اساس یک کتاب داستانی یا رمان، بازی با تخیلات مخاطب است و به شما امکان سفر ذهنی و دیدن ماجراها از زاویهی دید خودتان را میدهد؛ بنابراین هر اقتباس سینمایی با کوچکترین بیتوجهی و لغزش میتواند به یک فاجعه تمامعیار تبدیل شود و البته تصورات مخاطب از کتاب اصلی را هم با خاک یکسان کند.
یک اقتباس سینمایی بینقص باید به اصل داستان وفادار باشد اما گاهی شرایط پیشتولید و فیلمبرداری به گونهای پیش میرود که بخش وسیعی از نکات مهم داستان مورد بیتوجهی قرار میگیرد و نتیجه فیلمی میشود که با منبع اصلی فاصلهی زیادی دارد و فقط عنوان فیلم اقتباسی را یدک میکشد. البته آثاری که در این دستهبندی قرار میگیرند لزوما فیلمهای ضعیفی نیستند اتفاقا بعضی از آنها در تاریخ سینما برای همیشه ماندگار شدند و مخاطبان زیادی دارند مثل«درخشش» (The Shining) استنلی کوبریک.
در ادامه ۱۰ اقتباس سینمایی که به عمد یا از روی اجبار نکات مهم داستان اصلی را از دست دادند، بررسی میشود.
۱۰- من افسانه هستم (I Am Legend)
- سال انتشار: ۲۰۰۷
- نام کتاب: من افسانه هستم اثر ریچارد ماتیسون
- کارگردان: فرانسیس لارنس
- بازیگران: ویل اسمیت، آلیس براگا، دش میهوک، سالی ریچاردسن
- امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۶۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
من افسانه هستم در ژانر علمی تخیلی یکی از آثار خوب به حساب میآید و با نظرات مثبتی هم مواجه شد به طوری که با فروش بیش از ۵۸۵ میلیون دلار یکی از پرفروشترین فیلمهای ۲۰۰۷ لقب گرفت. همه چیز در رویاییترین حالت ممکن پیش میرفت تا اینکه مخاطبان متوجه شدند یک پایان دیگر هم برای فیلم وجود دارد که به رمان ریچارد ماتیسون نزدیکتر است!
داستان فیلم در یک دنیای آخرالزمانی میگذرد که در آن همهی انسانها در اثر یک ویروس ناشناخته به موجوداتی شبه زامبی تبدیل شدند که شبها به شکار میپردازند و از روشنایی روز میترسند. در این میان یک پزشک به نام رابرت نویل (ویل اسمیت) و سگش سالم ماندند که فقط روزها در شهر پرسه میزنند.
اما برسیم به تفاوتهای این فیلم اقتباسی و داستان اصلی (هشدار: در ادامه بخش پایانی فیلم اسپویل میشود)؛ در کتابِ ریچارد ماتیسون، دکتر نویل متوجه میشود آخرین فرد به جای مانده در دنیایی پر از خونآشام است و برای آنها یک تهدید بالقوه به حساب میآید. در واقع قهرمان داستان یک خطر جدی برای این گونهی جدید است اما فرانسیس لارنس ترجیح میدهد در فیلمش نویل را قهرمانتر از آنچه واقعا هست نشان دهد و لحظات پایانی فیلم گواهی بر این تفکر است.
در پایان اصلی دکتر نویل را میبینیم که نمونه خون شبه واکسن را به آنا و ایتن تحویل میدهد تا به بقیهی افراد سالم برسانند و با یک فداکاری عجیب و غریب خودش و چند خونآشام را منفجر میکند. این در حالی است که کمپانی سازنده چند سال بعد پایان متفاوتی را منتشر کرد که با کتاب اصلی همخوانی بیشتری داشت و در آن دکتر نویل بدون اینکه اقدام قهرمانانهای در راستای ساخت واکسن انجام دهد به محل زندگی انسانهای سالم میرود.
