۹۰. آنا پاکوین
اگر بخواهیم در یک کلمه او را توصیف کنیم باید بگوئیم پرحرف. از پیانو تا ساعت بیستوپنجم و از ساعت بیستوپنجم تا مارگارت. او به دو دلیل اینجاست: ۱. در یک شاهکار واقعا درخشیده است. ۲. در چهار فیلم که بین بهترینهای سال انتشار خود قرار گرفتهاند، بین گروه بازیگران اصلی بوده است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه اسپیلبرگ، اسپایک لی، مارتین اسکورسیزی، بامباک.
- بهترین فیلم: پیانو. میشود در رابطه با این که پیانو فیلم بهتری است یا ساعت بیستوپنجم بحث کرد، اما پاکوین در فیلم پیانو، نقش مهمتری برعهده داشت و حضورش برای فیلم حیاتی بود.
- بهترین نقشآفرینی: پیانو. نقشآفرینی او در مقایسه با هر سنی خیرهکننده است. اسکاری که او سال ۱۹۹۳ در زمینهی بازیگر مکمل به کارنامهی خود اضافه کرد، کاملا به حق است، چون باوجود اینکه او یازده سال داشت و نخستین تجربهی بازیگری خود را از سر میگذراند، در این فیلم بازی نمیکرد، بلکه آن را زندگی میکرد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- پیانو (The Piano)
- مارگارت (Margaret)
- ساعت بیستوپنجم (۲۵th Hour)
- ماهی مرکب و نهنگ (The Squid and the Whale)
- پرواز به خانه (Fly Away Home)
۸۹. لورین براکو
شخصیت او در رفقای خوب درست مانند شخصیت مقابلش، که ری لیوتا آن را بازی میکند، از اوج و یک دختر زیبا و وفادار، تبدیل به یک زن پارانویا، بههمریخته و عصبی میشود و برانکو این فراز و فرود را با مهارت تمام به نمایش میگذارد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه اسکورسیزی.
- بهترین فیلم: رفقای خوب.
- بهترین نقشآفرینی: رفقای خوب.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- رفقای خوب (Goodfellas)
۸۸. ایرن ژاکوب
درونی، مرکزی و قدرنادیده. ژاکوب نهتنها زیبا است، بلکه بهخوبی میتواند درگیری اخلاقی درونی یک انسان را به تصویر بکشد و تبدیل به قهرمان فیلمهای کیشلوفسکی شود. او برخلاف بعضی از بازیگران این لیست در بیش از یک شاهکار حضور دارد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه کیشلوفسکی.
- بهترین فیلم: سه رنگ: قرمز.
- بهترین نقشآفرینی: زندگی دوگانهی ورونیک. برنده شدن نخل طلای بهترین بازیگر زن از کن همیشه کافی نیست، اما در این مورد قطعا به حق و درست است.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- زندگی دوگانهی ورونیک (La double vie de Véronique)
- سه رنگ: قرمز (Trois Couleurs: Rouge)
- خداحافظ بچهها (Au revoir les enfants)
۸۷. گرتا گاربو
گاربو در زمان خودش یکی از بزرگترین ستارههای سینما بود. او از یک زیبای صامت با اجراهای فیزیکی فوقالعاده، تبدیل به بازیگری با نشان تجاری مخصوص خود، لهجهاش و خندههایش، شد. او هرگز مانند دیتریش خودش را به یک کارگردان صاحبسبک متصل نکرد که باعث میشود در این لیست جایگاه خوبی به دست نیاورد، چرا که هرگز در فیلم بزرگی بازی نکرده است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه کیوکر، یکمرتبه گلدینگ و لوبیچ.
- بهترین فیلم: نینوتچکا. تنها رقیب واقعی در این زمینه گرند هتل گلدینگ است و اگرچه او کارگردان بزرگی است، اما نینوچکا یکی از فیلمهای خوب لوبیچ است و کمدیای جذاب.
- بهترین نقشآفرینی: نینوتچکا. اگرچه گاربو برای بازی در درامها و بهخصوص درامهای صامت شناخته میشود، اما او در کمدی لوبیچ بامزه است و قطعا در اوج بازیگری خود به سر میبرد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- نینوتچکا (Ninotchka)
- آنا کریستی (Anna Christie)
- جسم و شیطان (Flesh and the Devil)
- کمیل (Camille)
- زنی با روابط (A Woman of Affairs)
۸۶. کیم نواک
برای بازیگر زنی که در دورهی اوج فیلمسازی استودیویی هالیوودی فعالیت میکرد، تعداد فیلمهایی که نواک در آنها نقشآفرینی کرده است، بسیار اندک است. شاید بیش از این که به عنوان بازیگری خوب شناخته شود، به عنوان بازیگری زیبا شناخته میشود، اما برای اطمینان از هنر بازیگری او در کنار سرگیجهی هیچکاک، مرد بازوطلایی را هم ببینید.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه هیچکاک و پرمینجر.
- بهترین فیلم: سرگیجه.
- بهترین نقشآفرینی: سرگیجه. مشهور است که نواک در سرگیجه نخستین انتخاب هیچکاک نبوده است، اما یکبار دیگر بروید و سرگیجه را ببینید و سعی کنید گریس کلی یا ورا مایلز را به جای نواک تصور کنید. خواهید دید که اگر چه کلی و مایلز شاید در کل بازیگران بهتری نسبت به نواک بودهاند، اما هیچکدامشان نمیتوانستند این شخصیت را به خوبی نواک خلق کنند.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- سرگیجه (Vertigo)
- مرد بازوطلایی (The Man with the Golden Arm)
- پال جوی (Pal Joey)
- پیکنیک (Picnic)
- بوفالوی سفید (The White Buffalo)
۸۵. آنوک امه
او در لولا و یک مرد و یک زن نقش اصلی است، پس این فیلمها در کارنامهی او نسبت به همکاریهایش با فلینی از اهمیت بیشتری برخوردارند، اما نقشآفرینیهای او در کارهای فلینی، قابلیتها و گستردگی قابلیتهای او را نشان میدهند. او میتواند باهوش و باوقار باشد، مانند هشت و تیم و میتواند اغواگر و دیوانه باشد، مانند زندگی شیرین.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه فلینی، یکمرتبه دمی و آلتمن.
- بهترین فیلم: هشت و نیم و زندگی شیرین برای هرکدام از بازیگرانی که در آنها نقشآفرینی کردهاند به عنوان بهترین فیلم انتخاب خواهد شد و امه در هردوی آنها حضور داشته است و در هردوی آنها میدرخشد.
- بهترین نقشآفرینی: لولا. امه در نخستین فیلم دمی خیرهکننده است. او همچنین در یک مرد و یک زن که برای آن تنها نامزدی اسکار خود را به دست آورده است هم میدرخشد، اما لولا به آسانی بهترین نقشافرینی او است.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- لولا (Lola)
- یک مرد و یک زن (A Man and a Woman)
- هشتونیم (½۸)
- زندگی شیرین (La Dolce Vita)
- آمادهی پوشیدن (Ready to Wear)
۸۴. هاریت اندرشون
اگر بخواهیم با یک کلمه قدرت بازیگری او را توصیف کنیم، آن کلمه دیوانگی خواهد بود.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: ششمرتبه برگمان.
- بهترین فیلم: فریادها و نجواها. البته بستگی دارد که طرفدار کدام یک از فیلمهای برگمان باشید وگرنه همه میدانند تمام فیلمهای برگمان میتوانند در این لیست صدرنشین باشند.
- بهترین نقشآفرینی: همچون در یک آیینه.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- همچون در یک آیینه (Through a Glass Darkly)
- فریادها و نجواها (Cries and Whispers)
- تابستان با مونیکا (Summer with Monika)
- خاکاره و پولک (Sawdust and Tinsel)
- لبخندهای یک شب تابستانی (Smiles of a Summer Night)
۸۳. پاتریشا آرکت
پیش از هرچیز باید گفت که او قادر است همه کار بکند. در بزرگراه گمشده همیشه بر لبهی پرتگاه است، در پسرانگی مادری است جنگنده و در داستان عاشقانهی واقعی، ضربان قلب را با خود همراه میکند و هنوز به بازی او در اد وود اشاره نکردهایم.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه اسکورسیزی، لینچ و لینکلیتر.
- بهترین فیلم: بزرگراه گمشده. نقشآفریی آرکت در بزرگراه گمشده به اندازهی نقشآفرینی واتس در جادهی مالهالند خوب نیست، بااینحال هنوز خیرهکننده است و همانند واتس، او هم شانس این را داشته است که یکی از آن شخصیتهای دوجانبهی لینچ را مقابل دوربین بیاورد.
- بهترین نقشآفرینی: پسرانگی.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- پسرانگی (Boyhood)
- بزرگراه گمشده (Lost Highway)
- داستان عاشقانهی واقعی (True Romance)
- لاس زدن با فاجعه (Flirting with Disaster)
- اد وود (Ed Wood)
۸۲. جسیکا چستین
چستین بازیگری بااستعداد است که میتواند بهتنهایی بار یک فیلم را بهدوش بکشد و میتواند نقشهای گوناگونی را در مقابل دوربین کارگردانهای بزرگ بیافریند. او هم میتواند در نقش زن مستقلی که برای رسیدن به هدف خود هرکاری میکند را بازی کند و هم نقش زن بیگناهی را که در جریان زندگی دستاش از همهجا کوتاه است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه مالیک، نولان، اسکات، دلتورو.
- بهترین فیلم: درخت زندگی.
- بهترین نقشآفرینی: سی دقیقه پس از نیمهشب.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- سی دقیقه پس از نیمهشب (Zero Dark Thirty)
- درخت زندگی (The Tree of Life)
- یک سال بسیار خشن (A Most Violent Year)
- میانستارهای (Interstellar)
- بازی مالی (Molly’s Game)
۸۱. جنت لی
جنت لی یکی از زیباترین بازیگران دوران خودش بود، اما هرگز نقش یک زن صرفا جذاب و زیبا را ایفا نکرد. او انتخابهای خود را دستچین مینمود و معمولا نقش شخصیتهای باهوش را ایفا میکرد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است:یکمرتبه هیچکاک، ولز و مان.
- بهترین فیلم: نمیشود بین روانی و نشانی از شر بهسادگی یکی را برگزید. دو فیلم که هردوی آنها دومین فیلم برتر سازندگانشان به حساب میآیند؛ هیچکاک و ولز.
- بهترین نقشآفرینی: روانی.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- روانی (Psycho)
- نشانی از شر (Touch of Evil)
- مهمیز برهنه (The Naked Spur)
- کاندیدای منچوری (The Manchurian Candidate)
- عمل خشونت (Act of Violence)
۸۰. بیبی آندرشون
او همیشه شخصیتی پرشور و نشاط را در مقابل دوربین برگمان خلق میکرد و بدون او شاید هرگز ناماش در تاریخ سینما ثبت نمیشد
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: هفتمرتبه برگمان.
- بهترین فیلم: به سلیقهی شما برمیگردد و این که کدام یک از فیلمهای برگمان را بیشتر دوست دارید. انتخاب این لیست پرسونا است.
- بهترین نقشآفرینی: پرسونا. درست است که آندرشون در فیلم بهخوبی اولمان نیست، اما این به معنای بد بودن او نیست. نباید او را نادیده گرفت و نقش او را در ماندگاری این شاهکار زیر سوال برد. شخصیتی که به او سپرده شده است، بهاندازهی شخصیت دیگر فیلم پرکشش و پرپیچوتاب نیست، بااینحال او با موفقیت به آن حیات میبخشد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- پرسونا (Persona)
- توتفرنگیهای وحشی (Wild Strawberries)
- مهر هفتم (The Seventh Seal)
- مصائب آنا (The Passion of Anna)
- چهره (The Magician)
۷۹. هانا شیگولا
هانا شیگولا برای زیبایی و قدرت بهخاطر آورده میشود. او میتواند هم شخصیتهای بیرحم سواستفادهکنندهی دگرآزار فیلمهای فاسبیندر را بازی کند و هم قربانیای که مورد آزار قرار گرفته است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: چهارمرتبه فاسبیندر، یکمرتبه کنت برانا، ویم وندرس.
- بهترین فیلم: ازدواج ماریا براون. برلین با اندکی فاصله در رتبهی دوم قرار دارد.
- بهترین نقشآفرینی: ازدواج ماریا براون.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- ازدواج ماریا براون (The Marriage of Maria Braun)
- برلین (Berlin)
- اشکهای تلخ پترا فون کانت (The Bitter Tears of Petra von Kant)
- تاجر چهار فصل (The Merchant of Four Seasons)
- عشقی در آلمان (A Love in Germany)
۷۸. کیریستن دانست
دانست میتواند نقش یک قربانی یا قربانیکننده را ایفا کند. قربانیای که بهاندازهای به او ظلم میشود که خود تبدیل به یک قربانیکننده میشود. شاید بعضیها به وجود دانست در این لیست معترض باشند، اما او توانسته است در چندین فیلم برتر بهتنهایی نقش اصلی باشد و این چیزی است که بهسختی برای زنان ممکن میشود.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه سوفیا کوپولا، یکمرتبه لارنس فون تریر، لوینسون.
- بهترین فیلم: مالیخولیا. این انتخاب آسانی نیست، اما مالیخولیا نشان این است که فون تریر همچنان یکی از بهترینها است و دانست مسیر بازیگران زن قبلی فیلمهای فون تریر مانند واتسون و بیورک را ادامه میدهد.
- بهترین نقشآفرینی: مالیخولیا؛ یکی دیگر از برندگان نخل طلای کن که در این لیست مورد تایید قرار میگیرد. نقشآفرینی درخشان دانست در ماری آنتوانت با اندکی فاصله در رتبهی دوم این لیست قرار میگیرد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- مالیخولیا (Melancholia)
- ماری آنتوانت (Marie Antoinette)
- خودکشی باکرهها (The Virgin Suicides)
- درخشش ابدی یک ذهن پاک (Eternal Sunshine of the Spotless Mind)
- مصاحبه با خونآشام (Interview with the Vampire)
۷۷. روث گوردون
روث گوردون برحسته و نترس است. در هفتادودو و هفتادوپنجسالگی و قامتی کوتاه بر پردهی نقرهای ظاهر میشود، دستور میدهد و همیشه حالت تهاجمی دارد. او در دو فیلم ماندگار نقشآفرینی کرده است که برای یکی از آنها توانسته است اسکار را بهدست آورد. او یکی از آن نویسندگانی است که بعدها به بازیگری روی آوردند.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه رومن پولانسکی، یکمرتبه هال اشبی و جرج کیوکر.
