فیلم سینمایی «خیابان ترس قسمت اول: ۱۹۹۴» (Fear Street Part One: 1994) اولین قسمت از مجموعه جدید سه‌قسمتی ترسناک نتفلیکس است. قسمت اول این مجموعه، ۱۱ تیرماه امسال منتشر شده و با رضایت منتقدان همراه بوده است.

مجموعه خیابان ترس را لی جانیاک کارگردانی کرده؛ هنرمند زن ۴۱ ساله‌ای که اثر ترسناک «ماه عسل» (Honeymoon) را به عنوان تنها فیلم بلند سینمایی‌اش در کارنامه دارد و سوای آن تنها به ساخت آثار تلویزیونی مشغول بوده است.

جانیاک با همراهی و همکاری فیل گراتزیادی فیلم‌نامه خیابان ترس را نوشتند. گراتزیادی در نگارش فیلم‌نامه ماه عسل هم با جانیاک همکاری کرده بود اما جز همین فیلم تجربه به‌خصوص دیگری ندارد. باید به این نکته اشاره کنیم که داستان فیلم خود اقتباسی است از مجموعه کتاب‌هایی به همین نام نوشته آر.ال. استاین که از نویسندگان مشهور و سرشناس ژانر وحشت ایالات متحده آمریکا است.

محصول همکاری این عوامل نه‌چندان با تجربه مجموعه‌ای شده که دست کم قسمت اول آن از نگاه منتقدان اثری قابل قبول است. نگاهی به مجموع ۵۷ نقد گردآوری‌شده در وبسایت راتن تومیتوز بیانگر رضایت ۸۶ درصدی منتقدان از این اثر سینمایی است. همچنین بررسی ۱۸ نقدی که در وبسایت متاکریتیک جمع‌آوری شده نشان می‌دهد فیلم ۱۲ نقد مثبت و ۶ نقد میانه داشته و بدون نقد منفی در مجموع نمره متا ۶۷ را به خود اختصاص داده است.

داستان فیلم درباره گروهی از نوجوانان است که به شکل اتفاقی با یک نیروی شیطانی قدیمی مواجه شده‌اند؛ چیزی شبیه به روح یک ساحره که مسئول قتل‌هایی وحشیانه طی ۳۰۰ سال اخیر در شهر محل زندگی این نوجوانان است.

خیابان ترس که ابتدا در قالب همکاری با استودیوی فاکس قرن بیستم تولید می‌شد به دلیل شیوع همه‌گیری کرونا با مشکلاتی مواجه شد و شرکت نتفلیکس در قالب قراردادی حق پخش این مجموعه را در اختیار گرفت. نتفلیکس سه فیلم این مجموعه را طی سه‌هفته متوالی پخش خواهد کرد. دو قسمت بعدی این اثر سینمایی از نظر تاریخی بیشتر به عقب برمی‌گردند و «خیابان ترس بخش دوم: ۱۹۷۸» (Fear Street Part Two: 1978) و «خیابان ترس بخش سوم: ۱۶۶۶» (Fear Street Part Three: 1666) نام دارند.

در ادامه نقدهای فیلم قسمت اول مجموعه خیابان ترس را بیشتر بررسی می‌کنیم.

فیلم خیابان ترس قسمت اول

امپایر – ایان فریر

امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰

خیابان ترس قسمت اول اثری شده پر از صحنه‌های وحشت‌انگیز سرگرم‌کننده که به شکلی راضی‌کننده خونین‌اند (اما نه ناخوشایند) و پرانرژی و پر از خیال‌پردازی از آب درآمده‌اند. مکان‌ها، موقعیت‌ها و ماجراهای کلاسیک این ژانر همچون نگهداری از بچه‌ها، جنگل، بیمارستان، دبیرستان همه با حضور قاتلی که به صورتش ماسک اسکلت زده، مرد دیوانه تبر به دست و زن افسونگر گوتیک درون فیلم به کار رفته‌اند. اما آنچه خیابان ترس قسمت اول: ۱۹۹۴ را سرپا نگه داشته این نکته است که نوجوان‌های مرکزی فیلم که اغلب هم بازیگرانی ناشناس‌اند، برای مخاطبان بسیار دوست‌داشتنی جلوه می‌کنند.