۹- جنگ جهانی زد (World War Z)
- سال انتشار: ۲۰۱۷
- نام کتاب: جنگ جهانی زد: تاریخ شفاهی جنگ زامبی اثر مکس بروکس
- کارگردان: مارک فورستر
- بازیگران: برد پیت، متیو فاکس، میری انوس، جیمز بج دیل، دیوید مورس، دانیلا کرتش
- امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۶۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
جنگ جهانی زد مملو از صحنههای اکشن نفسگیر و دیدنی است و با بیش از ۵۴۰ میلیون دلار یکی از پرفروشترین بلاک باسترهای چند سال اخیر به حساب میآید اما به نظر میرسد همهی اینها هیاهویی برای هیچ است و حتی برد پیت شگفتانگیز هم نتوانسته در میان یک فیلم آشفته با خرده داستانهایی بیربط ، آنطور که باید و شاید بدرخشد.
جنگ جهانی زد اقتباسی از «جنگ جهانی زد: تاریخ شفاهی جنگ زامبی» یکی از بهترین آثار مکس بروکس است که به تصویر صحنههای هیجانانگیز و البته نگاهی واقعگرایانه به چگونگی پایان دنیا و تبدیل شدن انسانها به زامبی معروف است اما فیلم جنگ جهانی زد آشفته بازی است که هیچ شباهتی به داستان اصلی ندارد و میخواهد با انبوه صحنههای پر زد و خوردِ با ربط و بیربط ، نقص داستانپردازی که از دخالت بیجای سرمایهگذاران در روند نگارش فیلمنامه ناشی میشود را بپوشاند.
داستان دربارهی یک مامور سابق سازمان ملل (برد پیت) است که بعد از حمله زامبیها مجبور میشود برای نجات خانواده و سایر انسانهای باقی مانده به نقاط مختلف دنیا سفر و سعی کند قائله را ختم کند. در هر صورت جنگ جهانی زد نه به کتاب مکس بروکس شباهتی دارد و نه مثل قطار بوسان اثر زامبی محور درجه یکی است اما اگر به دنبال فیلم اکشنی هستید که داستان و منطق خاصی ندارد اما صحنههای نفسگیری را مقابل دیدگانتان خلق میکند، گزینه خوبی برای شما است.
۸- درخشش (The Shining)
- سال انتشار: ۱۹۸۰
- نام کتاب: درخشش اثر استیون کینگ
- کارگردان: استنلی کوبریک
- بازیگران: جک نیکلسون، شلی دووال، بری دنن، ورونیکا فورکه، اسکتمن کراترز
- امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۶۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۴ از ۱۰
اسم فیلمهای دلهرهآور که میآید بدون شک نام استنلی کوبریک و البته اثر جاودانش «درخشش» میدرخشد اما به این معنا نیست اقتباس بینقصی از کتاب معروف استنلی کوبریک بزرگ است. نویسندهای به نام جک تورنس (جک نیکلسون) برای تکمیل کتاب جدیدش یک زمستان سرد و پربرف را به همراه خانوادهاش در یک هتل عجیب و غریب میگذراند. کمکم وهم و خیال بر جک غالب میشود و تصمیم میگیرد خانوادهاش را از بین ببرد.
استیون کینگ چند سال پیش در مصاحبهای عجیب درخشش را بدترین اقتباس سینمایی از یکی از کتابهایش دانست. دلیل او هم عدم پرداختِ درست شخصیت جک تورنس است. در کتاب با سیر تحول شخصیت او که در ابتدا پدری مهربان و دلسوز است رو به رو میشویم اما در فیلم به این ابعاد از شخصیتش هیچ توجهی نمیشود و از ابتدا به عنوان مردی عبوس و سرد تصویر میشود.
البته فضای فیلم استنلی کوبریک از کتاب وهمآلودتر است و مشخص نیست علت فروپاشی عصبی جک فضای هتل است یا اتفاقاتی که در ذهنش جریان دارد.
شاید درخشش از نظر نویسندهی داستان اقتباس سینمایی درجه یکی نباشد اما بدون شک یکی از بهترین فیلمهای استنلی کوبریک و البته تاریخ سینما است. جالب است بدانید استیون کینگ در سال ۲۰۱۳ دنبالهی درخشش و سرنوشت شخصیت جک تورنس را در قالب رمانی به نام دکتر اسلیپ به رشتهی تحریر درآورد که در سال ۲۰۱۹ مایک فلناگان آن را به یک اقتباس سینمایی تبدیل کرد.
