دهم مارس ۲۰۲۴، نود و ششمین دوره جوایز اسکار برگزار می شود.فیلم حماسی کریستوفر نولان، «اوپنهایمر»، با ۱۳ نامزدی پیشتاز است و فیلمهای تحسینشدهی «چیزهای بیچاره» و «قاتلین ماه گل» به ترتیب با ۱۱ و ۱۰ نامزدی، تعقیب کنندههای نزدیک او هستند.
فرهنگستان اسکار دیدگاه خود را راجع به فیلمهایی که میتوانند کاندیدای دریافت جایزه شوند، گسترش داده است. در سالهای اخیر، فیلمهای شگفتانگیزی مانند «تاپ گان: ماوریک»، «پلنگ سیاه» و «داستان اسباببازی ۳» نامزدیهای مهمی در جوایز اسکار به دست آوردهاند و ثابت کردهاند که فیلمهای پرفروش و محبوب نزد تماشاگران نیز میتوانند در رقابت برای کسب افتخار اسکار حضور داشته باشند.
موفقیت فیلمهای بین المللی در کسب جایزه بهترین فیلم در سال ۲۰۲۰ نیز موید این موضوع است. امسال هم فیلمهای بینالمللی «آناتومی یک سقوط» و «منطقهی موردعلاقه» موفق به کسب چندین نامزدی اسکار شدهاند.با این حال، فرهنگستان اسکار سابقهی طولانیای در نادیده گرفتن نه فقط فیلمهای محبوب، بلکه فیلمهای عالی به طور کلی دارد. هرچند هر سال تعداد محدودی جایزه وجود دارد، اما فهرست فیلمهای خوبی که باید توسط آکادمی نامزد میشدند به اندازهی لیست فیلمهای تحسینشده، طولانی است. با در نظر گرفتن این موضوع، در اینجا فهرستی بدون اولویت از ۱۵ فیلم عالی که در جوایز اسکار نادیده گرفته شدهاند، آورده شده است:
۱۳-Heat
فیلم جنایی حماسی «مخمصه» به کارگردانی مایکل مان، با حضور گروهی پرستاره از بازیگران به رهبری آل پاچینو، رابرت دنیرو و وال کیلمر، رویارویی فزاینده بین یک سارق حرفهای لسآنجلسی به نام نیل مککالی (با بازی دنیرو) و ستوان پلیس لسآنجلس وینسنت هانا (با بازی پاچینو) را روایت میکند. مککالی در حالی که قصد دارد پیش از بازنشستگی دست به آخرین سرقت بزرگ بزند، به طور بیامان توسط کارآگاه مصمم تعقیب میشود.کشاکش قدرت شدید بین شخصیتهای متخاصم دنیرو و پاچینو، تماشاگران را میخکوب کرد. صحنهی فراموشنشدنی سرقت از بانک و تیراندازی خونینی که به طور حیرتانگیزی رخ داد نیز همینطور. صحنهی نمادین تیراندازی به طور غیرقابل انکاری یکی از واقعگرایانهترین و هیجانانگیزترین سکانسهای اکشن تاریخ سینماست و نزدیک به ۱۰ دقیقهی آدرنالینساز طول میکشد. «مخمصه» در فهرستهای متعدد منتقدان به عنوان یکی از بهترین فیلمهای جنایی تمام دوران قرار گرفته است؛ دنبالهای برای آن در حال حاضر در حال توسعه است و قرار است آدام درایور نقش اصلی را برعهده داشته باشد.
