فیلم سینمایی «جاده‌ی یخی» (The Ice Road) یک تریلر اکشن به کارگردانی جاناتان هنزلی و با حضور لیام نیسون در نقش اصلی است. این اثر سینمایی که جمعه‌ی هفته‌ی گذشته از شبکه نتفلیکس در اختیار تماشاگران قرار گرفت، نتوانست چندان منتقدان را راضی کند.

بررسی نظرات منتقدان در وب‌سایت راتن تومیتوز نشان می‌دهد از مجموع ۴۵ نقد ثبت‌شده در این وب‌سایت تنها ۴۲ درصد منتقدان، فیلم را پسندیده‌اند. نگاهی به نقدهای جمع‌آوری‌شده در وب‌سایت متاکریتیک هم نشان می‌دهد از ۱۹ نقد ثبت‌شده در این وب‌سایت ۴ نقد مثبت، ۱۱ نقد میانه و ۴ نقد منفی بوده است؛ مجموع این نقدها امتیاز متای ۴۴ را برای فیلم ایجاد کرده است. اگر بازه‌ی اعداد ۴۰ تا ۶۰ را به‌عنوان بازه‌ی امتیازی فیلم‌های متوسط در نظر بگیریم باید گفت از نظر منتقدان آمریکایی جاده‌ی یخی یک اثر متوسط رو به ضعیف ارزیابی شده است.

گرچه بعضی منتقدان فیلم را در مجموع سرگرم‌کننده ارزیابی کرده‌اند اما حتی همان‌ها هم باور ندارند که با اثری چندان مستحکم و جدی مواجه شده‌ باشند. بخش قابل‌توجهی از منتقدان اما معتقدند جاده‌ی یخی اثری است کلیشه‌ای، برگرفته از چندین فیلم آشنا در همین حال‌وهوا که نهایتا نه یک محصول نهایی منسجم و باکیفیت بلکه اثری ضعیف و تکه‌پاره از کار درآمده است.

داستان این فیلم سینمایی درباره فروریختن یک معدن الماس در مناطق شمالی کشور کانادا است؛ پس از این واقعه یک راننده باید عملیاتی در ظاهر غیرممکن را برای نجات معدن‌چیان گیرافتاده پیش ببرد.

جاناتان هنزلی کارگردان فیلم سینمایی جاده‌ی یخی که فعالیت‌هایش را سال ۲۰۰۴ با فیلم سینمایی «مجازاتگر» (The Punisher) آغاز کرد پیشتر به‌عنوان فیلم‌نامه‌نویس آثار شناخته‌شده‌ای چون «جومانجی» (Jumanji)، «جان‌سخت ۳» (Die Hard 3)، «آرماگدون» (Armageddon) و «سرقت در ۶۰ ثانیه» (Gone in 60 Seconds) فعالیت کرده است.

فیلم سینمایی جاده‌ی یخی سال ۲۰۲۱ توسط نتفلیکس برای پخش در آمریکا خریداری و همان‌طور که اشاره شد جمعه هفته گذشته در اختیار مخاطبان این شبکه قرار گرفت. البته توزیع‌کنندگان این فیلم در کشورهای مختلف، متفاوت‌اند و برای مثال در بریتانیا آمازون پرایم ویدیو به توزیع این اثر سینمایی می‌پردازد.

در ادامه نگاهی خواهیم داشت به برخی از نقدهای نوشته شده درباره این تریلر اکشن.

شیکاگو سان‌تایمز – ریچارد روپر

امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰

جاده‌ی یخی از آن دست آثاری است که در گذشته به آن‌ها بی‌مووی می‌گفتیم. اما یک بی‌مووی که بتواند با چنین توانایی‌ها و ستاره‌هایی به اهدافش دست پیدا کند هیچ نکته شرم‌آوری ندارد.

لیام نیسون تازه ۶۹ ساله شده اما هنوز هم ایفای نقش‌هایی را بر عهده می‌گیرد که بازیگرانی با نصف سن و سال او را هم به چالش می‌کشند. او این بار هم با موانعی بی‌شمار سروکار دارد؛ از شخصیت‌های منفی گرفته تا مشکلات مالی که باید با آن‌ها دست و پنجه نرم کند؛ در فیلمی از نتفلیکس که انگار قسمت بلندی از سریال «جدال با یخ» (Ice Road Truckers) است که با فیلم «ساحره» (Sorcerer‎) ویلیام فریدکین آمیخته شده باشد.

گرچه دیالوگ‌های این فیلم سینمایی تا حدی احساساتی‌اند و صحنه‌های اکشن فیلم هم بعضا تا مرزهای غیرواقعی‌بودن پیش می‌روند اما فیلم ریتم خوبی دارد، بدلکاری همراه با جلوه‌های کامپیوتری درجه یکی دارد و به هر حال نمی‌شود حضور شخص لیام نیسون را هم در آن نادیده گرفت.