۷- هری پاتر و یادگاران مرگ- قسمت دوم (Harry Potter And The Deathly Hallows – Part 2)
- سال انتشار: ۲۰۱۱
- نام کتاب: هری پاتر و یادگاران مرگ اثر جی. کی. رولینگ
- کارگردان: دیوید یتس
- بازیگران: دنیل ردکلیف، اما واتسون، روپرت گرینت، هلنا بونهام کارتر، رالف فاینس، آلن ریکمن
- امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
بدون شک مجموعه فیلمهای هری پاتر اقتباس سینمایی تقریبا دقیقی از داستانهای پرطرفدار خانم جی. کی. رولینگ است و اصلا به همین خاطر در دنیا تا این حد محبوب هستند. قسمت آخر فرنچایز هم از این قاعده مستثنا نیست و یکی از بهترین فیلمهای مجموعه است البته پایانبندی آن همچنان محل بحث است و با نسخهی اصلی تفاوتهایی دارد.
در این قسمت بالاخره شاهد نبرد هری و ولدمورت که به نوعی به نبرد خیر و شر هم تعبیر میشود، هستیم. فیلم تقریبا به داستان اصلی وفادار است اما به دلیل ایجاد تعلیق و جذابیت بیشتر پایان دیگری را رقم زده که به مذاق طرفداران کتاب چندان خوش نیامد. در کتاب، ولدمورت که تمام قدرتهای فراطبیعی را از دست داده و ضعیف شده به سادگی از هری شکست میخورد و در مقابل چشم دانش آموزان میمیرد؛ بنابراین به همه ثابت میشود او هم یک موجود فانی است. در صورتی که در فیلم نبرد نهایی هری و ولدمورت بدون تماشاگر برگزار میشود و به خاطر ایجاد جذابیتهای بصری، چندان هم ساده نیست. از طرف دیگر جسم ولدمورت به صورت غبار در فضا محو میشود که اساسا تئوری فانی بودن او در کتاب را زیر سوال میبرد.
با همهی این موارد هری پاتر و یادگاران مرگ- قسمت دوم نظرات مثبت منتقدان و مخاطبان را به همراه داشت و رکوردهای زیادی را هم جابهجا کرد از جمله لقب پرفروشترین فیلم برادران وارنر و سیزدهمین فیلم پرفروش تاریخ سینما.
۶- جنگاوران اخترناو (Starship Troopers)
- سال انتشار: ۱۹۹۷
- نام کتاب: جنگاوران اخترناو اثر رابرت آنسون هاین لاین
- کارگردان: پل ورهوفن
- بازیگران: کاسپر ون دین، دنیس ریچارد، دینا میر، جیک بیزی، نیل پاتریک هریس، مایکل ایرون ساید
- امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۵۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
جنگاوران اخترناو از معدود فیلمهای اقتباسی است که نکات اصلی کتاب را به نفع کیفیت فیلم از دست داد. ماجرا از این قرار است که رابرت آنسون هاین لاین افسر سابق نیرو دریایی آمریکا این مجموعه کتاب علمی تخیلی دربارهی دو سرباز که برای نجات دنیا به ارتش میپیوندند و عملیات جنگی را در فضا آغاز میکنند را به رشتهی تحریر درآورد اما کتاب یک پروپاگاندای تمامعیار است و بسیاری آن را داستانهای فاشیستی میدانند که نظامیگری را به صورت آشکارا ترویج میکند.
خوشبختانه پل ورهوفن با هوشمندی تمام در نقطهی مقابل کتاب ایستاد و در کالت کلاسیک خود این مفاهیم را به صورت هجوآمیز نشان داد.
