وقتی کمیکی بیش از حد بحث بر انگیز و جدال آمیز میشه، اون رو میشه به کل از لیست داستان های کَنون حذف کرد. ولی همیشه اینطور نیست چون بعضی وقت ها همه چیز با یک رتکان درست میشه.
مقدمه: مارول حدودا از دهه ۶۰ میلادی به چاپ کمیک مشغوله. سابقه برخی شخصیت ها مثل کاپیتان آمریکا و هیومن تورچ، حتی قدیمی تر از این دوره هم هست و به زمانی که اسم مارول، تایملی کامیکس (Timely Comics) و یا اطلس (Atlas) بود برمیگرده. بنابراین در طول این تاریخ ۸۰ ساله، طبیعیه که گاهی اوقات مارول بخواهد داستان های گذشته رو بازنویسی کنه و اون ها رو رتکان کنه. رتکان ها معمولا با انتقاد هواداران همراه هستن اما اگه صادق باشیم، در طول تاریخ رتکان هایی هم بوده اند که خوب و مفید واقع شدند. در این مقاله ۱۰ رتکان مارول که دنیای کمیک رو بهتر از قبل کردند، معرفی خواهیم کرد.
۱۰- هیومن تورچ اریجینال
در سال ۱۹۳۹ و دقیقا در زمان گسترش جنگ جهانی دوم در اروپا، مارول شخصیتی به نام «هیومن تورچ» (Human Torch) خلق کرد. هیومن تورچ شخصیت مهمیه چون خیلی ها او را اولین قهرمان مارول میدانند. اما بعد ها شخصیتی با نام جانی استورم در کمیک های چهار شگفت انگیز خلق شد که نام، توانایی ها و ظاهری کاملا شبیه به همون هیومن تورچ داشت. در نتیجه مشکلی به وجود اومد و اون هم این بود که معلوم نبود کدام یک، هیومن تورچ اصلی بودند. خوشبختانه این مشکل با یک رتکان هوشمندانه حل شد، بدین شکل که هیومن تورچ مربوط به سال ۱۹۳۹ یا همون هیومن تورچ اریجینال، یک اندروید(ربات انسان نما) به نام جیم هاموند (Jim Hammond) معرفی شد که بعد از جنگ جهانی غیرفعال شد و از چشم ها پنهان گشت. البته بعد ها او در دهه ۸۰ میلادی بازگشت.
۹- اُریجین استار لرد
میشه گفت اریجین شخصیت ها، مناسب ترین هدف برای رتکان ها هستند و این کاملا درباره استار لرد صدق میکنه. فیلم محافظان کهکشان، بسیاری از شخصیت های گمنام کمیک رو به شهرت رسوند و استار لرد هم بی بهره نموند. در واقع استار لرد قبلا شبیه به یک شخصیت مسیحی کیهانی بود، ولی از وقتی که استیو انگلهارت از نویسندگی کمیک های محافظان کهکشان دست کشید، اریجین این شخصیت تا حدودی نامشخص باقی ماند. البته تا وقتی که برایان مایکل بندیس، او را فرزند یک مادر زمینی و پدری بیگانه معرفی کرد. واضحه که این ایده از نسخه سینمایی این شخصیت گرفته شده است.
۸- کاپیتان آمریکا درون یخ ها منجمد شده است
همانند هیومن تورچ، کایپتان آمریکا هم در عصر طلایی دنیای کمیک خلق شد. ولی رفته رفته محبوبیت او کاهش یافت و به فراموشی سپرده شد. اما خوشبختانه استن لی و جک کربی یکی از بهترین رتکان های تاریخ را ایجاد کردند و این شخصیت را در دهه ۶۰ میلادی، به کمیک های مارول برگرداندند. آنها گذشته کاپیتان آمریکا را تغییر دادند به طوری که معلوم شد که او در اواخر جنگ جهانی دوم در یخ ها منجمد شده بود و سال ها بعد از یخ ها بیرون آمد و به یکی از اعضای بنیان گذار انتقام جویان تبدیل شد. امروزه کاپیتان آمریکا یکی از مهمترین شخصیت های مارول است و این را مدیون این رتکان فوق العاده هستیم.