زوج کیانا مادیرا و اسکات ولش در نقش‌های دینا و سامانتا بسیار جذاب‌اند و حضور بنجامین فلورز در نقش جاش (برادر کوچکتر دینا) به عنوان متخصصی به‌دردبخور در زمینه قاتل‌ها و امور ماورایی طرح داستانی را به پیش می‌برد. جولیا ریوالد در نقش کیت که ظاهرا با معامله مواد مخدر هم سروکار دارد نقش‌آفرینی سرگرم‌کننده‌ای ارایه می‌دهد و فرد هچینگر در نقش سایمون بار کمدی کار را به دوش می‌کشد.

قسمت اول مجموعه خیابان ترس پر است از چیزهایی درباره دهه ۱۹۹۰ که ممکن است فراموش کرده باشیم؛ چت‌روم‌های AOL، پیجرها و البته سوفی هاوکینز.

در نهایت حجم بسیار زیاد تعقیب و گریزها تا حدی رنگ تکرار به خود می‌گیرند و با توجه به اینکه دو قسمت دیگر هنوز منتشر نشده‌اند نباید از این قسمت انتظار پایان داستان را داشته باشیم. اما کارگردانی لی جانیاک پر از تازگی و استعدادی است که امکان می‌دهد داستان را با غافلگیری‌های خلاقانه روایت کند. با وجود مرگ‌هایی که درون فیلم می‌بینیم،‌ سخت است حدس بزنیم دقیقا کدام شخصیت‌ها به آخر خط می‌رسند؛ این نکته هم در ژانری که همه‌چیز آن تا حد زیادی قابل‌پیش‌بینی است یک نقطه قوت بزرگ به حساب می‌آید.

گاردین – بنجامین لی

امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰

برای نسلی که سال‌های پایانی دهه ۱۹۹۰ طی دوران تجدید حیات اسلشرها پس از فیلم ترسناک «جیغ» (Scream) و رونق رمان‌های ترسناک نوجوانان رشد کرده‌اند، خبر از راه رسیدن سه‌گانه جاه‌طلبانه خیابان ترس هیجان بسیاری به همراه خواهد داشت.

وعده یک سری فیلم اسلشر با درجه‌بندی سنی R براساس مجموعه‌ای از آر.ال. استاین (استیون کینگ ادبیات نوجوان) که بر دست‌وپنجه‌ نرم‌کردن دانش‌آموزان دبیرستانی با ماجرای اسرارآمیز یک قتل متمرکز است، با خود جذابیتی قدیمی را زنده می‌کند که البته موفقیت نهایی‌اش به شدت وابسته به میزان تسلط بر لحن اثر است.

مهم این است که چطور بشود یک داستان عجیب نوجوانانه را تبدیل به اثری ترسناک، خشن و شوکه‌کننده کرد تا توسط مخاطب عام جدی گرفته شود؛ مخاطبی که سلیقه سینمایی‌اش بسیار پیشرفته‌تر از مخاطب نوجوان است و تا حد زیادی هم با آثار گوناگون اشباع شده.

به هر حال چنین قماری با این تصمیم که هر سه قسمت به یک‌باره ساخته شود حتی پرخطرتر هم شده است؛ تصمیمی که با این پیش‌فرض همراه است که مخاطب نه تنها از قسمت اول لذت خواهد برد بلکه حتی تمایل دارد به سرعت دو قسمت بعد را هم تماشا کند.

در فیلم سینمایی جیغ شاهد این نکته بودیم که خاصیت خودارجاع‌دهندگی فیلم‌نامه نقشی اساسی در محبوبیت و نفوذ فیلم درون فرهنگ پاپ داشت. اما در کنار این نکته جیغ فیلمی بود که عمیقا به شخصیت‌هایش و پویایی عواطف‌شان احترام می‌گذاشت.

