استودیو جیبلی الان یکی از مطرح‌ترین استودیوهای انیمیشن‌سازی در سراسر جهان است. این استودیو خوش‌نام را توشیو سوزوکی تهیه‌کننده، در سال ۱۹۸۵ به همراه دو دوست خود، ایسائو تاکاهاتا و هایائو میازاکی تأسیس کرد، هر سه‌ نفر در آن زمان از گردن کلفت‌های صنعت انیمه بودند.

این استودیو از زمان تأسیس خود تا به‌ حال، روی تأثیر زیادی روی صنعت انیمیشن و خود سینما به طور کلی گذاشته است و کارگردان‌های بزرگی چون وس اندرسون و گیرمو دل‌تورو بارها از نقش آثار این استودیو در شکل‌گیری جهان سینمایی خود سخن گفته‌اند. فیلم‌های استودیو جیبلی معمولا مضامین جدی و مهمی را در بر دارند؛ از تخریب زیستگاه‌ها گرفته تا نابودی جنگل‌ها و تأثیرات بمب اتم و هوش مصنوعی و… . ولی تمام این مضمون‌ها در قالب داستان‌هایی جذاب، تأثیرگذار، پرشور و احساسی روایت می‌شوند. این داستان‌ها را شخصیت‌هایی عجیب‌وغریب، دوست‌داشتنی، کنجکاوی برانگیز و جادویی (بعضی وقت‌ها به معنای واقعی کلمه) به تصویر می‌کشند که خودشان الان دیگر به جایگاهی ماندگار رسیده‌اند. در این مطلب می‌خواهیم نگاهی بیاندازیم به پانزده نمونه از ماندگارترین شخصیت‌های استودیو جیبلی.

۱. لاک‌پشت قرمز از فیلم «لاک‌پشت قرمز» (The Red Turtle)

لاک‌پشت قرمز
  • کارگردان: مایکل دودوک دی ویت
  • نویسنده: مایکل دودوک دی ویت، پاسکال فران
  • سال: ۲۰۱۶

لاک‌پشت قرمز یکی از شخصیت‌های اصلی فیلمی به همین نام است، فیلمی که اولین همکاری بین‌المللی استودیو جیبلی و همچنین اولین فیلم بدون دیالوگ آن‌هاست. لاک‌پشت قرمز این داستان با وجود اینکه حتی یک کلمه بر زبان نمی‌آورد، خیلی خوب افکار و احساسات خود را به نمایش می‌گذارد. وقتی که قهرمان ریشوی داستان بالاخره به ساحل می‌رسد، این لاک‌پشت مرموز به یک‌باره از ناکجا ظاهر می‌شود. بعدا در ادامه‌ی فیلم می‌بینیم که این لاک‌پشت قرمز انگیزه‌های دیگری دارد و حتی در کالبد دیگری ظاهر می‌شود. بعید است بتوان این شخصیت خاموش و دوست‌داشتنی یکی از متفاوت‌ترین آثار جیبلی را فراموش کرد.

۲. کت‌باس از فیلم «همسایه‌ی من توتورو» (My Neighbor Totoro)

کت‌باس
  • کارگردان: هایائو میازاکی
  • نویسنده: هایائو میازاکی
  • سال: ۱۹۸۸

کت‌باس که یکی از مشهورترین و تماشایی‌ترین شخصیت‌های کل آثار استودیو جیبلی است، در فیلم «همسایه‌ی من توتورو» بود که خود را به دنیای سینما معرفی کرد. این گربه اتوبوسی همیشه لبخندی ترسناک بر لب دارد و چشمانش که حکم چراغ اتوبوس را دارند، همیشه به شکل شیطنت‌آمیزی سوسو می‌زنند. به لطف این ویژگی‌ها، کت‌باس جای خود را در قلب هواداران باز کرده است و احتمالا تا ابد هم آن‌جا خواهد ماند. آکیرا کوروساوای بزرگ در گفت‌وگویی که با میازاکی داشت، اعتراف کرد که کت‌باس یکی از شخصیت‌های محبوب اوست.