۷- گذر زمان نسبت به وقایع تاریخی
برخی وقایع تاریخی واقعی در کمیک های مارول هم نقش مهمی داشته اند، برای مثال جنگ جهانی دوم در دنیای مارول هم اتفاق افتاده و بسیاری از شخصیت ها (که عمدتا به کاپیتان آمریکا مربوط میشوند) در آن حضور داشتند. اگه قرار باشه چنین شخصیت هایی در کمیک های مدرن هم حضور پیدا کنند، این با منطق گذر زمان جور در نمیاد چون در این صورت این شخصیت ها باید خیلی پیر و کهنسال شده باشند. خوشبختانه کاپیتان آمریکا به لطف رتکانی که در مورد قبل گفته شد، این فرصت را به دست آورد که اریجینش دست نخورده باقی بماند و دوباره به دنیای کمیک بازگردد، اما همه شخصیت ها این مزیت را نداشتند. برخلاف دیسی، که کل تاریخ شخصیت هایش را ریبوت میکنه، مارول ترجیح میده که جزئیات اریجین شخصیت ها را رتکان کنه. مثلا پانیشر قبلا یک سرباز کهنه کار جنگ ویتنام بود، اما اخیرا اریجین او به یک کهنه سرباز جنگ عراق تغییر پیدا کرد تا با توجه به گذر زمان منطقی به نظر برسه، یا مثلا در اریجین اولیه مرد آهنی، تونی استارک در جنگ ویتنام گروگان گرفته شد اما بعد ها به جنگ خلیج فارس تغییر پیدا کرد تا کسی سوال نکنه “اگه تونی توی جنگ ویتنام بوده چطور هنوز انقدر جوون مونده؟”. بنابراین وقتی اریجین شخصیتی با توجه به گذر زمان و وقایع تاریخی منطقی به نظر نمیاد، میشه با اعمال تغییرات جزئی در گذشته او همه چیز رو درست کرد.
۶- کاپیتان آمریکای دهه ۵۰
گفتم که رتکانی که درباره منجمد شدن کاپیتان آمریکا ایجاد شد، واقعا خوب بود اما این وسط یه نکته ای پیش اومد و اون این بود که کمیک های کاپیتان آمریکا در دهه ۵۰ هم چاپ میشدند. یعنی کاپیتان آمریکا در دهه ۵۰ هم به مبارزه برای آزادی ادامه داده بود و اگه در اون زمان در یخ ها منجمد شده بود، پس کاپیتان آمریکای دهه ۵۰ کی بود؟ مارول میتونست کل داستان های کاپیتان آمریکا در دهه ۵۰ رو باطل کنه ولی به جاش از یه رتکان هوشمندانه استفاده کرد، به این شکل که گفت کایپتان آمریکای دهه ۵۰ یک شیاد بوده. نام واقعی این کاپیتان آمریکا، ویلیام برن ساید (William Burnside) بود و در دهه ۵۰ که کاپیتان آمریکای واقعی درون یخ ها بود، ظاهرش را شبیه به استیو راجرز کرد و خودش را جای کاپیتان آمریکای اصلی جا زد.
۵- چنگال های ولورین
خوشبختانه ولورین هیچوقت سلاح هاشو جا نمیزاره چون چنگال هایش بخشی از اسکلتش هستند و همیشه همراهشن ولی جالبه بدونید که این در جریان یک رتکان به وجود اومد. اولین حضور ولورین در دنیای کمیک، در شماره ۱۸۰ از کمیک های هالک باور نکردنی بود. در این کمیک ایده نویسندگان این بود که چنگال های ولورین بخشی از دستکش هایش باشند. اما بعد از اینکه او به بخشی از مردان ایکس تبدیل شد و یک جهش یافته معرفی شد، چنگال های او به بخشی از اسکلتش تبدیل شدند.
۴- هاب گابلین، رادریک کینگزلی است!