حال فیلم‌نامه خیابان ترس هم موفق می‌شود توازن مشابهی ایجاد کند (البته واضح است که نه به اندازه جیغ خلاقانه و نوآورانه)، توازنی که در آن وجوه اسرارآمیز مرکزی اثر هم‌زمان با تحول عاطفی شخصیت‌ها آشکار شده و گره‌گشایی می‌شوند.

ساختن فیلمی با گروهی از بازیگران جوان عمدتا ناشناس همچون کلیت این پروژه جسورانه و خطیر بوده است اما عالی‌ از کار درآمدن عملکرد هر بازیگر و همه بازیگران در فیلم خیابان ترس برجسته‌ترین نکته این فیلم است که رنگ و بویی حقیقتا اصیل به این درام داده است.

راجر ایبرت – نیک آلن

امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰

هواداران آثار ترسناک با حضور فیلم‌سازان صاحب‌نامی که امسال فیلم ترسناک ساخته‌اند تابستان خوبی را  پیش رو دارند. در میان نام‌های فیلم‌سازان مختلفی که این تابستان فیلم ساخته‌اند نام لی جانیاک به چشم می‌خورد که پیش از این با فیلم ترسناک مستقل ماه عسل شناخته شده بود.

او با عرضه سه فیلم ترسناک به میدان آمده که براساس مجموعه خیابان ترس نوشته آر.ال. استاین ساخته شده‌اند و اولین قسمت مجموعه تحت عنوان خیابان ترس: ۱۹۹۴ از شبکه نتفلیکس پخش شده است.

فیلم پر است از نوستالژی‌های دهه ۱۹۹۰، فواره‌های خون و پیچش‌های حقیقتا شگفت‌انگیز داستانی. قسمت اول مجموعه در سطح خود هم اثر قوی و درخور توجهی است اما نشانه‌ای امیدوارکننده از کیفیت قسمت بعدی که قرار است یک هفته بعد از قسمت اول منتشر شود هم به حساب می‌آید.

ساخت این مجموعه می‌تواند یک نقطه مهم در کارنامه جانیاک باشد؛ کارگردانی که گرچه در فیلمش به آثار ترسناک کلاسیک اشاره دارد اما سینمایش نوید آینده‌ای روشن را می‌دهد. خیابان ترس قسمت اول: ۱۹۹۴ ارجاعاتی به فیلم «شب مردگان زنده» (Night of the Living Dead)، صحنه مشهور تبرزدن به در از فیلم «درخشش» (The Shining) و همچنین اشاراتی به فیلم‌های «آرواره‌ها» (Jaws) و «ارواح خبیثه» (Poltergeist) دارد.

با پیشرفت قصه سبک کارگردان هم پررنگ‌تر می‌شود. طی بخش ابتدایی فیلم عناصر دهه نودی اثر به شکل پرفشاری زورچپان شده‌اند و شیوه تدوین بسیار سریع فیلم که ما را از یک مکالمه آشفته و آتشین به مکالمه بعدی هدایت می‌کند، بیش از آنکه هوشمندانه باشد فیلم را شلوغ جلوه داده. اما ۱۹۹۴ به تدریج موفق می‌شود توازن فوق‌العاده‌ای میان داستان پس‌زمینه و وضعیت آشفته حال حاضر ایجاد کند.

فیلم خیابان ترس 1994

هالیوود ریپورتر – لوویا گیارکی

امتیاز: ۷۰ از ۱۰۰

خیابان ترس قسمت اول: ۱۹۹۴ لحن و حال و هوای منبع اصلی‌ که قصه از آن اقتباس شده را نسبتا سرراست بازتاب می‌دهد و توازن ظریفی میان ترس و شوخ‌طبعی ایجاد می‌کند؛ همان توازنی که سال‌ها نسل‌های گوناگونی از خوانندگان جوان را به سوی آثار استاین کشانده است.

خیابان ترس البته در کنار وفاداری به این منبع اصلی تلاش کرده ادای دینی نیز به آثار مشهور مدرن سینمای وحشت همچون فیلم جیغ داشته باشد. حتی اگر بپذیریم فیلم اغلب از قراردادهای متعارف ژانر استفاده می‌کند باید این را هم مد نظر قرار دهیم که با این وجود توانسته به دلیل بهره‌گیری از تعداد زیادی بازیگر جوان بااستعداد، موسیقی پرتعلیق و حجم قابل توجهی نوستالژی‌های دهه نودی، مخاطبانش را به هیجان بیاورد.