- بهترین فیلم: بچهی رزماری.
- بهترین نقشآفرینی: هارولد و ماد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- هارولد و ماد (Harold and Maude)
- بچهی رزماری (Rosemary’s Baby)
- آبه لینکلن در ایلینوی (Abe Lincoln in Illinois)
- زن دوچهره (Two-Faced Woman)
- پوپا کجاست (Where’s Poppa)
۷۶. ونسا ردگریو
ردگریو همانطور که میتواند نقش زنان ثروتمند را ایفا کند، میتواند نقش زنهای باهوش را هم ایفا کند و اصلا مهم نیست که در اوایل کارنامهی هنریاش باشد یا اواخر آن.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه ایوری، یکمرتبه آنتونیونی، زینمان، لومیت.
- بهترین فیلم: آگراندیسمان.
- بهترین نقشآفرینی: هواردز اند. انتخاب مشکل اینجاست. ردگریو در حضورهای کوتاهش بهشدت درخشان است. او در هواردز اند از نقشهای اصلی نیست اما بسیار خیرهکننده است و نمیشود از بازی فوقالعادهاش چشمپوشی کرد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- هواردز اند (Howards End)
- جولیا (Julia)
- بوستونیها (The Bostonians)
- کملوت (Camelot)
- مورگان، بیمار مناسبی برای درمان (Morgan – A Suitable Case for Treatment)
۷۵. لورا درن
درن از آن دست بازیگرانی است که با کارگردانهای بزرگ همکاری کرده است و در بسیاری از فیلمهای ماندگار عصر خودش حضور یافته است و این همهی ماجرا نیست، چرا که درن همچنان درحال ادامه دادن به مسیر خود است. یکی دیگر از ویژگیهای درن تفاوت نقشهایی است که او انتخاب میکند. دو شخصیت او در فیلمهای از ته دل وحشی و مخمل آبی را در نظر بگیرید، آنها را در کنار دکتر باهوش پارک ژوراسیک قرار دهید و در نهایت با دختر نهچندان باهوش همشهری روث مقایسهشان کنید.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه لینچ، یکمرتبه اسکورسیزی، اسپیلبرگ، پل توماس اندرسن و بامباک.
- بهترین فیلم: مخمل آبی. باوجود تمام فیلمهای بزرگی که درن در آنها نقشآفرینی کرده است، نام او با همکاریهایش با لینچ به خاطر آورده خواهد شد.
- بهترین نقشآفرینی: مخمل آبی. در اینجا کارنامهی درن به مشکل میخورد. درست است که او طی چهل سال در بهترین فیلمهای عصر خود حضور یافته است و با کارگردانهای بزرگ زمانهی خود همکاری کرده است، اما بااینحال او هرگز در فیلمی نبوده است که بار فیلم رابهدوش بکشد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- مخمل آبی (Blue Velvet)
- از ته دل وحشی (Wild at Heart)
- پارک ژوراسیک (jurassic park)
- همشهری روث (Citizen Ruth)
- وحشی (Wild)
۷۴. شلی دووال
قدبلند و خمیده با چهرهای متفاوت از چهرهای که سینمای کلاسیک آمریکا از زنها انتظار دارد. او برای گروه بازیگران آلتمن که میخواست به جنگ با ژانرهای سنتی هالیوود برود، فوقالعاده بود.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: ششمرتبه آلتمن، یکمرتبه وودی آلن و استنلی کوبریک.
- بهترین فیلم: نشویل. اینجا انتخاب آسان نیست چرا که دووال در چندین فیلم بزرگ و ماندگار دیگر مانند آنیهال و درخشش هم نقشآفرینی کرده است.
- بهترین نقشآفرینی: سه زن. این فیلمی است که بهعنوان پرسونای آلتمن شناخته میشود و دووال برای او نقش لیو اولمان را ایفا میکند.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- سه زن (۳ Women)
- درخشش (The Shining)
- دزدانی مثل ما (Thieves Like Us)
- بروستر مککلود (Brewster McCloud)
- نشویل (Nashville)
۷۳. گریس کلی
هوش، زیبایی، معصومیت و … . او را میتوان جیمز دین بازیگران زن تاریخ سینما نامید. کارنامهای کوتاه و بسیار باکیفیت. کلی فعالیت خود را سال ۱۹۵۱ آغاز کرد و سال ۱۹۵۶ بازنشست شد. او در ۱۱ فیلم حضور یافت، دومرتبه نامزد اسکار شد و یکمرتبه آن را بهدست آورد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه هیچکاک.
- بهترین فیلم: پنجرهی عقبی.
- بهترین نقشآفرینی: پنجرهی عقبی با اندکی فاصله از گرفتن یک دزد در این لیست رتبهی اول را دارد. اگرچه تلما ریتر و جیمی استوارت بازیگران بزرگی هستند، اما هیچ شکی نیست که وقتی کلی در پنجرهی عقبی وارد تصویر میشود، هیچکس به دو نفر دیگر توجهی نمیکند. بهجرئت میشود گفت این اتفاق در گرفتن یک دزد هم تکرار میشود و او درخشش تمام صحنهها را از کری گرانت بزرگ میدزدد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- پنجرهی عقبی (Rear Window)
- گرفتن یک دزد (To Catch a Thief)
- قشر مرفه (High Society)
- ام را به نشانهی مرگ بگیر (Dial M For Murder)
- دختر روستایی (The Country Girl)
۷۲. آنجلیکا هیوستون
میتوان گفت او بازیگری دراماتیک است با عصارهی کمدی و بهدرستی مورد توجه کارگردانهای کمدی مانند وس اندرسن و وودی آلن قرار گرفته است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه وس اندرسن، دومرتبه وودی آلن.
- بهترین فیلم: خانوادهی اشرافی تننبام.
- بهترین نقشآفرینی: کلاهبرداران.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- کلاهبرداران (The Grifters)
- جرمها و بزهکاریها (Crimes and Misdemeanors)
- شرف خانوادهی پریتزی (Prizzi’s Honor)
- خانوادهی اشرافی تننبام (The Royal Tenenbaums)
- جادوگرها (The Witches)
۷۱. هیلاری سوانک
اهمیتی به دو جایزهی اسکار او نمیدهیم، اما او به کمک ایستوود و فریمن یک از جذابترین شخصیتهای قرن بیستویکم را خلق میکند و سپس در پسرها گریه نمیکنند، به اثبات هنر بازیگری خود ادامه میدهد. شخصیتهای او متفاوتاند و ویژگیهای شاخص زنانگی از نگاه هالیوود را در خود جای نمیدهند.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه ایستوود، سودربرگ و نولان.
- بهترین فیلم: محبوب میلیون دلاری.
- بهترین نقشآفرینی: محبوب میلیون دلاری.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- محبوب میلیون دلاری (Million Dollar Baby)
- پسرها گریه نمیکنند (Boys Don’t Cry)
- بیخوابی (Insomnia)
- لوگان خوششانس (Logan Lucky)
- مرد خانه (The Homesman)
۷۰. شلی وینترز
وینترز میتوانست همه کار بکند. او یکی از بااستعدادترین بازیگران این لیست است و در بیش از دوازده فیلم ماندگار نقشآفرینی کرده است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه وایز، یکمرتبه کیوکر، هاکس، استیونز، کوبریک
- بهترین فیلم: شب شکارچی. وینترز در رودسرخ هم حضور دارد اما نمیشود نام او را حتی در نقشهای مکمل رود سرخ هم آورد، چرا که نقش بسیار اندکی در آن ایفا میکند. در شب شکارچی او مهم است و در صحنههایی که حضور دارد حیاتی.
- بهترین نقشآفرینی: مکانی در آفتاب.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- مکانی در آفتاب (A Place in the Sun)
- لولیتا (Lolita)
- خاطرات آنه فرانک (The Diary of Anne Frank)
- شب شکارچی (The Night of the Hunter)
- تکهای آبی (A Patch of Blue)
۶۹. جودی فاستر
فاستر در ایفای نقش زنان قدرتمند و مستقل مهارت خاصی دارد. او پس از اینکه برای بازی در فیلمهای متهم و سکوت برهها، سالهای ۱۹۸۸ و ۱۹۹۱، دو اسکار بازیگری را به دست آورد، در فیلم ماندگاری حضور پیدا نکرد و حضورش در این لیست برای نقشآفرینی او در دو شاهکار سینمایی بهنامهای راننده تاکسی و سکوت برهها است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه اسکورسیزی، یکمرتبه اسپایک لی، رابرت زمکیس، دیوید فینچر، جاناتان دمی.
- بهترین فیلم: راننده تاکسی.
- بهترین نقشآفرینی: سکوت برهها. او تنها کسی است که میتواند در مقابل یکی از ماندگارترین نقش منفیهای تاریخ سینما ایستادگی کند و کم نیاورد. شاید زمان آن باشد که هاپکینز سکوت برهها را رها کنیم و به درخشش فاستر نگاهی دیگر بیاندازیم.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- سکوت برهها (The Silence of the Lambs)
- راننده تاکسی (Taxi Driver)
- متهم (The Accused)
- اتاق امن (Panic Room)
- تماس (Contact)
۶۸. مورین اوهارا
اوهارا متولد دابلین، بهترین مکمل برای زوج فورد-وین بود. قامت او بلند بود و برای موی قرمزاش و ایفای نقش شخصیتهای پرشور و قدرتمند شهرت داشت.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه فورد، یکمرتبه رنوار و کارول رید.
- بهترین فیلم: مرد آرام.
- بهترین نقشآفرینی: مرد آرام. در اینجا انتخاب بسیار آسان است. او در مرد آرام پابهپای جان وین پیش میرود و کنار زده نشدن توسط وین، بهتنهایی یکی از نشانههای بازیگری بزرگ بودن است.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- مرد آرام (The Quiet Man)
- معجزه در خیابان سیوچهارم (Miracle on 34th Street)
- چه سرسبز بود درهی من (How Green Was My Valley)
- گوژپشت نتردام (The Hunchback of Notre Dame)
- ریو گرانده (Rio Grande)
۶۷. مریلین مونرو
بهنظر میآید در دورهی فعالیت مونرو، هنر بازیگری او تحتالشعاع زیبایی و شیطنتهای او قرار گرفت. درست است که او بازیگر نقش های متفاوت نبود، اما او یک کمدین بااستعداد بود و گاهی میتوانست در زمینههای دراماتیک هم بدرخشد؛ مانند ناجورها. او در ایفای نقش احمق، قربانی یا نامزد جذاب خبره بود. مونرو طی دوازده سال از فعالیت خود در دوازده فیلم ماندگار به هنرنمایی پرداخت.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه وایلدر، هیوستون، کیوکر، پرمینجر.
- بهترین فیلم: بعضیها داغشو دوست دارن. این راحتترین انتخاب است؛ فیلمهای دوم و سوم این لیست را نمیتوان نادیده گرفت، اما نمیتوان نام شاهکار سینمایی بر آنها گذاشت.
- بهترین نقشآفرینی: بعضیها داغشو دوست دارن. جک لمون و تونی کرتیس در این فیلم شگفتانگیزند، اما هیچکدامشان به اندازهی مونرو در فیلم نمیدرخشند.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- بعضیها داغشو دوست دارن (Some Like It Hot)
- ناجورها (The Misfits)
- ایستگاه اتوبوس (Bus Stop)
- خارش هفتساله (The Seven Year Itch)
- آقایان موطلاییها را ترجیح میدهند (Gentlemen Prefer Blondes)
۶۶. سیمون سینیوره
بهنظر میآمد سیمون همیشه رازی درون چشمهای خود دارد یا از گذشتهای تاریک بیرون آمده است. او در دو فیلم فرانسوی خیلی خوب، طی دورهی تاریخی بین رنوار و موج نو، نقشآفرینی کرد و سپس فعالیتهای خود را در انگلستان در فرصتی برای پیشرفت ادامه داد و یک اسکار را بهدست آورد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه افولس، ملویل.
- بهترین فیلم: لا روند.
- بهترین نقشآفرینی: شیطانصفتان. در این لیست رقابت بسیار تنگاتنگ است و هرکدام از پنج فیلم برتر او را میتوان در اینجا بهعنوان برترین نام برد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- شیطانصفتان (Diabolique)
- ارتش سایهها (Army of Shadows)
- لا روند (La Ronde)
- فرصتی برای پیشرفت (Room at the Top)
- کشتی احمقها (Ship of Fools)
۶۵. ناتالی وود
عدهای خواهند گفت وود در این لیست باید بالاتر باشد و عدهای خواهند گفت پایینتر. وود در بعضی از بهیادماندنیترین فیلمهای تاریخ سینما مانند جویندگان، شورش بیدلیل، داستان وستساید و معجزه در خیابان سیوچهارم حضور داشته است و در تمام آنها درخشش قابل قبولی از خود به نمایش میگذارد، اگرچه در هیچکدام این فیلمها بهترین بازیگر فیلم نیست و نسبت به شصت نفر برتر این لیست کارنامهی ضعیفتری دارد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه کازان، نیکولاس ری، جان فورد.
- بهترین فیلم: جویندگان؛ اگر از آنجایی که او در این فیلم نقش زیادی ندارد، بخواهید در این قسمت داستان وست ساید را انتخاب کنید کاملا قابل درک است.
- بهترین نقشآفرینی: شورش بیدلیل. این فیلم برای همیشه شاهکار جیمز دین خواهد ماند، اما وود هم در فیلم میدرخشد و زیرسایهی دین نمیرود.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- شورش بیدلیل (Rebel Without a Cause)
- داستان وست ساید (West Side Story)
- شکوه علفزار (Splendor in the Grass)
- معجزه در خیابان سیوچهارم
- باب و کارول و تد و آلیس (Bob & Carol & Ted & Alice)
۶۴. آن بنکرافت
آن بنکرافت شش نقشآفرینی ماندگار در کارنامهی هنری خود دارد، اما پس از آن چیز زیادی خلق نکرده است. او در دههی پنجاه بیشتر در تلویزیون فعالیت میکرد و بعدها از این تجربهی خود استفاده کرد تا شخصیتهای سینمایی ماندگار خود را خلق کند.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه مایک نیکولز، پن، جان فورد، دیوید لینچ و کوارون.