۵- سهگانهی هابیت (The Hobbit Trilogy)
- سال انتشار: ۲۰۱۲- ۲۰۱۴
- نام کتاب: هابیت اثر جی.آر.آر. تالکین
- کارگردان: پیتر جکسون
- بازیگران: مارتین فریمن، ایان مک کلن، ریچارد آرمیتاژ، اندی سرکیس
- امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۵۸- ۶۶- ۵۹
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸- ۷.۸- ۷.۴
پیتر جکسون پس از ساخت سهگانهی موفق ارباب حلقهها تصمیم گرفت یکی دیگر از آثار پرطرفدار جی.آر.آر تالکین یعنی هابیت را به اقتباس سینمایی تبدیل کند. این مجموعه به نوعی پیشدرآمد ارباب حلقهها است و داستان آن ۶۰ سال پیش از حوادث سهگانهی اول رخ میدهد.
البته پیتر جکسون در ارباب حلقهها هم سابقهی جرح و تعدیل و چشمپوشی از بخشهای مختلف کتاب را داشت اما در این جا نکات زیادی هستند که فاصلهی زیادی با داستان اصلی دارند. از طرفی دیگر از آن جایی که او یک کتاب علمی تخیلی نوجوانان را به یک حماسهی ۸ ساعته تبدیل کرده، موجز بودن روایت را از دست داده و لحن فیلم و منبع اصلی با یکدیگر کاملا متفاوتاند.
سهگانهی هابیت علیرغم مخاطبان زیاد و فروش بالا نتوانست نظرات مثبت طیف وسیعی از منتقدان را جلب کند و با انتقادات تند و تیزی مواجه شد اما اگر طرفدار پروپاقرص سری فیلمهای ارباب حلقهها هستید احتمالا از تماشای این مجموعه هم لذت خواهید برد.
۴- پرسی جکسون و المپ نشینان: دزد آذرخش (Percy Jackson & The Olympians: The Lightning Thief)
- سال انتشار: ۲۰۱۰
- نام کتاب: پرسی جکسون و المپ نشینان: دزد آذرخش اثر ریک ریوردن
- کارگردان: کریس کلمبوس
- بازیگران: لوگن لرمان، براندن تی. جکسون، الکساندرا داداریو، ملینا کاناکاریدیز
- امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۴۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۹ از ۱۰
بسیاری از کمپانیها بزرگ با نزدیک شدن فرنچایز هری پاتر به پایان راه به دنبال سوار شدن بر موج فیلمهای علمی تخیلی نوجوانها و تکرار موفقیت برادران وارنر بودند، پرسی جکسون و المپ نشینان: دزد آذرخش هم از دل همین تفکر خلق شد.
این فیلم اقتباسی از یکی از رمانهای علمی تخیلی ریک ربوردن و ماجرای ورود خدایان اساطیری یونان به دنیای امروزی است اما کریس کلمبوس به جای پرداختن به داستان پختهای که ریشه در یونان باستان داشت، بخش وسیعی از نکات اصلی کتاب را فدای صحنههای خوشرنگ و لعاب کرد.
در نهایت پرسی جکسون و المپ نشینان: دزد آذرخش نه جای مجموعه فیلمهای پرطرفدار هری پاتر را گرفت و نه به مذاق منتقدان و مخاطبان خوش آمد و خیلی سریع در میان انبوه فیلمهای علمی تخیلی گم شد.
۳- داغ ننگ (The Scarlet Letter)
- سال انتشار: ۱۹۹۵
- نام کتاب: داغ ننگ اثر ناتانیل هاوثورن
- کارگردان: رولند جافه
- بازیگران: دمی مور، گری اولدمن،رابرت دووال، ادوارد هارویک، رابرت پراسکی،
- امتیاز متاکریتیک به فیلم: اطلاعاتی در دسترس نیست
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۲ از ۱۰
کتاب داغ ننگ اثر جاودان ناتانیل هاوثورن در سال ۱۸۵۰ منتشر شد و در قالب یک رمان کلاسیک به مفاهیمی مثل جنسیت زنان و گناهان مذهبی میپردازد اما رولند از آن یک فاجعهی تمامعیار ساخت و این عاشقانهی زیبا را به اثری شهوانی تبدیل کرد. این اقتباس سینمایی بهاندازهای ضعیف بود که داد منتقدان را هم درآورد و در مجموع نامزد ۷ تمشک طلایی شد!
