تم جاسوسی از زمینه‌های محبوب و عامه پسندی است که میتوان بر اساس آن داستان های جذابی نوشت و کاراکتر های محبوبی خلق کرد. مارول در تم جاسوسی بسیار خوب عمل کرده است و میتوان گفت استاد خلق کاراکترها و داستان‌هایی با تم جاسوسی است، کاراکترهای عمیق و خوش ساختی که گل سرسبدشون ناتاشا رومانوف معروف به بلک ویدو و نیک فیوری هستند. البته کلی جاسوس معروف و محبوب دیگر نیز در دنیای مارول وجود دارند. یلنا بلوو یکی از جاسوس های کمتر شناخته شده دنیای مارول است. شاید تا قبل از انتشار تریلر و تیزرهای فیلم اختصاصی بیوه سیاه (black widow) کمتر کسی می‌دانست که این شخصیت در دنیای مارول وجود دارد. برای اینکه بیشتر و بهتر حضور این کاراکتر را در فیلم بلک ویدو درک کنید باید یک دید و آشنایی کلی نسبت به این این کاراکتر داشته باشید. به همین دلیل وب سایت اسپایدی در این مقاله به معرفی او پرداخته است.

۱- یلنا بلووا در یک نگاه

https://pastishow.ir/wp-content/uploads/2021/07/20210711151719034009.jpg

نام کامل : یلنا فیودورونا بلووا (Yelena Fyodorovna Belova)

اولین حضور : شماره پنج از جلد دوم کمیک‌های ناانسان‌ها (Inhumans #5)

خالقین : دیوین گریسون (Devin Grayson) ، جی جی جوناس (J.G. Jones)

یلنا بلووا برای اولین بار در سال ۱۹۹۹ در شماره پنجم از سری دوم کمیک بوک های نا انسان ها قدم به جهان مارول گذاشت. او یک جاسوس و قاتل روسی است و استایلش هم بسیار شبیه به هم وطنش ناتاشا رومانوف است. یلنا بلووا از جاسوسان کار کشته و کمتر شناخته شده مارول است که در آکادمی اتاق سرخ آموزش دیده و مهارت‌های جاسوسی خود را فرا گرفته است. او دومین بیوه سیاه (black widow) در دنیای کمیک بوک های مارول است که دشمن و گاهاً هم به عنوان متحد ناتاشا رومانوف (بلک ویدو اورجینال) شناخته میشود. او نیز همچون ناتاشا رومانوف برای مدتی به رؤسای خود وفادار بود ولی بعدها اهداف خود را دنبال کرد. با اینکه یلنا برای مدتی به عنوان قهرمان فعالیت میکرد ولی خودمختاری و ستون اخلاقی ناتاشا را نداشت. او همیشه تنش جذابی با ناتاشا داشته است، گاهی متحد و گاهی دشمن او بوده و اغلب به او حسادت می‌کرده، اما با تمام اینها، به نظرم تعامل و تنش آنها از جذابیت و زیبایی خاصی برخوردار است که میتواند از نقاط قوت فیلم اختصاصی بیوه سیاه در دنیای سینمایی مارول باشد.

۲- او یک جاسوس آموزش دیده است

او یک جاسوس آموزش دیده است

او محصول یکی از معتبر ترین و برترین مدارس و کارخانه‌های جاسوس سازی در یونیورس مارول است. او همچون ناتاشا رومانوف مهارت ها و توانایی های خود را در آکادمی اتاق سرخ آموزش دیده است. به نوعی می‌توان گفت که او از تمام توانایی های ناتاشا رومانوف آگاهی دارد و خودش همان توانایی ها را آموزش دیده است. یلنا به دلیل حضورش در اتاق سرخ دارای مهارت های رزمی و توان مبارزه تن به تن بسیار بالایی است و میتواند از انواع سلاح های سرد و گرم به مفید ترین حالت ممکن استفاده کند. او همچون نسخه اول بلک ویدو یعنی ناتاشا رومانوف، از قوای بدنی، استقامت و چابکی بسیار بالایی برخوردار بوده و بدنش به دلیل ورزش‌ها و مأموریت های پی در پی در آماده ترین حالت ممکن بوده و او یک ژیمناست قهار نیز است.

