۱۰-Silence of the Lambs (1991)
مانند قتل عام با اره برقی تگزاس، سکوت بره ها به یکی از شنیع ترین قاتلان زنجیره ای تمام دوران ادای احترام می کند: اد گین. این تریلر شخصیت جودی فاستر، کلاریس استارلینگ، را دنبال می کند که او از دکتر هانیبال لکتر (آنتونی هاپکینز) برای دستگیری “بوفالو بیل”، یک قاتل سریالی سادیستی که در حال آدم ربایی، قتل و استفاده از اعضای بدن است، درخواست کمک و مشاوره می کند. قربانیان خود را برای ایجاد کت و شلوار پوست و همچنین وسایل خانه. در حالی که بیشتر داستان روی استارلینگ و لکتر متمرکز است، نمی توان به این فکر نکرد که دقیقاً بوفالو بیل چگونه توانست چنین جنایات وحشتناکی را مرتکب شود.
اد گین، قاتل زنجیرهایای که الهامبخش فیلم است، به همان اندازه که میتوان تصور کرد بیرحم و نفرتانگیز بوده است. او در سال ۱۹۵۷ پس از دستگیری به اتهام ناپدید شدن صاحب یک فروشگاه محلی به شهرت ملی رسید. زمانی که مقامات اموال گین را بازرسی کردند، جسد مثلهشده زن را به طرز وحشتناکی شبیه آهو، آویزان و شکافته شده پیدا کردند. همچنین تعدادی وسایل خانگی معمولی از استخوانها و پوست انسان ساخته شده بود. گین به دلیل مشکلات روانی، صلاحیت محاکمه را نداشت و در عوض به بیمارستان روانی فرستاده شد تا بقیه عمرش را در آنجا بگذراند.
۹-Blue-Eyed Butcher (2012)
در فیلم «قصاب چشمآبی»، سارا پاکستون نقشآفرینی جذابی در قالب سوزان رایت، یک زن معمولی اهل تگزاس، ارائه میدهد که ناگهان تصمیم میگیرد همسرش را با بیش از ۲۰۰ ضربه چاقو به قتل برساند. او سپس در حالی که وحشتزده و شوکه شده است، جسد را در حیاطشان دفن میکند، صحنه جنایت را تمیز میکند و وانمود میکند که هیچ اتفاقی نیفتاده است. او حتی برای بازگشت همسرش که در گوری تازه و کمعمق درست پشت در پشتی خانه دفن شده است، منتظر میماند تا زندگی روزمره خود را بدون هیچگونه نگرانیای ادامه دهد.عشق قطعا می تواند افراد را به کارهای دیوانه وار بکشاند، اما سال ها سوء استفاده به طور کامل می تواند باعث شود افراد دچار خاموشی ذهنی شوند و جرم هایی را مرتکب شوند که هرگز فکرش را هم نمی کردند. سوزان رایت، با اینکه به قتل همسرش با زدن ۱۹۳ ضربه چاقو اقرار کرد، مدعی دفاع از خود بود. او قسم می خورد که باور داشت اگر دست از ضربه زدن به او بردارد، خودش چاقو را برمی دارد و او را می کشد. رایت به دلیل جنایاتش محکوم شد و ۱۷ سال را در زندان گذراند.
۸-Scream (1996)
فرنچایز «جیغ» یکی از بزرگترینهای ژانر وحشت، اسلشر و هیجانانگیز است و دلایل خوبی هم دارد. مردم عاشق این ایده هستند که شرور عملاً هرگز نمیتواند بمیرد، زیرا فرد پشت نقاب هر بار میتواند تغییر کند. با این حال، در حالی که برخی از قتلهای این فرنچایز بیشتر احمقانه و خندهدار تا منزجرکننده هستند، اما داستان واقعی پشت قاتل نقابدار واقعاً وحشتناک است.در حالی که ماسک Ghostface از یک ماسک هالووین الهام گرفته شده بود که به طور تصادفی در یک گاراژ پیدا شد، قاتل واقعی از دنی رولینگ الهام گرفته شده بود که بیشتر به عنوان “Gainesville Ripper” شناخته می شود. در کمتر از یک هفته در سال ۱۹۹۰، رولینگ به شکل وحشیانه ای پنج دانشجوی کالج را بدون هیچ دلیلی به قتل رساند و مثله کرد. هنگامی که او دستگیر شد، رولینگ اعتراف کرد که سه نفر دیگر را قبل از اینکه از ایالت خارج شود در زادگاهش به قتل رسانده است.
۷-Sound of Freedom (2023)
فیلم «صدای آزادی» تصویری دلخراش از معضل وحشتناکی است که هر روز در سراسر جهان رخ می دهد: قاچاق جنسی کودکان. این فیلم بر اساس تجربیات تیم بالارد ساخته شده است که به کشورهای خارجی سفر می کند، به آزادی کودکان از چنگال آدم ربایان کمک می کند و آنها را به آغوش خانواده هایشان بازمی گرداند. با وجود اینکه داستان اصلی فیلم با چاشنی تخیل همراه است، هدف آن آگاهی بخشی درباره مشکلی است که بسیاری از مردم آن را فراموش می کنند، مگر اینکه مستقیماً با آن مواجه شوند.