- بهترین فیلم: فارغالتحصیل. فارغالتحصیل شاهکار نیکولز است و بنکرافت در آن خارقالعاده است. درست است که فیلم سبک بصری خود را مدیون نیکولز است، اما فارغالتحصیل بدون هافمن و بنکرافت، بهعنوان نقشاصلی، هرگز تا این حد ماندگار نمیشد.
- بهترین نقشآفرینی: فارغالتحصیل.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- فارغالتحصیل (The Graduate)
- معجزهگر (The Miracle Worker)
- خیانتکار (The Pumpkin Eater)
- ۷ زن (۷ Women)
- مرد فیلنما (The Elephant Man)
۶۳. گلن کلوز
گلن کلوز هفت مرتبه نامزد اسکار شده است و هرگز برندهی آن نشده است. او همچنین با کارگردانهای مولف زمانهی خود همکاری نکرده است و فیلمهایش خیلی کم به لیست برترینها راه پیدا کردهاند، بااینحال بازیگر خارقالعادهای است. کلوز معمولا نقش زنهایی که در دنیایی مردانه گیرافتادهاند و به جنگیدن ادامه میدهند را ایفا میکند.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه آلتمن، لوینسون.
- بهترین فیلم: روابط خطرناک. روابط خطرناک فیلم خوبی است، اما نه یکی از بهترینها و همین است که مانع ورود نام کلوز به پنجاه بازیگر برتر شده است.
- بهترین نقشآفرینی: روابط خطرناک با اندکی فاصله از جذابیت مرگبار، صدرنشین است.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- روابط خطرناک (Dangerous Liaisons)
- جذابیت مرگبار (Fatal Attraction)
- اندوه شدید (The Big Chill)
- استعداد ذاتی (The Natural)
- جهان به گفتهی گارپ (The World According to Garp)
۶۲. جوآن کراوفورد
کراوفورد بازیگری است بزرگ چرا که باوجود زیبایی ظاهری، هرگز نقشهایی را انتخاب نکرد که صرفا به ظاهر بستگی داشته باشند. اوج کارنامهی کارفورد وقتی میرسد که او چهل سالگی را رد میکند و کولهباری از تجربه را به شخصیتهای پختهی خود میافزاید.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه آلدریچ، یکمرتبه نیکولاس ری، گلدینگ.
- بهترین فیلم: جانی گیتار.
- بهترین نقشآفرینی: جانی گیتار.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- جانی گیتار (Johnny Guitar)
- میلدرد پیرس (Mildred Pierce)
- چه بر سر بیبی جین آمد؟ (What Ever Happened to Baby Jane?)
- ترس ناگهانی (Sudden Fear)
- دیزی کنیون (Daisy Kenyon)
۶۱. سوزان ساراندون
او بهدنبال نقشآفرینی در فیلمهایی مانند تلما و لوییز و بول دورهام طی اواخر دههی هشتاد و اوایل دههی نود میلادی، تبدیل به یکی از نمادهای ماندگار زن قدرتمند تاریخ سینما شده است. او در دههی هفتاد میلادی کار خود را با نقشهای دختر زیبای کلاسیک آغاز کرد، اما بعدها سمت کارگردانهای مطرح همعصر خود رفت و ورق را برگرداند.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه مال. یکمرتبه رایدلی اسکات، تانی اسکات، جورج میلر.
- بهترین فیلم: تلما و لوییز.
- بهترین نقشآفرینی: تلما و لوییز. اینجا انتخاب سخت است، چرا که بازی ساراندون در راه رفتن مرد مرده بسیار چشمگیر است و او توسط شان پن که نقش نمایشیتری را برعهدهدارد، کنارزده نمیشود و حتی در بعضی صحنهها او را کنار میزند، بااینحال او در تلما و لوییز بیشک بهترین بازی فیلم را با فاصله از سایر بازیگران ارائه میدهد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- تلما و لوییز (Thelma & Louise)
- بول دورهام (Bull Durham)
- راه رفتن مرد مرده (Dead Man Walking)
- روغن لورنزو (Lorenzo’s Oil)
- آتلانتیک سیتی (Atlantic City)
۶۰. کیت بلانشت
بلانشت فراوانی فوقالعادهای دارد و بهشدت بازیگر با استعدادی است. اگرچه او بدشانسی بزرگی دارد و آن این است که بهترین فیلمها و بهترین نقشآفرینیهایش همزمان رخ نمیدهند. او برای بازی کردن در فیلمهای اسکورسیزی و وودی آلن اسکار گرفته است، اما هیچکدام از این دو فیلم در بین برترین فیلمهای سازندگانشان نیستند.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دو مرتبه هاینس، یکمرتبه مالیک، کیشلوفسکی. وودی آلن، اسکورسیزی، وس اندرسن، جیم جارموش، ایناریتو و فینچر.
- بهترین فیلم: ارباب حلقهها.
- بهترین نقشآفرینی: یاسمن آبی. البته بعضی دیگر از نقشآفرینیهای بلانشت را هم میتوان در این لیست در رتبهی اول جای داد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- یاسمن آبی (Blue Jasmine)
- هوانورد (The Aviator)
- الیزابت: دوران طلایی (Elizabeth: The Golden Age)
- کارول (Carol)
- من آنجا نیستم (I’m Not There)
۵۹. جون فونتین
کارنامهی هنری فونتین بهاندازهی بلانشت و ساراندون پربار نیست، اما آن چند نقشی که او بازی کرده است، فوقالعاده نیستند؟ او برای همکاری با افولس شناخته شده است، اما دو همکاریاش با هیچکاک به غنای کارنامهی او افزودهاند. او در نقش شخصیتهای آسیبپذیر خیرهکننده است، اما فیلم متولدشده برای بد بودن نیکلاس ری هم برای او چرخش بزرگی است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه هیچکاک، یکمرتبه ولز، وایز، کیوکر.
- بهترین فیلم: نامهای از زنی ناشناس.
- بهترین نقشآفرینی: نامهای از زنی ناشناس؛ این نقشی است که قلب شما را میشکند.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- نامهای از زنی ناشناس (Letter from an Unknown Woman)
- ربهکا (Rebecca)
- سوءظن (Suspicion)
- جین ایر (Jane Eyre)
- متولدشده برای بد بودن (Born to Be Bad)
۵۸. اما استون
شاید برخی از حضور استون در این مقام ناراضی باشند، اما بیایید نگاهی دیگر به کارنامهی او بیاندازیم. استون در دوتا از شاهکارهای دههی اخیر بهنقشآفرینی پرداخته است و شاید بگوییم بهترین نقشآفرینیهای خود را در این دو فیلم به نمایش گذاشته است و این در صورتی است که درخشش او در سوگلی را نادیده بگیریم. تنها واقعهای که ممکن است باعث شود استون جایگاه خود در این لیست را از دست بدهد، این است که بردمن و لا لا لند طی سالهای آتی دست از شاهکار بودن بردارند.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه ایناریتو، دیمین شزل، لانتیموس، وودی آلن.
- بهترین فیلم: لا لا لند.
- بهترین نقشآفرینی: لا لا لند. او در لا لا لند میدرخشد و در نهایت یک اسکار که کاملا حقاش است را به دست میآورد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- لا لا لند (La La Land)
- بردمن (Birdman)
- سوگلی (The Favourite)
- نبرد دو جنس (Battle of the Sexes)
- سرزمین زامبیها (Zombieland)
۵۷. تیلدا سوینتن
تیلدا سوینتن الههی فیلمهای هنری است. او در تمام نقشهایش خطر میکند و خلاقیت به خرج میدهد. با نگاهی به کارنامهی او درمییابیم که او حتی در انتخاب کارگردانهایی که قرار است با آنها همکاری کند هم هوشمندانه عمل میکند. او گستردگی فراوانی در ارائهی نقشها دارد و قطعا یک بازیگر غیرهالیوودی است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه جارموش، وس اندرسن، برادران کوئن و بونگ جون-هو، یکمرتبه دیوید فینچر.
- بهترین فیلم: هتل یزرگ بوداپست.
- بهترین نقشآفرینی: اورلاندو نقشی است که تنها تیلدا سوینتن میتوانست آن را ایفا کند و یکی از دلایل اصلی رتبهی بالای سوئینتون در این لیست، نقشآفرینیاش در این فیلم است.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- اورلاندو (Orlando)
- مایکل کلایتون (Michael Clayton)
- باید دربارهی کوین صحبت کنیم (We Need to Talk About Kevin)
- شیرجه (A Bigger Splash)
- من عشق هستم (I Am Love)
۵۶. ایزابل هوپر
هوپر همانند سوینتن یک بازیگر چالشپذیر است. او با کارگردانهای مطرح همکاری میکند و هرگز دو نقش شبیه به هم را مقابل دوربین نمیبرد. او متخصص بازی در نقش شخصیتهای سرد و جدا از مردم است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: پنجمرتبه هانکه، دومرتبه شابرول.
- بهترین فیلم: عشق.
- بهترین نقشآفرینی: معلم پیانو.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- معلم پیانو (La Pianiste)
- مراسم (La Cérémonie)
- او (Elle)
- مادهی خام سفید (White Material)
- کلاهبردار (Rien ne va plus)
۵۵. ناتالی پورتمن
پورتمن بازیگری زیبا و بااستعداد است. او حالا بیش از بیست سال است که به بازیگری مشغول است و طی این چند سال چندین مرتبه هم برای مدتهای کوتاه و بلندی به خود استراحت داده است. کارهای او در دههی نود بود که او را بهعنوان یک بازیگر جوان آتیهدار به هالیوود معرفی کرد. سپس قوی سیاه او را به عنوان بازیگری که قرار است در تاریخ ماندگار شود به همه اثبات کرد و نابودی که آخرین فیلم او است، معلوم کرد که او هنوز حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه مایکل مان، مایک نیکول، وودی آلن، دارن آرونوفسکی، وس اندرسن، ترنس مالیک.
- بهترین فیلم: مخمصه. شاهکارهای دیگری هم در لیست کارهای پورتمن دیده میشود، مانند لئون و قوی سیاه.
- بهترین نقشآفرینی: قوی سیاه. انتخاب آسان است. پورتمن در دوران کودکی در لئون و مخمصه دو مورد از نقشآفرینیهای درخشان خود را ارائه میدهد، او حتی در نزدیکتر هم موفق عمل میکند، اما قوی سیاه یکی از بهترین شخصیتهای اصلی زن تاریخ سینما است و نمیشود بهراحتی آن را کنار زد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- قوی سیاه (Black Swan)
- جکی (Jackie)
- نزدیکتر (Closer)
- لئون (Léon)
- نابودی (Annihilation)
۵۴. کلودیا کاردیناله
پیش از اینکه چشمهای خیرهکنندهی او باعث شوند او به این لیست راه پیدا کند، فیلمهای شاهکاری که او در آنها حضور داشته است باعث آن شدهاند. مگر میشود هشتونیم و روزیروزگاری در غرب را به همین راحتی از لیست شاهکارهای تاریخ سینما حذف کرد؟ و این درحالی است که هنوز از روکو و برادرانش و فیتزکارالدو نام نبردهایم.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه ویسکونتی، یکمرتبه فلینی، لئون و هرتسوگ.
- بهترین فیلم: هشتونیم.
- بهترین نقشآفرینی: روزی روزگاری در غرب. در این فیلم است که کاردیناله پابهپای روباردز، فوندا و سایر بازیگران پیش میرود و توسط هیچکدام آنها کنارزده نمیشود.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- روزی روزگاری در غرب (Once Upon a Time in the West)
- یوزپلنگ (The Leopard)
- روکو و برادرانش (Rocco and His Brothers)
- هشتونیم
- فیتزکارالدو (Fitzcarraldo)
۵۳. کلودت کولبرت
کولبرت بازیگری است که با حضور در کمدیهایی از کاپرا، استراجس و لوبیچ، تبدیل به یکی از عناصر اساسی تعریف سینما در دورهای خاص از تاریخ هالیوود شده است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: : یکمرتبه لوبیچ، فورد، کاپرا و استراجس.
- بهترین فیلم: در یک شب اتفاق افتاد.
- بهترین نقشآفرینی: در یک شب اتفاق افتاد. کلارک گیبل و کلودت کولبرت، هر دو برای نقشآفرینیهای خود در این فیلم اسکار گرفتند.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- در یک شب اتفاق افتاد (It Happened One Night)
- داستان پام بیچ (The Palm Beach Story)
- لبخند ستوان (The Smiling Lieutenant)
- نیمهشب (Midnight)
- از وقتی تو رفتی (Since You Went Away)
۵۲. ایسوزو یامادا
یامادا استاد بازی در نقشهای انتقامجو و سلطهطلب است. او علاوه بر بازیگری برونگرا بودن، بسیار باهوش هم بود، چرا که اگر با کارگردانهای بزرگی که در ادامه از آنها نام میبریم همکاری نکرده بود حالا نامش در این لیست دیده نمیشد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه کوروساوا، دومرتبه میزوگوچی.
- بهترین فیلم: یوجیمبو.
- بهترین نقشآفرینی: اوساکا الگی. دو فیلمی که او به همراه میزوگوچی ساخته است به اندازهی سه فیلم او به همرا کوروساوا دیده نشدهاند. او در این دو فیلم بهجای مکمل میفونه بودن، نقش اصلی است.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- اوساکا الگی (Osaka Elegy)
- سریر خون (Throne of Blood)
- خواهر گیون (Sisters of the Gion)
- در اعماق (The Lower Depths)
- یوجیمبو (Yojimbo)
۵۱. لایزا مینلی
از نظر کارنامهی هنری تقریبا چیز خاصی برای لایزا مینلی وجود ندارد. او خارج از بازیگری به حرفهی موسیقی مشغول بود و جز در تعداد انگشتشماری فیلم حضور پیدا نکرد، اما او یک شخصیت آفرید که حتی میتواند بهترین شخصیت زن دههی هفتاد سینمای آمریکا نام بگیرد؛ سالی باولز در کاباره.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه فاسی و اسکورسیزی.
- بهترین فیلم: کاباره. کاباره یک شاهکار است و فاسی یکی از قدرنادیدهترین کارگردانهای سینما. رتبهی دوم این لیست آرتور است که بافاصلهی خیلی زیاد از کاباره، در رتبهی دوم قرار دارد.