۳. نائوشیکا از فیلم «نائوشیکا از دره‌ی باد» (Nausicaä of the Valley of the Wind)

نائوشیکا
  • کارگردان: هایائو میازاکی
  • نویسنده: هایایو میازاکی
  • سال: ۱۹۸۴

نائوشیکا اگرچه شخصیتی نیست که خود جیبلی آن را خلق کرده باشد (پیش از تأسیس استودیو جیبلی، فیلمی از آن ساخته شده بود)، ولی یک نمونه‌ی اولیه از قهرمانان زن مونثی است که بعدا به پای ثابت آثار میازاکی تبدیل شدند. نائوشیکا که نامش از یکی از شاه‌دخت‌های «ادیسه» هومر گرفته شده، دختری پرجرئت، مهربان، مدبر و کنجکاو است. او یک دوست‌دار واقعی طبیعت است و تلاش می‌کند زیست‌بوم اطرافش را به حالت سالم پیشین خودش برگرداند.

۴. پورکو روسو از فیلم «پورکو روسو» (Porco Rosso)

پورکو روسو
  • کارگردان: هایائو میازاکی
  • نویسنده: هایائو میازاکی
  • سال: ۱۹۹۲

مارکو یک خوک واقعی نیست. او خلبان جنگ جهانی اول بوده است که در طول این جنگ دچار یک نفرین شده است، نفرین اینکه صورتی عجیب شبیه خوک داشته باشد. پورکو با دیگر قهرمان‌های فیلم‌های میازاکی متفاوت است. چرا که او یک مرد است، خیلی هرزه است و از کشت‌وکشتار و نبرد با دزدان هوایی لذت می‌برد. در کمتر فیلمی از میازاکی، چنین شخصیتی را می‌بینیم.

۵. مونونوکه از فیلم «شاهزاده مونونوکه» (Princess Mononoke)

مونونوکه
  • کارگردان: هایائو میازاکی
  • نویسنده: هایائو میازاکی
  • سال: ۱۹۹۷

همچون پورکو روسو، مونونوکه از آن‌ شخصیت‌های متفاوت و خاص میازاکی است که در دیگر آثارش نمونه‌‌ی مشابهش به سختی پیدا می‌شود. او یک قهرمان زن خشمگین، انتقام‌جو و خشونت‌طلب است. یک جنگجوی گرگ‌سوار، اگر در دنیای امروز ما زندگی می‌کرد حتما نامش را مبارز محیط زیست می‌گذاشتند. مونونوکه هم یک موگلی است (قهرمان فیلمی به همین نام که با گرگ‌ها می‌گردد) و هم یک پویزن آی‌وی (یکی از ابرقهرمانان انتشارات دی‌سی که حافظ‌ گیاهان و درختان است). او برای حفظ طبیعت، چیزی که از صمیم قلب عاشق آن است، حاضر است دست به هر خطری بزند.

۶. ساتسوکی و می از فیلم «همسایه‌ی من توتورو» (My Neighbor Totoro)

ساتسوکی و می
  • کارگردان: هایائو میازاکی
  • نویسنده: هایائو میازاکی
  • سال: ۱۹۸۸

این تیم دو نفره‌ی دوست‌داشتنی در ابتدا قرار بود یک شخصیت باشند، ولی بعدا به دو خواهر تبدیل شدند. ما از طریق چشمان آن‌ها موفق می‌شویم جهان تماشایی و جادویی «همسایه‌ی من توتورو» را ببینیم. ساتسوکی دختری ۹ ساله با موهای کوتاه است که تلاش می‌کند با مراقبت از خانه و خواهرش و درست کردن ناهار، جا پای مادرش بگذارد. می هم یک دختر ۴ ساله‌ی کوچولو است که بسیار پرانرژی و ماجراجو است و همیشه چشم به خواهرش دارد. هر دو خواهر کاملا آسیب‌پذیر، شجاع، جسور، جست‌وجوگر و گاهی وقت‌ها، احمق هستند.

