فیلم‌های هالمارک با برانگیختن حس منحصر به فردی از احساسات و نوستالژی تعطیلات در بینندگان‌شان شناخته می‌شوند. با تمرکز بر مضامین عشق، شادی و خانواده، تماشای این فیلم‌ها باعث ایجاد حس گرم و دلنشینی می‌شود. حتی اگر بعضی از داستان‌هایشان اغراق‌آمیز به نظر برسد، مخاطبان همچنان برای دریافت دوزی از این حس خوب کلاسیک، به تماشای آن‌ها علاقه‌مند هستند. با این حال، همه فیلم‌های هالمارک در مورد زندگی در یک شهر کوچک یا یافتن روح گم‌شده کریسمس نیستند. در اینجا به ۱۰ فیلم هالمارک اشاره می‌کنیم که بر اساس داستان‌های واقعی ساخته شده‌اند.

Once Upon a Christmas Miracle (2018)-10

“یکی بود یکی نبود، معجزه کریسمس” بخشی از مجموعه فیلم‌های تعطیلات “فیلم‌ها و رمز و رازهای هالمارک” است. این فیلم اورجینال هالمارک که در تاریخ ۹ دسامبر ۲۰۱۸ به نمایش درآمد، داستان باورنکردنی هیتر کروگر و کریس دمپسی را به تصویر می‌کشد. هیتر، با بازی ایمی تگاردن، گیرنده‌ی عضو پیوندی است که فراتر از یک اهدای ساده‌ی عضو را رقم می‌زند. او پس از ابتلا به هپاتیت خودایمنی در لیست انتظار گیرنده‌ی عضو قرار می‌گیرد. با گذشت زمان، زمان هیتر رو به اتمام است و او مجبور به یافتن یک اهدا کننده می‌شود. این داستان دلگرم کننده، بدون شک یکی از بهترین فیلم‌های اورجینال هالمارک به شمار می‌رود.

این فیلم بر اساس زندگی واقعی زوجی ساخته شده است که به طور معجزه آسایی با هم ارتباط برقرار کردند. زمانی که کریس حرف همکارش در مورد نیاز دخترعمه او به پیوند کبد را شنید، جرقه‌ای در ذهنش زده شد. هیتر موافقت کرد با کریس ملاقات کند و پیشنهاد او را پذیرفت.باشگاه موتورسواری کریس برای تامین هزینه‌های درمانی هیتر جشن خیریه‌ای برگزار کرد. در آن زمان، کریس احساس متفاوتی نسبت به هیتر پیدا کرد، حسی فراتر از یک نجات‌دهنده. بعد از دو عمل جراحی موفقیت‌آمیز، کریس پس از یک روز خرید کریسمس، ناهار و یک کالسکه‌سواری رویایی در مرکز شهر شیکاگو، از هیتر خواستگاری کرد.جالب است بدانید در اقتباس هالمارک این فیلم، هیتر و کریس واقعی در یک سکانس حضور افتخاری دارند. آن‌ها را می‌توانید در حال رقص در پس‌زمینه مراسم خیریه ببینید.

Apple Mortgage Cake (2014)-9

” کیک وام سیب ” یک فیلم از شبکه هالمارک است که بر اساس داستان واقعی و شادمانه شخصیتی سرسخت به نام آنجلا لوگان ساخته شده است. آنجلا با بازی کیمبرلی الیزه، یک مادر مجرد است که با ترکیبی از استعداد، هوش تجاری، عزم راسخ و البته کیک، خانه ۲۰ ساله خود را نجات می‌دهد.
آنجلا که مدت‌هاست طلاق گرفته، مادر مجرد سه پسر است و با کار جانشینی معلمی، درآمد ناچیزی کسب می‌کند. پس از اینکه خانه‌ محبوب کودکی‌اش فرسوده می‌شود، آنجلا متوجه می‌شود که اگر ظرف ۱۰ روز ۴۰۰۰ دلار تهیه نکند، خانه‌اش از او گرفته خواهد شد. آنجلا با بخشیدن معنای جدیدی به ضرب‌المثل «تا نسوزی، نمی‌سازی»، تصمیم می‌گیرد کیک سیب‌های معروفش را با قیمت ۴۰ دلار تکه‌ای بپزد و بفروشد تا بتواند ۴۰۰۰ دلار مورد نیاز برای نجات خانه‌اش را جمع‌آوری کند.پس از پختن ۴۲ کیک، داستان آنجلا در سی‌بی‌اس، سی‌ان‌ان، برنامه‌ی «امروز» و بسیاری از رسانه‌های جریان اصلی دیگر به نمایش درآمد. پوشش ملی به نجات خانه‌اش کمک کرد. آنجلا در حال حاضر یک شیرینی‌پزی سنتی به نام «شیرینی‌پزی و کافه کیک وام سیب آنجلا لوگان» در تی‌نِک، نیوجرسی دارد.اما خود فیلم، در حالی که برخی از ایده‌های غیرمتعارف را که معمولاً در مجموعه فیلم‌های هالمارک یافت نمی‌شوند را بررسی می‌کند، اما همچنان در دام کلیشه‌های آشنا هالمارک می‌افتد. در این فیلم، درخت کریسمس یا یک رابطه‌ی عاشقانه‌ی غم‌انگیز پیدا نمی‌کنید. در عوض، با یک داستان موفقیت ساده روبرو خواهید شد که با بازی درخشان کیمبرلی الیزه، باورپذیرتر می‌شود.