- بهترین نقشآفرینی: کاباره.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- کاباره (Cabaret)
- نیویورک، نیویورک (New York, New York)
- آرتور (Arthur)
- فاخته تارا (The Sterile Cuckoo)
- فیلم صامت (Silent Movie)
۵۰. جین آرتور
یک بازیگر بااستعداد کمدی، بامهارت حرفزدن سریع که در دو مورد از بهترین فیلمهای عصر طلایی هالیوود حضور داشته است؛ آقای اسمیت به واشنگتن میرود و تنها فرشتگان بال دارند. پس از همکاریهای درخشان او با کاپرا او با نابغههای دیگری مانند هاکس و وایلدر هم همکاری کرده است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه کاپرا، دومرتبه استیونس، یکمرتبه هاکس و وایلدر.
- بهترین فیلم: آقای اسمیت به واشنگتن میرود. اگر کس دیگری شین و تنها فرشتگان بال دارند را هم بهعنوان بهترین فیلم آرتور انتخاب کند، قابل قبول است.
- بهترین نقشآفرینی: آقای اسمیت به واشنگتن میرود. او پابهپای جیمز استوارت پیش میرود و در یکی از بهترین کارهای یکی از بهترین بازیگران تاریخ سینما، توسط او کنارزده نمیشود.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- آقای اسمیت به واشنگتن میرود (Mr. Smith Goes to Washington)
- تنها فرشتگان بال دارند (Only Angels Have Wings)
- آقای دیدز به شهر میرود (Mr. Deeds Goes to Town)
- نمیتوانی این را با خودت ببری (You Can’t Take It with You)
- شین (Shane)
۴۹. شارلیز ترون
ترون کارنامهی شگفتانگیزی ندارد و طی بیست سال فعالیت خود در فیلمهای ماندگار زیادی حضور نیافته است، اما در چند فیلم درخششهای مقتدرانهای از خود نشان داده است و باید اشاره شود که اگر بهخاطر حضورش در شاهکار جرج میلر نبود، حالا نام ترون در این لیست دیده نمیشد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه ریدلی اسکات، جیمز گری، جورج میلر.
- بهترین فیلم: مکس دیوانه: جادهی خشم.
- بهترین نقشآفرینی: مکس دیوانه: جادهی خشم. درست است که ترون بهدنبال نقشآفرینی در فیلم هیولا توانست اسکار را بهدست آورد و البته که در آن فیلم هم درخشیده است، اما نقشآفرینی او در مکس دیوانه: جادهی خشم یک نقشآفرینی انقلابی است؛ او در یکی از شاهکارهای دههی اخیر سینما، تام هاردی را به کلی محو میکند.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- مکس دیوانه: جادهی خشم (Mad Max: Fury Road)
- هیولا (Monster)
- بلوند اتمی (Atomic Blonde)
- محوطه (The Yards)
- بزرگسال جوان (Young Adult)
۴۸. میشل ویلیامز
ویلیامز را باید بهعنوان یکی از بااستعدادترین بازیگران زندهی کرهی زمین پذیرفت. او نقشهای متفاوتی را برعهده می گیرد و این درحالی است که ما به سریالهای تلویزیونی او اشاره نکنیم. کارنامهی ویلیامز هم سرشار از همکاری با کارگردانهای بزرگ است و تنها ضعف آن عدم حضور در شاهکارها است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه ریچاردت، یکمرتبه آنگ لی، اسکورسیزی.
- بهترین فیلم: وندی و لوسی.
- بهترین نقشآفرینی: وندی و لوسی. نقشآفرینی ویلیامز در این فیلم یکی از بهترین نقشآفرینیهای بازیگر زن قرن بیستویک است. او و ریچاردت داستان سادهای دربارهی یک دختر و سگاش را تبدیل به فیلمی هشتاد دقیقهای میکنند. البته نمیتوان بهترین نقشآفرینی او را به همین راحتی انتخاب کرد. او در ولنتاین غمگین هم بههمین اندازه خوب است و اگر به نسبت حضورش بر تصویر محاسبه کنیم، حتی در کوهستان بروکبک و منچستر بای د سی هم میدرخشد و در بازگشت بهگذشتههای کوتاه جزیرهی شاتر هم در مقابل دیکاپریو کم نمیآورد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- وندی و لوسی (Wendy and Lucy)
- ولنتاین غمگین (Blue Valentine)
- کوهستان برکبک (Brokeback Mountain)
- میانبر میک (Meek’s Cutoff)
- منچستر بای د سی (Manchester by the Sea)
۴۷. ویوین لی
دو نکتهی مهم اینجا وجود دارد: ۱. لی در دو فیلم بزرگ خود شخصیتهایی را آفرید که وظیفه دارند شمارا دیوانه کنند، بهگونهای که در نهایت یا آنها رابزنید، مانند براندو در اتوبوسی به نام هوس یا به آنها بگویید که به جهنم بروند، مانند کلارک گیبل در بربادرفته. پس این هدف آن شخصیتها است و او قرار نیست دوستداشتنی باشد. ۲. ویوین لی بیشتر وقت هنری خود را صرف بازی در تیاتر کرد و در تعداد انگشتشماری فیلم حضور یافت که همانها در ذهن تاریخی سینما ماندگار شدهاند.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه ویکتور فلمینگ، الیا کازان.
- بهترین فیلم: بربادرفته.
- بهترین نقشآفرینی: بربادرفته. بربادرفته نهتنها یک شاهکار سینمایی است، بلکه ویوین لی هم در آن میدرخشد. چند بازیگر سراغ دارید که مانند او بتواند در پایان پردهی اول یک شاهکار سینمایی آن دیالوگ ماندگار همانطور که خدا شاهد من است را بگوید؟ از آنجایی که هالیوود صنعتی مردانه بوده است، درخشش لی همواره فراموش شده است، چه در مقابل براندو چه در مقابل گیبل. یکمرتبه دیگر آن فیلمها را ببینید و متوجه خواهید شد که لی از هردوی آنها درخشانتر است و در صحنههای زیادی آنها را زیر سایهی خود میبرد. تنها دلیلی که لی در این جایگاه است و نه در بین ده بازیگر برتر، نداشتن کارنامهی سینماییای محکمتر است.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- بربادرفته (Gone With The Wind)
- اتوبوسی به نام هوس (A Streetcar named Desire)
- آن خانم همیلتون (That Hamilton Woman)
- پل واترلو (Waterloo Bridge)
- پیادهروهای لندن (Sidewalks of London)
۴۶. امی آدامز
آدامز از آن دست بازیگرانی است که کار خود را با نقشآفرینی بهعنوان دختر زیبای کلاسیک هالیوود آغاز کرد و بعدها تصمیم گرفت که بهجای وابسته بودن به زیبایی چهره، هنر بازیگری خود را به رخ بکشد. او درخششهای فراوانی در سریالهای تلویزیونی هم به دست آورده است، اما از آنجایی که این لیست درخششهای تلویزیونی را کنار میگذارد، به درخششهای سینمایی وی میپردازیم.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه دیوید او. راسل، یکمرتبه اسپیلبرگ، پل توماس اندرسن، تیم برتون، دنی ویلنوو، اسپایک جونز، مایک نیکولز.
- بهترین فیلم: استاد.
- بهترین نقشآفرینی: حقهبازی آمریکایی.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- حقهبازی آمریکایی (American Hustle)
- ورود (Arrival)
- استاد (The Master)
- تردید (Doubt)
- مشتزن (The Fighter)
۴۵. لورن باکال
باکال مدل سابق قدبلندی بود که وارد سینما شد و بعدها با سابقهی شصت ساله، ۱۹۴۴ تا ۲۰۰۴، از آن خداحافظی کرد و در هر دههی میلادی مدت زمان فعالیتاش بهجز هشتاد، در یک شاهکار حضور یافت. اما آنچه او را به این لیست کشانده است چهار همکاری وی با همسرش، هامفری بوگارت، است. دو فیلم هاکس بهترینهای این همکاری هستند، اما کی لارگو و گذرگاه تاریک هم چیزی از آنها کم ندارند. باکال برای زنانگی مخصوص خود و صدای اغواگر و محکمی که گویا برای فیلمهای نوآر سیاه و سفید خلق شده بود، شهرت داشت.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه هاکس، یکمرتبه سیرک، لومیت، هیوستون، فون تریر.
- بهترین فیلم: خواب ابدی.
- بهترین نقشآفرینی: داشتن و نداشتن. باکال در نخستین نقشآفرینیاش درخشش بوگارت را از او میگیرد و همزمان با اینکه توجه بینندگان را به خودش معطوف میکند، دل بوگارت را هم میبرد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- داشتن و نداشتن (To Have and Have Not)
- خواب ابدی (The Big Sleep)
- کی لارگو (Key Largo)
- بربادنوشته (Written on the Wind)
- تیرانداز (The Shootist)
۴۴. ماریون کوتیار
او میتواند نقش منفی را بهخوبی قهرمان ایفا کند و از آن مهمتر، همزمان که در فیلمهای هنری حضور پیدا میکند و در آنها میدرخشد، میتواند در بلاکباسترهای هالیوودی هم به خوبی نقشآفرینی کند.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه نولان، یکمرتبه وودی آلن، مایکل مان، جیمز گری، برادران داردن.
- بهترین فیلم: تلقین. حضور کوتیار در تلقین، کوتاه است، اما در همان حضور کوتاهش او زنی افسرده، انسانی دلتنگ و زن فتانه میشود و تمام فیلم را به محوریت خودش درمیآورد.
- بهترین نقشآفرینی: مهاجر.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- مهاجر (The Immigrant)
- دو روز، یک شب (Two Days, One Night)
- تلقین (Inception)
- دشمنان ملت (Public Enemies)
- زندگی گلگون (La vie en rose)
۴۳. اسکارلت جوهانسون
کارهای جوهانسون با وودی آلن دوستداشتنی است، اما در حقیقت دو فیلم گمشده در ترجمه و زیرپوست است که باعث شدهاند او به این لیست راه پیدا کند و در این سن کم، بین پنجاه بازیگر برتر قرار بگیرد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه برادران کوئن، وودی آلن، یکمرتبه سوفیا کوپولا و نولان.
- بهترین فیلم: گمشده در ترجمه.
- بهترین نقشآفرینی: گمشده در ترجمه.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- گمشده در ترجمه (Lost in Translation)
- زیر پوست (Under the Skin)
- امتیاز نهایی (Match Point)
- دنیای روح (Ghost World)
- ویکی کریستینا بارسلونا (Vicky Cristina Barcelona)
۴۲. هلن میرن
در اکثر فیلمهایی که میرن در آنها حضور یافته است، صحنهای وجود دارد که شخصیت او دچار فروپاشی عصبی میشود و این همان نقطهای است که میرن هنر بازیگری خود را در آن به رخ میکشد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه آلتمن، گرینوی.
- بهترین فیلم: آشپز، دزد، همسرش و عاشقش.
- بهترین نقشآفرینی: آشپز، دزد، همسرش و عاشقش.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- آشپز، دزد، همسرش و عاشقش (The Cook, the Thief, His Wife & Her Lover)
- گاسفورد پارک (Gosford Park)
- ملکه (The Queen)
- جمعه خوب طولانی (The Long Good Friday)
- جنون شاه جرج (The Madness of King George)
۴۱. اوما تورمن
حضور تورمن در این لیست کاملا به همکاریهایش با تارانتینو وابسته است و البته این به هیچوجه یک نقطهی ظعف نیست. او کاملا مناسب سبک و دیالوگهای نوشته شده برای شخصیتهای تارانتینو است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه تارانتینو، یکمرتبه وودی آلن، فون تریر، گیلیام.
- بهترین فیلم: داستان عامهپسند. داستان عامهپسند سابقهی تاریخی صدسالهی داستانگویی در سینما را به هم میزند و احتمالا برای هر بازیگری که در آن حضور داشته است، بهعنوان بهترین فیلماش انتخاب خواهد شد.
- بهترین نقشآفرینی: داستان عامهپسند. اوما در داستان عامهپسند، همهچیز تمام است. او در این فیلم خوب نیست، بلکه خوبترین حالتی است که یک بازیگر می تواند در یک فیلم به آن دست یابد. او از پردهی نقرهای بیرون میزند و وارد زندگیهای شما میشود. البته او در شاهکاری چهار ساعته، تمام بار بیل را بکش را به دوش میکشد و اگر بازیگر دیگری در چنین نقشی ظاهر میشد، قطعا همین فیلم بهعنوان بهترین نقشآفرینیاش انتخاب میشد، اما برای اوما تورمن باید میا والاس را انتخاب کنیم.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- داستان عامهپسند (Pulp Fiction)
- بیل را بکش (Kill Bill)
- گاتاکا (Gattaca)
- روابط خطرناک (Dangerous Liaisons)
- رذل و دوستداشتنی (Sweet and Lowdown)
۴۰. هالی هانتر
هانتر یک استعداد خالص در کمدی است، اما وقتی که بخواهد، میتواند آن استعداد را به درام منتقل کند و همانطور که پیشتر نشان داده است، در درام هم بدرخشد؛ او اسکار خود را برای بازی در نقش یک شخصیت لال به خانه برد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه برادران کوئن.
- بهترین فیلم: پیانو.
- بهترین نقشآفرینی: پیانو.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- پیانو (The Piano)
- بزرگ کردن آریزونا (Raising Arizona)
- اخبار تلویزیون (Broadcast News)
- بیمار بزرگ (The Big Sick)
- سیزده (Thirteen)
۳۹. ژولی دلپی
دلپی فعالیت سینمایی خود را با فیلمهای هنری آغاز کرد و تا بهامروز به همان مسیر خود ادامه داده است و سعی کرده است با کارگردانهای مولف و صاحب سبک همکاری کند. دلپی تاکنون دومرتبه برای نویسندگی نامزد اسکار شده است. آنچه دلپی را در این لیست تا این اندازه بالا کشانده است همکاری درخشان او با ایتن هاک و ریچارد لینکلیتر در سهگانهی پیش از … است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه لینکلیتر، دومرتبه گدار، یکمرتبه کیشلوفسکی.
- بهترین فیلم: سهرنگ: سفید.