قسمت اول مجموعه داستان فیلم را کند شروع می‌کند. با دیدن جریان اختلاف میان جوانان سانی‌‌ویل و شیدی‌ساید در می‌یابیم دلیل جدایی سم و دینا چه بوده است. مدتی بعد حلقه دوستان نزدیک دینا از جمله کیتی و سایمون را می‌شناسیم. جریان اکشن واقعی فیلم تا دقیقه ۳۰ آغاز نمی‌شود؛ زمانی که پس از یک مراسم شب‌زنده‌داری تعدادی از بازیکنان فوتبال سانی‌ویل با ماشین خود شروع به تعقیب اتوبوسی می‌کنند که نوجوانان شیدی‌ساید را به سوی خانه می‌برد.

خیابان ترس قسمت اول قصد دارد فیلم هوشمندانه‌ای باشد و از بسیاری جهات واقعا هم اثر هوشمندانه‌ای است. مشخص نیست که آیا دعوا و اختلاف میان شیدی‌ساید و سانی‌ویل به دلیل تفاوت طبقاتی ساکنینش آغاز شده یا نه اما قطعا به چنین دلیلی وخامت بیشتری پیدا کرده؛ جانیاک به خوبی موفق شده چنین تحلیلی را در تار و پود روایت خود جا دهد.

حضور در قلمرویی که این اثر در آن گام برمی‌دارد نیازمند توجه به استعاره‌هایی است که قصد داریم روی آن‌ها سرمایه‌گذاری کنیم و استعاره‌هایی که می‌خواهیم واژگون‌شان سازیم. برای مثال در حالی که فیلم قصد دارد شخصیت‌های مرکزی‌اش را از میان افرادی انتخاب کند که به شکل تاریخی از به‌حاشیه‌رانده‌‌شدگان بوده‌اند (سیاه‌پوستان و سایر اقلیت‌ها) اما تصاویری را هم به خدمت گرفته که بیشتر در خدمت کلیشه‌ها کار می‌کنند مثلا کیتی برای کمک‌گرفتن در بسته‌بندی مواد مخدر از دو کودک سیاه‌پوست استفاده می‌کند. همچنین حضور مرد سیاه‌پوستی که بدون دلیل و مدرک خاصی بازداشت شده و نکات مشابه بدون توجه به اینکه ممکن است در فیلم به چه شکل تفسیر شوند عجیب به نظر می‌رسد. البته این‌ها ظاهرا موارد کوچکی از عدم یکپارچگی را نشان می‌دهند اما به هر حال بد نیست که به این موارد نیز اشاره شود.

در نهایت باید گفت قسمت اول مجموعه خیابان ترس سرگرم‌کننده است و شور و اشتیاق کافی را در مخاطبانش ایجاد می‌کند. قطعا مشتاقم که دو قسمت بعدی مجموعه را ببینم اما باید توجه کرد که گاهی اوقات واژگون‌‍سازی واقعی کلیشه‌ها درون جزییات اثر نهفته‌اند.

ورایتی – پیتر دبروج

امتیاز: ۶۰ از ۱۰۰

اولین فیلم از مجموعه خیابان ترس به نوعی فیلم‌های اسلشر قدیمی را با شخصیت‌های مورد توجه سال‌های اخیر همچون افراد غیرسفید پوست و اقلیت‌ها پیوند می‌دهد؛ دقیقا آن دسته از شخصیت‌ها که در آثار کلاسیک ژانر وحشت با تبر کشته می‌شوند، حلق‌آویز می‌شوند یا خیلی زود از صحنه حذف می‌شوند.