Finding a Family (2011)-8

الکس چیوشسکو که تحت تأثیر علاقه مادرش به یادگیری قرار داشت، مصمم شد در یک دانشگاه آیوی لیگ (برترین دانشگاه‌های خصوصی آمریکا) تحصیل کند. «یافتن یک خانواده» داستان الهام‌بخش یک جوان فوق‌العاده با پشتکار است که برای دنبال کردن رویاهای تحصیلی خود به هر دری زد.الکس پس از دیدن تلاش مادرش برای اخذ مدرک دکترای خود در رشته علوم کامپیوتر، عهد کرد در بهترین دانشگاهی که می‌تواند، تحصیل کند و هدف خود را ورود به دانشگاه هاروارد قرار داد. اما در یک چرخش غم‌انگیز، مادر الکس در یک تصادف رانندگی درگیر شد و دچار ضربه مغزی شد که منجر به آسیب مغزی دائمی گردید. بعد از اینکه قاضی ایلئانا را برای مراقبت از فرزندش نامناسب تشخیص داد، الکس به سرپرستی دولت درآمد.
الکس همیشه از مدرسه به عنوان راهی برای کنار آمدن با مشکلات استفاده می‌کرد و زمانی که زندگی خانگی‌اش آشفته می‌شد، خود را در درس‌هایش غرق می‌کرد. هنگامی که الکس متوجه شد مددکار اجتماعی او در تلاش برای یافتن یک خانواده‌ی جدید برای او نیست، خودش دست به کار شد. او با بررسی پرونده‌های دادگاه، با نامه‌هایی که روی‌شان نوشته شده بود: «آیا والدین من می‌شوید؟» به صورت ناگهانی با خانواده‌ها تماس گرفت. او با زوج بازنشسته‌ای به نام جیم و سوزان بانت خوش‌شانس آورد، آن‌ها نه تنها الکس را به فرزندی پذیرفتند، بلکه او را در همان حوزه‌ی آموزشی نگه داشتند تا او بتواند در مسیر تحقق آرزوی دیرینه‌اش برای رفتن به هاروارد باقی بماند.داستان الکس چیوشسکو با بازی جرد آبراهمسون، گواه این است که واقعیت به همان اندازه که داستان‌های تخیلی می‌توانند، می‌توانند داستان‌های جذاب بسازند. این درام به‌طور آشکار نسبت به سایر فیلم‌های این لیست، بیشتر احساسات را برمی‌انگیزد، زیرا وضعیتی که الکس با آن روبرو است و عزم او برای غلبه بر آن به همان اندازه قدرتمند و کوبنده است. خوشبختانه، پایانی خوش‌بینانه و پیامی قدرتمند در مورد خانواده در انتظار کسانی است که می‌خواهند آن را تا انتها ببینند. در مورد الکس چیوشسکو واقعی، او در سال ۲۰۱۳ از دانشگاه هاروارد فارغ‌التحصیل شد. او امیدوار است روزی یک پدر یا مادرخوانده شود

