این احتمال وجود دارد که بیشتر تماشاگران سینما با کودکان، در تابستان امسال، فیلم Minions: The Rise of Gru، جدیدترین فیلم در فرانچایز Despicable Me را ببینند. اما برای کسانی که این کار را نمی کنند، هنوز هم لذت منحصر به فردی از دیدن یک فیلم وجود دارد. برای برخی، توانایی انتخاب جزئیات کوچکی است که در تماشای اصلی خود متوجه آن نشدهاند، در حالی که برای برخی دیگر، لذت از صرف وقت گذراندن با شخصیتهای محبوب و غوطهور شدن در دنیای داستانی آشنا ناشی میشود.
اگرچه ممکن است سلایق همه متفاوت باشد، اما تعدادی فیلم وجود دارد که اغلب در فهرستهای قابل مشاهدهترین فیلمها نمایش داده میشوند.
Eternal Sunshine Of The Spotless Mind (2004)
اگرچه او اغلب برای نقشهای کمدی انتخاب شده است، اما جیم کری بارها نشان داده است که برای تبدیل شدن به یکی از بازیگران دراماتیک آنچه لازم است را دارد. برای مثال، در فیلم Eternal Sunshine of the Spotless Mind، او در فیلمی بازی کرد که بیش از هر چیز دیگری، بازتابی عمیقاً تکان دهنده در مورد عشق و خاطره است.
Zoolander (2001)
بن استیلر در بسیاری از فیلمهای قابل توجه و لذتبخش بازی کرده است و پیوسته نشان داده است که یکی از استعدادهای بزرگ کمدی نسل خود است.
این فیلم برای چندین نسل از طرفداران جذاب بوده است.
King Kong (2005)
پیتر جکسون، حرفه ای ارجمند در هالیوود ایجاد کرده است و از تولیدات مستقل به ساخت فیلم های پرفروش موفق تبدیل شده است. با کینگ کونگ، او نشان داد که برای به روز رسانی این ویژگی کلاسیک به یک فیلم هیجانانگیز و زیبا برای مخاطبان اواسط دهه ۲۰۰۰، همه چیز را دارد.
این فیلمی است که در طول سالها به خوبی از پس آن برآمده است، و بنابراین تعجب آور نیست که بسیاری آن را به عنوان یکی از بازبینیهای مورد علاقه خود میشناسند.
The Lord Of The Rings (2001 – 2003)
پیتر جکسون قبل از کارگردانی کینگ کونگ، استعدادهای پرفروش خود را با سه گانه ارباب حلقه ها به نمایش گذاشت. با داستان گسترده، عظمت اپرا، و بازیگران درخشان، جای تعجب نیست که این سه گانه همچنان در بین طرفداران مختلفش محبوب مانده است.
The Royal Tenenbaums (2001)
وس اندرسون کارگردانی است که به دلیل سبک بصری منحصر به فرد خود مورد توجه قرار گرفته است. تقریباً هر فیلمی که او می سازد بسیار جذاب است. و همانطور که با The Royal Tenenbaums نشان داد، او همچنین به پویایی خانواده، نحوه کار روابط و نحوه ارتباط افراد با یکدیگر بسیار علاقه مند است.
Lost In Translation (2003)
سوفیا کاپولا مانند سایر اعضای خانواده مشهورش نشان داده است که درک دقیقی از هنر فیلمسازی دارد. در «گمشده در ترجمه»، او نه تنها موفق میشود از بازیگران اصلیاش – بیل موری و اسکارلت جوهانسون – بازیهای قدرتمندی بگیرد، بلکه مسائل مختلفی را در رابطه با بیگانگی و عذابهای زندگی مدرن بررسی میکند.
Alien Vs. Predator (2004)
تعداد کمی فرنچایز علمی تخیلی به اندازه Alien و Predator موفق یا قابل احترام هستند که هر دو توانستند جان تازه ای به داستان های علمی تخیلی و ترسناک تزریق کنند. بنابراین، اجتناب ناپذیر بود که این دو موجود در نهایت در فیلم خود روبرو شوند، کاری که آنها در سال ۲۰۰۴ انجام دادند.
No Country For Old Men (2007)
برادران کوئن، دهههاست که نگاه تیزبین خود را به آنچه که یک فیلم خوب میسازد، نشان دادهاند و داستانهای دلخراش (و اغلب خندهدار) زیادی را تولید کردهاند. یکی از خارقالعادهترین تلاشهای آنها در دهه ۲۰۰۰، جایی برای پیرمردها نیست، که تلفیقی از درام جنایی و وسترن بود.
Inglourious Basterds (2009)
مانند دیگر کارگردانان رویایی در هالیوود، کوئنتین تارانتینو سبکی دارد که به طور قابل تشخیصی متعلق به خودش است، با پالت بصری پرشور و اغلب خشن و نگاهی طنزآمیز و تقریباً بدبینانه به جهان. همه اینها در Inglorious Basterds که یک تاریخ متناوب و داستان انتقامی پیرامون نازیسم در طول جنگ جهانی دوم است کاملاً مشهود است.
The Dark Knight (2008)
دهه ۲۰۰۰ برای کریستوفر نولان، که بسیاری از فیلمهای برجسته را در این دوره کارگردانی کرد، دههای غنی بود. نکته قابل توجه، سه گانه او با تمرکز بر بتمن بود، که ابرقهرمان را به نقطه جدیدی برد و درخشندگی بیشتری به داستان اصلی و ماجراهای مختلف او اضافه کرد.