۱۰-All Quiet on the Western Front (1930)

قبل از بازسازی پر زرق و برق نتفلیکس از این حماسه‌ی جنگی کلاسیک، اقتباس سال ۱۹۳۰ «بی‌خبر از غرب» در ابتدا به عنوان یکی از تکان‌دهنده‌ترین تصویرسازی‌های جنگ جهانی اول شناخته می‌شد. ما داستان را از دیدگاه یک مرد جوان در سنگرهای عمیق، در کنار همرزمان آلمانی او دنبال می‌کنیم. هیجان اولیه‌ی آن‌ها از مشارکت در جنگ به تدریج از بین می‌رود. با انباشته شدن اجساد دوستانشان و نزدیک‌تر شدن انفجارهای مهیب خمپاره، آنها نمی‌توانند احساس نکنند که حضورشان در میدان نبرد بیهوده است.

تماشای ضروری برای علاقمندان به ژانر جنگی

با صرف‌نظر از تغییرات جزئی که هنگام انتقال کتاب به سینما ایجاد شد، «بی‌خبر از غرب» همچنان به همان اندازه فیلم جنگی تأثیرگذاری است که تقریباً یک قرن پیش بود. نقدهای مدرن فیلم به چندین عنصری اشاره کرده‌اند که باعث می‌شود جلوتر از زمان خود به نظر برسد، از تدوین تا فیلمبرداری. این فیلم با پیام موثر و نمایش تلخ خود، یک فیلم جنگی ضروری به شمار می‌رود.

۹-Who Killed Captain Alex? (2010)

پشت صحنه‌ی ساخت فیلم «چه کسی کاپیتان الکس را کشت؟» به اندازه خود فیلم جالب است. این فیلم اکشن با تم جنگی، محصول استودیوی فیلم‌سازی اوگاندایی «واکالیوود»، ماجرای تحقیقات در مورد قتل کاپیتان الکس، عضو شناخته‌شده‌ی نیروی دفاع مردمی اوگاندا را دنبال می‌کند. با این باور که مافیای به شدت مسلح ببر مسئول این قتل است، درگیری رو به ‌افزایشی بین این دو نیرو در نهایت ممکن است به یک جنگ تمام عیار منجر شود.

از ابتدا تا انتها تاثیرگذار

«چه کسی کاپیتان الکس را کشت؟» با بودجه‌ی ناچیز زیر ۲۰۰ دلار آمریکا ساخته شده است، به طوری که تنها نسخه‌ی باقی‌مانده‌ی فیلم با یک ترک کامنت «ویدیو جوکر» همراه است. با وجود این بودجه‌ی ناچیز، سطح بی‌سابقه‌ای از تلاش در تک تک فریم‌های فیلم مشهود است. قدردانی از شور و نشاط فراوان بازیگران در طول فیلم دشوار نیست، اثری که هم از سوی منتقدان و هم از سوی تماشاگران به خاطر ارزش سرگرم‌کنندگی منحصربه‌فردش مورد تحسین قرار گرفت.

۸-Downfall (2004)

آلمان نازی در آوریل ۱۹۴۵ با نزدیک شدن نیروهای متفقین از جبهه‌های شرقی و غربی و کاهش شدید تدارکات و روحیه‌ی سربازان، با وضعیتی شکننده مواجه بود. با وجود این مشکلات، آدولف هیتلر همچنان بر پیروزی نهایی رایش سوم پافشاری می‌کرد. اما تا پایان همین ماه، او در محاصره‌ی سنگر (Fürherbunker) خود، مرده پیدا شد.فیلم «سقوط» محصول ۲۰۰۴، با تمرکز بر روزهای پایانی حکومت هیتلر در جریان نبرد پرآشوب برلین، رویکرد متفاوتی در به تصویر کشیدن جنگ جهانی دوم در پیش می‌گیرد. برای خلق تصویری به ‌واقع قابل ‌باور از این دوره، از روایت‌های تاریخی، گزارش‌های شاهدان عینی و خاطرات شخصی استفاده شده است. هرچند تمرکز فیلم روی هیتلر جنجال‌هایی را به همراه داشت، برخی دیگر آن را اثری درخشان در ژانر درام تاریخی با دقتی قابل تحسین می‌دانند.

۷-A Farewell to Arms (1932)

شما هرگز نمی توانید با رمان ارنست همینگوی اشتباه کنید، و همین را می توان در مورد اقتباس از کتاب معروف همینگوی، خداحافظی با اسلحه در سال ۱۹۳۲ نیز گفت. این فیلم کلاسیک با بازی هلن هیز و گری کوپر، داستانی از عشق و از دست دادن را در پس‌زمینه جنگ بزرگ روایت می‌کند. یک راننده آمبولانس آمریکایی به نام فردریک هنری و یک پرستار انگلیسی به نام کاترین بارکلی در یک روز وفادار با یکدیگر ملاقات می کنند،اما با ادامه‌ی تأثیر جنگ بر زندگی آن‌ها، این دو در مواجهه با رابطه‌ی عاطفی در حال شکل‌گیری‌شان، با پرسش‌های دشواری روبرو خواهند شد.