A Smile as Big as the Moon (2012)-7

لبخندی به وسعت ماه، یک فیلم الهام‌بخش از شبکه هالمارک است که داستان یک معلم آموزش‌ویژه با آرزوهای بزرگ برای دانش‌آموزانش را روایت می‌کند. این فیلم ما را با مایک کِرسجس، با بازی جان کوربت، همراه می‌کند، در حالی که او برای حضور دانش‌آموزان آموزش ویژه‌اش در اردوی فضایی تلاش می‌کند. مایک پس از اینکه بن، دانش‌آموزی با سندروم داون، رؤیای فضانورد شدن خود را با او در میان می‌گذارد، برای بردن دانش‌آموزانش به اردوی فضایی الهام می‌گیرد.این فیلم ما را به سفر اولین دانش‌آموزان آموزش ویژه‌ای می‌برد که در اردوی فضایی شرکت می‌کنند، در حالی که پیش از این، این برنامه تنها برای دانش‌آموزان پیشرفته در ریاضی و علوم در نظر گرفته می‌شد. سرانجام با سفر آن‌ها موافقت می‌شود، اما این موضوع باعث ایجاد مجموعه‌ای دیگر از موانع می‌شود. مایک برای انجام این سفر باید بودجه جمع کند، دانش‌آموزان را آماده کند و با قلدری سایر دانش‌آموزان مقابله کند. پس از نه ماه آماده‌سازی، کلاس مایک با تمام سختی‌ها و خلاف تمام انتظارات، با شرکت در اردوی فضایی موفق می‌شود.بر اساس کتاب خاطراتی با همین عنوان نوشته‌ی مایک کرسجس و جو لِیدن، «لبخندی به وسعت ماه» با ظرافت و پختگی خاصی به موضوع خود می‌پردازد. به چندین بازیگر جوان‌تر که در طول فیلم حضور دارند، فرصتی داده می‌شود تا در کنار جان کوربت بدرخشند و این ترکیب به گروه بازیگری نمونه‌ای منجر می‌شود که نمی‌توانید در مسیر رسیدن‌شان به ستاره‌ها، از آن‌ها حمایت نکنید. این فیلم یک اثر به طور خاص دلسوزانه از شبکه هالمارک است که مطمئناً اگر در حال و هوای مناسب باشید، به فیلم مورد علاقه‌تان تبدیل خواهد شد.

The Color of Rain (2014)-6

فیلم «رنگ باران» محصول هالمارک، داستان واقعی مت کل و همسر بیوه‌اش جینا، با بازی لِیسی چَبِرت را روایت می‌کند، در حالی که خود جینا در پشت صحنه به عنوان تهیه‌کننده حضور داشته است. این فیلم با الهام از این زوج واقعی، ماجرای جینا کل و مایکل اسپن (با بازی وارن کریستی) را روایت می‌کند که بعد از یک فقدان غیرقابل تصور، دوباره عشق را پیدا می‌کنند. همسر جینا در سال ۲۰۰۵ پس از مبارزه با نوع نادری از سرطان، در روز کریسمس درگذشت و او را به عنوان یک بیوه و مادر مجرد با دو پسر کوچک تنها گذاشت.شش هفته بعد، دوست دوران کودکی مت، همسرش کیتی را بر اثر تومور مغزی از دست داد و او را به عنوان یک همسر تنها با سه فرزند کوچک به جا گذاشت. جینا و استفن (نام دوست دوران کودکی مت) پس از ملاقات در مدرسه فرزندانشان، با درک مشترک از فقدانی که تجربه کرده بودند با هم دوست شدند و این دوستی در نهایت به عشق تبدیل شد.«رنگ باران» محصول هالمارک، پیامی فوق‌العاده و دلگرم‌کننده درباره‌ی غلبه بر تراژدی را به تصویر می‌کشد. اقتباس فیلم هالمارک بر اساس کتاب پرفروش نیویورک تایمز این زوج با همین عنوان ساخته شده است و می‌توانید انتظار داشته باشید که محتوای تاثیرگذار احساسی آن کتاب با بازی‌های فوق‌العاده به سبک هالمارک همراه شود.

