سابقهی جراحی و شکافتن بدن انسان برای معالجه در تمدنهای مجاور تمدن ایران و دیگر تمدنهایی که به نوعی با ایران پیوند داشتهاند، به گذشتهی بسیار دور باز میگردد. در مصر باستان، جراحی شایع و کاملاً شناخته شده بود. رواج این نوع درمان در هزارهی دوم پیش از میلاد در بینالنهرین با استناد به قوانینی که در قانون نامهی حمورابی دربارهی دست مزد جراح و جریمهی اشتباه او وجود دارد، تأیید میشود. دانستههای ما در بارهی جراحی در ایران پیش از اسلام که در نوع خود مفصلترین گزارش نیز به حساب میآید، عباراتی از اوستا در بارهی آزمودن جراحان و دست مزد آنان است. یکی از نادرترین اعمال جراحی در ایران پیش از اسلام، چگونگی زاده شدن رستم است که در شاهنامهی فردوسی نیز به آن اشاره شده است. بر اساس آن، پزشک معالج به هنگام زاده شدن رستم ابتدا مادر او را با خوراندن دارو بی هوش میکند، سپس پهلوی مادر را میشکافد و بچه را به دنیا میآورد و بعد محل زخم را میدوزد.
کهنترین گزارش در بارهی عمل جراحی در ایران به دورهی پیش از تاریخ برمی گردد. این عمل در «شهر سوخته»، در سیستان انجام شده است شهر سوخته در ۵۶ کیلومترى زابل، در استان سیستان و بلوچستان و در حاشیهی جادهی زابل – زاهدان واقع شده است. این شهر در ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد پایه گذاری شده است. مردم این شهر در چهار دوره، بین سالهای ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ قبل از میلاد در آن سکونت داشتهاند. در کاوشهای شهر سوخته که در سال ۱۳۷۷ به سرپرستی دکتر منصور سجادی انجام گرفت، جمجمهی دختری پیدا شد که از بیماری هیدروسفالی رنج میبرده است. پزشکان ایرانی ۴۸۵۰ سال پیش، قسمتی از استخوان پاریتال راست آن دختر را برداشتهاند (کاری که امروزه انجام میشود) تا فشار وارد بر مغز را کم کنند. پژوهشهای پزشکان نشان میدهند که آن دختر چند ماه پس از عمل جراحی به زندگی خود ادامه داده است؛ زیرا که نسجهای استخوانی بریده شدهی پیرامون آن ترمیم یافتهاند. این ترمیم تنها با زنده بودن بیمار انجام میگیرد. توضیحات دکتر منصور سید سجادی در بارهی مختصات جمجمهی این دختر سیزده ساله، به شرح زیر است:
«پیش از کشف این جمجمه، طولانیترین جراحیهای جمجمه در ایران باستان، جراحیهایی بود که با اهداف جادویی و آیینی هم در مردگان و هم در زندگان صورت میگرفته است. اما این جراحی سابقهی جراحیهای درمانی در ایران را چند هزار سال عقبتر برد. این جراحی برای درمان بیماری هیدروسفالی انجام شده است. سابقهی این عمل در مصر به سلسلههای اول سقارای، در لاکیش به عصر آهن و در انگلستان به دورهی تسلط رومیها بر این کشور باز میگردد. اما مهمترین نمونه به جراحی کودکی در دوران نوسنگی تعلق دارد. در بررسیهای اولیهی انجام شده روی این جمجمه، مشخص شده که جنسیت صاحب آن مؤنث بوده و احتمالاً حدود ۱۸ سال داشته است. اما در بررسیهای بعدی سن قطعی صاحب آن، سیزده به علاوه یا منهای شش ماه تعیین شد. این جمجمه از نظر اندازه فوقالعاده بزرگ است که دلیل آن رشد بیش از اندازهی بخش مرکزی جمجمه است و در مجموع، با جمجمهی زنان دیگر شهر سوخته که حدود ۵۰۰ سال پیش توسط پزشکان شهر سوخته معالجه شدهاند، تفاوتهای زیادی دارد.
به نظر نمیآید وضعیت غیر عادی جمجمه بعد از عمل به وجود آمده باشد و به طور مسلم بیمار بعد از عمل نزدیک به شش تا نه ماه زنده بوده است؛ چون گوشههای استخوان برداشته شده، دوباره جوش خوردهاند. اما آنها اصل موضوع یعنی جمع شدن آب و مایعات زائد در جمجمه را تشخیص دادهاند و اقدام به تخلیهی آن کرده بودند که تشخیص درستی هم بوده است. اما هنوز پرسشهای زیادی در بارهی این جراحی مطرح است که پاسخی برای آن پیدا نشده است؛ مثلاً این که پزشکان چه طور به نوع بیماری و روش درمان پی بردهاند؟ آیا به غیر از این جراحی روشهای دیگری را نیز آزمایش کردهاند؟ آیا روشهای بیهوشی را میشناختند یا بدون بیهوشی این کار را انجام دادهاند؟ اصلاً بیمار را بیهوش کردهاند یا نه؟ و هزار پرسش دیگر. نکتهی دیگر این که ما هنوز نمیدانیم بیمار پس از شش تا نه ماه به مرگ طبیعی مرده است یا در اثر عفونت جراحی؛ چون سن متوسط زنان شهر سوخته بین ۵ تا ۲۶ سال بوده و مرگ در سن ۱۳ سالگی آن چنان هم غریب به نظر نمیآید.»
جمجمهی دختر سیزده ساله که در شهر سوخته کشف شد و سابقهی جراحی در ایران را به پنج هزار سال پیش بازگرداند از انبار موزهی ایران باستان به موزهی تاریخ پزشکی انتقال یافته است.
این مطلب اولین بار در کتاب ماه علوم و فنون منتشر شده است.