گرچه نیسون در نقش مایک یک پیرمرد بدخلق است اما در عین حال شک نداریم که از عهده کارهایی چون درگیری‌های فیزیکی یا بیرون کشیدن آدم‌ها از درون آب‌های یخ‌زده موفق بیرون می‌آید. در کنار این‌ها بازیگران نقش مکمل هم عالی ظاهر شده‌اند و بین آن‌ها به شکل ویژه باید به امبر میدتاندر اشاره کرد که در نقش تنتوو فوق‌العاده عمل کرده؛ زنی که حاضر است برای انجام مأموریت فیلم هر کاری بکند چرا که یکی از معدن‌چی‌های گرفتار، برادرش است.

تایم – استفانی زاکارک

امتیاز: ۷۰ از ۱۰۰

با دیدن فیلم مشخص می‌شود که فیلم‌نامه کمی بیش از حد پیچ‌وتاب دارد و به‌تدریج با فیلمی سنگین مواجه می‌شویم که چابکی‌اش را از دست می‌دهد.

البته حتی در شرایطی که فیلم دچار نوعی پیچیده‌نمایی غیرضروری شده باز هم از طریق ایجاد تعلیق و بهره‌گیری از چندین نمایش بدلکاری خیره‌کننده به اندازه کافی نیرو برای به پیش‌بردن اثر به‌وجود می‌آید.

صحنه‌های ابتدایی رانندگی فیلم بهترین بخش اثر را تشکیل می‌دهند؛ به‌ویژه نماهای جذابی که هنگام حرکت این کامیون‌های بسیار سنگین به سوی مقصدشان از سطح زیرین یخ‌ گرفته شده؛ زمین یخی که زیر پای این غول‌ها شکافته شده و ترک می‌خورد تا یک یادآوری باشد از اینکه انسان و اختراعات هوشمندانه‌اش در نهایت هنوز باید به طبیعت و قوانین فیزیک احترام بگذارند.

فیلم سینمایی جاده‌ی یخی یک حیوان بازیگر هم دارد؛ شخصیت گرتی یک موش به نام اسکیتر دارد که به شکل غم‌انگیزی عمده زمانش را درون جعبه‌ای چوبی سپری می‌کند. با این وجود هنگام دیدن فیلم حتما چشمتان به این موش باشد چون لحظات خاص درخشش خود را در قامت یک قهرمان به نمایش در خواهد آورد.

در کنار این‌ها باید به لیام نیسون هم در نقش مایک اشاره کرد؛ از مایک در ارتباط با برادرش به تناوب دو وجه شخصیتی متفاوت را می‌بینیم که گاهی سرسخت و گاهی مهربان. باید به این نکته هم اشاره کنیم که اگر ایده‌ی فیلم و حضور لیام نیسون اخمو در حال طی مسیری پر از برف و یخ به نظرتان آشنا می‌رسد احتمالا به این دلیل است که او پیش از این در فیلم سینمایی «تعقیب سرد» (Cold Pursuit‎) که یک اکشن دلهره‌آور است نقش راننده کینه‌توز و انتقام‌جوی یک ماشین برف‌روبی را بازی کرده.

ایندی‌وایر – دیوید ارلیچ

امتیاز: ۵۸ از ۱۰۰

جاده‌ی یخی اثری است کمی مطبوع و بسیار مختصر و سرراست. البته به همین اندازه هم فیلمی است که با یک‌بار دیدن فراموش می‌شود و حتی هنگام دیدنش هم حس می‌کنید مثل برف در حال آب شدن است.

فیلم هرگز آن‌طور که در ابتدا به نظر می‌رسد اکشنی با محوریت ماشین یا کامیون نیست اما با وجود همه این نکات تا به پایان قادر است چند پیچ‌وتاب به قصه بدهد و گره‌هایش را تا رسیدن به نقطه نهایی سفر حفظ کند.

جالب است که حضور مکرر لیام نیسون به‌عنوان یک ستاره‌ی اکشن در آثار سینمایی حتی در ۶۹ سالگی هم سر باز ایستادن ندارد و به نظر می‌رسد باید تا سال‌ها انتظار حضور دوباره او را در این آثار داشته باشیم. رمز موفقیت این بازیگر هم چندان پیچیده نیست؛ کارآیی. در نهایت احتمالا راضی‌کننده‌ترین غافلگیری این فیلم کاملا قابل‌پیش‌بینی، ساده‌ترین بخش آن است: اینکه نیسون عاقبت از کامیون خارج می‌شود و چند نفر را کتک می‌زند.

پس از تمام‌ شدن بخش ابتدایی فیلم تقریبا هر آنچه رخ می‌دهد دیگر به همان جذابیت نیست اما با وجود این نکته کارگردان موفق شده از این وضعیت در حال نابودی چندین موقعیت سرگرم‌کننده هم بیرون بکشد.