با اینکه تیم بالارد در طول سالها با انتقادات فراوان و اتهامات وحشتناکی روبرو شده است، نباید فیلم را به خاطر حاشیههای او زیر سوال برد. واقعیت این است که کودکان سراسر جهان از خانوادههایشان جدا شده و به دام قاچاقچیان انسان میافتند. «صدای آزادی»، با وجود حاشیههای مربوط به افراد پشت صحنه، داستان واقعی افرادی را روایت میکند که با تمام وجود تلاش میکنند به این بازار سیاه پایان دهند و شایستهی آن هستند که تلاشهایشان دیده شود.
۶-The Birds (1963)
همانطور که از آلفرد هیچکاک انتظار میرود، در فیلم «پرندگان» او موجودی به ظاهر معمولی و بیآزار را به یک قاتل کشنده تبدیل میکند. داستان فیلم حول محور یک رابطهی نوپا شکل میگیرد، اما زمانی که گروههای متعددی از مرغهای دریایی و کلاغها به شهر حمله میکنند و به ساکنان آن آسیب میزنند، دیگر جایی برای عشقبازی باقی نمیماند. این فیلم هیجانانگیز شما را با صحنههای نفسگیر و تکاندهندهی تبدیل شدن حیوانات بیخطر به قاتلانی خطرناک، میخکوب صندلی خواهد کرد.
باورش سخت است که فیلم «پرندگان» بر اساس یک اتفاق واقعی ساخته شده باشد، اما اینطور است. هیچکاک در سال ۱۹۶۱ از حملهی گسترده پرندگان به شهر کوچکی در سانتا کروز کالیفرنیا باخبر شد و تصمیم گرفت تا داستانی دربارهی آن روایت کند. گلههای پرنده به مردم شیرجه میزدند، به اشیا برخورد میکردند و مواد ناشناختهای از خود به جا میگذاشتند. بعدها دانشمندان علت این رفتار غیرمعمول را جلبکهای سمی دانستند، اما در زمان وقوع حملات، همه از صحنهی وحشتناک آن وحشتزده شده بودند.
۵-Jaws (1975)
استیون اسپیلبرگ در ایجاد تعلیق با موجودات درنده و شناخته شده، استاد است. در سال ۱۹۷۵، فیلم «آروارهها» توانست ترس را به دل هر تماشاگری بیندازد که تا به حال به ساحل رفته بود، در نزدیکی ساحل زندگی میکرد، یا برنامهی رفتن به ساحل در تعطیلات تابستانی را داشت. کوسهها برای برخی از قبل هم موجوداتی ترسناک بودند، اما بعد از تماشای این فیلم هیجانانگیز و فکر کردن مداوم به موجودی کشنده در زیر آب، بسیاری از مردم با احتیاط بیشتری وارد آب میشدند.«آروارهها» که در سال ۱۹۷۵ ساخته شد، براساس رمانی به همین نام اثر پیتر بنچلی در سال ۱۹۷۴ ساخته شده است و الهامبخش بنچلی، حمله کوسهها به سواحل نیوجرسی در سال ۱۹۱۶ بود. در طی کمتر از دو هفته، چهار نفر توسط کوسهها کشته شدند و یک نفر نیز مجروح شد. در ابتدا، اهالی محل نسبت به این اتفاقات بیتفاوت بودند، زیرا تا به حال چنین چیزی در منطقهی آنها رخ نداده بود. با این حال، زمانی که یک کوسه در امتداد یک نهر چند مایل پیش رفت و موفق شد دو نفر را بکشد و نفر سومی را نیز مجروح کند، وحشت همگانی گسترش یافت.
۴-No Man of God (2021)
بر خلاف اغلب فیلمهایی که تد باندی را به عنوان یک قاتل سریالی جذاب و مرموز با ظاهری فریبنده به تصویر میکشند که به راحتی میتواند بین جنایت هولناک و یک شام خانوادگی معمولی جابجا شود، سی. رابرت کارگیل در فیلم «هیچ مرد خدایی نیست» تصویری معمولیتر و به واقعیت نزدیکتر از باندی را بعد از دستگیریاش به ما نشان میدهد. این فیلم داستان بیل هاگمایر (با بازی الیجا وود)، یک مامور افبیآی را روایت میکند که سعی میکند با دوست شدن با باندی (با بازی لوک کربی) اطلاعات مهمی از او به دست آورد. در نهایت، بیل بیشتر از آنچه انتظار داشته به دام دستکاریهای استادانهی این قاتل زنجیرهای میافتد و او موفق میشود وارد ذهن بیل شود.