Beyond the Blackboard (2011)-5

استیسی بس زمانی که بعد از فارغ‌التحصیلی اولین شغل معلمی‌اش را پذیرفت، نمی‌دانست که این تجربه به او هم درس‌های زیادی خواهد داد. «آن سوی تخته سیاه» یک درام از شبکه هالمارک است که داستان معلمی را روایت می‌کند که ناخواسته شغل تدریس به کودکانی را می‌پذیرد که در یک مدرسه بدون نام تحصیل می‌کنند. این فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است و استیسی بس (با بازی امیلی وَن‌کمپ) را به عنوان یک معلم الهام‌بخش به تصویر می‌کشد که با چالش تدریس به کودکان بی‌خانمان که از پایه اول تا ششم با هم در یک کلاس درس هستند و هیچ لوازم مدرسه‌ای ندارند، روبرو می‌شود. همانطور که در سبک فیلم‌های هالمارک رایج است، ما شاهد تلاش‌های استیسی در غلبه بر موانع مختلف و در عین حال برانگیختن حس اشتیاق دانش‌آموزان و آموزش دروس مهم به آن‌ها هستیم.
امیلی ون‌کمپ در «آن سوی تخته سیاه» می‌درخشد، و با توجه به متریالی که با آن کار می‌کند، دلیل این درخشش کاملاً واضح است. بازی او همراه با بازی‌های درخشان دیگر بازیگران از جمله پائولا اندینو، استیو تالی و تریت ویلیامز، باعث می‌شود که به سختی بتوان فیلمی از شبکه هالمارک پیدا کرد که در مخاطب چنین سطحی از وابستگی احساسی ایجاد کند. این فیلم یک داستان الهام‌بخش تمام عیار است و تماشاگران ممکن است خوشحال شوند که بدانند استیسی بس واقعی نیز در زندگی حرفه‌ای خود به موفقیت‌های مشابهی دست یافته است. او در حال حاضر به عنوان یک سخنران و مدافع حقوق کودکان بی‌بضاعت فعالیت می‌کند.

The Christmas Choir (2008)-4

وی آنتن شبکه هالمارک، در تاریخ ۹ دسامبر ۲۰۰۸، فیلم «کریسمس مبارک» به عنوان آخرین نقش آفرینی مایکل سارازین روی پرده رفت. این فیلم به طور کلی بر اساس داستان واقعی پیر آنتیان و گروه کر آک‌یویی بنو مونترال ساخته شده است.بعد از اینکه نامزد پیتر او را ترک می‌کند، او به طور اتفاقی با یک موزیسین برخورد می‌کند که زندگی‌اش را تغییر می‌دهد. این موزیسین، پیتر (با بازی جیسون گدریک) را به خانه‌اش برای یک سِشِن (هم‌نوازی) دعوت می‌کند. پیتر مجذوب استعدادهای موسیقی سایر ساکنان خانه می‌شود، بی‌خبر از اینکه این خانه در واقع سرپناهی برای بی‌خانمان‌هاست.پیتر تصمیم می‌گیرد با تشکیل یک گروه کر به مردان ساکن در این سرپناه کمک کند. با وجود موانعی که مانع موفقیت گروه کر می‌شود، آن‌ها همچنان به کار خود ادامه می‌دهند و به طور مداوم پیشرفت می‌کنند. گروه کر کار خود را با اجرا در مترو آغاز می‌کند، اما در نهایت از این شروع ساده فراتر می‌رود و شروع به برگزاری کنسرت در مکان‌های بزرگ‌تر می‌کند.
«کریسمس مبارک» علاوه بر به کار بردن کلیشه‌های دوست‌داشتنی هالمارک، پر از اجراهای دلنشین جیسون گدریک و ریا پرلمان است. شخصیت جیسون بر اساس پیر آنتیان واقعی ساخته شده است، کسی که با کارش زندگی ساکنان پناهگاه را تغییر داد. بر اساس گزارش «شبکه‌ی خبرهای خوب»، این گروه کر بعدها به تورهای بین‌المللی رفت و با اجراهای تحسین‌برانگیز خود در داخل و خارج از کشور، الهام‌بخش بسیاری شد.

The Courageous Heart of Irena Sendler (2009)-3

Anna Paquin as Irena Sendler looking through a broken window in The Courageous Heart of Irena Sendler

«قلب شجاع ایرنا سندلر» یک درام مهیج و الهام‌بخش از دوران جنگ جهانی دوم است که داستان یک قهرمان واقعی به نام ایرنا سندلر را با بازی آنا پاکین به تصویر می‌کشد. این فیلم محصول هالمارک تلاش‌های او برای انجام یک مأموریت فوق‌العاده خطرناک اما موفق را به تصویر می‌کشد: قاچاق کردن کودکان یهودی از گتو به خانه‌های خانواده‌های کاتولیک. این فیلم کاملاً با چیزی که معمولاً از یک فیلم هالمارک انتظار دارید متفاوت است، فیلمی که احساسات سطحی را کنار گذاشته و به جای آن، یک درام تکان‌دهنده را در یکی از آشفته‌ترین دوره‌های تاریخ جهان روایت می‌کند.
بازی خیره کننده‌ی آنا پاکین تصویری از زندگی یک قهرمان جنگی فداکار، دلسوز و شجاع را به مخاطبان ارائه می‌دهد. هرچند این فیلم از نظر وسعت و نحوه‌ی نمایش شاید به پای «فهرست شیندلر» نرسد (که البته این مقایسه‌ای ناعادلانه است)، اما به سختی می‌توان انکار کرد که روایت با تمرکز بیشتر بر جزئیات در «قلب شجاع ایرنا سندلر» به همان اندازه جذاب است. ایرنا سندلر واقعی به خاطر تلاش‌های بشر دوستانه‌ای که در فیلم به تصویر کشیده شده، در سال ۲۰۰۷ نامزد دریافت جایزه صلح نوبل شد. او یک سال بعد در سن ۹۸ سالگی درگذشت.