- بهترین نقشآفرینی: پیش از نیمهشب.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- پیش از نیمهشب (Before Midnight)
- سه رنگ: سفید (Trois couleurs: Blanc)
- پیش از طلوع (Before Sunrise)
- پیش از غروب (Before Sunset)
- کنتس (The Countess)
۳۸. نیکول کیدمن
کیدمن یکی از آن بازیگرانی است که کارنامهی هنریاش سرشار از شاهکارهای سینمایی و همکاری با کارگردانهای بزرگ است. او سی سال است است که یکی پس از دیگری در فیلمهای جاهطلبانه حاضر میشود و بهنظر طی سالهای آینده خیلی زود به جایگاه بالاتری در این لیست خواهد رسید.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه کوبریک، فون تریر، سوفیا کوپولا.
- بهترین فیلم: چشمان کاملا بسته. مولن روژ بافاصلهی خیلی کم این شاهکار کوبریک را دنبال میکند.
- بهترین نقشآفرینی: مولن روژ کیدمن را در نقش اصلی یک داستان عاشقانهی آتشین قرار میدهد. او در مولن روژ به جنگ بیماری میرود، آواز میخواند، میرقصد، میخندد، اشک میریزد و تقریبا تمام احساسات انسانی را از خود بروز میدهد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- مولن روژ! (Moulin Rouge!)
- به خاطرش مردن (To Die For)
- چشمان کاملا بسته (Eyes Wide Shut)
- داگویل (Dogville)
- ساعتها (The Hours)
۳۷.جنت گینور
چهرهی گینور در آن قایق در فیلم طلوع یکی از نمادهای تاریخ سینما است و یکی از ماندگارترین تصاویری که سینما در ذهن دوستدارانش حک کرده است. مورنائو یک شاهکار خلق کرد، اما کسی که باعث شد گینور یک بازیگر تکفیلمی نباشد، بورزیگی بود.
کارگردان: بهترین فیلم: بهترین نقشآفرینی: پنج: طلوع بهشت هفتم فرشتهی خیابانی ستارهای متولد شد
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه بورزیگی، یکمرتبه مورنائو.
- بهترین فیلم: طلوع یک شاهکار بزرگ است؛ بهترین فیلم مورنائو و شاید بهترین فیلم صامت تاریخ سینما. طلوع: آواز دو انسان، بیش از این که شاهکار گینور باشد، شاهکار مورنائو است و بااینحال بدون چهرهی معصوم و خالص او فیلم چیزی کم خواهد داشت.
- بهترین نقشآفرینی: طلوع: آواز دو انسان. اگرچه همکاریهای او با بورزیگی هم خیرهکننده است و او برای بازی در فیلم ستارهای متولد شده است ۱۹۳۷ نامزد اسکار شد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- طلوع: آواز دو انسان (Sunrise: A Song of Two Humans)
- سیر در عرش (Seventh Heaven)
- فرشته خیابانی (Street Angel)
- ستارهای متولد شدهاست (A Star Is Born)
۳۶. کیت وینسلت
وینسلت یکی دیگر از بازیگران چالشطلبی است که هرگز نقشهای شبیه به هم بازی نمیکند. او میتواند هر نقشی را خیلی خوب بر پردهی نقرهای بیاورد. یکی از نقاط قوت کارنامهی وینسلت زوج قدرتمندی است که او به همراه دیکاپریو آن را تشکیل میدهند.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه جیمز کامرون، تیم برتون، پتر جکسون، سودربرگ، سم مندز.
- بهترین فیلم: درخشش ابدی یک ذهن پاک با فاصلهی اندک در این لیست بالاتر از تایتانیک قرار میگیرد. مایکل گری در این فیلم دنیای دیوانهوار کافمن را کارگردانی میکند و اگرچه تمام کارهای کافمن خیرهکننده هستند، اما بهنظر میآید با گذشت سالها، هنوز کلمنتاین کیت وینسلت بهترین شخصیتی است که او خلق کرده است و بدون او، فیلم کافمن کاملا ناقص است.
- بهترین نقشآفرینی: درخشش ابدی یک ذهن پاک. اگرچه هر چهار فیلم برتر دیگر او هم به اندازهی همین فیلم او قدرتمند و محکم هستند.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- درخشش ابدی یک ذهن پاک (Eternal Sunshine of the Spotless Mind)
- کتابخوان (The Reader)
- موجودات آسمانی (Heavenly Creatures)
- تایتانیک (Titanic)
- عقل و احساس (Sense and Sensibility)
۳۵. سیگورنی ویور
سیگورنی ویور از همان ابتدای فعالیت سینماییاش یکی از فرمانروایان گیشه بوده است و در تمام فیلمهایی که در آنها حضور یافته است، درخشیده است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه کامرون، یکمرتبه ریدلی اسکات، مایک نیکولز، پولانسکی.
- بهترین فیلم: بیگانه از ریدلی اسکات، بهترین فیلم در بین فیلمهای دنبالهدار بیگانگان است و البته با فاصلهی خیلی نزدیک توسط شاهکار جیمز کامرون، آواتار، دنبال میشود.
- بهترین نقشآفرینی: بیگانهها ۱۹۸۶ که توسط کامرون کارگردانی شد، اوج بازی ویور است و فیلمی را نمایندگی میکند که بدون حضور بازیگر زن ساخته نمیشد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- بیگانهها (Aliens)
- بیگانه (Alien)
- سال زندگی خطرناک (The Year of Living Dangerously)
- طوفان یخ (The Ice Storm)
- دختر شاغل (Working Girl)
۳۴. مگی چانگ
یک بازیگر بااستعداد که متخصص شخصیتهای درونگرا با افکار عمیق و پیچیده است. او بازیگری پرکار است اما اکثر کارهایش در دههی هشتاد و نود میلادی قابل توجه نبودهاند.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: چهارمرتبه وونگ کار وای.
- بهترین فیلم: در حال و هوای عشق.
- بهترین نقشآفرینی:در حال و هوای عشق، اما او مانند بیورک نیست که هیچ فیلم بزرگ دیگری نداشته باشد تا تنها شاهکار کارنامهاش را حمایت کند. چانگ در دو فیلم دیگر هم میدرخشد؛ روزهای وحشی بودن و ایرما وپ.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- در حال و هوای عشق (In the Mood for Love)
- روزهای وحشی بودن (Days of Being Wild)
- ایرما وپ (Irma Vep)
- قهرمان (Hero)
- ۲۰۴۶ (۲۰۴۶)
۳۳. نایومی واتس
شاید بشود از نظر کارنامهی هنری واتس را پایینتر از برخی دیگر از بازیگرانی که تاکنون نامشان برده شد، قرار داد. اما بیشک در کارنامهی هیچکدام از آنها نمیتوان شخصیتی به عمق شخصیت بتی در شاهکار دیوید لینچ یافت.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه ایناریتو، یکمرتبه لینچ، بامباک، دیوید او. راسل، جکسون، کراننبرگ.
- بهترین فیلم: جاده مالهالند.
- بهترین نقشآفرینی: جاده مالهالند. واتس نقش اصلی این شاهکار است. او به عنوان شخصیتی خام فیلم را آغاز میکند، اما بهتدریج همهچیز عوض میشود و وقتی فیلم به پایان میرسد، بتی یکی از بهترین شخصیتهای تاریخ سینما است. او یک کارآگاه، یک عاشق، یک ترسو و یک دلیر است.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- جاده مالهالند (Mulholland Drive)
- ۲۱ گرم (۲۱ Grams)
- قولهای شرقی (Eastern Promises)
- بردمن (Birdman)
- غیرممکن (The Impossible)
۳۲. گونگ لی
او یکی از بهترین بازیگران معاصر چین است که تا به امروز تنها در سیودو فیلم حضور یافته است و آینده هنوز برای او جای پیشرفت دارد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: ششمرتبه ژانگ ییمو، دومرتبه کایگی چن، یکمرتبه وونگ کار وای و مایکل مان.
- بهترین فیلم: فانوس قرمز را برافراز. با توجه به کارنامهی کوتاه او فیلمهای درخشانی که او در آنها حضور یافته است، فراواناند.
- بهترین نقشآفرینی: گونگ لی در فانوس قرمز را برافراز، یکی از بهترین نقشآفرینیهای دههی نود میلادی را از خود به نمایش میگذارد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- فانوس قرمز را برافراز (Raise the Red Lantern)
- ذرت سرخ (Red Sorghum)
- داستان کیوجو (The Story of Qiu Ju)
- بدردو همخوابهی من (Farewell My Concubine)
- ۲۰۴۶ (۲۰۴۶)
۳۱. شرلی مکلین
مکلین خواهر بزرگتر وارن بیتی و خواهر کوچکتر رات پک است که در چندین فیلم با دین مارتین و فرانک سیناترا همکاری کرده است. مکلین قادر است بهطور معجزهآسایی هم در کمدی و هم در تراژدی بدرخشد و حتی گاهی همزمان در هردوی اینها. او برای نقشآفرینیهای درخشان خود در آپارتمان و شرایط مهرورزی به یادآورده میشود. او برای شرایط مهرورزی توانست اسکار را بهدست آورد و هردو فیلمی که در بالا به آنها اشاره شد، توانستند اسکار بهترین فیلم را به نام خود ثبت کنند، اما دلیل اصلی حضور مکلین در این لیست بعضی دواندوان آمدند است؛ مکلین روح آن فیلم است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه وایلدر، مینلی، فاسی، اشبی، لینکلیتر، مایک نیکولز.
- بهترین فیلم: آپارتمان.
- بهترین نقشآفرینی: آپارتمان. زوج مکلین و جک لمون یکی از خاطرهانگیزترین زوجهای سینمایی را در آپارتمان تشکیل میدهند و هردوی آنها در این فیلم میدرخشند.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- آپارتمان (The Apartment)
- بعضی دواندوان آمدند (Some Came Running)
- شرایط مهرورزی (Terms of Endearment)
- کارتپستالهایی از لبهی پرتگاه (Postcards from the Edge)
- سوئیت چریتی (Sweet Charity)
۳۰. امیلی واتسون
شاید بشود گفت او برای ایفای نقش شخصیتهایی که کمی گیج میزنند شناخته میشود و بااینحال او یکی از آن بازیگرانی است که به نقشهای متفاوت نه نمیگوید و از آن مهمتر او در شاهکارهای چند دهه ی فعالیتاش حضور داشته است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه پل توماس اندرسن، فون تریر، آلتمن.
- بهترین فیلم: شکستن امواج قطعا یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما است. البته عشق پریشان هم یکی از بهترین فیلمهای اندرسن و تاریخ سینما است و از همینجا میشود فهمید که چرا واتسون تا این اندازه در این لیست رتبهی بالایی کسب کرده است.
- بهترین نقشآفرینی: شکستن امواج و اینبار هیچ کدام از نقش آفرینیهای دیگر واتسون حتی به این نقشآفرینی او نزدیک هم نیست، چرا که این نقشآفرینی او یکی از پنج نقشآفرینی بازیگران زن برتر تاریخ در کنار برگمن در بدنام، جنا رولندز در زنی تحت تاثیر، ماسینا در جاده و فالکونتی در مصائب ژاندارک است.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- شکستن امواج (Breaking the Waves)
- عشق پریشان (Punch-Drunk Love)
- گاسفورد پارک (Gosford Park)
- بوکسور (The Boxer)
- نیویورک، جزء به کل (Synecdoche, New York)
۲۹. آنا مانیانی
او درست همانطور که یک بازیگر باید باشد برجسته و نترس است. آن چشمها میتوانند شما را میخکوب کنند و احتمالا هیچ بازیگر زنی نمیتواند با آنها رقابت کند. او در زمان فعالیت خود مورد احترام کارگردانهای بزرگ بود و توانست اسکار را هم برای فیلم خالکوبی رز به کارنامهی خود اضافه کند.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه فلینی، رنوار، روسلینی، پازولینی، لومیت.
- بهترین فیلم: رم، شهر بیدفاع. واقعگرایی از همان آغاز سینما وجود داشته است، اما آن کسی که به او سر و شکل داده است و آن را دوباره متولد کرده است، روسیلینی است. او با رم شهر بیدفاع یک جنبش بزرگ تاریخی را در سینما آغاز کرد و در این زمینه رقیب اصلی دزدان دوچرخه (Bicycle Thieves) دسیکا محسوب میشود.
- بهترین نقشآفرینی: رم، شهر بیدفاع. نقشآفرینی مانیانی در این فیلم همهی دنیا را به خود خیره کرد و همه باور کرده بودند که او یک نابازیگر است و صرفا بهدنبال حضور در موقعیتی احساسی واکنشهای تا این حد طبیعی از خود بروز میدهد. نقشآفریی او بسیار مهم و تاثیرگذار بود، شاید به اندازه ی نقشآفرینی براندو و سایر آغازگران جنبش متد اکتینگ.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- رم، شهر بیدفاع (Rome, Open City)
- ماما روما (Mamma Roma)
- کالسکهی طلایی (The Golden Coach)
- زنان قرن خال گل سرخ (The Rose Tattoo)
- همیشه در فرار (The Fugitive Kind)
۲۸. جنا رولندز
رولندز بهقدری خوب است که هیچ کدام از سایر شخصیتهایش نمیتوانند به نزدیکی شخصیتی که در زنی تحت تاثیر آفریده است، برسند.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: ششمرتبه کاساوتیس، یکمرتبه وودی آلن و جیم جارموش.
- بهترین فیلم: زنی تحت تاثیر بهترین فیلم کاساوتیس، همسر رولندز است و قطعا بهترین فیلم او به عنوان بازیگر هم هست. پس از این، چهره ها قرار دارد، فیلمی که کاساوتیس را بهعنوان پیشروی فیلمسازی مستقل آمریکا به دنیا معرفی کرد.
- بهترین نقشآفرینی: زنی تحت تاثیر با فاصله بهترین کار او است و با وجود کاساوتیس بهعنوان همسر و یک زوج هنری، به اندازهی کافی فیلم خوب و نقشآفرینی خوب دیگر دارد که او را تبدیل به بازیگری با تنها یک فیلم خوب نکند.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- زنی تحت تاثیر (A Woman Under the Influence)
- چهرهها (Faces)
- شب افتتاح (Opening Night)
- گلوریا (Gloria)
- مینی و مسکوویتز (Minnie and Moskowitz)
۲۷. ژان فالکونتی
غیرممکن است. او یک فیلم بازی کرده است و تمام. نمیشود او را با بازیگرانی که در چندین شاهکار سینمایی حضور داشتهاند، مقایسه کرد و بااینحال بازی او در یک فیلمی که در آن حضور داشته است آنقدر خوب است که نمیتوان رتبهای پایینتر را به او داد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه درایر.