۳- او بلک ویدوی دوم مارول است

بلک ویدوی دوم مارول

یلنا بلووا، بلک ویدو دوم در دنیای کمیک بوک های مارول است. او درست مثل بلک ویدو اورجینال یعنی ناتاشا رومانوف، در اکادمی اتاق سرخ آموزش دیده است. به همین دلیل او آموزش‌ها و مهارت هایی که ناتاشا در اتاق سرخ فرا گرفته است را به خوبی میداند، به همین دلیل حدس زدن برنده مبارزه بین آنها کار آسانی نیست. پیوتر استارکوفسکی (Pyotr Starkovsky) مربی ناتاشا بود و از همان دوره نوجوانی مهارت های مبارزه‌ای را به او آموزش میداد. یلنا مثل یک پدر به او نگاه میکرد ولی پیوتر افکار ناجوری نسبت به شاگردش داشت. در ادامه استارکوفسکی به شکل عجیبی به قتل میرسد. یلنا مامور میشود تا درباره این مرگ تحقیق کند. او در نهایت قاتل مربی‌اش را پیدا میکند که دختری به نام پیترا (Petra) بود. یلنا او را بدون تعلل میکشد. بعد از موفقیت در این ماموریت، یلنا عنوان بیوه سیاه (black widow) را از سوی سران KGB (کمیته امنیت دولتی شوروی سابق) دریافت میکند.

۴- اولین رویارویی با ناتاشا رومانوف

دشمن بلک ویدو

سرهنگ خان (Colonel khan) از ارتش راپاستان (Rhapastan، که یک کشور آسیایی در دنیای مارول است)، دانشمندی را استخدام کرد تا سلاحی بیولوژیکی به نام Deathless Frenzy برایش بسازد. روسیه و آمریکا که نمیخواستند همچین سلاح قدرتمندی دست یک کشور کوچک باشد، هردو بلک ویدوهای خود را دنبال آن فرستادند. (البته یلنا با خواست و اصرار خودش به این ماموریت فرستاده شد). این دو در اولین برخورد مبارزه چندانی باهم نداشتند و موضوع به گفت و گو کشید. در این گفت و گو یلنا آشکار میکند که به عنوان بلک ویدو جدید انتخاب شده است و ناتاشا هم یه فکر بکری به سرش میزند. ناتاشا دانشمندی که همان سلاح را ساخته بود پیدا و مجبور به ساخت واکسن میکند. بعداً با جعل مرگ خود باعث میشود که یلنا به راپاستان برود. ناتاشا از یلنا به عنوان یک حواس پرتی استفاده میکند تا خودش سرم را نابود کرده و افراد خان را که آلوده شده بودند، واکسینه کند.

۵- تغیر چهره

ناتاشا میفهمد که رئیس اتاق سرخ که جنرال یوری استالینکو (General Yuri Stalyenko) هستش، قبلا یک اوباش و آدم کش بوده است. او به همراه فیوری و دردویل (البته دردویل خیلی مخالفت میکرد) یلنا را از آپارتمان خودش میدزدند و با یک عمل جراحی چهره او را عوض میکنند. در واقع با این عمل جراحی چهره ناتاشا رومانوف به یلنا بلووا و چهره یلنا بلووا هم به ناتاشا منتقل میشود (!) بعدا یلنا در آپارتمان شخصی ناتاشا و با چهره خود ناتاشا به هوش می‌آید (دردویل هم اونجا بود) یلنا حسابی گیج میشود و وقتی که خود ناتاشا (با چهره یلنا) در ملأ عام با او درگیر میشود حسابی سردرگم و گیج تر نیز میشود. ناتاشا از این کار دو هدف داشت، اولی این بود که به استالینکو نزدیک شود و سر از کار او در بیاورد (چرا که استالینکو رئیس یلنا بود). در واقع استالینکو مقداری تجهیزات هسته‌ای در نیویورک انبار کرده بود. هدف دومش هم این بود که چهره واقعی استالینکو را یه یلنا نشان دهد، چرا که تمام این مدت استالینکو از یلنا سواستفاده میکرده. بعداً دو بیوه سیاه باهم استالینکو را دستگیر میکنند اما بعد از این کار یلنا به ناتاشا حمله میکند ولی ناتاشا اهدافش از این کار را فاش میکند و به یلنا میگوید که هدفش نجات او بوده است.