۱۲-Kiss Kiss Bang Bang
شین بلک با کارگردانی فیلم کمدی-جنایی نئو-نوآر سیاه و طنز «بوسهبوسه، شلیک شلیک» در مقام کارگردان خوش درخشید. او برای روایت داستان یک مجرم سطح پایین که به اشتباه بازیگر تلقی میشود، از استعدادهای رابرت داونی جونیور، وال کیلمر و میشل موناهن بهره برد. این مجرم برای یک نقش هالیوودی به عنوان سایهی یک کارآگاه خصوصی جدیمزاج گماشته میشود، اما ناخواسته در توطئهی گیجکنندهی یک قتل گرفتار میشود.«بوسهبوسه، شلیک شلیک» که یک تقلید سرزنده از فیلمهای نوآر و کلیشههای رایج آنهاست، مملو از طنز، رازآلودگی و چرخشهای فراوان است. هر دوی داونی و کیلمر در نقشهای سرگرمکنندهشان درخشیدند و هنرنمایی کردند. بازیگران بااستعداد این فیلم، به همراه فیلمنامهی تیز و برندهی کمدی، بیش از هر چیز شایستهی نامزدی اسکار بودند. رابرت داونی جونیور حتی در سال ۲۰۲۰ «بوسهبوسه، شلیک شلیک» را «از برخی جهات، بهترین فیلمی که تا به حال انجام دادهام» خواند. این فیلم در انجمن منتقدان فیلم فینیکس به عنوان «فیلم نادیدهگرفتهی سال» انتخاب شد، که گواه دیگری بر این است که شایستهی توجه آکادمی بوده است.
۱۱-The Good, the Bad, and the Ugly
Western که رو به افول گذاشت، جنبشی در ایتالیا با هدف احیای حس و حال این فیلمها به وجود آمد. از چهرههای کلیدی این جنبش کارگردانانی مثل سرجیو لئونه بودند. یکی از مهمترین آثار کلاسیک او «خوب، بد، زشت» بود؛ فیلمی که با بازی کلینت ایستوود در نقش مردی بدون نام، سهگانه دلار را به پایان میرساند.
یک وسترن کلاسیک تحسینشده
این فیلم در نهایت به ادای احترامی بزرگ به وسترنهای آمریکایی تبدیل میشود و همچنان صحنههای ماندگار و تفسیری فراموشنشدنی از ایستوود را به ما ارائه میدهد. اما متأسفانه در مراسم اسکار آن سال مورد توجه قرار نگرفت، عمدتا به این دلیل که یک فیلم ایتالیایی بود. در آن زمان، آثار کشورهای دیگر تنها امکان رقابت در بخش بهترین فیلم خارجی را داشتند و ایتالیا آن سال فیلم «نبرد الجزیره» را برای رقابت در این بخش انتخاب کرد.
۱۰-Frankenstein
این موضوع که جوایز اسکار تمایل دارند از فیلمهای ژانری، به ویژه ژانر وحشت، چشمپوشی کنند، چیز جدیدی نیست. البته استثناهایی وجود داشته است، مانند «سکوت برهها» که برندهی بهترین فیلم شد و «برو بیرون» که نامزد شد، اما تصور کلی این است که این ژانر معمولاً شایستهی در نظر گرفته شدن برای جوایز نیست. با این حال، این مسخره است که فکر کنیم «فرانکنشتاین»، شاهکاری مسلم سینما، هیچ نامزدیای به دست نیاورد.
شاهکار نمادین وحشت این فیلم به کارگردانی جیمز وِیل و بر اساس کتابی به همین نام اثر مری شلی ساخته شده است و داستان آزمایشهای هنری فرانکنشتاین را روایت میکند که منجر به خلق هیولای نمادینی با بازی بوریس کارلوف شد. در حالی که شاید «دراکولا» جرقهی فیلمهای هیولایی یونیورسال را زده باشد، اما «فرانکنشتاین» به طور قطع نمادینترین فیلم هیولایی یونیورسال و یک اثر برجسته در سینماست. برداشت فرهنگ عامه از این اثر بیشتر مدیون فیلم ۱۹۳۱ است تا رمان اصلی، و این فیلم حتی پس از تقریباً ۱۰۰ سال همچنان در ذهن بسیاری ماندگار است.
