غذا و فیلم چه شباهتهایی با هم دارند؟ هر دوی آنها به افرادی که آنها را مصرف میکنند، نوعی تغذیه میدهند. غذا به ما قدرت و انرژیای که برای گذراندن روز نیاز داریم را میدهد، اما زمانی که وقت میگذاریم و یک خوراکی فوقالعاده لذیذ پیدا میکنیم، بیشتر از آن لذت میبریم و قدردانی میکنیم. در مورد فیلمها هم همینطور است. در ظاهر، فیلمها برای سرگرمی مخاطبان ساخته میشوند. با این حال، کسانی که به ظرافتهای پنهانشده در کنار زحمات زیادی که پیش از نمایش فیلم کشیده شده است، توجه میکنند، میدانند که چطور از محصول نهایی قدردانی کنند.هنگامی که غذا و فیلم با هم ترکیب می شوند، الهام سرازیر می شود. چه کسی مشغول تهیه غذا باشد یا صرفاً از یک وعده غذایی لذت ببرد، لحظهای که غذاهای باورنکردنی روی پرده ظاهر میشوند، دهان ما شروع به آب دهان کردن میکند. ما به عنوان مصرف کنندگان هر دو، میخواهیم غذاها را بازسازی کنیم یا همان شور و شوق آتشین را در آشپزخانه داشته باشیم که شخصیتهای روی پرده دارند. غذا چیزی فراتر از تغذیه است؛ اگر به آن اجازه دهید، غذا مردم را به هم وصل می کند و داستانی را روایت می کند. ما شما را تشویق میکنیم تا چند نفر از دوستانتان را جمع کنید و ادویهها را آماده کنید. از فیلم «سرآشپز» تا «جولی و جولیا»، این ۱۰ فیلم مطمئناً شما را برای رفتن به آشپزخانه و تبدیل شدن به یک آشپز بهتر الهام میبخشند.
۱۰-Julie & Julia (2009)
مریل استریپ و امی آدامز در نقش جولیا چایلد، سرآشپز مشهور جهان، و جولی پاول، وبلاگنویس جوان و جاهطلب، به طرز شگفتانگیزی درخشیدهاند. جولی پاول تصمیم میگیرد تا هر ۵۲۴ دستور پخت کتاب آشپزی جولیا چایلد با عنوان «تسلط بر هنر آشپزی فرانسوی» که در سال ۱۹۶۱ منتشر شد را بپزد. از طریق مجموعهای از فلشبکها، مخاطبان میبینند که چگونه جولیا برای ساختن نامی برای خود در حرفهای که عمدتاً مردانه است، تلاش میکند، در حالی که ۵۰ سال بعد، وبلاگ جولی در مورد پروژه آشپزیاش، توجهی فراتر از تصور او را به خود جلب میکند.
الهام میتواند از هر جایی بیاید و در هر لحظهای جرقه بزند، اما جولی پاول واقعی، الهام خود را از کتاب آشپزی زنی بسیار مورد احترام پیدا کرد. پاول میخواست چیز جدیدی را امتحان کند و خودش را به چالش بکشد، و خوشبختانه برای ما، او تصمیم گرفت کل فرآیند را مستند کند. همین موضوع به تنهایی میتواند شما را برای رفتن به آشپزخانه و شکوفا کردن خلاقیت خودتان ترغیب کند. هزاران کتاب آشپزی به صورت آنلاین و همچنین در فروشگاهها وجود دارد؛ تنها کاری که باید انجام دهید این است که جرات کنید و تصمیم بگیرید که اول کدام دستور را امتحان کنید.
۹-Ratatouille (2007)
داشتن موش در آشپزخانه چیزی نیست که کسی بخواهد با آن سروکار داشته باشد، اما وقتی داستان حول یک موش انیمیشن خاص می چرخد که در واقع یک هنرمند حرفهای غذاست، به نظر میرسد مردم چندان هم بدشان نمیآید.راتاتویی فیلمی برای تمام اعضای خانواده است. این فیلم داستان رمی، موشی با حس بویایی فوقالعاده برای غذاهای لذیذ را روایت میکند که رویای تبدیل شدن به یک سرآشپز حرفهای را در سر دارد. رمی با آلفردو لینگویینی، سطل آشغالبر جدید یک رستوران معتبر در پاریس، همکاری میکند و این دو با هم خوشمزهترین غذاهای دیزنی را خلق میکنند. همه چیز خوب پیش میرود تا اینکه راز آشپز ماهر پشت این غذاهای لذیذ، یعنی رمی، فاش میشود.