جاناتان هنزلی قادر نیست بدون از بین‌بردن انسجام اثر تعلیقی واقعی ایجاد کند و البته این نکته‌ی ناراحت‌کننده‌ای است وقتی پتانسیل‌های فیلم را به‌عنوان موقعیتی بسیار تعلیق‌زا در نظر می‌گیریم. جایی از فیلم تنتوو توضیح می‌دهد که کامیون‌ها نمی‌توانند روی یخ خیلی آهسته یا خیلی تند حرکت کنند چون هر روشی جز حرکت متوسط باعث بهم‌خوردن ریتم میزان فشار واردشده به زمین می‌شود. اما باید گفت فیلم قادر نیست همین اصل را هم رعایت کند؛ جاده‌ی یخی سریع‌تر و سریع‌تر پیش می‌رود تا جایی که به اثری متفاوت و بسیار معمولی از یک زیرژانر اکشن تبدیل می‌شود.

ورایتی – دنیس هاروی

امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰

گویا لیام نیسون به قدر کافی در فیلم‌های قبلی‌اش همچون تعقیب سرد و «خاکستری» (The Grey) از یخ‌بندان‌های مناطق شمالی آزرده نشده و حال برای تجربه مجازاتی سردتر از قبل بازگشته تا در فیلم جاده‌ی یخی جاناتان هنزلی بازی کند.

جاده‌ی یخی اولین فیلم بلند داستانی جاناتان هنزلی در یک دهه گذشته و پس از فیلم «مرد ایرلندی را بکش» (Kill the Irishman) است.

در این فیلم سینمایی تقریبا هر مانع و خطری که فکرش را بکنید پیش پای بازیگران اصلی پدیدار می‌شود تا آن‌ها را از انجام مأموریت‌ان بازدارد. این وقایع باعث شده جاده‌ی یخی فیلم اکشنی باشد با وقایع کم‌وبیش باورنکردنی که از طرفی مخاطب را سرگرم کرده و از طرف دیگر تا حدودی به مخاطب احساس حماقت می‌دهد.

گاردین – بنجامین لی

امتیاز: ۴۰ از ۱۰۰

پس از موفقیت سال ۲۰۰۸ فیلم سینمایی «ربوده‌شده» ( Taken) جایگاه لیام نیسون به‌عنوان قهرمان پول‌ساز آثار اکشن تثبیت شد. حضور او در این آثار آنقدر تکراری شد که ممکن است به نظر برسد فقط از سر صحنه یکی از فیلم‌ها سر صحنه فیلم بعدی می‌رود و با همان لباس قبلی تفنگش را بیرون می‌آورد؛ تقریبا همه این نقش‌ها را می‌شود به طرز کسالت‌باری به جای هم فرض کرد.

گرچه جاده‌ی یخی فیلمی نیست که دقیقا و موبه‌مو از سایر آثار سینمایی کپی شده باشد اما هنوز هم با دیدن اثر این احساس بهمان دست می‌دهد که قبلا جایی این ماجراها را دیده‌ایم. تصویر نیسون در حال مبارزه با برف و سرما، تریلر پر از روح «خاکستری» و فضاهای تیره و تار، فیلم «تعقیب سرد» را به یاد می‌آورند؛ فیلم‌هایی که دقیقا برخلاف این اثر سینمایی دارای شخصیت بودند.

اسلنت – اد گنزالز

امتیاز: ۲۵ از ۱۰۰

فیلم جاناتان هنزلی دست کم روی کاغذ ترکیبی امیدوارکننده از «مزد ترس» (The Wages of Fear) ساخته آنری-ژرژ کلوزو، آرماگدون به کارگردانی مایکل بی، سریال جدال با یخ و یکی دیگر از تریلرهای کارنامه دوران میانی بازیگری لیام نیسون است. اما در واقعیت این مخلوط از نمونه‌هایی ناسازگار تشکیل شده است.

فیلم سینمایی مزد ترس استعاره‌ای بیمارگون و ناخوشایند از برزخی بود که طبقه کارگر در آن گرفتار آمده است که به نظر نمی‌رسد در این فیلم با انتظار مخاطبان از نیسون و احوالاتش هم‌خوانی داشته باشد. از طرف دیگر جدیت نقش نیسون هم پتانسیل فیلم را برای تبدیل‌شدن به اثری واجد نوعی پوچ‌گرایی بی‌شرمانه شبیه به آرماگدون منتفی می‌کند.

در این میان چیزی که باقی می‌ماند ترکیب آشفته‌ای است از کلیشه‌ها و صحنه‌های اکشن نه‌چندان برجسته که مجموعه‌ای درهم‌ریخته و آوازی گوش‌خراش را ایجاد کرده است.

منبع