- بهترین فیلم: مصائب ژاندارک یکی از فیلمهای هنری پیشروی تاریخ سینما است. شاهکار صامت درایر یک شاهکار بصری، تدوینی، طراح صحنه و بازیگری است.
- بهترین نقشآفرینی: مصائب ژاندارک در نظر بسیاری از منتقدان بهترین نقشآفرینی تاریخ سینما است و در بسیاری از لیستها دنیرو گاو خشمگین (Raging bull) و براندوی دربارانداز (On the Waterfront) را کنار میزند. البته تدوین خاص درایر هم به فالکونتی کمک میکند، اما سبک بصری درایر و کار کردن با نماهای نزدیک چیزی نیست که هر بازیگری بتواند از عهدهی آن برآید.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- مصائب ژاندارک (The Passion of Joan of Arc)
۲۶. جین فوندا
فوندا یکی از آن بازیگرانی است که از نظر غنای کارنامهی هنری با هیچ مشکلی مواجه نخواهد شد. او هفت مرتبه نامزد دریافت اسکار شده است و در تمام آنها بهدرستی این نامزدیها را به دست آورده است. نقطه ظعف او عدم حضور در شاهکاری سینمایی است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه پاکولا، یکمرتبه لومیت، اشبی، پن و گدار.
- بهترین فیلم: کلوت. همینجا است که نقطه ظعف فوندا ظاهر میشود. کلوت اگرچه فیلم خوبی است، اما یک شاهکار نیست.
- بهترین نقشآفرینی: فوندا در کلوت همهچیز دارد. او لحظهای غرق در وحشت است و در صحنهای دیگر نماد اعتماد. او برای همین فیلم اسکار را هم میبرد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- کلوت (Klute)
- مگر آنها اسبها را خلاص نمیکنند؟ (They Shoot Horses, Don’t They?)
- بازگشن به وطن (Coming Home)
- سندرم چین (The China Syndrome)
- جولیا (Julia)
۲۵. الیزابت تیلور
تیلور بازیگری را به عنوان کودکی بااستعداد از سیزده سالگی آغاز کرد. در سالهای ۱۹۵۰ و ۱۹۵۱ او بهعنوان زیباترین زن جهان شناخته میشد، اما استعداد او تا سالهای بعد که او به سراغ نقشهای چالشبرانگیزتر رفت، نمایان نشد. او برای چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟ توانست دومین اسکار خود را ببرد و نشان دهد که میتواند نقش زنهای قدرتمند را بهخوبی بازی کند.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه استیونز، یکمرتبه مینلی.
- بهترین فیلم: چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟ این یکی از نقطه ضعفهای کارنامهی تیلور است؛ عدم حضور در یک شاهکار سینمایی.
- بهترین نقشآفرینی: چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟ او هنگام ضبط فیلم تنها سی و چهار سال داشت، اما برای بازی در نقش زنی مسنتر، وزن خود را اضافه کرد و خود را وقف نقش نمود.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟ (Who’s Afraid of Virginia Woolf)
- گربه روی شیروانی داغ (Cat on a Hot Tin Roof)
- غول (Giant)
- مکانی در آفتاب (A Place in the Sun)
- ناگهان تابستان گذشته (Suddenly, Last Summer)
۲۴. فرانسیس مکدورمند
مکدورمند با دو فیلم فارگو و دهشتزده که بیش از اینکه کلامی باشند، نقشهای فیزیکی هستند به این لیست راه پیدا کرده است. او در هشتمین فیلم برتر خود هم به اندازهی سومین فیلم برتر خود خوب است و از آنجایی که همسر یکی از برادران کوئن است، از نظر غنای کارنامهی هنری نیاز نیست نگران چیزی باشد. او کمدینی بااستعداد است، اما در دهشتزده هرگز آن خطی را که نباید رد کند، رد نمیکند و همین نشان از هوش سرشار او دارد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: هفتمرتبه برادران کوئن، یکمرتبه اندرسن.
- بهترین فیلم: فارگو.
- بهترین نقشآفرینی: شخصیتی که مکدورمند در فارگو به آن حیات میبخشد، یکی از خاصترین شخصیتهای تاریخ سینما است. او در فیلمی نود و هشت دقیقهای نقش آفرینی میکند، اما تا دقیقهی سی فیلم بر روی پرده ظاهر نمیشود. او نقش زنی دیوانه، نماد زیبایی، دائمالخمر، پاکدامن یا شهید را بازی نمیکند. او یک زن کاملا معمولی، دوستداشتنی و باهوش است، اما دورمند، طی حضورش بر پرده، این شخصیت معمولی را تبدیل به یکی از بهترین نقشآفرینیهای دههی نود میلادی میکند.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- فارگو (Fargo)
- دهشتزده (Blood Simple)
- تقریبا مشهور (Almost Famous)
- سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری (Three Billboards Outside Ebbing, Missouri)
- میسیسیپی میسوزد (Mississippi Burning)
۲۳. دبورا کار
کار شش مرتبه نامزد اسکار شده است و پنج مورد این شش نامزدی در لیست پنج نقشآفرینی برتر او در ادامهی این مطلب، جای ندارند و همین باید برای اثبات کیفیت بالای کارهای او کافی باشد. او در دو فیلم نمادین دههی پنجاه میلادی هالیوود نقشآفرینی کرده است؛ از اینجا تا ابدیت که دربرگیرندهی آن صحنهی معروف کار و لنکستر است و عشقبازی بهیادماندنی.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه گاول، یکمرتبه جان هیوستن.
- بهترین فیلم: زندگی و مرگ کلنل بلیمپ.
- بهترین نقشآفرینی: نرگس سیاه. او در این فیلم محور اصلی داستانگویی است و بدون او فیلم پیش نمیرود.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- نرگس سیاه (Black Narcissus)
- بیگناهان (The Innocents)
- از اینجا تا ابدیت (From Here to Eternity)
- زندگی و مرگ کلنل بلیمپ (The Life and Death of Colonel Blimp)
- عشقبازی بهیادماندنی (An Affair to Remember)
۲۲. الن برستین
برستین از ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۷ در حال درخشش بود و در فیلمی مانند آخرین نمایش فیلم که سرشار از استعدادهای بازیگری بود، توانسته بود تمام صحنههای حضورش را مال خود کند. بعدتر کارنامهی او طی دههی هشتاد و نود میلادی با افت کمیت و کیفیت مواجه شد، تااینکه سال ۲۰۰۰ رسید و او در شاهکار آرونوفسکی، خودش را بهعنوان یکی از تواناترین بازیگران تاریخ سینما به اثبات رساند. او برای همکاری با اسکورسیزی، در آلیس دیگر اینجا زندگی نمیکند، توانست یک اسکار را به دست آورد و طی سالهای فعالیتاش، پنجمرتبهی دیگر هم نامزد دریافت آن شد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه فریدکین، بوگدانوویچ، آرونوفسکی، رافلسون، اسکورسیزی.
- بهترین فیلم: مرثیهای بر یک رویا. اگر کسی بخواهد جنگیر، آخرین نمایش فیلم یا اد وود را انتخاب کند هم قابل درک است. جنگیر یک تجربهی بصری بدیع در زمان خودش بوده است و یکی از نقاط عطف ژانری که در آن ساخته شده است، اما تدوین دیوانهکننده و بازیهای درخشان و موسیقی ماندگار شاهکار آرونوفسکی، باعث میشود که این فیلم انتخاب اول این لیست باشد.
- بهترین نقشآفرینی: مرثیهای بر یک رویا بهترین نقشآفرینی برستون است.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- مرثیهای بر یک رویا (Requiem for a Dream)
- جنگیر (The Exorcist)
- آخرین نمایش فیلم (The Last Picture Show)
- آلیس دیگر اینجا زندگی نمیکند (Alice Doesn’t Live Here Anymore)
- سلطان ماروین گاردنز (The King of Marvin Gardens)
۲۱. میا فارو
دو نکته دربارهی کارنامهی فارو او را تا این اندازه بالا آورده است. از طرفی او یکی از قویترین بازیگران زن نقش اصلی است و قدرت فراوانی در این کار دارد و از طرف دیگر در کارهای زیادی از همسر سابقاش، وودی آلن، حضور یافته است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یازدهمرتبه وودی آلن، یکمرتبه رومن پلانسکی.
- بهترین فیلم: بچهی رزماری. آیا این فیلم واقعا از هانا و خواهرانش بهتر است؟ مطمئن نیستم.
- بهترین نقشآفرینی: بچهی رزماری. نقشآفرینی فارو در بچهی رزماری یکی از قدرنادیدهترین نقشآفرینیهای تاریخ سینما است. فارو هم از نظر فیزیکی و هم از نظر روانشناختی در شخصیت خود فرو میرود و شخصیتی وحشتزده، پارانویا و نابودشده را به تصویر میکشد.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- بچهی رزماری (Rosemary’s Baby)
- رز ارغوانی قاهره (The Purple Rose of Cairo)
- زن و شوهرها (Husbands and Wives)
- برادوی دنی رز (Broadway Danny Rose)
- هانا و خواهرانش (Hannah and Her Sisters)
۲۰. آنا کارینا
اصلیترین بازیگر گدار. حتی کسانی که سه فیلم ازنفسافتاده (À bout de souffle)، تعطیلات آخر هفته (Week-end) و تحقیر (Le Mépris) را بهعنوان بهترین کارهای گدار انتخاب میکنند؛ سه فیلمی که کارینا در هیچکدام آنها حضور ندارد، بازهم خواهند فهمید که او اصلیترین منبع الهام گدار است. کارهای او و گدار طی سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۵ بهراستی انقلابی بودند.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: پنجمرتبه گدار؛ یکی از پنج همکاری برتر بازیگر-کارگردان تاریخ سینما.
- بهترین فیلم: پییرو خله یکی از بهترین فیلمهای گدار است، اما در اینجا هم مانند سایر همکاریهای بزرگ زوجهای بازیگر-کارگردان، بستگی دارد که شما کدام فیلم کارگردان را بیشتر دوست دارید؟
- بهترین نقشآفرینی: گذران زندگی. کارینا در تمام فیلمهایی که حضور پیدا کرده است درخشیده است، اما آنچه او در گذران زندگی از خودش به نمایش میگذارد، خیرهکننده است.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- گذران زندگی (Vivre sa vie)
- پییرو خله (Pierrot le Fou)
- دسته جداافتادهها (Band of Outsiders)
- زن، زن است (Une femme est une femme)
- آلفاویل (Alphaville)
۱۹. بتی دیویس
دیویس از همان ابتدا خودش را از همنسلاناش جدا کرد و از همان ابتدا مشخص بود که یکی از آن بازیگران زن کلاسیک هالیوود که تنها یک صورت زیبا دارند، نیست. کارنامهی او سه نقطهی اوج دارد؛ ۱. همهچیز دربارهی ایو ۲. همکاریهای او با وایلر ۳. همکاریهایش با آلدریچ. او یازدهمرتبه نامزد اسکار شده است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه وایلر، دومرتبه آلدریچ، یکمرتبه کورتیز.
- بهترین فیلم: همهچیز دربارهی ایو.
- بهترین نقشآفرینی: همهچیز دربارهی ایو. شخصیت مارگو یکی از آن شخصیتهایی است که همهچیز دارد و دیویس او را بدون خستگی به ظهور میرساند. دیویس در اجرای نقش یک ستاره، همبازی خود آن بکستر و گلوریا سوانسون، بازیگر سانست بلوار، را کنار میزند و از هردوی آنها بازی بهتری از خودش ارائه میدهد. فیلم بخش زیادی از موفقیت خود را مدیون فیلمنامهی هوشمندانه و کارگردانی درخشان منکویتز است، اما همانطور که کاملا مشخص است، بت دیویس زاده شده بود تا نقش یک ستاره را بازی کند.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- همهچیز دربارهی ایو (All About Eve)
- جزبل (Jezebel)
- روباههای کوچک (The Little Foxes)
- نامه (The Letter)
- چه بر سر بیبی جین آمد؟ (What Ever Happened to Baby Jane?)
۱۸. سیسی اسپیسک
اسپیسک در دو نقشآفرینی برتر خود، آرام، خجالتی و متفاوت است . او یک زن زیبا با تعریف هالیوودی نیست و آنچه او را بهعنوان یک بازیگر، زنده نگهداشته، استعداد باورنکردنیاش است. او میتواند کوهنوردی کند، نقش یک انسان ناتوان را ایفا کند و یک سوپراستار کمنظیر باشد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: یکمرتبه مالیک، دیپالما، آلتمن، استون، لینچ.
- بهترین فیلم: جیافکی (JFK). شاید منتظر بودید تا کری از دیپالما یا نخستین تجربهی کارگردانی مالیک در این جا انتخاب شوند، اما جیافکی شاهکار استون است و انتخاب این لیست. اسپیسک بخشی از گروه بازیگران را در فیلم تشکیل میدهد و نقشی غیردوستداشتنی را به خوبی ایفا میکند.
- بهترین نقشآفرینی: کری. دو فیلم برتر اسپیسک بهشدت به هم نزدیکاند؛ کری و زمینهای لمیزرع.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- کری (Carrie)
- زمینهای لمیزرع (Badlands)
- در اتاق خواب (In the Bedroom)
- سه زن (۳ Women)
- دختر معدنچی زغالسنگ (Coal Miner’s Daughter)
۱۷. جودی گارلند
گارلند یکی از بااستعدادترین بازیگران تاریخ سینما است و برای اثبات آن میشود به سه فیلم جادوگر شهر از، مرا در سنت لوئیس ملاقات کن و ستارهای متولد شدهاست نگاه کرد. همچنین سهگانهی او با مینلی هم سه فیلم قدرتمند و محکم هستند. خوانندگی او بهتر از بازیگریاش است، البته این به هیچ عنوان توهینی به او نیست، بلکه تعریفی است از اینکه او چهقدر خوانندهی خوبی است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه مینلی، یکمرتبه کیوکر و ویکتور فلمینگ.
- بهترین فیلم: جادوگر شهر از.