خشونت و عشق به یک اندازه

«خداحافظی با اسلحه» به دلیل انحراف قابل توجه از نگاه بدبینانه‌ی موجود در داستان همینگوی و انتخاب رویکردی به شدت رمانتیک، شناخته شده است. محتوای این فیلم و به تصویر کشیدن صریح خشونت و عشق و عاشقی در آن زمان قابل توجه بود. این اثر در نهایت نمونه‌ی فوق‌العاده‌ای است از اینکه اقتباس لزوماً نباید به طور کامل به منبع اصلی خود وفادار بماند.

۶-Zulu (1964)

به دلیل ساخته شدن پیش از دوران گسترش جلوه‌های ویژه، حماسه‌های جنگی باعظمت مثل «زولو» محصول ۱۹۶۴ هنوز هم تا به امروز چشمگیر به نظر می‌رسند.این فیلم بر اساس نبرد واقعی جنگ انگلو-زولو که در آن امپراتوری بریتانیا با امپراتوری زولو در آفریقای جنوبی درگیر شد، ساخته شده است. «زولو» به طور خاص بر نبرد Rorke’s Drift تمرکز می‌کند. در این نبرد، ۱۵۰ سرباز بریتانیایی مجبور شدند تا پایگاه دریایی خود را در برابر هزاران جنگجوی زولو که تنها ۱۲۰ نفر از آن‌ها آمادگی لازم برای مبارزه داشتند، دفاع کنند.

با اینکه بیش از ۵۰ سال از ساخت این فیلم می‌گذرد، اما همچنان کیفیت قابل قبولی دارد.

برخلاف تصور، این فیلم بیشتر بر صحت تاریخی تکیه دارد تا نمایش‌های اغراق‌آمیز. «زولو» اولین نقش برجسته‌ی مایکل کین (در نقش ستوان برومهِد) به شمار می‌رود. کین در این فیلم با بازیگران مطرحی همچون استنلی بیکر (توپ‌های ناوارون)، جک هاوکینز (لورنس عربستان) و مانگوسوتو بوتلزی هم‌بازی بود. جالب اینجاست که بوتلزی از لحاظ خونی با شخصیتی که در فیلم به تصویر می‌کشد (پادشاه سِتس‌هِویو) نسبت دارد.

۵-Commandos (1968)

لی ون کلیف [Lee Van Cleef] شاید بیشتر به خاطر نقش‌هایش در فیلم‌های وسترن شناخته شده باشد، اما بین «خوب، بد، زشت» [The Good, the Bad, and the Ugly] و «ساباتا» [Sabata]، در یک فیلم هیجان‌انگیز جنگی محصول ۱۹۶۸ به نام «کماندوها» [Commandos] بازی کرد. کلیف در این فیلم که در دوران جنگ جهانی دوم روایت می‌شود، نقش گروهبان سالیوان، یک سرباز ایتالیایی-آمریکایی مستقر در شمال آفریقا را بازی می‌کند. او و گروهی از سربازان برای تصرف پایگاهی که در دست ایتالیایی‌هاست، باید مخفیانه به این مرکز نفوذ کنند. با این حال، حتی ساده‌ترین مأموریت‌ها هم می‌توانند به طرز وحشتناکی به هم بریزند.

داستانی جنگی به طرز غیرمنتظره‌ای عجیب و غریب

«کماندوها» فراتر از صرفاً یک فیلم غیر وسترن برای لی ون کلیف است. داریو آرجنتو [Dario Argento]، که بعدها با سبک داستان‌سرایی ترسناکش شناخته شد، در این فیلم به عنوان نویسنده‌ی فیلمنامه همکاری کرده است. علاوه بر این، پایان‌بندی پرشکوه فیلم با مجموعه‌ای درخشان از تیراندازی‌ها و انفجارها، بر روی داستان پرتنش آن سرپوش می‌گذارد.

۴-Paths of Glory (1957)

جنگ جهانی اول اغلب با فروپاشی کامل مفهوم رمانتیک‌شده‌ی جنگ همراه است. در سنگرهای پر از بیماری و میدان‌های بمباران‌شده، هیچ افتخاری وجود ندارد و این ذهنیت در فیلم درخشان استنلی کوبریک، «راه‌های افتخار» [Paths of Glory] منعکس می‌شود. سی سال قبل از اینکه کوبریک به سراغ جنگ ویتنام در «تمام‌ فلزی پوش» [Full Metal Jacket] برود، بیهودگی کامل جنگ جهانی اول را برجسته می‌کند. در این فیلم، کرک داگلاس نقش سرهنگ دکس را بازی می‌کند. سرهنگ پس از رد کردن مأموریتی که به منزله‌ی خودکشی بود، در دادگاه نظامی به ‌عنوان تنها مدافع سربازانش شناخته می‌شود.