A Godwink Christmas: Meant for Love (2019)-2

«Godwink» به معنای رویداد یا تجربه شخصی است که به عنوان دخالت الهی یا پاسخ به دعا تلقی می‌شود. در سراسر این مجموعه فیلم‌های هالمارک با عنوان مشابه، شخصیت‌ها سناریوهای مختلفی را تجربه می‌کنند که به نظر می‌رسد فراتر از تصادف‌های صرف هستند. «یک خداوینک کریسمس: عشق مقدر» داستان واقعی آلیس و جک، افراد رمانتیکی را روایت می‌کند که از روابط قبلی خود ناامید شده‌اند. اقتباس هالمارک با بازی کتی لی گیفورد، سیندى باسبی و بن هولینگزوورث ساخته شده است.پس از یک ملاقات اتفاقی، آلیس (با بازی سیندى باسبی) و جک (با بازی بن هولینگزوورث) با هم اخت می‌شوند و متوجه می‌شوند هر دو قرار است فردای آن روز در یک عروسی شرکت کنند. بعد از اینکه ماشین آلیس کنسل می‌شود، جک پیشنهاد می‌دهد با هم به عروسی بروند. این زوج پس از دست و پنجه نرم کردن با لاستیک پنچر، درد دل کردن با یکدیگر و ساختن فرشته برفی، ماجراجویی هیجان‌انگیزی را تجربه می‌کنند.در سبک واقعی هالمارک، آلیس کاملاً عاشق جک شده است، اما برای گفتن اینکه مبتلا به بیماری ام‌اس است، تردید دارد. پس از یک سری اتفاقات خارق‌العاده‌ی «گادووینک»، زوج واقعی تصمیم به ازدواج گرفتند.

«یک خداوینک کریسمس: عشق مقدر» همان چیزی است که از یک فیلم کریسمس هالمارک انتظار دارید، البته با الهام از یک واقعیت سرگرم‌کننده. فراتر از بازی‌های جذاب بازیگران اصلی، به ویژه بین باسبی و هولینگزوورث، داستان واقعی این زوج به اندازه‌ی داستانی که روی پرده به تصویر کشیده شده، جذاب است. تزریق تم کریسمس به داستان، آن شیرینی و احساساتی بودن را به آن می‌بخشد که باعث می‌شود فیلم‌های هالمارک به یک پذیرایی دلپذیر برای تعطیلات تبدیل شوند.

A Godwink Christmas: Miracle of Love (2021)-1

بر اساس کتاب اصلی نوشته‌ی اسکوایر راشنل، «یک خداوینک کریسمس: معجزه‌ی عشق» بر روی داستان واقعی جوی و اریک فلمن تمرکز دارد. این فیلم چهارمین فیلم از مجموعه «گادووینک» است. این فیلم، اریک (با بازی آلبرتو فرِزا) را به مخاطبان معرفی می‌کند، کسی که چند ماه مانده به عروسی‌اش، بعد از یک حادثه‌ی ناگوار در محل کار به بیمارستان منتقل می‌شود. اریک پس از یک سری معجزات پزشکی و غیرپزشکی، چندین بار با مرگ دست و پنجه نرم می‌کند اما زنده می‌ماند. در سبک واقعی هالمارک، عشق بر تراژدی غلبه می‌کند.
“یک خداوینک کریسمس: معجزه عشق” یکی دیگر از فیلم‌های مجموعه “گادووینک” شبکه هالمارک است که با وجود تکرار الگوهای آشنا، داستان واقعی و شگفت‌انگیز دیگری را روایت می‌کند. بیماری‌های اریک و روند درمان او واقعاً تماشایی است و با توجه به هماهنگی و درخشش آلبرتو فرِزا و کاترین بارل در نقش‌های اصلی، در طول کل مسیر داستان با آن‌ها همدردی خواهید