انیمیشن لوکا (Luca)

لوکا (Luca) جدیدترین انیمیشن کمپانی پیکسار به کارگردانی انریکو کاساروسا است. کارگردانی که قصه انیمیشن بر اساس تجربیات شخصی او در کودکی ساخته شده است. کاساروسو در یک مصاحبه گفته بود: «زمانی که ۱۱ ساله بودم، بسیار خجالتی و کمرو بودم و نمی‌توانستم ارتباط مناسبی با اطرافم برقرار کنم. در این شرایط، یک روز در کنار ساحل با دوستی به نام آلبرتو آشنا شدم که زندگی کاملاً متفاوتی در مقایسه با من داشت. او به من کمک کرد تا دنیای جدیدی را کشف کنم». نکته جالب اینکه آلبرتو واقعی که منبع الهام برای ساخت انیمیشن شده، در نسخه ایتالیایی دوبلور یکی از شخصیت‌های ماهیگیر است!

داستان انیمیشن درباره هیولایی دریایی به نام لوکا است. پسربچه‌ای که برخلاف پدر و مادرش که او را از کشف دنیای بیرون از آب منع کرده‌اند، کنجکاو است تا دنیای بیرون را ببیند و تجربه کند. لوکا هنگام گشت‌وگذار در دریا، با هیولای دریایی دیگری به نام آلبرتو آشنا می‌شود. آلبرتو فردی تنهاست و در دنیای خشکی زندگی می‌کند. دوستی با آلبرتو باعث می‌شود لوکا رفته‌رفته پا به دنیای خشکی بگذارد و انسان‌ها را از نزدیک بشناسد اما …

انیمیشن لوکا (Luca)

انیمیشن «Luca» همان مؤلفه‌های آشنای آثار دیزنی را به همراه دارد. مؤلفه‌هایی که هر بار به شکل‌های مختلف و در قالب فرهنگ‌های گوناگون تکرار شده و به بازار عرضه می‌شود. جدیدترین انیمیشن کمپانی پیکسار این بار با درنظرگرفتن فرهنگ ایتالیایی‌ها ساخته شده و قصه پرتکرار دوستی و کشف دنیاهای جدید را مطرح می‌کند. موضوع پر تکراری که می‌توان رد پای آن را تقریباً در تمام آثار پیکسار جستجو کرد.

 خوشبختانه آثار پیکسار به حدی رسیده که بتوان هنگام بررسی آن‌ها کوچک‌ترین ایراد فنی به طراحی، ساخت و کیفیت انیمیشن وارد دانست. این کمپانی همواره خوش‌رنگ‌ترین و به‌روزترین تکنولوژی‌ها را در ساخت انیمیشن به کار می‌گیرد و در این زمینه با اختلاف بهترین کمپانی ساخت انیمیشن در دنیا به شمار می‌رود. در روایت داستان نیز سطح استانداری وجود دارد که پیکسار معمولاً از آن تخطی نمی‌کند و به‌اصطلاح، در زمین امن قدم می‌زند. انیمیشن «Luca» نیز چنین وضعیتی دارد. از لحظه ابتدا که قصه آغاز می‌شود، تماشاگر به‌راحتی می‌تواند روند داستان را حدس زده و حتی پایان‌بندی را پیش‌بینی کند. سازندگان نیز برای لحظه‌ای از حاشیه امنیت خارج نشده‌اند و همان داستان کلیشه‌ای موفقیت را بازگو کرده‌اند که تنها تفاوت آن با انیمیشن‌های دیگر، محل رخداد داستان یعنی شهری بندری در ایتالیاست.

انیمیشن لوکا (Luca)

خوشبختانه این توجه به جزئیات فرهنگ ایتالیاست که رنگ و لعاب جذابی به «Luca» بخشیده است. اشاره‌های ریزودرشت به المان‌های فرهنگی این کشور و عادت‌های غذایی جالب مردم، با ظرافت کامل در طول قصه مطرح می‌شود. در این میان تکه کلام‌های مشهور ایتالیایی، پاستا و اسپاگتی نقش فراوانی دارند و کسب‌وکار بندرنشینان نیز موردتوجه قرار گرفته است. ایتالیایی‌ها می‌توانند بسیار خوشحال باشند که از طریق این انیمیشن خواهند توانست توریست بیشتری جذب کنند و فرهنگشان را به مردمان دیگر نقاط دنیا عرضه نمایند.