۹-The Shining
در ادامهی بیمهری اسکار به ژانر وحشت، نمونهی بسیار قابل توجه دیگری، «درخشش» است؛ فیلمی از استنلی کوبریک که با آزادیهای خلاقانهی بسیار، کتاب استیون کینگ را به روی پرده آورد. این فیلم شامل اجراهای خیره کنندهای از جک نیکلسون و شلی دووال و طراحی صحنهی تاثیرگذاری است، هرچند که فیلم و کتاب تفاوتهای بسیاری با هم دارند و همین موضوع باعث ایجاد اختلاف بین کوبریک و کینگ شد.
یک شاهکار وحشت تحسینشده ظهور میکند
زمانی که فیلم «درخشش» در سال ۱۹۸۰ اکران شد، نظرات متفاوتی از سوی منتقدان دریافت کرد و به طور قابل توجهی دو نامزدی تمشک طلایی (Razzie) را نیز به خود اختصاص داد، یکی برای بدترین کارگردانی و دیگری برای بدترین بازیگر زن برای شلی دووال که بعدها جایزه تمشک طلایی آن را پس گرفت. این فیلم اکنون به عنوان یک اثر برجسته در ژانر وحشت شناخته میشود و یکی از بهترینهای تاریخ این ژانر است و نشان میدهد که چطور واکنش اولیه به یک فیلم میتواند با گذشت زمان تغییر کند.
۸-The King of Comedy
«سلطان کمدی» که در سال ۱۹۸۱ منتشر شد، با بازی رابرت دنیرو در نقش یک کمدین مشتاق با مشکلات روحی جدی است که ناامیدی از رسانه را از نزدیک تجربه میکند. مارتین اسکورسیزی کارگردانی نیست که جوایز اسکار از او چشمپوشی کرده باشد. او قبلاً ۹ بار برای جایزه بهترین کارگردانی نامزد شده و برای فیلم «مرحوم» که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد، یک تندیس اسکار به خانه برده است. اما جای تعجب است که یکی از شاهکارهای او توسط این جایزه نادیده گرفته شد.
آیا عدالت اجرا شد؟
در یک چرخش عجیب سرنوشت، شاید به عنوان راهی برای جبران نامزد نشدن این فیلم در آن زمان، سالها بعد، «جوکر» برای بهترین فیلم نامزد شد و خواکین فینیکس جایزه بهترین بازیگر مرد را دریافت کرد. کارگردان تاد فیلیپس آشکارا گفته بود که «سلطان کمدی» الهامبخش اصلی «جوکر» بوده است.
۷-Reservoir Dogs
کوئنتین تارانتینو کارگردان برجستهی دیگری است که با سه بار نامزدی در بخش بهترین کارگردانی و حتی کسب دو جایزه برای بهترین فیلمنامهی اورجینال برای آثار «پulp Fiction» و «جانگوی از بند رها شده»، پیشتر تاریخساز شده است. با این حال، بسیاری تا به امروز از اینکه اولین فیلم او کاملاً از سوی آکادمی تحویل گرفته نشد، شکایت دارند.
فراموشی تکاندهندهی تارانتینو
«سگهای انباری» که در سال ۱۹۹۲ اکران شد، داستان چند سارق جواهر را روایت میکند که نقشهشان به طرز وحشتناکی به هم میخورد. این فیلم از نظر بسیاری از طرفداران تارانتینو، بهترین اثر او در طول دوران حرفهایاش به شمار میرود و مانند دیگر فیلمهای ذکر شده، فیلمنامهای تیز و بسیار غافلگیرکننده دارد. با این وجود، از آنجایی که تارانتینو در آن زمان یک نام ناشناخته بود، در مراسم جوایز اسکار آن سال نادیده گرفته شد.
۶-Before Sunrise
پیش از آن که ریچارد لینکلیتر با فیلم «دوران کودکی» دنیا را تسخیر کند، در حال ساخت فیلمهای عمیق و تأملبرانگیز دربارهی ارتباطات و روابط انسانی بود و شاید بهترین نمونهی این موضوع سهگانهی «پیش از» باشد که داستان زوجی را دنبال میکند؛ از زمانی که همدیگر را ملاقات میکنند، دوباره همدیگر را میبینند و سالها بعد با مشکلات زناشویی روبرو میشوند.