اما ماجرای بد بودن فیلم فقط به همین جا محدود نمیشود. پایان کتاب در راستای فضای داستان، غمانگیز است و به فراغ و جدایی ختم میشود اما در این جا شاهد یک پایان خوش به سبک درامهای دبیرستانی هستیم و اگر کارگردان نام کتاب ناتانیل هاوثورن را در تیتراژ نمیآورد احتمالا هیچ وقت متوجه اقتباسی بودن آن نمیشدیم.
۲- پرتقال کوکی (A Clockwork Orange)
- سال انتشار: ۱۹۷۱
- نام کتاب: پرتقال کوکی اثر آنتونی برجس
- کارگردان: استنلی کوبریک
- بازیگران: مالکوم مک داول، پاتریک مگی، میریام کارلین، آدرین کوری
- امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۷۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
استنلی کوبریک خلق بعضی از بهترین اقتباسهای تاریخ سینما را در کارنامهی هنریاش دارد و البته بیشتر آنها بازآفرینی کامل نیستند و میتوان رد پای تفکرات او را در سکانسهای مختلف دید. به همین دلیل هم گاهی با واکنش تند نویسندههای کتاب مواجه شده مثل درخشش که پیشتر دربارهاش صحبت کردیم.
پرتقال کوکی یکی از کتابهای تحسین شدهی آنتونی برجس روایتگر داستان جوان بزهکاری به نام الکس است که رهبری یک گروه سرکش را بر عهده دارد و از انجام اعمال خشونتآمیز لذت میبرد. برجس در این کتاب به مفاهیم اجتماعی و سیاسی میپردازد و زبان تازهای به نام ندست که تلفیقی از انگلیسی و روسی است را هم ابداع کرده که کوبریک را آنچنان شیفته کرد که از آن در فیلم هم استفاده شد.
اما مشکل اصلی پایانبندی فیلم است که با یک بدشانسی دستخوش تغییرات اساسی شد. ماجرا از این قرار است که فصل پایانی توسط ناشر آمریکایی منتشر نشد و این دقیقا همان نسخهای بود که به دست کوبریک رسید؛ در نتیجه پایان کتاب که با تحول شخصیت اصلی و بازگشت به اخلاقیات همراه بود حذف و در فیلم یک موجود خبیث باقی ماند که اقدامات خشونتبار بیشتری را در سر میپروراند!
این تغییر با حواشی زیادی هم همراه بود بسیاری از منتقدان فیلم را خشونتآمیز دانستند. با این همه پرتقال کوکی نامزد ۴ جایزهی اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین فیلمنامهی اقتباسی، بهترین کارگردانی و بهترین تدوین شد.
۱- آرزوی مرگ- آرزوی مرگ ۲ (Death Wish- Death Wish II)
- سال انتشار: ۱۹۷۴- ۱۹۸۲
- نام کتاب: آرزوی مرگ اثر برایان گارفیلد
- کارگردان: مایکل وینر
- بازیگران: چارلز برانسون، هوپ لانگ، وینسنت گاردنیا، ویلیام ردفیلد
- امتیاز متاکریتیک به فیلم: ۵۱- ۱۱
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷- ۶
مجموعه فیلمهای آرزوی مرگ با انتقادات وسیع منتقدان مواجه شدند اما استقبال مخاطبان از آنها به اندازهی بود که ۵ فیلم در این فرنچایز ساخته شد. ماجرا دربارهی پدری آرام است که با مرگ خانوادهاش به موجودی خشن تبدیل میشود و درصدد انتقام از مسببان این فاجعه است.
این اقتباس سینمایی تفاوتهای فاحشی با کتاب دارد و ترجیح داده جنبههای اکشن داستان را پر رنگتر کند. عمدهترین دلیل تفاوت هم به شخصیت اصلی برمیگردد؛ در فیلم اجرای خودسرانهی قانون توسط او تقبیح میشود در صورتی که در داستان جنبههای خشنتری دارد و کمکم به یک هیولای تمامعیار تبدیل میشود.
منبع: screenrant