- بهترین نقشآفرینی: جادوگر شهر از.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- جادوگر شهر از (The Wizard of Oz)
- ستارهای متولد شدهاست (A Star Is Born)
- مرا در سنت لوئیس ملاقات کن (Meet Me in St. Louis)
- محاکمه در نورنبرگ (Judgment at Nuremberg)
- ساعت (The Clock)
۱۶. آدری هپبورن
هپبورن تبدیل به یکی از نمادهای صنعت مدلینگ شده است و این باعث شده است برخی فراموش کنند که او چه بازیگر بااستعداد و هنرمندی بود. او میتوانست نقش زنی کودکماب را بهخوبی نقش زنی قدرتمند بازی کند. بیشتر نقشهای او شامل شخصیتهایی است که طی فیلم تغییر میکنند و از خامی نوجوانانه، به پختگی میرسند؛ سابرینا، تعطیلات رمی، بانوی زیبای من. او در تمام نقشآفرینیهای خود کاریزما و صداقت دارد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه دانن، دومرتبه وایلدر، وایلر، یکمرتبه کیوکر.
- بهترین فیلم: یانوی زیبای من.
- بهترین نقشآفرینی: سابرینا. هپبرن بهقدری خوب است که کیفیت نقشآفرینی نخستاش با نهمین نقشآفرینیاش یکسان است و انتخاب این لیست برای او بسیار دشوار. اما انتخاب نهایی سابرینا است، چرا که هپبرن در آن دو تن از بزرگترین بازیگران تاریخ سینما را به زیر سایهی خودش هدایت میکند؛ هامفری بوگارت و ویلیام هلدن.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- سابرینا (Sabrina)
- تعطیلات رمی (Roman Holiday)
- صبحانه در تیفانی (Breakfast at Tiffany’s)
- بانوی زیبای من (My fair lady)
- معما (Charade)
۱۵. جولیان مور
پروندهی جولیان مور در این لیست خیلی قدرتمند است. او میتواند در مقابل دوربین هرکاری را انجام دهد و باتوجه به کارنامهاش، کاملا مشخص است که اعتماد کارگردانهای بزرگ را کسب کرده است. وقتی به مور فکر میکنیم تصاویر او در فیلمهایی مانند لبوفسکی بزرگ (The Big Lebowski) و فرزندان انسان که او در آنها نقشهای کوتاهی برعهده داشته است هم مانند فیلمهایی که او نقش اصلی آنها بوده است، در ذهنمان نقش میبندد. او هم مانند بسیاری دیگر از بازیگران بزرگ، مدتها منتظر ماند تا اینکه نهایتا توانست برای هنوز الیس اسکار را به دست آورد. به جرئت میتوان گفت او بهترین بازیگر زنی است که فعالیت خود را از دههی نود آغاز کرده است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه هاینس، دومرتبه آلتمن، پل توماس اندرسن، یکمرتبه کوارون، کراننبرگ و برادران کوئن.
- بهترین فیلم: مگنولیا (Magnolia). اینجا است که مور خودش را بهعنوان یکی از بهترین بازیگران تاریخ سینما به اثبات میرساند. در کارنامهی مور تا دلتان بخواهد شاهکار وجود دارد؛ لبوفسکی بزرگ، فرزندان انسان، شبهای عیاشی و … .
- بهترین نقشآفرینی: ایمن و شبهای بوگی با فاصلهی اندک از یکدیگر قرار دارند. نیم ساعت اول حضور مور در ایمن، نمیتواند شما را تحت تاثیر قرار دهد، اما وقتی که فیلم تمام میشود، همهی شما به خود میآیید و درمییابید که تنها به مور نگاه میکردهاید.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- ایمن (Safe)
- شبهای عیاشی (Boogie Nights)
- دور از بهشت (Far from Heaven)
- فرزندان انسان (Children of Men)
- برشهای کوتاه (Short Cuts)
۱۴. جولی کریستی
کریستی در ۲۵ سالگی و وقتی که برای فیلم عزیز ۱۹۶۵ توانست اسکار بهترین بازیگر زن را بهدست بیاورد مشهور شد و بعدتر بهدنبال به دست آوردن نقش اصلی فیلم دکتر ژیواگو در یکی از پولسازترین فیلمهای تاریخ شرکت کرد. او خیلی خوب از عصر قدیمی هالیوود دههی شصت میلادی به هالیوود مدرن دهه هفتاد میلادی منتقل شد و در بین این دو، در موج نوی فرانسه هم ایفای نقش کرد و همکاری با تروفو را به کارنامهی خودش اضافه کرد. در دههی نود میلادی و دههی اول قرن جدید، او در دو فیلم نقشآفرینی کرد که با این که فیلمهای درخشانی نبودند، اما کریستی در آنها درخشان بود.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه آلتمن، یکمرتبه روگ، تروفو، لین، کوارون، اشبی.
- بهترین فیلم: در اصل نشویل باید در این لیست صدرنشین باشد، اما از آنجایی که کریستی در نشویل نقش بسیار کمرنگی دارد، انتخاب این لیست مککیب و خانم میلر خواهد بود.
- بهترین نقشآفرینی: دکتر ژیواگو. شاید بهجرئت بتوان گفت نقشآفرینی کریستی بهترین نقشآفرینی فیلم است.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- دکتر ژیواگو (Doctor Zhivago)
- مککیب و خانم میلر (McCabe & Mrs. Miller)
- دور از اجتماع خشمگین (Far from the Madding Crowd)
- عزیز (Darling)
- شفق (Afterglow)
۱۳. ژولیت بینوش
حالا دیگر بیش از سی سال است که بینوش بانوی بینالمللی سینما است. او به کار کردن در فرانسه همچنان ادامه میدهد، اما با کارگردانهای بزرگ سرتاسر جهان همکاری کرده است و حتی برای بازی در یک فیلم انگلیسی زبان، اسکار را به کارنامهی خود اضافه کرده است؛ بیمار انگلیسی. او با بازیگران بزرگی همچون دی-لوئیس، فاینز، دنیس لوانت و خیلیهای دیگر همبازی شده است و همواره بازیگر برتر بوده است.
کارگردان: بهترین فیلم: آبی. بهترین نقشآفرینی: پنج: ابی عاشقان روی پل کد ناشناخته بیمار انگلیسی کپی برابر اصل
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه کیشلوفسکی، دومرتبه کاراکاس، هانکه و آسایاس، یکمرتبه کیارستمی.
- بهترین فیلم: سه رنگ: آبی.
- بهترین نقشآفرینی: سه رنگ: آبی. فاصله با رتبهی دوم زیاد است و اگرچه تمام کارهای کارنامهی بینوش قدرتمند و محکم هستند، اما بینوش در آبی یک اجرای بینظیر و ناب را از خود به نمایش میگذارد که تکرار شدن آن حتی توسط خود او کار دشواری است.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- سه رنگ: آبی (Trois Couleurs: Bleu)
- عشاق روی پل (The Lovers on the Bridge)
- کد مجهول: قصههای ناتمام چند سفر (Code inconnu: Récit incomplet de divers voyages)
- بیمار انگلیسی (The English Patient)
- کپی برابر اصل (Certified Copy)
۱۲. دایان کیتن
کیتن از سال ۱۹۹۳ تا کنون در هیچ فیلم شاخص و ماندگاری نقشآفرینی نکرده است، اما زمانی که او بازیگری را جدی میگرفت یعنی از ۱۹۷۲ تا ۱۹۹۳ بهاندازهای کارنامهی پرباری برای خودش جمع کرده است که دیگر به هیچچیز نیاز ندارد. کارنامهی کیتن بهقدری قوی است که حتی بازیگرانی که در این لیست در رتبههای بهتری نسبت به او قرار گرفتهاند هم نمیتوانند از این نظر با او رقابت کنند. کارنامهی کیتن سطوح مختلفی دارد. او از طرفی بازی در سهگانهی پدرخوانده را در کارنامه دارد و با آنکه در آن شخصیتی مرکزی نیست، اما بیشک شخصیتی حیاتی است. در مرحلهای دیگر هم کمدیهای او به همراه وودی آلن قرار گرفتهاند. از نظر قابلیت نقش آفرینی دوگانه در درام و کمدی، او شبیه به آدری هپبرن و شرلی مکلین است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: هفتمرتبه وودی آلن، سهمرتبه کوپولا، یکمرتبه وارن بیتی.
- بهترین فیلم: پدرخوانده (The Godfather).
- بهترین نقشآفرینی: آنی هال و با اینکه او بازیگری است که کیفیت قابلقبولی در تمام فیلمهایش ارائه میدهد، اما این صدرنشینی در کارنامهی او با فاصله صورت گرفته است.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- آنی هال (Annie Hall)
- پدر خوانده: قسمت دوم (The Godfather: Part II)
- عشق و مرگ (Love and Death)
- سرخها (Reds)
- منهتن (Manhattan)
۱۱. فی داناوی
داناوی یکی از آن بازیگرانی است که وجودش برای موج نوی سینمای آمریکا حیاتی بوده است . او طی سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۶ در هشت شاهکار سینمایی نقشآفرینی کرد و طی این سالها هیچ بازیگر زنی بهتر از او در کرهی زمین وجود نداشت. او با بهترینهایی مانند داستین هافمن، وارن بیتی، رابرت ردفورد، جک نیکلسون، ویلیام هلدن و استیو مککویین همبازی شده است و در تمام این همکاریها پابهپای آنها پیش رفته است.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه پن، یکمرتبه پولانسکی و لومیت.
- بهترین فیلم: محله چینیها. اگرچه میتوان بانی و کلاید و شبکه را هم در این لیست رقیبان اصلی شاهکار پولانسکی دانست.
- بهترین نقشآفرینی: شبکه. در اینجا هم رقابت نزدیک است و بانی و کلاید و محله چینیها با فاصلهی بسیار کمی در مقامهای دوم و سوم قرار گرفتهاند.
- پنج نقشآفرینی برتر:
- شبکه (Network)
- بانی و کلاید (Bonnie and Clyde)
- محله چینیها (Chinatown)
- سه روز کرکس (Three Days of the Condor)
- بارفلای (Barfly)
۱۰. باربارا استانویک
اگر به سه نقشآفرینی برتر استانویک نگاه کنید، خواهید دید که در بین آنها فیلمهای نوار، کمدی و درام به چشم میخورند و همهی آنها بهترین نقشآفرینیهای اصلی در ژانرهای خود در آن دورهی تاریخی هستند. استانویک در شاهکارهای سینمایی حضور داشته است و کمک فراوانی به شکلگیری ژانرهایی که در آنها نقشآفرینی کرده است، نموده. به گوناگونی نقشهای او نگاه کنید؛ آیا برگمن میتواند بهخوبی او کمدی بازی کند؟ آیا هپبرن میتواند بهخوبی او نوآر بازی کند؟
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: دومرتبه کاپرا، یکمرتبه وایلدر، هاکس، استراجس، مان، لانگ و فیولر.
- بهترین فیلم: غرامت مضاعف. غرامت مضاعف یکی از نقاط عطف اصلی سینمای آمریکا و ژانر نوآر است و در این لیست رقیب سختی ندارد.
- بهترین نقشآفرینی: غرامت مضاعف. در اینجا اما از آنجایی که استانویک بازیگر قدرتمندی است، رقابت تنگاتنگ است.
- ده نقشآفرینی برتر:
- غرامت مضاعف (Double Indemnity)
- بانو ایو (The Lady Eve)
- استلا دالاس (Stella Dallas)
- الهههای انتقام (The Furies)
- چهل اسلحه (Forty Guns)
- توپ آتش (Ball of Fire)
- متاسفم، شماره اشتباه است (Sorry, Wrong Number)
- چای تلخ ژنرال ین (The Bitter Tea of General Yen)
- عشق عجیب مارتا ایورس (The Strange Love of Martha Ivers)
- همیشه فردایی وجود دارد (There’s Always Tomorrow)
۹. مارلنه دیتریش
دیتریش همانند جان وین و مرلین مونرو میتوانست با حضورش پردهی نقرهای را تسخیر کند و با اینکه بازیگران اطراف او معمولا بهترینها هستند، او چشمهای شما را به خودش خیره میکند. او میتوانست هم یک آلمانی خونسرد و سنگدل باشد و هم یک اغواگر که نمیتوان در مقابلش مقاومت کرد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: پنجمرتبه فون اشترنبرگ، دومرتبه وایلدر، یکمرتبه ولز و لانگ.
- بهترین فیلم: نشانی از شر. درست است که دیتریش مدت زیادی در نشانی از شر به نقشآفرینی نمیپردازد، اما در همان لحظههای کوتاه حضورش در فیلم است که او خودش را به عنوان یکی از بهترین بازیگران تاریخ سینما به اثبات میرساند.
- بهترین نقشآفرینی: مراکش و فرشتهی آبی. در حقیقت تمام همکاریهای او با فون اشترنبرگ می توانند صدرنشین این لیست باشند.
- ده نقشآفرینی برتر:
- مراکش (Morocco)
- فرشتهی آبی (Der blaue Engel)
- امپراتور سرخپوش (The Scarlet Empress)
- قطار سریعالسیر شانگهای (Shanghai Express)
- نشانی از شر (Touch of Evil)
- ونوس بلوند (Blonde Venus)
- شاهدی برای تعقیب (Witness for the Prosecution)
- دستری دوباره میراند (Destry Rides Again)
- رنچوی بدنام (Rancho Notorious)
- محاکمه در نورنبرگ (Judgment at Nuremberg)
۸. کاترین دنو
بهعنوان یکی از نمادهای موج نوی فرانسه که با بزرگانی همچون پولانسکی و بونوئل همکاری کرده است، دنو معمولا نقش زن زیبارویی را بازی میکرد که خالی از احساسات است و تنها یک جسم توخالی را با خود حمل میکند، اما هرگز احمق نیست. تمام نقشآفرینیهای او با مهارت خیرهکننده در به نمایش گذاشتن کشمکشهای درونی همراه است و این مهارت برای او یک نعمت است. او طی بیش از چهل سال فعالیت، کارنامهای درخشان برای خودش ساخته است و میتوان بدون بحث اعلام کرد که او در سه سال ۱۹۶۴، ۱۹۶۵ و ۱۹۶۷ بهترین نقشآفرینیهای زن سال را از خود به نمایش گذاشت.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه دمی، دومرتبه بونوئل، تروفو، یکمرتبه ملویل، فون تریر، کاراکاس و پولانسکی.
- بهترین فیلم: چترهای شربورگ. در اینجا سه نامزد اصلی وجود دارند؛ چترهای شربورگ، انزجار و رقصنده در تاریکی.