سهگانهی پیروزمندانهی لینکلیتر
این سهگانه با بازی اتان هاوک و ژ Julie Delpy آغاز شد. اولین فیلم سهگانه، «پیش از طلوع» در سال ۱۹۹۵ اکران شد. با وجود استقبال گستردهی منتقدان، این فیلم در جوایز اسکار نادیده گرفته شد. خوشبختانه، آکادمی درس گرفت و هر دوی «پیش از غروب» و «پیش از نیمهشب» نامزد بهترین فیلمنامهی اقتباسی شدند.
۵-City Lights
علیرغم اینکه چارلی چاپلین چهرهای نمادین در هالیوود و یکی از برجستهترین بازیگران سینما در تمام دوران است، اما آکادمی آنطور که باید در طول دوران حرفهای درخشان او به او لطف نشان نداد. برای فیلم صامت و کمدی-رمانتیک «چراغهای شهر»، چاپلین کارگردانی، نویسندگی و نقشآفرینی کرد. این اثر تحسینشده، داستان ولگرد (The Tramp)، شخصیت محبوب چاپلین، را روایت میکند که عاشق یک دختر گلفروش نابینا میشود و در عین حال با یک میلیونر عجیب و غریب و دائمالخمر، دوستی پر فراز و نشیبی را تجربه میکند.
شاهکار سینمایی چاپلین
چراغهای شهر که بهعنوان یکی از برترین فیلمهای تاریخ سینما و شاهکار سینمایی چارلی چاپلین شناخته میشود، هم از نظر منتقدان و هم از نظر تجاری موفق بود. این فیلم با فروشی بیش از ۴ میلیون دلار، تماشاگران آمریکایی را که در دوران رکود اقتصادی به شدت نیازمند خنده و شادی بودند، مسحور کرد. جیمز ایجی، منتقد سینما، صحنه پایانی این کمدی-رمانتیک را «بهترین بازیگری ثبتشده روی سلولوئید» نامید و میراث «چراغهای شهر» در دهههای متمادی پس از انتشارش فقط افزایش یافته است و بسیاری معتقدند که این فیلم شایسته دریافت چندین جایزه اسکار بوده است.
۴-In the Mood for Love
در مورد فیلمهای عاشقانه صحبت میکنیم، فیلمی که باید به آن اشاره کرد و به درستی مورد تحسین قرار گیرد، «در حال و هوای عشق» ساختهی وونگ کار وای است، یک درام عاشقانهی عالی که توسط او نوشته، کارگردانی و تهیه شده است. فیلم داستان مردی را دنبال میکند که به همراه همسایه زنش به خیانت همسرانشان مشکوک میشوند. آنها که عاشق هم شدهاند، تصمیم میگیرند رابطهای را آغاز کنند، در حالی که سعی میکنند پنهان بمانند.
داستانسرایی جادویی وونگ کار وای
این فیلم به عنوان یکی از برترین آثار تاریخ سینما و گواهی بر قدرت وونگ کار وای در روایت داستان شناخته میشود. «در حال و هوای عشق» در سال ۲۰۰۰ نامزد جایزه نخل طلای جشنواره کن شد و جایزه بهترین دستاورد فنی و بهترین بازیگر مرد را برای تونی لئونگ کسب کرد. با این حال، در آن سال از جوایز اسکار کنار گذاشته شد. حتی بدون نامزدی اسکار، همچنان به عنوان یک اثر سینمایی تحسینشده باقی مانده و به تازگی در نظرسنجی منتقدان مجلهی «سایت اند ساوند» به عنوان پنجمین «بهترین فیلمهای تمام دوران» انتخاب شده است.