میگویند، عشق، مادهی مخفی هر دستوری است و با رمی که سرنخها را هدایت میکند – یا بهتر است بگوییم، موهای آلفردو را به سبک عروسک خیمهشببازی میکشد تا او را وادار کند همه چیز را با هم ترکیب کند – مطمئناً در هر غذایی شور و شوق وجود دارد.اگر هنوز با دهها ادویه و لیست به ظاهر بیپایان دستورالعملها در آشپزخانه کمی احساس ناامنی میکنید، فقط شعار آگوست گوستو را به خاطر بسپارید: «هر کسی میتواند آشپزی کند». به طور واضحی این برای رمی جواب داد، پس چه کسی میداند، شاید شما هم غذای لذیذ خود را خلق نکنید؟
۸-Eat, Pray, Love (2010)
فیلم «بخور، دعا کن، عشق بورز» که بر اساس خاطرات الیزابت گیلبرت با همین عنوان ساخته شده، مخاطبان را به سفری در کنار لیز (با بازی جولیا رابرتز) میبرد، سفری که در آن او زندگی گذشتهاش را رها کرده و برای تجدید شور زندگیاش به سفر میرود.در رم و ناپل، لیز دوباره با غذا ارتباط برقرار میکند. او متوجه میشود که غذا فراتر از صرفاً تغذیهی بدن است. داشتن رابطهای سالم با آنچه میخورد، به او اجازه میدهد که سرعتش را کم کند و واقعاً زمان و تدارکی را که صرف هر بشقاب غذا شده است، درک و قدردانی کند.
تماشای فیلم جولیا رابرتز در حال لذت بردن از پاستا یا خوردن پیتزا با اعتماد به نفس (و بدون هیچ شرمندگی)، باعث میشود تا شام بعدی با الهام از غذاهای ایتالیایی را برنامهریزی کنید. نمایش غذا در این فیلم بینقص است و چیزی که این تجربه را صمیمی میکند، توانایی در اختصاص دادن زمان برای لذت بردن از غذا به جای بلعیدن عجولانه آن جلوی تلویزیون است.
۷-Soul Food (1997)
بدون شک، یک وعده غذای خانگی میتواند مردم را دور هم جمع کند، و وقتی یک خانوادهی بزرگ و ترکیبی، هر هفته دور هم جمع میشوند و برای صرف شام زیر یک سقف مینشینند، مطمئناً داستانهایی برای تعریف کردن وجود خواهد داشت.«غذای روح» روی خانوادهای تمرکز میکند که اغلب در هنگام شام یکشنبه در خانهی مادربزرگ (با بازی ایرما پی.هال) مشکلاتشان را کنار میگذارند. با این حال، پس از درگذشت مادربزرگ، سه دختر او سعی میکنند سنت دیرینهی خانوادگی را زنده نگه دارند، اما درگیریهای بیش از حد، در نهایت منجر به آشوبی به بزرگی یک فاجعهی آشپزی میشود.
در حالی که «غذای روح» مطمئناً برخی از لذیذترین غذاهایی را که تا به حال روی پرده دیدهاید به تصویر میکشد و به نظر میرسد بازیگران واقعاً از آنها لذت میبرند، اما روی پیام مهمی دربارهی گرد هم آوردن مردم با غذا نیز تمرکز میکند. تا پایان فیلم، نه تنها برای تهیهی چندین غذای خانگی خوشمزه الهام خواهید گرفت، بلکه دوست خواهید داشت تا عزیزان خود را برای لذت بردن از این غذای دلچسب دعوت کنید.
۶-Burnt (2015)
پشت درهای لولایی که سالن غذاخوری را از آشپزخانه در هر رستورانی جدا میکند، دیوانهخانهای از آدمها وجود دارد که با دقت در حال کار و دور زدن یکدیگر هستند تا کسانی که مینشینند بتوانند به راحتی از خودشان و غذاهایشان لذت ببرند. «سوخته» به مخاطبان نگاهی اجمالی به هرج و مرجی میاندازد که در بخش آشپزخانهی رستورانی رخ میدهد که مصمم است سه ستاره میشلین را به دست آورد – بالاترین افتخاری که هر رستورانی میتواند دریافت کند.
