اصول معماری ایرانی عبارتاند از: درون گرایی، پرهیز از بیهودگی، مردم واری، خودبسندگی و نیارش تشکیل شده است.
درون گرایی
یکی از باورهای مردم ایران زندگی شخصی و حرمت آن بوده که این امر به گونهای معماری ایران را درون گرا ساخته است. معماران ایرانی با سامان دهی اندامهای ساختمان در گرداگرد یک یا چند میان سرا، ساختمان را از جهان بیرون جدا میکردند و تنها یک هشتی این دو را به هم پیوند میداد. وجود اندرونی و بیرونی نمودی از این درونگرایی است. اندرونی جایگاه زندگی خانواده بوده و بیگانگان به آن راه نداشتند. بیرونی ویژه میهمانان و بیگانگان بود که جداگانه پذیرایی میشدند. در ایران خانههای برونگرا در برخی از مناطق مثل کردستان، لرستان و شمال ایران ساخته میشود ولی در سرزمینهای میانی و گرم و خشک اغلب خانهها درونگرا هستند.
پرهیز از بیهودگی
در معماری ایران تلاش میشده کار بیهوده انجام نشود و از اسراف پرهیز میکردند.
مردم واری
مردم واری به معنای رعایت تناسب میان اندامهای ساختمانی با اندامهای انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمان سازی است. در ایران هم مثل مکانهای دیگر، معماری هنری وابسته به زندگی است. معمار ایرانی بلندای درگاه را به اندازه بالای مردم میگرفته و روزن و روشندان را چنان میآراسته که فروغ خورشید و پرتو ماه را به اندازه دلخواه به درون سرای میآورد. پهنای اتاق خواب به اندازه یک بستر است و افراز تاقچه به اندازهای است که نشسته و ایستاده به آسانی در دسترس باشد و از طرفی تالار که مخصوص مهمان است به اندازهای پهناور و باشکوه بوده که شایسته پذیرایی باشد.
خودبسندگی
معماران ایرانی تلاش میکردند مصالح مورد نیاز خود را از نزدیکترین جاها به دست آورند و ساختمانها را چنان میساختند که نیازمند به مصالح جاهای دیگر نباشد و تنها به خود اکتفا کنند. به این ترتیب کار ساخت با شتاب بیشتری انجام میشد و ساختمان با طبیعت پیرامون خود سازگارتر بود و هنگام بازسازی و نوسازی نیز همیشه مصالح در دسترس است. توجه به این نکته مهم است که معماران ایرانی تا آن جا که میشد تلاش میکردند مصالح مرغوب به کار برند و با بهترین گونه خاک، گچ، آهک و سنگ کار میکردند. اما اگر فرآوردن و آماده ساختن آن از همان جا شدنی نبود، از جای دورتر بهره میگرفتند. برای اثبات اصل خود بسندگی در معماری ایرانی میتوان به بهره گیری از تاق و گنبد در معماری ایران اشاره کرد. از آن جا که چوب مناسب برای ساختمان سازی در همه جا یافت نمیشد ولی خشت و آجر را به راحتی میتوان یافت، معماران هم دست به نوآوریهایی زدند که با خشت و آجر بتوان تاق و گنبد را به عنوان سقف بنا، ساخت.
نیارش
نیارش به دانش ایستایی، فن ساختمان و مصالح شناسی گفته میشود. معماران به نیارش ساختمان بسیار توجه میکردند و آن را از زیبایی جدا نمیدانستند. آنها به تجربه به اندازههایی برای پوششها و دهانهها و جرزها دست یافته بودند که همه بر پایه نیارش به دست آمده بود.
بناهای تاریخی ایران را بر اساس سبک معماری میتوان به صورت زیر دسته بندی کرد:
پیش از پارسی، پارسی، پارتی، خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی. در این تقسیم بندی چهار شیوه خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی از شیوههای دوران اسلامی هستند و به دنبال دگرگونیهای پس از آمدن اسلام به ایران پدیدار شدند.
معماری پیش از پارسی
محوطه قدیمی زاغه در دشت قزوین، تپه سیلک کاشان، معبد چغازنبیل مربوط به دوران عیلامیان، تپه هگمتانه و نوشیجان تپه در استان همدان از نمونههای این معماری هستند. نمونه دیگر این دوران، معماری مادی استودانها است که برخی از آنها را در دکان داوود در نزدیکی سرپل ذهاب، در فخریک کردستان و … میتوان مشاهده کرد.