بیل هاگمایر، یکی از اعضای واحد تحلیل رفتار FBI بود که در سالهای آخر زندگی باندی پروندهی او را بررسی میکرد. هاگمایر ناخواسته دوستی عجیبی با این قاتل بیمار شکل داد و توانست با این روش، اعترافات وحشتناکی از او بگیرد. بعد از بیش از ۲۰۰ ساعت ملاقات در طول چند سال، باندی احساس میکرد که درست قبل از اعدام با صندلی برقی، بالاخره دوستی پیدا کرده است.
۳-Psycho (1960)
علاقهمندان واقعی سینما نمیتوانند شب را در متلی دورافتاده سپری کنند، بدون اینکه یاد نورمن بیتس بدنام بیفتند. «روانی»، که بر اساس کتابی به همین نام اثر رابرت بلاک ساخته شده است، داستان مرد جوانی آشفته را روایت میکند که نمیتواند اجازه دهد هیچ رابطه یا تعاملی با فرد دیگری، میان او و «مادر»ش قرار بگیرد. با این حال، با انباشته شدن اجساد، مشخص میشود که رابطه بین نورمن و «مادر» نزدیکتر از چیزی است که در ابتدا به نظر میرسد.شبیه به «سکوت برهها»، فیلم «روانی» به کارگردانی آلفرد هیچکاک نیز مستقیماً از اعمال اد گین الهام گرفته است. اما برخلاف آنکه در «سکوت برهها» بر حفر قبر زنان توسط گین و ساختن وسایل از بخشهای بدن آنها تمرکز میشود، این فیلم هیجانانگیز بر وسواس گین به مادرش تأکید میکند. حتی برادر گین هم رابطه بین مادرشان و برادر کوچکتر را عجیب میدانست، اما زمانی که پلیس کشف کرد گین اجساد زنانی را حفر میکرد که شبیه مادرش بودند و با پوست آنها برای خود لباسی دوخته بود، مشخص شد که عجیب و غریب توصیف بسیار ملایمی برای این رابطه بوده است.
۲-The Girl Who Escaped: The Kara Robinson Story (2023)
فیلم «دختری که فرار کرد» داستان تلخ و احساسیِ کارا رابینسون است، دختری که نه تنها موفق به فرار از چنگال آدمربایش خود شد، بلکه به پلیس در یافتن و به سزای اعمالش رساندن او نیز کمک کرد. فیلم نشان میدهد که رابینسون (با بازی کیتی داگلاس) چقدر راحت و بدون هیچ شکی از حیاط جلوی خانه دوستش ربوده شد و همچنین به ما نشان میدهد که او در آپارتمان آدمربا و متجاوز خود چه متحمل شد. تماشای این فیلم ساده نیست، اما تفکر سریع و اقدامات جسورانهی رابینسون نیاز به روایت شدن دارد.در تابستان ۲۰۰۲، کارا رابینسون از حیاط جلوی دوستش ربوده شد و به خانه اسیرکننده اش برده شد. در آنجا، او ۱۸ ساعت را صرف انجام هر کاری کرد که مرد میخواست، اما مخفیانه، تا جایی که میتوانست اطلاعات را دریافت میکرد تا بتواند فرار کند. صبح روز بعد، رابینسون خود را از چندین محدودیت رها کرد و برای آن تلاش کرد. پلیس وارد خانه ریچارد اوونیتز شد و متوجه شد که او سال ها دختران جوان را می رباید، تجاوز می کند و می کشد. وقتی پلیس سرانجام اوونیتز را ردیابی کرد، او اسلحهای را بیرون آورد و خودکشی کرد.
۱-The Frozen Ground (2013)
نیکلاس کیج و ونسا هاجنز در فیلم The Frozen Groun با هم متحد می شوند تا یک قاتل زنجیره ای و متجاوز را در این فیلم هیجان انگیز نابود کنند. کیج نقش سرباز دولتی جک هالکامب را بازی میکند که وقتی یک کارگر جنسی ۱۷ ساله (هاجنز) ادعا میکند که تاجر معروفی به نام رابرت هانسن (جان کیوزاک) او را ربوده و به او تجاوز کرده است، نمیترسد با پلیس محلی برود. وقتی هنسن متوجه می شود که آنها به او علاقه دارند، تصمیمات عجولانه ای می گیرد و در نهایت خود را متهم می کند.رابرت هنسن، که با نام «بیکر قصاب» نیز شناخته میشود، یک قاتل زنجیرهای و متجاوز به عنف در آنکوریج، آلاسکا بود که در دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ حداقل ۱۷ زن را ربود، تجاوز کرد و به قتل رساند. شخصیت کیج بر اساس کارآگاه گلن فلوت، یک سرباز دولتی است که ناپدید شدنها و قتلهایی را که در نهایت به شخصیت هنسن انجامید، جمعآوری میکند.