۳-Portrait of a Lady on Fire
در فیلم «پرتره بانویی در آتش» (همچنین با عنوان اصلیاش «پرتره دختری در آتش» شناخته میشود) به کارگردانی سلین سیاما، شاهد داستان عشق ممنوعه بین یک نقاش و مدل او هستیم. این فیلم از زمان نمایش اولیهاش در جشنواره کن ۲۰۱۹ مورد تحسین قرار گرفته است، اما جای تعجب دارد که در سال ۲۰۲۰ حتی برای یک بخش از جوایز اسکار نامزدی دریافت نکرد.بخشی از دلیلی که فیلم «پرتره بانویی در آتش» نادیده گرفته شد این بود که فرانسه، کشور اصلی فیلم، آن را در فهرست رقابت برای بهترین فیلم خارجی قرار نداد. در آن سال، فیلم منتخب «بینوایان» بود. با این حال، بسیاری بر این باور بودند که سیاما شایستهی نامزدی بهترین کارگردانی بود و فیلم باید در بخش اصلی مراسم حضور میداشت.
۲-Us
حتی بازیهای بینقص هم ضمانت دریافت جایزه اسکار را ندارند، مخصوصاً زمانی که در یک فیلم ترسناک نقشآفرینی کنید. در سال ۲۰۱۹، جوردن پیل، کارگردان تحسینشده، دومین فیلم بلند خود با عنوان «ما» را منتشر کرد. این فیلم داستان خانوادهای را روایت میکند که مورد حملهی همزادهای شیطانی خودشان، «the thered»ها، قرار میگیرند. لوپیتا نیانگئو در این فیلم درخشان است و یکی از بهترین اجراهای دوران حرفهایاش را به نمایش میگذارد.
نقشآفرینی قدرتمند نیانگئو
هرچند که پیل در سال ۲۰۱۷ برای فیلم «برو بیرون» برندهی جایزه بهترین فیلمنامهی اورجینال شد، دومین پروژهی او به طور کلی فراموش شد و طرفداران سینما از نبود نام نیانگئو در بخش بهترین بازیگر زن انتقاد کردند. «ما» نه تنها از نظر مالی فوقالعاده موفق بود و بیش از ۲۵۶ میلیون دلار فروش داشت، بلکه منتقدان و مخاطبان سینما هم از ایدهی منحصربهفرد فیلم ترسناک، موسیقی متن تاثیرگذار مایکل ایبل و کارگردانی استادانهی پیل مسحور شدند.
۱-Touch of Evil
یک دادستان ویژه مکزیکی (با بازی چارلتون هستون که به طور نامناسبی انتخاب شده اما همچنان عملکرد خوبی دارد) در حال گذراندن ماه عسل خود است، اما پس از انفجار یک بمب در ماشین که منجر به کشته شدن دو نفر میشود، در مرز گیر میکند. او با سروان پیر پلیس که اورسون ولز در یکی از بهترین اجراهایش نقش او را بازی میکند، درگیر میشود. بازی او که ترکیبی از ترساندن، تراژدی و گاهی اوقات حالبههمزن است، به همراه کارگردانی و فیلمنامهای که خودش نوشته، حداقل شایستهی یک نامزدی اسکار بود.
اورسون ولز، در لیست سیاه اورسون ولز هرگز در طول زندگی خود به اندازهی کافی مورد تقدیر قرار نگرفت و سه دههی پایانی عمرش را صرف تلاش برای تأمین مالی فیلمهایش کرد که اغلب با شکست مواجه میشد. اولین فیلم بلند او، «همشهری کین»، در سال ۱۹۴۲ نامزد دریافت سه جایزه اسکار شد و جایزهی بهترین فیلمنامهی اورجینال را برد (گفته میشود که هنگام دریافت جایزه، تماشاگران هوادش کشیدند). فیلم بعدی او، «شکوه عمارت امبرسون»، سال بعد نامزد دریافت چهار جایزه اسکار شد و نویسندهی فیلم «غریبه» که در سال ۱۹۴۶ ساخته شد، برای اقتباسش نامزد دریافت جایزه شد. با این حال، او در طول زندگیاش دیگر هرگز نامزد اسکار نشد، با وجود اینکه شاهکارهایی مانند «نشانی برای شر»، «بانوی شانگهای»، «محاکمه»، «زنگهای نیمه شب»، «اتللو»، «F برای فریب» و «آقای آرکادین» را کارگردانی کرد.