اما همان‌طور که اشاره شد، «Luca» در سایر بخش‌ها حرف جدیدی برای گفتن ندارد. شخصیت‌پردازی لوکا چیزی فراتر از یک بچه کنجکاو که برخلاف پدر و مادرش قصد دارد دنیای بیرونی را کشف کند نیست. موضوع پرتکرار که پیش‌ازاین در انیمیشن‌های دیگری از جمله «خانواده کروز» نیز مطرح شده بود و حال در «لوکا» نیز تکرار شده است. البته در این روایت ایراداتی هم به چشم می‌خورد که از جمله آن پرداخت نه‌چندان مناسب رابطه لوکا با پدر و مادرش است که به‌خوبی بسط و گسترش داده نمی‌شود. نگرانی پدر و مادر لوکا مخصوصاً زمانی که با دیگر انیمیشن کمپانی پیکسار یعنی «در جستجوی نمو» مقایسه می‌شود، می‌تواند تماشاگر را ناامید کند. در این جا بیش از اینکه پدر و مادر لوکا نگران و مضطرب به نظر برسند، کاریکاتوری از اضطراب را به تصویر می‌کشند!

انیمیشن لوکا (Luca)

(این پاراگراف می‌تواند بخش‌هایی از داستان را لو دهد) متأسفانه ساده‌انگاری نویسندگان در ترسیم تقابل همیشگی انسان‌ها و هیولاها، ایراد دیگر قصه به شمار می‌رود. سازندگان برای حل معضل تقابل انسان‌ها و هیولاها هیچ ایده خلاقانه‌ای را مطرح نکرده‌اند و ترجیح داده‌اند همان فرمول موفق همیشگی که بیش از دو دهه از آن استفاده کرده‌اند را تکرار کنند یعنی قراردادن ناگهانی شخصیت‌ها در موقعیت خاص و تغییر ناگهانی رفتار اطرافیان. این فرمول اغلب در قصه‌هایی که داستان‌های انسان‌محور را روایت می‌کنند پذیرفتنی است اما زمانی که به انیمیشن «Luca» نگاه می‌کنیم، با مردمی مواجه هستیم که سال‌ها و شاید قرن‌ها با هیولاها در ستیز بوده‌اند و این موضوع تبدیل به یک باور عمومی در میان آن‌ها شده است. اما ناگهان با رویت هیولاها، مردم محلی نه‌تنها وحشت خود را کنار می‌گذارند بلکه تبدل به دوستان صمیمی یکدیگر می‌شوند!

این موضوع البته اشاره مستقیمی به تفاوت انسان‌ها در عصر کنونی دارد. جایی که آدم‌ها، تفاوت‌های بنیادین یکدیگر را نمی‌پذیرند و در حال پس زدن همدیگر هستند. در این بخش شاید ملموس‌ترین اشاره به بخش ابتدایی انیمیشن باشد. جایی که هیولاهای دریایی انسان‌های روی آب را شکارچی و ترسناک توصیف می‌کنند و انسان‌های روی آب نیز از هیولاهای دریایی وحشت دارند با این توضیح که هر دوی آن‌ها زندگی و غذای یکسانی دارند! «Luca» این پیام را به مخاطب انتقال می‌دهد که با افرادی که شناختی نسبت به آن‌ها نداریم دچار ستیز نشده و به آن‌ها حق زندگی دهیم. چنانچه در انیمیشن می‌بینیم، ترکیب انسان و هیولاهای دریایی عامل موفقیت و شکست ظلم است.

انیمیشن لوکا (Luca)

«Luca» جذاب و تأثیرگذار اما تکراری است. انیمیشنی که چنانچه جغرافیای محل رخداد داستان و اشاره به خرده‌فرهنگ‌های ایتالیایی را از آن جدا کنیم، هیچ ویژگی منحصربه‌فردی که تماشاگران قبلاً با آن مواجه نشده باشد ندارد. شاید جذاب‌ترین لحظه «Luca»، پایان‌بندی فوق‌العاده آن باشد که با الهام از آثار کلاسیک ایتالیا ساخته شده است. ارجاعی نوستالژیک و هوشمندانه که در آن هیولای دریایی به همراه قطار می‌دود و فریاد می‌کشد و از آن سو قهرمان داستان آینده‌ای نامعلوم اما هیجان‌انگیز را در مقابل خود می‌بیند. یک ارجاع عالی و یک پایان‌بندی بی‌نقص برای جدیدترین ماجراجویی پیکسار!

 منتقد: میثم کریمی

 لوکا (Luca)

کارگردان: Enrico Casarosa           

نویسنده: Mike Jones، Jesse Andrews             

بازیگران:

Jacob Tremblay…Luca Paguro

Jack Dylan Grazer…Alberto Scorfano

Emma Berman…Giulia Marcovaldo

ژانر: انیمیشن

درجه سنی: PG (مناسب برای افراد بالای ۷ سال)

زمان: ۹۵ دقیقه 

منبع