از غذای خیابانی گرفته تا غذاهای دو لقمهی خوشمزهی گرانقیمت که در طول فیلم نمایش داده میشوند، «سوخته» مطمئناً شما را برای رفتن به آشپزخانه و بازسازی برخی غذاهای دهانآبدار ترغیب میکند. بردلی کوپر کار فوقالعادهای انجام میدهد تا به ما یادآوری کند که غذا چیزی فراتر از یک خوراکی برای مصرف بیحساب است. غذا میتواند بیانگر عشق، محصولی ساختهشده از شور و شوق باشد، و اگر واقعاً میخواهید تجربه کامل آشپزی در یک آشپزخانهی لوکس را داشته باشید، فقط یکی از برنامههای آشپزی گوردون رمزی را در پسزمینه پخش کنید و تصور کنید که او در حین تلاش برای تبدیل شدن به یک آشپز بهتر، بر سر شما فریاد میکشد.
۵-No Reservations (2007)
در فیلم «بدون رزرو»، کیت آرمسترانگ (با بازی کاترین زتا جونز) تمایلی ندارد که آشپزخانه را با کسی شریک شود، اما او برای اینکه یک سرآشپز فوقالعاده باشد، به یک تیم نیاز دارد. وقتی زندگی شخصی او کمی آشفته میشود و کیت خود را قیم خواهرزادهاش (ابیگیل برسلین) میبیند، نیک (آرون اکهارت)، یک سرآشپز کمکی، ظاهر میشود و کمی اوضاع را بهم میریزد. کیت و نیک باید یاد بگیرند در آشپزخانه کنار هم بیایند، چیزی که نیک اصلاً مشکلی با آن ندارد. در نهایت، این دو میتوانند با هم ترکیب شوند و به یک زوج خوشمزه در داخل و خارج از فضای حرفهای تبدیل شوند.
خوراکهایی که کیت درست میکند زیبا و ظریف هستند، و اگر میخواهید احساس یک سرآشپز پنج ستاره داشته باشید، آشپزی خود را بر اساس او الگوبرداری کنید. با این حال، اگر میخواهید با عشق آشپزی کنید و به غذای خود جان ببخشید، به نحوهی مانور راحت نیک در سراسر آشپزخانه توجه کنید. در پایان فیلم، باید برای خلاقیت در آشپزخانه و امتحان چیزهای جدید الهام بگیرید – حتی اگر فقط یک کاسه بزرگ اسپاگتی با ریحان تازه باشد.
۴-Chef (2014)
بعد از به دست آوردن فروش فوقالعاده با دو فیلم اول «مرد آهنی»، جان فاورو تصمیم گرفت از کانون توجهات فیلمهای پرفروش فاصله بگیرد و به «اصول اولیه» فیلمسازی بازگردد. طبق گزارش روزنامهی اورگونیان، فاورو میدانست که میخواهد فیلمی دربارهی غذا بسازد، اما با توجه به اتفاقاتی که در زندگی شخصیاش میافتاد، احساس میکرد که بیان داستانی دربارهی برقراری تعادل بین کار و زندگی نیز بسیار مهم است. در نهایت، «سرآشپز» داستانی زیبا و واقعگرایانه دربارهی سرآشپز فوقالعادهای به نام کارل کاسپر (با بازی فاورو) را روایت میکند که در نهایت تصمیم میگیرد اشتیاقش به غذا و تمایلش برای پدر بهتری بودن، بسیار مهمتر از نظر هر منتقدی است.
به یاد میآورید که در دوران کودکی یک «غذای راحتی» خاص داشتید؟ آیا یک دستور خانوادگی بود یا چیزی بود که خودتان از هیچ خلق کردید؟ «سرآشپز» فاورو به تمام مخاطبان الهام میدهد تا غذاهایی را که مانند یک آغوش گرم احساس میشوند، به یاد بیاورند. برای کارل (و به احتمال زیاد خود فاورو)، این غذا ساندویچ کوبایی و یوکا است. اشتیاق و عشقی که بازیگر و همچنین شخصیت او به آشپزی دارند، چیزی است که باید همه را برای لذت بردن از یک غذای «بازگشت به اصول اولیه» و یادآوری خاطرات خوب ترغیب کند.