عناصر فراطبیعی فیلم با نوعی منطق ناقص پیش می‌روند و یکی از دلایل این مشکل هم اینجاست که کارگردان و همکار او در نگارش فیلم‌نامه از عناصر اسطوره‌ای آشنای فیلم‌های ارواح دور شده‌اند. البته این بخش ماجرا ناخوشایند است که شخصیت‌های اصلی فیلم بارها تئوری‌هایی را برای ساکت‌کردن و متوقف‌کردن ساحره به کار می‌بندند تا صرفا بارها به مخاطب ثابت شود که از همه این‌ راه‌ها هم نمی‌شود واقعا ساحره را متوقف کرد.

در کنار این‌ها یک نکته عجیب دیگر که می‌توان به آن همچون منبع یک هشدار احتمالی نگاه کرد این است: خیابان ترس قسمت اول دومین فیلم نتفلیکس طی کمتر از یک ماه اخیر است که در آن خودکشی با کمک یک فرد دیگر به عنوان یک استراتژی قابل استفاده جهت فرار از مرگ مورد استفاده قرار گرفته. این نمونه را باید واقعا عجیب و غیرمسئولانه در نظر گرفت.

خیابان ترس ممکن است شبیه به بی‌شمار فیلم ژانر وحشت دیگری به نظر برسد که تا به حال ساخته شده‌اند اما فیلم تلاش بسیاری می‌کند تا اصیل باشد و شاید نتیجه این تلاش را بتوان در دو قسمت بعدی مجموعه مشاهده کرد. در تحلیلی صادقانه باید گفت پس‌زمینه قصه‌ی فیلم بیش از طرح داستانی که روی پرده می‌بینیم متقاعدکننده است.

ایندی‌وایر – دیوید ارلیچ

امتیاز: ۵۸ از ۱۰۰

این روزها که مرز جداکننده فیلم سینمایی و فیلم تلویزیون هر روز بیش از گذشته رنگ می‌بازد سه‌گانه خیابان ترس این تقسیم‌بندی‌ها را حتی بیشتر هم بی‌ربط جلوه می‌دهد.

این مجموعه از سه فیلم سینمایی تشکیل شده که قرار است طی سه هفته پشت سر هم روزهای جمعه منتشر شوند و هر کدام از این آثار هم به یک بخش از سنت سینمای وحشت تعلق دارند.

مجموعه بازیگران فیلم قادر نیستند همواره فیلم از را از چنگ بعضی سکانس‌های ترسناک غیرهیجان‌انگیز و سرهم‌بندی‌شده خلاص کنند (سکانس‌هایی که باعث می‌شود گمان کنیم کارگردان برای‌شان تلاش زیادی به خرج نداده)؛ اما همین بازیگران بستر خوبی را برای فیلم‌های بعدی سه‌گانه فراهم می‌کنند.

متاسفانه خیابان ترس قسمت اول: ۱۹۹۴ از آن دست آثاری است که در بسیاری از لحظاتش صرفا باید دل به این خوش کنیم که صحنه‌ها و موضوعات این قسمت جایی در قسمت‌های بعدی به کار خواهند آمد و اگر فیلم را صرفا در قالب یک اثر سینمایی مجزا تحلیل کنیم فیلم بسیار کم‌تاثیرتری خواهد بود. به هر حال گویا کارگردان به این نتیجه رسیده که می‌ارزد بخشی از ترس را قربانی کند تا برای کلیت مجموعه و قسمت‌های بعدی بافت غنی‌تری پدید آورد.

البته این در شرایطی صحیح است که بپذیرید او واقعا باید بین این دو دست به انتخاب میزده. به زودی مشخص می‌شود که آیا جانیاک بهترین انتخاب را کرده یا نه.

فیلم علاوه بر این مشکل (قربانی‌کردن تنش واقعی به پای غنی‌ترکردن قسمت‌های بعدی)، حجم اطلاعات بسیار زیادی را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد اما در نهایت قادر نیست از پس وظیفه عینی و مشخص ایجاد سمپاتی با همان چند شخصیت اصلی‌اش بربیاید و در نتیجه در برابر سرنوشت آن‌ها کاملا بی‌تفاوت‌ می‌مانیم. همچنین فیلم از ایجاد روابط میان اصلی‌ترین شخصیت‌هایش هم عاجز مانده است.

منبع