۶- بازنشستگی

یلنا که ذهنش حسابی درگیر حرف های ناتاشا بود، تصمیم گرفت که از عرصه جاسوسی بازنشسته شود و یک زندگی عادی برای خود دست و پا کند. او به کوبا نقل مکان کرد و آنجا صاحب یک شغل شد. شغل او مدل لباس بود که خیلی هم موفق از آب در آمد و آنجا حسابی پول به جیب زد. اینجا بود که سومین رویارویی او یا ناتاشا شکل گرفت. از قضا ناتاشا هم توسط آکادمی اتاق سرخ تحت تعقیب بود و چند نفر هم کشته بود، به همین دلیل او نیز به کوبا فرار کرد و دید که یلنا چه زندگی لوکسی واسه خودش درست کرده است. بعدا ناتاشا توسط چند قاتل ربوده شد ولی یلنا و دردویل او را نجات دادند. ناتاشا چند روزی در کوبا ماند تا حالش جا بیاید و در نتیجه همین ماجرا، او و یلنا با هم رفیق شدند.

۷- او یک بار تقریبا کشته شد

مگر میشود جاسوس باشی و با شیلد درگیر نشوی؟ یلنا بعد از اتفاقات مورد قبلی دوباره به کار قبلی خود بازگشت و به عنوان یک جاسوس مشغول به کار شد. اما این بار طرف آدم خوب ها را گرفت و برای شیلد کار کرد. شیلد که نوعی خاص از ویبرانیوم که بهش s.l.v (مخفف Savage Land Vibranium) یا ویبرانیوم B میگفتند را پیدا کرده بود که تنها در سرزمین وحشی‌ (Savage Land) یافت میشود. شیلد تصمیم گرفت که خودش این ویبراینوم را به صورت غیر قانونی استخراج کند و یلنا را مسئول این کار کرد. از شانس بد یلنا، انتقام‌جویان‌ جدید (New Avengers) دنبال خبیثی به اسم کارل لایکوس (Karl Lykos) بودند که می‌توانست خود را به یک اژدهای پرنده تبدیل کند. انتقام‌جویان‌ جدید هنگام تعقیب با یلنا برخورد کردند و وارد یک مبارزه شدند. در هنگام مبارزه کارل لایکوس که به اژدها تبدیل شده بود، همانطور که در عکس بالا میبینید، یلنا را سوزاند A.I.M یلنا را از آنجا دزدید و جانش را نجات داد :

شاید اگر نجاتش نمیدادند اوضاع برای یلنا بهتر میبود.

۸- او یک بار تبدیل به «سوپر آداپتوید» شد!