۷. سوفی هتر از فیلم «قلعه‌ی متحرک هاول» (Howl’s Moving Castle)

سوفی هتر
  • کارگردان: هایائو میازاکی
  • نویسنده: هایائو میازاکی (اقتباسی از رمانی به همین نام اثر دایانا واین جونز)
  • سال: ۲۰۰۴

در دنیای آثار جیبلی، سوفی یک شخصیت غم‌انگیز است. او محکوم است به اینکه زندگی معمولی داشته باشد، به لطف یک جادوگر جوانی‌اش را از دست می‌دهد و به‌عنوان یک خانه‌دار، وارد قلعه متحرک شخصی به نام هاول می‌شود. او طی یک فرآیند آهسته ولی استوار، بر روی اتفاقات داخل قلعه و جادوگر صاحب آن تأثیر می‌گذارد و در نهایت دوباره به جوانی از دست رفته‌اش دست پیدا می‌کند. ولی همچنان موهایش سفید می‌مانند، چیزی که نشان دهنده‌ی خرد و بلوغی است که او در طول این مسیر به آن رسیده است.

۸. بی‌چهره از فیلم «شهر اشباح» (Spirited Away)

بی‌چهره
  • کارگردان: هایائو میازاکی
  • نویسنده: هایائو میازاکی
  • سال: ۲۰۰۱

این روح مرموز «شهر اشباح» با آن ماسک فراموش نشدنی‌اش اولین‌ بار روی یک پل دیده می‌شود، همان‌جاست که به یک موجود هیولا شکل تبدیل می‌شود. کائوناشی (در ژاپنی به معنی بی‌چهره است) روحی است که هیچ حرفی نمی‌زند (تنها آه و ناله می‌کند)، بعضی چیزها را می‌خواهد و همه‌چیز می‌خورد. او در شخصیتی است در جست‌وجوی هویت و پذیرش آن (چیزی که مضمون مرکزی «شهر اشباح» هم هست)، رد کردن این جست‌وجو هم تنها باعث عصبانی‌تر شدن او می‌شود. بی‌چهره اگرچه پا ندارد و مثل یک ابر سیاه شناور است، ولی ردپاهایی از خود به جای می‌گذارد. در نهایت، او بعد از یک سفر قطار با چیهیرو، هدف خود را پیدا می‌کند و آن را می‌پذیرد.

۹. کی‌کی از فیلم «سرویس تحویل کی‌کی» (Kiki’s Delivery Service)

کی‌کی
  • کارگردان: هایائو میازاکی
  • نویسنده: هایائو میازاکی (اقتباسی از رمانی به همین نام اثر ائیکو کادونو)
  • سال: ۱۹۸۹

کی‌کی یک دختر دورگه است (مادرش جادوگر است و پدرش یک انسان معمولی). او خانه را رها می‌کند و سوار قطار می‌شود تا زندگی خود را به‌عنوان یک جادوگر آغاز کند. او بسیار به حیوان خانگی‌اش وابسته است: یک گربه سیاه به نام جی‌جی. کی‌کی دختری کنجکاو، دوست‌داشتنی و شیرین است که گاهی وقت‌ها سرشار از غرور و لجبازی می‌شود. او علاقه‌ی زیادی به یادگیری دارد و خیلی زود هم‌خانه شیرینی‌پز مهربانی می‌شود و کمی بعد، پیک او می‌شود.

۱۰. کاماجی از فیلم «شهر اشباح» (Spirited Away)

کاماجی
  • کارگردان: هایائو میازاکی
  • نویسنده: هایائو میازاکی
  • سال: ۲۰۰۱

این موجود عنکبوتی شکل عجیب و غریب شش دست و دو پا دارد و سرپرست یک کوره است. او مردی تندخو ولی مهربان است که موقع رهایی چیهیرو هم کلی برای او خوشحال می‌شود. کاماجی حسابی سرش شلوغ است و باید به درخواست‌های حمام زیادی رسیدگی کند. مینیون‌هایی هستند که به او در انجام وظیفه‌اش کمک می‌کنند، این موجودات بامزه را به نوعی می‌توان در «همسایه‌ی من توتورو» هم مشاهده کرد.

۱۱. بانو ابوشی از فیلم شاهزاده مونونوکه (Princess Mononoke)

بانو ابوشی
  • کارگردان: هایائو میازاکی
  • نویسنده: هایائو میازاکی
  • سال: ۱۹۹۷

بانو ابوشی یک ضدقهرمان حساب‌گر، بی‌رحم و هولناک برای شاهزاده مونونوکه است. او یک زن عاقل و بالغ است که تلاش می‌کند اسلحه‌های گرم بی‌نقصی برای محافظت از خودش و بقیه ساکنان روستایشان فراهم کند. او زنی است در یک دنیای مردانه. بانو ابوشی شاید بعضی وقت‌ها مغرور و خودخواه باشد، ولی مردم روستایش دوستش دارند، به‌خصوص جذامی‌ها همیشه کلی تحسینش می‌کنند.