- بهترین نقشآفرینی: انزجار. البته که سه نقشآفرینی برتری که بعد از نقش آفرینی نخست او قرار میگیرند هم به راحتی میتوانند جایگزین رتبهی اول شوند، اما آنچه دنو در انزجار خلق میکند، شخصیتی است که مرزهای روانشناختی شخصیت را جابهجا میکند و دنور یکی از بهترین بازیهای تاریخ سینما را از خود به نمایش میگذارد.
- ده نقشآفرینی برتر:
- انزجار (Repulsion)
- چترهای شربورگ (Les Parapluies de Cherbourg)
- زیبای روز (Belle de jour)
- پری دریایی میسیسیپی (La sirène du Mississipi)
- دختر جوان روشفور (Les Demoiselles de Rochefort)
- آخرین مترو (Le Dernier Métro)
- تریستانا (Tristana)
- یک پلیس (Un flic)
- یک داستان برای کریسمس (A Christmas Tale)
- پولا ایکس (Pola X)
۷. لیو اولمان
اولمان بهترین انتخاب ممکن برای شخصیت دوگانهی پرسونا است، چرا که او میتواند گسترهی وسیعی از احساسات و هیجانات را زنده کند. پرسونا نزد منتقدان و سینمادوستان همواره مورد توجه قرار گرفته است، اما یکی از حیاتیترین بخشهای پرسونا بازی خیرهکننده ی اولمان است که هرگز نباید فراموش شود. اولمان علاوه بر پرسونا هشت مرتبهی دیگر هم با برگمان در بهترین فیلمهایش همکاری کرده است و همین او را تبدیل به یکی از عناصر اصلی دنیاهای ساخته شده توسط برگمان کرده است و ما سینمادوستان نمیتوانیم دنیای برگمان را بدون حضور اولمان تصور کنیم.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: نهمرتبه برگمان.
- بهترین فیلم: پرسونا.
- بهترین نقشآفرینی: پرسونا. پرسونا دقیقا به همین دلیل است که تا این حد ماندگار است. فیلمی که نهتنها بهترین فیلم سازندهاش است، بلکه بهترین نقشآقرینی تمام بازیگران حاضر در آن هم هست.
- ده نقشآفرینی برتر:
- پرسونا (Persona)
- صحنههایی از یک ازدواج (Scenes from a Marriage)
- مصائب آنا (The Passion of Anna)
- فریادها و نجواها (Cries and Whispers)
- شرم (Shame)
- مهاجران (The Emigrants)
- چهره به چهره (Face to Face)
- ساعت گرگ و میش (Hour of the Wolf)
- ساراباند (Saraband)
- سونات پاییزی (Autumn Sonata)
۶. ژن مورو
باتشکر از تروفو و نماهای ماندگاری که از مورو گرفته است، حالا او تبدیل به یکی از نمادهای اساسی و حیاتی سینمای هنری و سینمای موج نوی فرانسه شدهاست. او پیش از تروفو هم بازیگری قابل قبول بود، اما همکاری او با تروفو بود که تبدیل به نقطه عطفی در کارنامهاش شد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه تروفو، مال، دومرتبه ولز، یکمرتبه آنتونیونی، دمی، بونوئل و نقشی کوتاه در یکی از فیلمهای گدار.
- بهترین فیلم: ژول و جیم. اگر میخواستیم تمام فیلمهای او را در نظر بگیریم باید ۴۰۰ ضربه را انتخاب میکردیم، اما از آنجایی که نقشآفرینی مورو در ۴۰۰ ضربه بسیار کوتاه است، به انتخاب دوممان در این لیست میرسیم.
- بهترین نقشآفرینی: ژول و جیم. مورو بهشدت در ژول و جیم میدرخشد و هر صحنهای که در آن حضور دارد را مال خود میکند. اگر شما طی فیلم عاشق شخصیت مورو نشوید، تمام تلاشهای فیلم برای اثرگذاری از بین میرود و این بار سنگینی است که مورو به تنهایی در این فیلم بهدوش میکشد.
- ده نقشآفرینی برتر:
- ژول و جیم (Jules et Jim)
- آسانسوری بهسوی قتلگاه (Ascenseur pour l’échafaud)
- شب (La Notte)
- عروس سیاهپوش (La Mariée était en noir)
- عشاق (Les Amants)
- خاطرات یک کلفت (Le journal d’une femme de chambre)
- خلیج فرشتگان (La baie des anges)
- مونته والش (Monte Walsh)
- ناقوسهای نیمهشب (Chimes at Midnight)
- ترن (The Train)
۵. لیلین گیش
گریفیث یکی از اولین پدران سینما است. او برای کلوزآپها و سایر تمهیدات بصری خود به یک بازیگر نیاز داشت و نتوانست کسی را بهتر از لیلین گیش پیدا کند. این دو تن در تلاشهای خود در اولین قدمهای سینما، از همان دقایق ابتدایی فیلمهایشان موفق میشوند مخاطب را باخود همراه کنند و چهره و هنر بازیگری گیش خیلی زود همه را مجذوب خود میکند. او نخستین بازیگر بزرگ تاریخ سینما است و برای دورهای سیزده ساله، پیش از ورود صدا، تنها بازیگر بزرگ تمام دنیا.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: پنجمرتبه گریفیث، دومرتبه کینگ ویدور.
- بهترین فیلم: تعصب. فیلمی بزرگ در تاریخ سینما که بر بزرگترین کارگردانهای بعد از خود تاثیر گذاشته است و پایههای چیزی را بنا نهاده است که امروزه آن را سینما مینامیم.
- بهترین نقشآفرینی: باد. اینجا کار نفسگیر است. شش نقشآفرینی نخست گیش همه شاهکارند و هرکدام آنها را میتوان جایگزین رتبهی اول کرد.
- ده نقشآفرینی برتر:
- باد (The Wind)
- تولد یک ملت (The Birth of a Nation)
- شکوفههای پرپر (Broken Blossoms)
- در دوردست شرق (Way Down East)
- یتیمان طوفان (Orphans of the Storm)
- لا بوهم (La bohème)
- جدال در آفتاب (Duel in the Sun)
- شب شکارچی (The Night of the Hunter)
- تعصب (Intolerance)
- پرترهی جنی (Portrait of Jennie)
۴. جولیتا ماسینا
ماسینا در هفت فیلم بزرگ نقشآفرینی کرده که در یکی از آنها نقش مهمی برعهده نداشته است. پس طبیعتا مشخص میباشد که او در آن شش فیلم بزرگ چه کرده است که حالا در این رتبه قرار گرفته. از بین این شش فیلم، سه همکاریاش با فلینی هستند که او را تا این حد بالا کشیدهاند و بهنظر نمیآید هیچ بازیگری بتواند در رابطه با سه نقشآفرینی برتر با او به رقابت بپردازد. ماسینا بازیگری است که اکثرا بهدنبال نقشآفرینیهای فیزیکی خود شناخته میشود، اما بیشک او یکی از مسلطترین بازیگران در زمینهی کنترل عضلات صورت است و یک جفت از نافذترین چشمهای دنیا را دارد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: پنجمرتبه فلینی، دومرتبه روسلینی.
- بهترین فیلم: جولیتای ارواح در این لیست کمی بالاتر از جاده قرار میگیرد.
- بهترین نقشآفرینی: جاده. در جولیتای ارواح ماسینا شخصیت اصلیای است که داستان را روایت میکند و محوریت اصلی داستان بردوش او است، اما در جاده او یک شی است. او یک قربانی دلقکماب دنیای خشن مدرن است. ماسینا در هردو فیلم بالا خیرهکننده است، اما آنچه او در جاده خلق میکند، تکرارشدنی نیست.
- ده نقشآفرینی برتر:
- جاده (La Strada)
- جولیتای ارواح (Giulietta degli spiriti)
- شبهای کابیریا (Le notti di Cabiria)
- ایل بیدون (Il bidone)
- اروپا ۵۱ (Europa ’۵۱)
- شیخ سفید (Lo sceicco bianco)
- پاییزا (Paisà)
۳. مریل استریپ
استریپ تا همین حالا در نقش شخصیتهای ماندگار زمان خودش حضور یافته است و هنوز در حال ادامه دادن این مسیر، با قدرت فراوان، است. او رکورددار نامزدی اسکار در بین بازیگران زن است و دیگر شکی نیست که بهترین بازیگر زن نسل خودش است. درست است که استریپ در فیلمهای ماندگار فراوانی حضور نداشته است، به این خاطر که او همیشه شخصیتی را که قرار است خلق کند مورد توجه قرار میدهد و نه فیلمی را که قرار است در آن بازی کند. یکی از نقاط قوتی که استریپ را از تمام بازیگران دیگر تاریخ سینما جدا میکند، تسلط او بر لهجههای مختلف است، بااینحال او در فیلمهای شکارچی گوزن و اقتباس اثبات میکند که برای بهترینبودن نیازی به استفاده از این قدرت هم ندارد.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: سهمرتبه نیکولز، یکمرتبه وودی آلن، چیمینو، پاکولا، دمی، آلتمن، اسپیلبرگ و اسپایک جونز.
- بهترین فیلم: منهتن (Manhattan). اگرچه شکارچی گوزن هم میتواند انتخاب درستی باشد.
- بهترین نقشآفرینی: انتخاب سوقی. اگرچه انتخاب سوفی فیلم خیلی خوبی نیست، اما نقطهی اوج نمایش قدرت تسلط بر لهجه و بازیگری در مقابل دوربین است.
- ده نقشآفرینی برتر:
- انتخاب سوفی (Sophie’s Choice)
- شکارچی گوزن (The Deer Hunter)
- خارج از آفریقا (Out of Africa)
- کریمر علیه کریمر (Kramer vs. Kramer)
- اقتباس (Adaptation)
- کارتپستالهایی از لبهی پرتگاه (Postcards from the Edge)
- زن ستوان فرانسوی (The French Lieutenant’s Woman)
- پلهای مدیسون کانتی (The Bridges of Madison County)
- سیلکوود (Silkwood)
- تردید (Doubt)
۲. کاترین هپبورن
هپبورن آن کسی است که صدا، لهجه، قدرت بدنی و استقامت روحی یک بازیگر را دارد. او از پس همهچیز و همهکاری برمیآید. هپبورن در نیمی از فیلمهای خود باعث میشود شما دیوانه شوید و این همان کاری است که کارگردان از او میخواهد. او بهشدت با مهارت و تعلیمیافته بود و هر وقت میخواست شمایل زنی پرقدرت ونابودگر و هر وقت نمیخواست شمایل زنی آسیبپذیر و قربانی را به خود میگرفت. او چهار مرتبه اسکار بازیگری را بهدست آورده است؛ یکمرتبه در دههی سی، دو مرتبه در دههی شصت و یک مرتبه در دههی هشتاد میلادی.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: هفتمرتبه کیوکر، دومرتبه استیونز، یکمرتبه هاکس، هیوستن، لین و لومیت.
- بهترین فیلم: پرورش بیبی.
- بهترین نقشآفرینی: پرورش بیبی. در اینجا رقابت نزدیک است. هپبورن در عید، داستان فیلادلفیا و شیر در زمستان هم خارقالعاده بود، اما هنوز وقتی چشمان خود را میبندیم و میخواهیم کاترین هپبورن را تصور کنیم، او را در نقش سوزان و درحال دیوانه کردن کری گرانت به یاد میآوریم.
- ده نقشآفرینی برتر:
- پرورش بیبی (Bringing Up Baby)
- داستان فیلادلفیا (The Philadelphia Story)
- شیر در زمستان (The Lion in Winter)
- فصل تابستان (Summertime)
- عید (Holiday)
- آلیس آدامز (Alice Adams)
- زن سال (Woman of the Year)
- پت و مایک (Pat and Mike)
- ملکهی آفریقایی (The African Queen)
- دندهی آدم (Adam’s Rib)
۱. اینگرید برگمن
یک چیز برگمن را در صدر این لیست قرار داده است؛ تفاوت بازی او در بدنام با فیلمهای روسلینی. نقشآفرینی برگمن در بدنام یکی از بهترین نقشآفرینیهای زن تاریخ سینما است، اگر بهترین آنها نباشد. برگمن در هالیوود در حال به دست آوردن موفقیتهای پیاپی بود، اما تصمیم گرفت به ایتالیا برود و هنر را بیش از پیش به خود نزدیک کند. فیلمهایی که برگمن با روسلینی طی دههی پنجاه میلادی ساختند از نادیدهشدهترین فیلمهای تاریخ سینما هستند.
- کارگردانهای شاخصی که او با آنها همکاری کرده است: چهارمرتبه روسلینی، دومرتبه هیچکاک، یکمرتبه برگمان، لومیت، رنوآر، کیوکر.
- بهترین فیلم: کازابلانکا. اگرچه بدنام هیچکاک هم یک شاهکار است و فیلمهای روسلینی لایق توجه هستند، اما کازابلانکا یک فیلم محکم و استوار است. کورتیز، ولز یا فورد نیست، اما در این یک فیلم، هنر کارگردانی را به حد اعلا متبلور میکند و البته که نمیشود به اصلیترین نقطهی قوت فیلم یعنی فیلمنامهی آن اشاره نکرد. یکی دیگر از اصلیترین نقاط قوت فیلم نقشآفرینی خیره کنندهی بوگارت و برگمن است. درست است که در صحنهی پایانی کسی که دیالوگها را میگوید بوگارت است، اما این چهرهی برگمن است که احساسات را بدون کلام منتقل میکند.
- بهترین نقشآفرینی: سونات پاییزی. اگرچه بیشک میشود بدنام و کازابلانکا را هم در صدر این لیست قبول کرد، اما آنچه برگمن در سونات پاییزی به نمایش میگذارد، حاصل سالها تجربهی بازیگری است و او برای لحظهبهلحظهی حضورش بر پردهی نقرهای برنامه دارد. از تکتک کلماتی که استفاده میکند تا تکتک حرکاتی که با عضلات صورت، چشمها، دستها و لبهای خود انجام میدهد.
- ده نقشآفرینی برتر:
- سونات پاییزی (Autumn Sonata)
- بدنام (Notorious)
- کازابلانکا (Casablanca)
- سفر به ایتالیا (Journey to Italy)
- استرومبولی (Stromboli)
- ترس (La Paura)
- اروپا ۵۱ (Europa ’۵۱)
- چراخ گاز (Gaslight)
- زنگها برای که به صدا در میآیند؟ (For Whom the Bell Tolls)
- النا و مردانش (Elena and Her Men)
منبع: the cinema archives