۳-The Hundred-Foot Journey (2014)
رقابت میتواند سالم باشد، اما در کسب و کار رستورانداری میتواند بسیار مضر هم باشد. در فیلم «صد قدم راه»، زمانی که خانوادهی کادام از بمبئی هند به یک شهر کوچک در فرانسه مهاجرت میکنند، بر این باورند که مردم محلی غذای سنتی آنها را در مقایسه با هر آنچه در اطراف وجود دارد، جذاب و منحصر به فرد میدانند. متأسفانه، درست ۱۰۰ قدم آن طرفتر از رستوران جدیدشان، یک رستوران فرانسوی لوکس وجود دارد و مادام مالوری (با بازی هلن میرن)، صاحب رستوران، فکر میکند بهتر است خانواده مکان دیگری برای کسب و کارشان پیدا کنند.
غذاهای خوشمزهی هندی از هر دو آشپزخانه بیرون میآیند و تا زمانی که مادام مالوری کاملاً خانوادهی کادام را با آغوش باز بپذیرد، خودتان را در حال جستجوی دستورالعملهای منحصر به فرد با ادویههایی خواهید دید که حتی ممکن است اسمشان را هم نشنیده باشید. دیدن به هم رسیدن دو فرهنگ کاملاً متفاوت بر سر عشق به غذا، صحنهای زیبا است و این باعث فروتنی است که بدانید صاحب یک رستوران با ستاره میشلین میخواهد ببیند بهترین سرآشپزها چطور یک املت خانگی را به عنوان بلیط ورود به رستوران او درست میکنند.
۲-Eat Drink Man Woman (1994)
فیلم «خوردن، نوشیدن، مرد، زن» ساختهی انگ لی، یکی از بهترین فیلمهای با محوریت غذاست، زیرا نشان میدهد که چگونه فرهنگها میتوانند با هم ترکیب شوند و مردم را به هم نزدیکتر کنند. این داستان، آقای ژو (با بازی لونگ سیهونگ)، یک سرآشپز نیمهبازنشسته را دنبال میکند که میخواهد به سنت پایبند بماند و در عین حال سعی میکند بپذیرد که سه دختر بالغش به طور مستقل در حال پیشرفت هستند. در حالی که دختران با علایق عاشقانه و حرفه خود مسیرهای جداگانهای را در پیش میگیرند، خندههای زیادی، گفتوگوهای سخت و درکهایی به وجود میآید، اما در نهایت، همه آنها میدانند که میتوانند برای یک شام خانوادگی عالی دور هم جمع شوند.
آقای ژو بسیار فراتر از یک سرآشپز است؛ او یک هنرمند آشپزی است. هر چیزی که او برای خانوادهاش درست میکند با عشق تهیه میشود و کاملاً خوشمزه به نظر میرسد. با دیدن اینکه اعضای خانواده چقدر غذای او را دوست دارند و ارتباطی که با کسانی که دور میز شام جمع میشوند، الهام خواهید گرفت که بلند شوید، به آشپزخانه بروید و چیزی با همان میزان شور و اشتیاق برای به اشتراک گذاشتن با دوستان و خانواده درست کنید.
۱-Waitress (2007)
میگن هدیه دادن یه زبون عشق ورزیدنه، و برای جنا هانترسون (با بازی کری راسل) در فیلم «پیشخدمت»، تنها راهی که او میدونه با نفرتش نسبت به شوهر آزارگرش کنار بیاد و همزمان به دیگران کمک کنه، درست کردن، فروختن و بخشیدن پایهای خونگیه. وقتی جنا متوجه میشه که بارداره، احساس میکنه بیشتر تو این شهر کوچیک معمولی گیر افتاده، اما بعد از به دنیا اومدن دختر کوچولوش، یه چیزی تو وجودش روشن میشه. اون میفهمه که اجازه نمیده تا ارل (با بازی جرمی سیستو) باهاش بدرفتار کنه و احساس بیعلاقهگی بهش بده.
پختن شیرینی زمان، تمرکز و برخلاف آشپزی، دقت زیادی میخواد. اگه احساس میکنین که لازمه ذهنتون رو از یه سری چیزا خالی کنید و به آدمای خوب زندگیتون یه چیزی پس بدین، از کتاب جنّا یه صفحه ورق بزنین و شروع به شیرینیپزی کنین – حتما هر چیزی رو که درست میکنین به اسم یه چیزی یا کسی که ازش متنفرین اسم بذارین. شما یه عشق جدید برای هم زدن خمیر پیدا میکنین، و اگه یه چیزی رو اشتباهی سوزوندین، مطمئن باشین که به کسی تقدیمش کردین که واقعاً لیاقتش رو داشته.