۱۲. سگ‌های راکون ژاپنی از فیلم «پوم پوکو» (Pom Poko)

سگ‌های راکون ژاپنی
  • کارگردان: ایسائو تاکاهاتا
  • نویسنده: ایسائو تاکاهاتا
  • سال: ۱۹۹۴

تانوکی‌ها یا همان سگ‌های راکون ژاپنی، شخصیت‌های اصلی فیلم «پوم پوکو» هستند. آن‌ها هم از آن قهرمان‌های دوست‌داشتنی و خاص آثار جیبلی هستند. خیلی کم پیش می‌آید که جیبلی به سراغ حیوان‌های انسان‌نما برود. در فیلمی که مضمون اصلی‌اش انسان در برابر طبیعت است، این شخصیت‌ها هرکاری که از دستشان برمی‌آید را انجام می‌دهند؛ از درست کردن مانع گرفته تا کشت و کشتار. هدف آن‌ها، محافظت از زیست‌بومشان در برابر توسعه شهری است.

۱۳. کاگویا از فیلم «افسانه‌ی شاه‌دخت کاگویا» (The Tale of the Princess Kaguya)

کاگویا
  • کارگردان: ایسائو تاکاهاتا
  • نویسنده: ایسائو تاکاهاتا، ریکو ساکاگوچی
  • سال: ۲۰۱۳

کاگویا، شخصیت جادویی و سرخوش این فیلم تلخ و غم‌انگیز است. او ابتدا یک دختر مینیاتوری است که در یک گیاه بامبو قرار دارد. و خیلی زود به یک دختر جوان تبدیل می‌شود. والدینش فکر می‌کنند یک موهبت الهی است و او را «شاه‌دخت» می‌نامند.

۱۴. چیهیرو از فیلم «شهر اشباح» (Spirited Away)

چیهیرو
  • کارگردان: هایائو میازاکی
  • نویسنده: هایائو میازاکی
  • سال: ۲۰۰۱

خیلی از هواداران فیلم «شهر اشباح» او را یک شخصیت بدخلق در نظر می‌گیرند (ولی مگر می‌شود کسی دوستانش را ترک کند و خوش‌خلق باشد؟). چیهیرو دختری خجالتی اما بسیار سرسخت است. اگرچه اوایل فیلم خیری زود می‌ترسد، ولی کم‌کم یاد می‌گیرد بر ترس خود غلبه کند و به بلوغی فراتر از سنش می‌رسد. او همچنین تنها شخصیت فیلم است که پیوسته مهربانی، صداقت و عشقی بی‌منت را نثار دیگران می‌کند. این ویژگی‌ها را معمولا در آدم‌های بزرگسال تکامل یافته باید پیدا کرد.

۱۵. توتورو از فیلم «همسایه‌ی من توتورو» (My Neighbor Totoro)

توتورو
  • کارگردان: هایائو میازاکی
  • نویسنده: هایائو میازاکی
  • سال: ۱۹۸۸

توتورو، بدون تردید دوست داشتنی‌ترین شخصیت کل آثار جیبلی است که اولین بار در فیلم «همسایه‌ی من توتورو» ظاهر شد. این شخصیت به حدی ماندگار و نمادین شده که در نشان تجاری استودیو هم حضور دارد. حتی در «داستان اسباب‌بازی ۳» هم به آن ادای دین شده بود. توتورو که یک روح جنگلی چاق‌وچله، بزرگ، سرخوش و مهربان است، همچون دوستان جدیدش در اعماق وجوش یک بچه است. او از یک برگ عظیم به جای چتر استفاده می‌کند، از قطره‌‌های باران روی چتری که ساتسوکی به او می‌دهد، لذت می‌برد. او همچنین برای دختران در نقش فرشته‌ی نگهبان هم ظاهر می‌شود و وقتی ساتسوکی می‌خواهد دنبال می بگردد، کت‌باس را فرا می‌خواند. توتورو از معدود شخصیت‌هایی است که می‌تواند کودک درونی که در اعماق همه‌ی ما وجود دارد را بیدار کند.

منبع: Buzzfeed

منبع