سوپر اداپتوید

یلنا توسط A.I.M از مرگ نجات یافت ولی اگر نجات نمیافت شاید برایش بهتر میبود، چرا که بدن او دیگر به کل از بین رفته بود و سراسر زخم، شکستگی و سوختگی بود. تصور کنید او چه درد عظیمی را تحمل می‌کرد. A.I.M به او پشنهاد داد که ذهن او را داخل جسم «سوپر آداپتوید»/Super Adaptoid منتقل کنند. اینگونه او میتوانست برگردد و از انتقام جویان جدید انتقام بگیرد. Super Adaptoid هم مثل موداک، یکی از دست گل های A.I.M است که میتواند قدرت‌های کسی را که با او تماس پیدا میکند، کپی کند. یلنا با چشمانی اشکبار پذیرفت که ذهنش به جسم Super Adaptoid منتقل بشه و بعدش راهی مقر انتقام‌جویان‌ شد. نکته جالب‌تر این بود که این کمیک همان کمیک ازدواج لوک کیج و جسیکا جونز بود و یلنا هم به آنجا حمله کرد و ازدواج را موقتا متوقف نمود. او قدرت های سنتری را دریاف کرد. شرایط برای انتقام‌جویان‌ جدید سخت بود ولی نهایتاً تونی استارک با ربات های خودش او را شکست داد. رئیس یلنا در A.I.M که احساس کرد یلنا شکست خورده است (ظاهراً) او را نابود کرد.

۹- عضویت در سازمان های مختلف

همانطور که در بالا گفته یلنا یک جاسوس آموزش دیده است و مهارت های خود را در یکی از معتبر ترین کارخانه جاسوس سازی در دنیای مارول فرا گرفته است. توان بدنی و مهارت‌های او در زمینه جاسوسی، باعث میشود مورد توجه سازمان‌های بسیار قرار گیرد. او در سازمان مخوف A.I.M عضو بوده و حتی زمانی که A.I.M کشور اختصاصی خود را داشتند، یلنا از وزیران آنجا بود (!) که بعد در درگیری با ماکینگ‌برد باز دوباره کشته شد. مدتی نیز در تیم گم نام نشان Vanguard فعالیت میکرده است که تیمی مخفی متشکل از نخبگان عملیات ویژه بود که متخصص ترور در سراسر جهان بودند. همچنین او یک مامور سطح پنج (Level 5) شیلد نیز بوده است کسانی که سریال مامورین شیلد را دیده‌اند با این سطوح آشنا هستند، برای مثال گرنت وارد در سریال، مامور سطح هفت بود و در دنیای کمیک هم ماکینگ‌برد سطح شش و ناتاشا رومانوف سطح دسترسی هفت را دارا است. او همچنین مدتی را برای سازمان امنیت دولتی شوروی یعنی KGP کار میکرده است. حتی ناتاشا با استفاده از چهره یلنا در تیم نورمن آزبورن که تاندربولتس (Thunderbolts) نام داشت، فعالیت می‌کرده است(البته به عنوان جاسوس دو جانبه برای شیلد). مورد عجیب این بود که تمام این مدت نورمن آزبورن میدانست که او یلنا بلووا واقعی نیست زیرا یلنای واقعی دست نورمن بود که او را درمان میکرد.

۱۰- جریان‌های کلونی

کلون های بلکویدو

اتاق قرمز برنامه‌ای داشت به منظور برگرداندن برترین مامورین خود در صورت مرگ. یلنا هم جز این برنامه بود و چندین کلون از او درست شده است. هنگامی که ناتاشا رومانوف در رویداد امپراتوری مخفی توسط کاپیتان آمریکای هایدرایی کشته شد، اتاق قرمز کلونی از ناتاشا را فعال کرد. یکی از کلون های ناتاشا از این برنامه باخبر شد و تصمیم گرفت تا علیه آنان اقدام کند. او در این راه چندین کلون از یلنا را فعال کرد و از آنها برای رسیدن به هدفش که نابودی تمامی کلون های اتاق سرخ بود استفاده کرد. تا یادم نرفته بگویم که این کلون ها حافظه و اخلاقیات نسخه های قبلی در ذهنشان گنجاده میشد پس تفاوت چندانی با نسخه اصلی نداشتند. او در نهایت موفق شد که کلیه کلون های اتاق سرخ را نابود کند و همچنین با یک پایانی دردناک، ناتاشا یلنا بلووای اصلی را نیز کشت تا همانجا به رفاقت و رقابتش با او پایان دهد.

منبع