ویرانگر و نکوهش‌کننده

«راه‌های افتخار» یک بررسی تکان‌دهنده از انسانیت در خلال جنگ جهانی اول است. به همان اندازه‌ای که گاز خردل و مسلسل‌ها در میدان نبرد وحشتناک بودند، برخی موافقند که بزرگترین تهدید در رهبری گمراه‌کننده‌ی آن‌ها نهفته بود. پایان این فیلم جنگی به طور خاص، شما را با احساس پوچی رها خواهد کرد.

۳-Tangerines (2013)

«ماندارین‌ها» (Tangerines) یک درام جنگی محصول ۲۰۱۳ است که شاید آن را از دست داده باشید. این فیلم نامزد جایزه اسکار، لمبیت اولفساک را در نقش ایوو، پیرمردی که در حاشیه‌ی آبخاز زندگی می‌کند، به تصویر می‌کشد. او با وجود زندگی منزوی در مزرعه‌اش، همیشه خوشحال است به هرکسی که نیاز دارد کمک کند. با این حال، با نزدیک شدن جنگ، این طرز فکر او زمانی که دو سرباز مجروح، یکی از هر طرف درگیر در جنگ، در خانه‌ی ایوو پناه می‌گیرند، به چالش کشیده می‌شود.

بررسی تعهدات اخلاقی در زمان جنگ

«ماندارین‌ها» داستانی مهیج از اخلاق و صلح‌جویی است. این یک داستان جنگی است که ماهیت کل درگیری را بررسی می‌کند. در این فیلم شاهد تأثیرات مخرب جنگ بر کسانی خواهید بود که مستقیماً در آن دخیل نیستند و اینکه چگونه تأثیرات آن می‌تواند روابط موجود را شکل دهد یا از هم بپاشاند. همچنین انتظار داشته باشید چندین آهنگ گرجستانی لحظات احساسی فیلم را برجسته‌تر کنند.

۲-Rommel (2012)

رومل – نگاهی به روزهای پایانی فرماندهی

«رومل» فیلمی است که به روزهای آخر فرماندهیِ ژنرال مشهور نازی، اروین رومل، می‌پردازد. نویسندگی و کارگردانی این فیلم توسط نیکی استین برای شبکه‌ی یک آلمان (Das Erste)، مهم‌ترین کانال تلویزیونی ملی آلمان، انجام شده است. در این فیلم بازیگرانی همچون اولریش توکور، تیم برگمان، رولف کانیس و پاتریک مولکن نقش‌آفرینی می‌کنند.

داستان فیلم بر رقابت بین رومل و ژنرال‌های ویلهلم بورگدورف و ارنست مایزل تمرکز دارد که او را به خیانت متهم می‌کنند. رومل که ماه‌ها برای آماده‌سازی «دیوار آتلانتیک» (سیستمی دفاعی برای جلوگیری از حمله‌ی نیروهای متفقین) تلاش کرده بود، مجبور به انتخاب بین خودکشی یا محاکمه در دادگاه خلق (Volksgerichtshof) می‌شود.

چرا این یک فیلم جنگی فوق‌العاده است؟

این فیلم، درست مانند «سقوط»، یک گوهر پنهان واقعی است. دیدن اینکه آلمان مسئولیت گذشته‌ی خود را می‌پذیرد، حتی اگر شرم‌آور باشد، همیشه عالی است. بسیاری از مورخان معتقدند رومل بزرگترین نابغه‌ی نظامی در جبهه‌ی هیتلر بود. حتی او و ژنرال پاتون برای یکدیگر احترام زیادی قائل بودند. تماشای روایتی واقعی از روزهای پایانی رومل، در حالی که میراث او توسط دسیسه‌های سیاسی خدشه‌دار می‌شود، فوق‌العاده است. برخی می‌گویند هیتلر با درخواست از رومل برای خودکشی، صرفاً به خاطر حفظ آبرو در برابر دیگر فرماندهان عالی آلمان، خود را محکوم کرد. دیدن این فیلم ضروری است.

۱-Doctor Zhivago (1965)

در نهایت، دکتر ژیواگو را داریم. این داستان جنگی درباره یک پزشک و شاعر متاهل روسی (دکتر نامدار با بازی عمر شریف) است که ناخواسته عاشق زن دیگری، همسر یک فعال سیاسی (لارا با بازی جولی کریستی) می شود. برای افزودن به مشکلات قابل توجه آنها، به زودی جنگ جهانی اول فرا می رسد که پس از آن با انقلاب اکتبر دنبال می شود.
یک فیلم غیرمنتظره نشاط آور
در برابر عشق ماندگاری که در قلب این داستان جای دارد، درگیری‌های خسته‌کننده و افسرده‌کننده‌ی پس‌زمینه ناتوان هستند. رابطه‌ی اصلی، علی‌رغم جنگ، طراوت خود را حفظ می‌کند، درست همان‌گونه که در شرایط واقعی زندگی هم ممکن است. به نوعی، داستان یک عشق پرشور که با بدبختی احاطه شده است، ما را به یاد «عصر معصومیت» ساخته‌ی مارتین اسکورسیزی می‌اندازد، هرچند بدیهی است که این دو فیلم یکسان نیستند. این اثر حماسی‌ای فوق‌العاده است و تمام ویژگی‌های یک فیلم حماسی جذاب را داراست.