وقتی که راجر استرن نویسنده کمیک های مرد عنکبوتی بود، شخصیتی به نام هاب گابلین خلق کرد. هویت هاب گابلین برای سال ها یک راز بزرگ باقی ماند. ایده اصلی راجر استرن این بود که او شخصی به نام رادریک کینگزلی باشه. او برای سال ها هویت هاب گابلین را مخفی نگه داشت حتی تا زمانی که از نوشتن کمیک های مرد عنکبوتی دست کشید. بعد از رفتن او، هویت هاب گابلین فاش شد و او کسی نبود به جز یکی از دوستان پیتر پارکر به نام ند لیدز. این اصلا به مذاق هواداران خوش نیامد. سال ها بعد راجر استرن یک داستان ۳ قسمتی نوشت و در آن فاش کرد که هاب گابلین، رادریک کینگزلی است و او در این مدت ند لیدز را شستشوی مغزی میداده است.
۳- دروازه سبز
یکی از جالب ترین رتکان ها در سال های اخیر، در کمیک های هالک فنا ناپذیر ظاهر شد. برای دهه ها، منشا قدرت های هالک تشعشعات گاما معرفی شد، اما حالا با وجود دروازه سبز، طرفداران میدانند که منشا توانایی های غول سبز مارول، چیزی فراتر از علم است.
دروازه سبز، یک دروازه ماورا طبیعی، به جایی به نام مکان زیرین (Below Place) است. این مکان لایه زیرین جهنم است که قلمرو شخصیتی به نام One Below All می باشد. این دروازه، روزی که بروس بنر بمب گاما را تست کرد، باز شد و باعث شد که بخشی از انرژی ماورا طبیعی آن، به وسیله توانایی های One Below All (نقطه مقابل شخصیت والای همگان یا One Above All) به بروس بنر منتقل شود.
۲- کاپیتان آمریکای هایدرایی، کاپیتان آمریکای واقعی نیست
همونطور که احتمالا فهمیدین، کاپیتان آمریکا سوژه بسیاری از رتکان ها بوده است و دلیلش هم سابقه طولانی این شخصیت در دنیای کمیک می باشد. یکی از این رتکان ها به رویداد جنجالی امپراطوری مخفی مربوط میشود. در این رویداد فاش شد که کاپیتان آمریکا، مدت هاست به هایدرا کمک میکند. همانطور که پیشبینی میشد، این موضوع با نظرات منفی هواداران مواجه شد و در انتهای این رویداد، کاپیتان آمریکای واقعی برگشت. البته از اول قرار بود که کاپیتان آمریکای خوب برگرده ولی انتقادات شدید طرفداران، اون رو به یک رتکان ضروری تبدیل کرد.
۱- سرباز زمستان
باز هم یک رتکان دیگه مربوط به کاپیتان آمریکا. در جنگ جهانی دوم، دوست و همراه کاپیتان آمریکا، باکی بارنز، کشته شد. مرگ او یکی از بدترین اتفاقاتی بود که در زندگی کاپیتان آمریکا رخ داد بود. همچنین مرگ او از محدود مرگ های دنیای کمیک بود که ماندگار و پابرجا باقی مونده بود، به طوری که در اون زمان یه جمله معروفی بین طرفداران کمیک بوکی رواج پیدا کرده بود که “در دنیای کمیک هیچ کس مرده باقی نمیمونه… به جز باکی، گوئن استیسی، جیسون تاد و عمو بن”. اما در اوایل قرن بیست و یکم، دیدیم که مرگ باکی هم پابرجا نماند. در حقیقت فاش شد که او اصلا نمرده بلکه شست و مغزی داده شده و به یک قاتل با دست سایبری، به نام سرباز زمستان تبدیل شده است. خوشبختانه این رتکان واقعا خوب بود به طوری که دیسی هم چند ماه بعد جیسون تاد را زنده کرد و مثل سرباز زمستان او را به یک شخصیت خبیث تبدیل کرد. قسمت دوم فیلم های کایپتان آمریکا هم اقتباسی از آن است و اکنون سرباز زمستان به یکی از شخصیت های کلیدی mcu تبدیل شده است. همه این ها را مدیون نویسنده ای به نام اد بروبیکر هستیم که ران فوق العاده اش، این رتکان بینظیر را به وجود آورد.