معماری پارسی
محوطه تاریخی پاسارگاد به علاوه آرامگاه کوروش، کاخ آپادانا در شوش، مجموعه کاخهای تخت جمشید و آرامگاههای واقع در نقش رستم از نمونههای معماریهای این سبک هستند. شیوه معماری پارسی نخستین شیوه معماری ایران است که روزگار هخامنشیان تا حمله اسکندر به ایران را دربرمی گیرد. در این معماری، بیشتر از آن که بتوانیم به یک سبک خاص اشاره کنیم میتوانیم توانایی و هنر ایرانی را در تقلید درست و هماهنگی میان سبکهای مختلف ارزیابی نماییم. در حقیقت بنیاد شیوه پارسی از همان ساختمانهای ساده که در سرزمینهای غرب و شمال غرب ایران و دیگر جاها بوده برگرفته شده است. اما پدیده تازهای که با گسترش فرمانروایی پارسها روی میدهد، همکاری هنرمندان مختلف از سرزمینهای گوناگون است. علاوه بر نمونههایی که به عنوان معماری پارسی ذکر شد میتوان به الگوی چهارباغ اشاره کرد که یکی از ماندگارترین ابداعات هخامنشیان در عرصه طراحی است که در پاسارگاد پا به منصه ظهور گذاشت و ادامه یافت.
برخی از ویژگیهای معماری پارسی عبارتاند از: ساخت ساختمان بر روی سکو، صفه و تختگاه؛ درونگرایی؛ زیباسازی پیرامون ساختمانها؛ بهره گیری از سقف خمیده و تاق در زیرزمینها؛ استفاده از سنگ بریده و منظم و پاک تراش و صیقلی؛ پی سازی با سنگ لاشه؛ نماسازی بیرونی با سنگ تراش و نماسازی درونی با کاشی لعابدار؛ پرداخت کف با بهترین مصالح؛ بهره گیری از ستون؛ پایه ستون و سرستون.
معماری پارتی
معبد آناهیتا در کنگاور، کوه خواجه در سیستان، آتشکده فیروزآباد، بازه هور در نزدیکی نیشابور، کاخ سروستان و کاخ قصر شیرین از نمونههای معدود این سبک معماری در داخل ایران به حساب میآیند. تاق کسری در نزدیکی بغداد، کاخ الحضرا، مجموعه فسا و کاخ آشور از نمونههای این سبک معماری هستند که خارج از مرز جغرافیایی ایران امروزی قرار دارند. شاید بتوان گفت آن چه که ما معماری پارتی مینامیم نه معماری یونانی است و نه معماری هخامنشی. در این دوران معماران به نوآوری بزرگی در طول تاریخ بشری دست یافتند که همان پوششهای تاقی در دهانههای بزرگ و گنبدها در زمینه چهارگوش است. برخی از ویژگیهای معماری پارتی به قرار زیر است: درونگرایی با بهره گیری از میان سرا؛ شکوه و عظمت دادن به ساختمانها با بلند ساختن آنها؛ بهره گیری از تاق و گنبد؛ پی سازی با سنگ لاشه؛ گچ بری با خطوط شکسته و خمیده.
شیوه خراسانی
مسجد جامع فهرج، تاریخانه دامغان؛ مسجد جامع اصفهان؛ مسجد جامع اردستان؛ مسجد جامع نایین و مسجد جامع نیریز از مثالهای این شیوه معماری هستند. شیوه خراسانی در سده نخست هجری پدید آمد و تا سده چهارم ادامه یافت. آنچه درباره فرهنگ این زمان پیداست، این است که دگرگونیهای فرهنگی، بیشتر در خراسان رخ میداد. این سرزمین زادگاه نخستین نمونههای هنر و معماری اسلامی است و از آن جا به شهرهایی چون دامغان و یزد و … رسیده است. یکی از نمونههای ساختمانهایی که در شیوه خراسانی پدیدار شد و در معماری ایران جایگاه ارجمندی پیدا کرد، مسجد است. از ویژگیهای این شیوه سادگی بسیار در طراحی؛ پرهیز از بیهودگی؛ مردم واری و بهره گیری از مصالح بومی است.
شیوه رازی
گنبد قابوس، مسجد جامع اصفهان (آغاز طرح چهارایوانی)؛ مسجد جامع زواره؛ مسجد جامع اردستان (افزودهها)؛ گنبد سرخ مراغه؛ رباط شرف؛ برجهای خرقان و مقبره امیر اسماعیل سامانی در بخارا با این شیوه بنا شدهاند.
شیوه معماری رازی همه ویژگیهای خوب شیوههای پیشین را به بهترین گونه داراست. نغز کاری شیوه پارسی، شکوه شیوه پارتی و ریزه کاری شیوه خراسانی در شیوه معماری رازی با هم میپیوندند. آغاز کار این شیوه هر چند از شمال ایران بوده اما در شهر ری پا گرفته و بهترین ساختمانها در آن شهر ساخته شدهاند. گر چه در پی غارت شهر به دست محمود غزنوی از میان رفتهاند. این شیوه از زمان آل زیار شروع و در زمانهای آل بویه، سلجوقی، اتابکان و خوارزمشاهیان ادامه یافت. در شیوه رازی ساخت تاق و گنبد بسیار پیشرفت کرد.
شیوه آذری
گنبد سلطانیه، مسجد علیشاه تبریز، مسجد جامع ورامین، مسجد جامع یزد، مسجد گوهرشاد، مسجد میر چخماق یزد، مسجد بیبی خانم سمرقند، گور امیر سمرقند و مسجد کبود تبریز از بناهایی به سبک معماری آذری هستند. سرزمین آذربایجان در معماری ایران در رده نخست اهمیت جای دارد. چرا که سه شیوه معماری ایران یعنی پارسی، آذری و اصفهانی از آن جا سرچشمه گرفته و به سراسر کشور رسیده است. شیوه آذری دارای دو دوره است. دوره نخست از زمان هولاکو و پایتخت شدن مراغه و دوره دوم آن از زمان تیمور و پایتختی سمرقند آغاز میشود.
در دوره دوم بود که معماران بزرگی در خراسان بزرگ آن زمان به کار گرفته شدند و سازنده ساختمانهای بی نظیری در آن جا بودند. در این زمان سعی میشد که ساخت بنا زودتر به پایان برسد. در این شیوه معماری بیشتر از هندسه در طراحی استفاده میکردند و به این سبب گوناگونی طرحها در این شیوه بیشتر از همه است. ساختمانهایی که در این شیوه ساخته میشدند، همچون گنبد سلطانیه و مسجد علیشاه تبریز از اندازههای شاهانه برخوردار بودند.
شیوه اصفهانی
مسجد امام اصفهان؛ مسجد شیخ لطف الله؛ مدرسه خان شیراز؛ مجموعه گنجعلی خان کرمان؛ کاخ چهلستون؛ هشت بهشت؛ مدرسه چهارباغ اصفهان؛ مدرسه امام کاشان و مدرسه آقا بزرگ کاشان از نمونههای این شیوه معماری به شمار میروند. خاستگاه این شیوه اصفهان نبوده ولی در اصفهان رشد کرده و بهترین نمونههای آن در این شهر ساخته شدهاند. این شیوه کمی پیش از روی کار آمدن صفویان از زمان قرهقویونلوها آغاز شده و در پایان روزگار محمدشاه قاجار، دوره نخست آن به پایان میرسد. دوره دوم آن زمان انحطاط این شیوه است که در واقع از زمان افشاریان آغاز شد و در زمان زندیان دنبال شد ولی انحطاط کامل آن از زمان محمدشاه آغاز شد و در دگرگونیهای معماری تهران و شهرهای نزدیک به آن آشکار شد. و از آن پس دیگر شیوهای جانشین شیوه اصفهانی نشد. از ویژگیهای این طرح میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ساده شدن طرحها؛ در شیوه آذری هندسه پیچیده به کار گرفته میشود ولی در شیوه اصفهانی هندسه ساده و شکلها و خطهای شکسته بیشتر به کار رفته است؛ بهره گیری از اندامها و اندازههای یکسان در ساختمان؛ استفاده از گونههای مختلف تاق و گنبد.
ادامه معماری اسلامی و نحوه ساخت طاقهای قدیمی ایران
این مطلب اولین بار در ماهنامه جهان گستر به قلم گلنوش حسینی و آرش نورآقایی منتشر شده است.